یک تحلیلگر عرب با اشاره به خشم و سرخوردگی برخی سردمداران و سیاستمداران عرب از لغو حمله آمریکا به سوریه، گفت: بحران سوریه جایگاه واقعی «شیخ مغرور» عرب را مشخص کرد.
حکام عرب به این یقین رسیده بودند که آمریکا به زودی به سوریه حمله و سرنوشت نظام اسد را مشخص خواهد کرد و آنها به این طریق از نفوذ ایران در بلاد شام و جایگاه حزب الله لبنان که با مقاومت و سلاح خود اسرائیل را به ستوه آورده است، راحت میشوند و لبنان به طور کامل تحت نفوذ عربستان قرار میگیرد.
اما اوضاع برخلاف میل حکام عرب پیش رفت؛ آمریکا و روسیه در خصوص سوریه به تفاهم رسیدند و حمله به سوریه اگر به طور کامل لغو نشده باشد، دستکم به حاشیه رفته و به تاخیر افتاده است. ولی نکته جالب اینجاست که این توافق بدون اطلاع حکام عربی صورت گرفت و آنها که بی صبرانه منتظر حمله بودند، هرگز مورد مشورت قرار نگرفتند و چه بسا مانند سایر مردم، از طریق رسانهها از این موضوع باخبر شده باشند! این درحالی است که ایرانیها به احتمال زیاد در جریان تصمیم گیری درباره سوریه قرار داشتند.
برملا شدن این حقایق، حکام جنگ طلب عرب حوزه خلیج فارس را دچار یاس و سرخوردگی شدید کرد زیرا آنها حتی پیش از آنکه حمله صورت بگیرد، سقوط نظام بشار اسد را به یکدیگر تبریک میگفتند.
چه بسا یکی از علتهای این سرخوردگی حکام عرب منطقه این باشد که آنها تصور میکردند، با اموال هنگفت خود میتوانند دولت آمریکا را در مسیری که میخواهند، هدایت کنند و کاخ سفید را در جهت تحقق برنامههای خود به کار گیرند.
به گزارش العالم، این نویسنده افزود: حکام عرب کشورهای حوزه خلیج تصور میکردند با توجه به اینکه آنها تابع دستورات و دیکتههای آمریکا هستند، آمریکاییها نیز خواستههای آنها به ویژه حمله به سوریه را بدون توجه به ابعاد دیگر موضوع، برآورده میکنند.
این روزنامه نگار عرب تصریح کرد: خلاصه اینکه، امر بر شیوخ منطقه ما به ویژه شیخ «سعود الفیصل» عربستانی مشتبه شده بود که با توجه به اینکه در قبیله اش به علت بزرگی سن و ترس و طمع، بزرگ و کوچک همه از او تبعیت میکنند، حتما این امر در سراسر دنیا اینگونه است و باراک اوباما، ولادیمیر پوتین، فرانسوا اولاند، رییسان جمهور کشورهای آمریکا، روسیه و فرانسه و همچنین دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس هم بی درنگ خواسته او را اجرا و به سوریه حمله میکنند!
اما دیری نپایید که بحران سوریه آشکار کرد که این خودبزرگ بینی و تاثیر خیالی «شیخ» نزد کاخ سفید، کرملین و الیزه، تنها تخیل و پنداری در ذهن “شیخ” است، زیرا مقامات واشنگتن و مسکو بنا به دلایلی که خود میدانند تصمیم به انصراف از حمله به سوریه گرفتند و این تصمیم را حتی به مشتاقان حمله به سوریه نیز تحمیل کردند.
بنابراین جناب «شیخ» والامقام باید از آن جایگاه بزرگ خیالی فرود بیاید و جایگاه و اندازه واقعی خود را در کشمکشهای بینالمللی و منطقهای دریابد. او باید خوب بداند تصمیمی در این سطح چه برای جنگ و چه برای صلح، از جانب او و امثال او اتخاذ نخواهد شد.
جناب شیخ باید به این امر واقف باشد که اموال هنگفت ناشی از فروش نفت و گاز، شرایط لازم را برای ورود به باشگاه بزرگان و شریک شدن با آنها در تعیین سرنوشت جهان، فراهم نخواهد کرد.