قالَ الاْمامُ الْحُسَیْن – علیه السلام – : احْذَرُوا کَثْرَهَ الْحَلْفِ، فِإنَّهُ یَحْلِفُ الرَّجُلُ لِعَلَل أرَبَعَ: إمّا لِمَهانَه یَجِدُها فی نَفْسِهِ، تَحُثُّهُ عَلی الضَّراعَهِ إلی تَصْدیقِ النّاسِ إیّاهُ. وَ إمّا لِعَی فی الْمَنْطِقِ، فَیَتَّخِذُ الاْیْمانَ حَشْواً وَصِلَهً لِکَلامِهِ. وَ إمّا لِتُهْمَه عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَیَری أَنَّهُمْ لایَقْبَلُونَ قَوْلَهُ إلاّ بِالْیَمینِ. وَ إمّا لاِرْسالِهِ لِسانَهُ مِنْ غَیْرِ تَثْبیت.
«تنبیه الخواطر، ص ۴۲۹»
امام حسین – علیه السلام – فرمود: خود را از قسم و سوگند برهانید که همانا انسان به جهت یکی از چهار علّت سوگند یاد میکند: در خود احساس سستی و کمبود دارد، به طوری که مردم به او بی اعتماد شدهاند، پس برای جلب توجّه مردم که او را تصدیق و تأیید کنند، سوگند می خورد. و یا آن که گفتارش معیوب و به دور از حقیقت است، و می خواهد با سوگند، سخن خود را تقویت و جبران کند.
و یا در بین مردم متّهم است ـ به دروغ و بی اعتمادی ـ پس می خواهد با سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نماید. و یا آن که سخنان و گفتارش متزلزل است ـ هر زمان به نوعی سخن میگوید ـ و زبانش به سوگند عادت کرده است.
اندیشه