مردم سر زمین شامات، از اولین مر دمانی بودند که بعد از مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند. اکنون سوریه کشوری با حدود ۲۴ میلیون نفر جمعیت و اکثریت مسلمان است.
موفقیت های روزافزون ارتش سوریه و نیروهای مردمی این کشور در پاکسازی مناطق آلوده به گروهک های تروریستی و تقویت موضع حاکمیت، پیش بینی آینده تحولات سوریه را نسبت به قبل آسان تر کرده است.
روند تحولات سوریه و همچنین روند تحولات منطقه از یک طرف و توافق هسته ای ایران با گروه ۱+۵ از طرف دیگر، نشان می دهد ایده کنارزدن بشاراسد از قدرت از طریق جنگ فرقه ای و مذهبی، کاملاً با شکست مواجه شده است. اکنون تمامی مداخله گران خارجی در سوریه، به این نتیجه رسیدهاند که بحران سوریه فقط از طریق راه حل سیاسی قابل حل بوده و در این راه حل نیز، عنصر سوری تعیین کننده اصلی و نهایی خواهد بود.
با توجه به نزدیک بودن زمان انتخابات ریاست جمهوری در سوریه و موقعیت برتر بشاراسد در رقابت های انتخاباتی، پیش بینی میشود نه تنها سیستم سیاسی این کشور پابرجا خواهد ماند، بلکه بشاراسد برای یک دوره دیگر در جایگاه ریاست جمهوری سوریه با رأی قاطع سوری ها تثبیت میشود. بر این اساس، سؤال این است که چشم انداز مذهب در سوریه جدید پس از عبور از یک بحران سخت و نفس گیر و جنگ شدید داخلی با مداخله خارجی، چگونه خواهد بود.
هر جنگی چه داخلی و چه خارجی، به طور طبیعی و قطعی دارای یکسری آثار و نتایج و پیامدها خواهد بود. جنگ های بزرگ، پیامدهای بزرگ دارند. تغییرات و دگرگونی ها در ساختار های گوناگون و بالا و پایین شدن جایگاه نهادها در یک کشور، از پیامد های جنگ در یک کشور است. بنابر این مذهب از جمله نهادهایی است که تحت تأثیر جنگ، دستخوش تغییر و دگرگونی شده، موقعیت آن تنزل یا ارتقا مییابد. به عنوان مثال به دنبال جنگ های ایران و روس در دوره قاجار و تحمیل قراردادهایی چون گلستان و ترکمنچای به ایران، نوعی سرخوردگی و یأس و ناامیدی بر ایرانیان حاکم گردید و از پیامدهای این وضعیت، تضعیف موقعیت مذهب از یک طرف و ایجاد زمینه لازم برای رشد اندیشه های غرب گرایانه و سکولاریسم در کشور از طرف دیگر بود. اما پس از انقلاب اسلامی و در دوران جنگ تحمیلی با توجه به نقش دین و باورهای مذهبی در پیروزی و شکل گیری دفاع مقدس، موقعیت مذهب و باور های دینی در ایران نسبت به قبل استحکام بیشتری پیدا کرد. بنابر این با توجه به تجارب گذشته و حوادث سوریه، می توان تا حدودی چشم انداز مذهب در سوریه پس از بحران را ترسیم نمود. برای ترسیم این چشم انداز، باید مجموعه ای از مؤلفه ها و نکات را مورد توجه قرار داد که مهم ترین آنها عبارت است از:
۱- منظور از دین و مذهب چیست و متدین و مذهبی بودن یعنی چه؟
برای پاسخ به این سؤال به اختصار می توان گفت، دین واژه ای عربی است که در کتاب های لغت برای آن تعاریف گوناگونی ارائه شده است. علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، دین را اینگونه تعریف میکند: «دین، عقاید و یک سلسله دستور های عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آوردهاند. اعتقاد به این عقاید و انجام این دستور ها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است.»
