یکی از مراجع تقلید شیعیان گفتند: قلب و فطرت انسان یک لوح نانوشته و سفید نیست و پیامبران الهی آمدند تا بفهمانند که غیر از آن خدای دلپذیر، فطرتپذیر، دلنوازی که در درون ماست، کسی نیست و این چنین نیست که ما خالی الذهن خلق شده باشیم.
آیت الله العظمی جوادی آملی در تفسیر آیات ۱۹ تا ۲۵ سوره فاطر در مسجد اعظم قم گفتند: تمثیل یکی از راههای تبیین و تفهیم مطلب است، تمثیل تقریب مطلب به ذهن مخاطب برای فهم است.
ایشان اظهار کردند: فراز پایانی آیه ۲۲ «وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» با توجه به فراز آغازین این آیه «وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ» اشاره به این دارد که کافران مردگان زندهاند؛ حیات معنوی ندارند و حیاتی که آنها دارند حیات حیوانی است، لذا حرف پیامبر(ص) در آنها اثر نمیکند.
مفسر برجسته قرآن کریم ادامه دادند: آیه ۲۴ این سوره به این اشاره دارد که پیامبری، حضرت محمد(ص) بیسابقه نیست، چرا که هیچ امتی بدون پیامبر نبوده و اینکه حرف حضرت محمد(ص) را نمیپذیرند و علیهاش مبارزه میکنند بیسابقه نیست. بنابراین هم انذار و تبشیر سابقه دارد، هم انکار و تکذیب کافران و هم تحمل دشمنیها و کارشکنیهای کافران توسط پیامبران.
آیت الله جوادی آملی بیان کردند: قلب و فطرت انسان یک لوح نانوشته و سفید نیست و پیامبران الهی آمدند تا بفهمانند که غیر از آن خدای دلپذیر، فطرتپذیر، دلنوازی که در درون ماست، کسی نیست و این چنین نیست که ما خالی الذهن خلق شده باشیم، چراکه هر انسانی با فطرت توحیدی خلق میشود، هر انسانی را خداوند موحد خلق کرده است.
ایشان با بیان اینکه در آیه ۲۴ نکتهای نهفته است ادامه دادند: در اینجا سخن از نذیر است، این نذیر اختصاص به پیامبر ندارد، در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) نیز اینطور نبود که پیامبر تک تک افراد را انذار کرده باشد و برخیها بودند که در زمان حیات پیامبر(ص) یک بار هم ایشان را ملاقات نکردند.
مرجع تقلید شیعیان گفتند: ائمه و مبلغانی که از طرف حضرت میرفتند نذیر بودند که بنابراین نذیر با توجه به دیگر آیاتی که در سوره یونس، بینه، یاسین و همچنین آیه نفر وجود دارد، اختصاص به انبیاء ندارد و علمای یک امت هم نذیر میشوند.
آیتالله جوادی آملی اظهار کردند: بنابراین اینکه برای هر امتی نذیر و پیامبری و مبداء کلی باشد و این پیامبران شاگردانی داشته باشند از سنتهای الهی است.
استاد برجسته حوزه علمیه تصریح کردند: آیه ۲۶ این سوره نیز اشاره به سرنوشت انکار کنندگانی دارد که از قریش قویتر بودند، در حقیقت این آیه هم تسلای خاطری برای پیامبر(ص) است و هم نوعی هشدار برای سران قریش است.
فارس