اشاره:
«محمود حکیمی» از پیشکسوتان ادبیات دینی و دارای کارنامهای بیش از ۱۴۰ عنوان کتاب در کمتر از ۴۰ سال فعالیت عالمانه و ادیبانه در گسترش فرهنگ و معارف اسلامی است. جوانان پیش از انقلاب او را با آثار دینی و انقلابیاش مانند نقابداران جوان و اشرافزاده قهرمان به یاد میآورند، همانطور که نوجوانان پس از انقلاب او را با مجموعه ۲۴ جلدی تاریخ تمدن جهان، (ویژه نوجوانان) و زندگانی چهارده معصوم(ع) و دهها کتاب دیگر در حوزههای دینی، علمی، تاریخی و ادبی میشناسند. بسیاری از آثار حکیمی در جشنوارههای گوناگون داخل و خارج از کشور جایزه گرفتهاند و تقدیر شدهاند و برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، عربی و کردی ترجمه شدهاند. محمود حکیمی همچنان در حوزههای دینی تحقیق میکند و مینویسد، به گونهای که در سال عزت و افتخار حسینی(ع) به پاس ۳۰ سال فعالیت مذهبیاش و همچنین کتاب زندگی پیشوای آزادگان حضرت امام حسین(ع) که در سال ۱۳۵۱ با مقدمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی به چاپ رسیده بود، از وی با عنوان «خادم اهل قلم اهل بیت(ع)» تقدیر شد. با او درباره وضعیت مفاهیم «ظهور» و «انتظار» در هنر و ادبیات گفتوگو کردهایم.
هنر و ادبیات دینی در حوزه مفاهیم و عقایدی مانند «ظهور» و «انتظار» چه کارکردی دارند؟
هنر و ادبیات میتواند انسانها را بهاندیشیدن درباره این مفاهیم و سرنوشت جهان و تکامل ادیان وادارد و جنبههای زیباشناسانه ظهور و انتظار را برملا کند. شیرینی، امید و تلاش ناشی از اعتقاد به ظهور منجی و عدالتگستر جهانی و سختیها، تلاشها و کشمکشهای دوران انتظار دستمایههایی بسیار والا برای ادب و هنر محسوب میشوند که گوشههایی از اندیشههای بنیادین آفرینش، یعنی تکامل جهان و بشر را به تصویر میکشند.
وضعیت آثار ادبی مربوط به مهدویت و انتظار در کشور ما چگونه است؟
پس از انقلاب خوشبختانه آثار بسیاری در زمینه «مهدودیت» منتشر شد، اما باید اذعان کرد که تاکنون اثری تأثیرگذار و قابل قبول بخصوص در حوزه ادبیات داستانی پدید نیامده است و ما از نویسندگان و مخصوصاً ادیبان انتظار داریم که در این زمینه تلاش بیشتری داشته باشند، زیرا بسیاری از جوانان ما هنوز برداشت صحیحی از انقلاب و نهضت حضرت مهدی(ع) ندارند و متأسفانه تبلیغات بسیار وسیعی از سوی دشمنان عقاید تشیع و مهدویت در جهان آغاز شده است که سعی میکنند اعتقاد به مهدویت را سرچشمه خشونت و ترور نشان دهند، در صورتی که هر انسان اندیشمندی که درباره مهدویت پژوهش و تحقیق کرده باشد به نیکی آگاه است که نهضت حضرت مهدی(ع) دنباله نهضت پیامبران توحیدی و ائمه اطهار(ع) است.
قرآن کریم در آیات متعددی اهداف پیامبران توحیدی را بهخوبی نشان داده است که عبارتند از: رهایی انسان از شرک و ایجاد عدالت اجتماعی و گسترش محبت و مهرورزی در میان انسانها؛ زیرا که بدون این ۳ عامل شکوفایی خلاقیتهای بشری و بهرهبرداری از استعداد انسانها امکانپذیر نیست.
انتظار در مکتب ما چه ویژگیهایی دارد که بتوانیم آنها را در ادبیات خود دنبال کنیم؟
باید توجه داشته باشیم که انتظار از منجی و رهایی دهنده در بیشتر مکتبها و ادیان وحیانی و غیر وحیانی وجود دارد و این بحثی جهانی است و چیزی که باید مورد توجهاندیشمندان و نویسندگان قرار بگیرد این است که اعتقاد به ظهور در تشیع اینگونه است که انقلاب حضرت مهدی(ع) ادامه نهضت پیامبران و آموزههای رهاییبخش اهل بیت(ع) است در حالی که در برخی از ادیان و مکتبهای دیگر، مبحث «ظهور منجی» تحت تفکرات نژادپرستی و تمامیتخواهی تحریف شده است و منجی جهان از دیدگاه آنها قرار است باعث برتری نژادی شود.