بنابر این می توان گفت: دین، مجموعه (سیستم) حقایق هماهنگ و متناسب از نظام فکری (عقاید و معارف)، نظام ارزشی (قوانین و احکام) و نظام پرورشی (دستورات اخلاقی) است که در قلمرو ابعاد فردی و اجتماعی از جانب پروردگار متعال برای سرپرستی و هدایت انسان ها در مسیر کمال الهی ارسال میگردد.
مذهب در دو مفهوم عام و خاص به کار گرفته میشود. در مفهوم خاص مذهب شاخه ای از یک دین مانند مذهب شیعه و تسنن نسبت به دین اسلام و مذهب پروتستان و کاتولیک نسبت به دین مسیح است. مذهب در مفهوم عام و کلی، با دین مترادف است. برمبنای تعریف دین و مذهب، فرد متدین یا فرد مذهبی، به کسی اطلاق میشود که دارای اعتقادات و باور های عمیق دینی و مذهبی بوده و این اعتقادات و باور ها، خط مشی زندگی او را تعیین نموده و بر اعمال و رفتار او حاکم باشد.
۲- وضعیت دین و مذهب در سوریه چگونه بوده است؟
مردم سر زمین شامات، از اولین مر دمانی بودند که بعد از مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند. اکنون سوریه کشوری با حدود ۲۴ میلیون نفر جمعیت و اکثریت مسلمان است. حدود ۷۴ درصد از مسلمانان سوریه را مسلمانان سنی مذهب، ۱۳ تا ۱۵ درصد را مسلمانان علوی و شیعیان دوازده امامی و اسماعیلیه، حدود ۱۰ درصد از مردم سوریه را مسیحی ها و ۳درصد را هم دروزی ها تشکیل می دهند.
مجموعه ای از مسائل تاریخی و تأثیر پذیری سوری ها از فرهنگ غربی ها، موجب شده به رغم مسلمان بودن اکثریت مردم سوریه، دین و مذهب در این کشور دارای کمترین کارکرد های اجتماعی باشد.
۳- رابطه دین و سیاست در سوریه چگونه است؟
در سوریه جدید پس از جدا شدن از امپرا توری عثمانی و تشکیل حزب بعث در این کشور، نظام سیاسی سوریه، به یک نظام لائیک و ضد دین تبدیل شد. در دوران مر حوم حافظ اسد، با مجموعه ای از حوادث از قبیل اخراج ۲۰ هزار طلبه از حوزه علمیه نجف از سوی حزب بعث عراق و رفتن امام موسی صدر به سوریه از طریق لبنان، زمینه های تغییر نگاه به دین در سوریه فراهم گردید. امام موسی صدر موفق شد تحول فکری و عقیدتی عمیقی را در حافظ اسد ایجاد نماید و از نتایج این تغییر و تحول فکری، تبدیل سوریه لائیک ضد دین به سوریه لائیک دین مختار بود. به دنبال این تحول در حافظ اسد بود که برخی از فعالیت های دینی و مذهبی آزاد شد و هر کس مختار بود اعمال و فرایض دینی خود را به صورت فردی یا اجتماعی انجام دهد. البته در دوران حافظ اسد و همچنین بشار اسد، فعالیت های فرهنگی و مذهبی در نهاد های حکومتی و از جمله ارتش ممنوع و در جامعه تحت کنترل بود، به عنوان مثال خواندن قر آن یا اقامه نماز در ارتش سوریه مجاز نبود.
