ارزشهای والدین در رشد کودک از اهمیت خاصی برخوردار است و پدر و مادری که در زندگی دارای معیارها و ارزش های والایی هستند و به آنها عمل میکنند، غالبا فرزندانشان نیز در مواجهه با رفتار تعارض انگیز، دارای همان ارزش های والا خواهند بود.
خانه و خانواده از اهمیت خاصی در شکل گیری و تعیین رفتار بارز و آشکار کودک، واکنشهای عاطفی، ادراک، نگرش ها و ارزشهای کودک دارد و حتی اگر بپذیریم که رفتار اکتسابی است و یادگیری حداقل در آغاز متاثر از تقویت و پاداش محیطی است باز خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. هر چند شخصیت در سنین و مراحل مختلف تغیر پذیر است ولی نخستین اثرات، مبنای اولیه دیدگاه کلی و انتظارات کودک را معین میکند و به بیان دیگر خانه جایی است که زندگی در آن آغاز میگردد و علی رغم تمایل جوانان در اوان نوجوانی به رهایی از قیود و محدودیت های خانوادگی نبودن روابط مطلوب و همبستگی های خانوادگی، اثرات مخربی به ویژه در سنین دوازده و سیزده سالگی روی نوجوانان بر جای میگذارد.
در خانواده هایی که پدر وجود ندارد و مادر نیز مشغول کار در خارج از خانه است و یا بر اثر طلاق، اعتیاد و یا عوامل دیگر نابسامانی هایی در خانواده به چشم می خورد، احتمالا کودکان به فرار از مدرسه، دروغگویی، دزدی و دیگر رفتار های بزهکارانه دست می زنند. به نظر می رسد مبنای خانواده در سلامت روان نه تنها یک ضرورت بیولوژیکی، بلکه روانی است.
اثرات و نفوذ خانواده در رشد کودک و نوجوان بی شمار است. خویشتن پنداری و احساس ارزشمندی نوجوان از نگرشهای اعضای خانواده نسبت به او نشات میگیرد. هرگاه والدین در هر یک از مراحل رشد به کودک مسئولیتی در خور توانش بدهند، به تدریج درباره خود به عنوان یک فرد قابل اعتماد و شایسته می اندیشد، اگر والدین به او صادقانه محبت کنند او دوست داشتن دیگران و مورد علاقه دیگران بودن را یاد میگیرد، و بالاخره اگر والدین از اعتماد او نسبت به استقلال یافتن جلوگیری به عمل نیاورند، او قادر خواهد بود در خلال دوره نوجوانی به درجه و میزان لازمی از آزادی دست یابد و به تدریج خود را از وابستگی کودکانه رها سازد.
نگرش ها و رفتار والدین
نگرشها و رفتار والدین می تواند تسهیل کننده و یا مانع در جریان رشد و تکامل کودک باشد. والدین خشن و سختگیر مانع میشوند تا فرزندانشان از روابط مثبت و سازنده با همسالان خویش که برای استقلال آنان بسیار موثر است بهره گیرند در حالی که والدین پذیرا و فهمیده، منبع امنیت برای نوجوانان نگران و مضطرب خویش خواهند بود. چنین والدینی نه تنها در حل مشکلات نوجوان با او همراه و همیار هستند، بلکه نوجوان را به مستقل شدن و پذیرش مسئولیت تشویق میکنند.
ارزشهای والدین در رشد کودک از اهمیت خاصی برخوردار است. والدینی که در زندگی دارای معیارها و ارزش های والایی هستند و به آنها عمل میکنند، غالبا فرزندانشان نیز در مواجهه با ضوابط و رفتار تعارض انگیز، دارای همان ارزش های والا خواهند بود. بر عکس والدینی که احساس مسئولیت نمیکنند و بر مبنای هر چه پیش آیدخوش آید زندگی میکنند بی شک ارزشها و معیارها و بالاخره فلسفه خویش از زندگی را به فرزندانشان القا میکنند.
محیط خانه
محیط وشرایط خانوادگی نیز می تواند عامل تشویق کننده و یا بازدارنده در مراحل رشد باشد. در خانه ای که افراد و اعضای خانواده با هم کار و تفریح میکنند و با اتفاق نظر تصمیمات مهم میگیرند، بی تردید کودکان و نوجوانانی دارای اعتماد به نفس می پرورند. از سویی دیگر کودکان و نوجوانانی که در خانه هایی مملو از سوظن و عیب جویی و پر تنش بزرگ میشوند، در یافتن هویت خویش و ایجاد روابط مطلوب با گروه همسالان دچار مشکل خواهند بود. نوجوان متعلق به این گونه خانه ها اغلب فراری است و احتمالا به خیابان و گروههای مختلف از جمله گروه بزهکاران پناه میبرد.
انتظار نوجوانان از والدین
نوجوان از بزرگسالانی که در نظر او در زندگی اش اهمیت دارند انتظاراتی دارند:
– محرم اسرار بودن؛ نوجوانان به بزرگسالانی نیاز دارند که به حرفهای آنان گوش کنند و آنها را درک کرده و از همه مهمتر رازدار آنها باشند.
– مورد اعتماد بودن؛ نوجوانان قبل از رازداری می خواهند که در زندگی خود افراد مورد اطمینان و اعتماد باشند زمانی که نوجوان مرتکب خلافی میشود باید به او فرصت توضیح داد.
– آزادی در تصمیم گیری؛ نوجوانان می خواهند مشکلاتشان را خود حل کنند، و بر اساس کمک های والدین و یا معلمان در تصمیم گیری آزاد باشند ووالدینی که این فرصت را نمی دهند در حقیقت آنان را هم از اعتماد به نفس در مواجهه با موقعیت باز داشتهاند.
– تشویق؛ نوجوانان به تشویق و تحسین در کاری که شایستگی آن را دارند، نیازمندند.
به طور خلاصه موقعیت کودک در خانواده، تعداد و جنسیت فرزندان و ترتیب آنها، روابط بین آنان و والدین، وجود ارزش ها و معیارهای صحیح اخلاقی و اعتقادی در خانواده، عوامل اقتصادی و فرهنگی همگی با تعامل و در هم ورزی خود شخصیت کودک را شکل می دهند .کتابهای ساده حاوی دستور العمل های تربیتی و اخلاقی و اعتقادی می تواند والدین را در درک و شناخت فرزندان و نیز یادگیری اصول تربیت کودک کمک کند.
مهر