تفاوت اصلی ظهور و منجی در عقاید ما شیعیان را بر سایر ادیان در چه میدانید؟
اساس ظهور حضرت مهدی(ع) آزادی، عدالت اجتماعی و برقراری الفت و محبت بین همه انسانهای جهان در کنار مبارزه با مخالفان آزادی و عدالت اجتماعی است.
در کتاب ارزشمند غیبت «نعمانی» داریم که حضرت مهدی(ع) در میان اهل تورات با تورات و میان اهل انجیل با انجیل و در میان مسلمانان با قرآن حکم میکند و اموال از داخل و خارج زمین نزد او گرد آمده و انباشته میشود و سپس به مردم میگوید بیایید آنچه میخواهید بگیرید؛ این چیزی است که به خاطر آن خویشاوندی را بریدید و خونهای ناحق ریختید و برایش آنچه را خداوند تحریم فرموده بود مرتکب شدید. و او زمین را از عدالت و برابری و نور پر میکند.
نویسندگان در آثار ادبی، دوران پس از ظهور را چگونه باید معرفی کنند، اصولاً اهداف ظهور و مهدویت چگونه در جامعه تجلی مییابد؟
با نگرشی به دو کتاب غیبت نعمانی اثر محمد بن ابراهیم نعمانی در قرن ۴ هجری و همچنین روایات آمده در کتاب المهدی اثر «سید صدرالدین صدر» درباره ویژگیهای لشکر امام زمان(ع) روشن میشود که سپاه امام زمان(ع) برخلاف تبلیغات گسترده دشمنان اسلام و تشیع، پیامآور خشونت و عامل خونریزیهای بیرحمانه نیست. احادیث معتبری داریم که نشان میدهد یاران امام زمان(ع) از بهترین مردمان هستند. روایتی داریم که در آن مردم بهوسیله حضرت مهدی(ع) از فتنهها نجات پیدا میکنند، همچنانکه به وسیله آموزههای پیامبران از شرک نجات یافتند. خدا به وسیله مهدی(ع) بعد از عدالت فتنه دلهای آنان را الفت میدهد همانطور که پس از عداوت کفر به وسیله پیامبران در دل آنها الفت ایجاد کرد.
همچنین درباره یاران امام زمان(ع) داریم که آنها کسی را به ناحق نمیکشند، هتک حرمت نمیکنند، ناسزا نمیگویند، خلف وعده نمیکنند، به مکر و حیله متوسل نمیشوند، شکست خورده را تعقیب نمیکنند و … زیرا آنان برای پیکار با ظالمان و مخالفان عدالت اجتماعی و آزادی میآیند و تردیدی نیست که دست به ظلم و ستمگری نمیزنند.
به هر روی، دوران پس از ظهور را باید بر اساس روایات و آنچه عقل استدلال میکند، روزگاری پر از مهر و محبت میان انسانها و آزادی و عدالت اجتماعی و برابری و برادری نشان داد. چنان که در دوران انتظار باید منتظر واقعی را عاشق صلح و آشتی نشان داد، زیرا عاشق اهل بیت(ع)، عاشق بشریت و صلح بین همه انسانهاست و منتظر واقعی نمیتواند رباخوار، فریبکار، حسود و حریص باشد و نسبت به رنج و سختی انسانهای دیگر بیتفاوت باشد. انسانی که قلبی پر از کینه و حسد و خشم نسبت به برادران خود دارد نمیتواند خود را از یاران امام زمان(ع) بداند.
عاشق حضرت ولی عصر(ع) که آرزوی دیدار و درک حضرت را دارد، به همه انسانها عشق میورزد زیرا که آموزه اصلی پیامبران توحیدی، پرستش خدای یکتاست و پرستش خدای یکتا عشق به انسانها را به دنبال دارد. از همین روست که سعدی شیرازی میگوید:
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
و سخن آخر؟
خوشبختانه نویسندگان بسیار خوبی در موضوع انتظار فرج حضرت(ع) فعالیت میکنند بسیاری از نویسندگان از من بهتر مینویسند و از آنها انتظار میرود که درباره انقلاب حضرت مهدی(ع) و [موضوع] انتظار بیشتر کار کنند.
پینوشت:
٭ برگرفته از روزنامه جامجم، ویژهنامه دیدار، ۲۸ شهریور ۱۳۸۴.
ماهنامه موعود شماره ۵۹