۴- آیا در سوریه حاکمیت و حکومت در دست اقلیت علوی قرار دارد؟
از مهم ترین استدلال هایی که بحران آفرینان سوریه برای به راهانداختن جنگ مذهبی در سوریه برای توجیه کار خود ارائه می دهند، این است که نظام سوریه، یک نظام علوی مذهب است. وهابی ها، سلفی ها و تکفیری ها با چنین استدلالی، سوریه را ارض جهاد اعلام کرده و علوی ها و شیعیان را به صرف اینکه دارای این مذهب هستند، حتی به صورت دسته جمعی و بر اساس فتاوی صادره از سوی مفتی های وهابی به قتل می رسانند. این کشتار و قتل عام علوی ها و شیعه ها در حالی صورت میگیرد، که نمی توان گفت، حاکمیت، حکومت، قدرت و ثروت در سوریه، در دستان اقلیت علوی میباشد. مخالفان نظام سیاسی سوریه با این بهانه که حافظ اسد و بشار اسد علوی هستند، چنین تبلیغاتی را به راهانداختهاند، تا یک جنگ مذهبی و فرقه ای را توجیه کنند. دلایل زیر چنین نظریه ای را مردود می سازد:
الف- بسیاری از شخصیت های بر جسته سیاسی و نظامی در زمان حافظ اسد و همچنین درزمان بشار اسد، از غیر علوی ها بوده و سنی مذهب یا مسیحی میباشند. ماهیت نظام سیاسی سوریه، یک ماهیت مذهبی، قومی و قبیله ای نبوده که قدرت و ثروت در دست یک اقلیت قومییا مذهبی باشد. به عنوان مثال عبد الحلیم خدام، نخست وزیر حافظ اسد، حکمت الشهابی، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش سوریه، مصطفی طلاس، وزیر دفاع سوریه در زمان حافظ اسد، عبد الله الاحمر، معاون دبیر کل حزب بعث سوریه در زمان حافظ اسد، همگی سنی مذهب هستند. در زمان بشار اسد نیز همین وضعیت ادامه داشته و بسیاری از چهره های سیاسی و نظامی پر نفوذ و قدر تمند در حکومت سوریه سنی مذهب هستند.
ب- بشار اسد و برا درش هر دو نفر، از خانواده های اهل سنت زن گرفته و خطبه های عقد شان در دادگاه اهل سنت خوانده شده است.
ج- تجار دمشق و حلب که نبض اقتصاد سوریه را در دست دارند و البته از حامیان بشار اسد میباشند، همگی سنی بوده و در میان آنان کمتر علوی و شیعه دیده میشود.
د- در سوریه، اهل سنت، هم در مناطق مرفه نشین و ثروتمند زندگی میکنند و هم در مناطق محروم و فقیر نشین، لکن عمدتاً علوی ها و شیعه ها در مناطق محروم و فقیرنشین زندگی میکنند.
۵- آیا سوریه گرفتار یک جنگ داخلی مذهبی شده یا با یک توطئه خارجی مواجه است؟
گرچه برخی از زمینه های داخلی و نارضایتی های موجود در میان بخش هایی از مردم سوریه مقدمات در گیری بین ارتش و برخی از گروه های داخلی را به وجود آورد، لکن این در گیری ها شرایطی را فراهم ساخت تا یک توطئه منطقه ای و بین المللی علیه سوریه عملیاتی شود. با پیاده سازی این توطئه باید سوریه به عنوان محور جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و از پشتیبانان اصلی حزب الله و بسیاری از گروه های فلسطینی فرو ریخته شود. جنگ مذهبی، جوهره این توطئه و نقشه را تشکیل می دهد. به استناد برخی از گزارش ها، حدود ۱۰ سال پیش مرکز مطالعات مذاهب منطقه عربی «آریل» در اسرائیل، پس از پژوهش های متعدد کار شناسان فرانسوی و اسرائیلی، اعلام کرد، به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای آزاد کردن اسرائیل از خطر مقاومت عربی در جنوب لبنان و فلسطین، ایجاد اختلافات مذهبی میان اهل سنت و شیعیان در خاور میانه، یعنی ایران و پاکستان گرفته تا سوریه، لبنان عراق و خلیج فارس است.
ایده خاور میانه جدید که شیمون پرز رئیس رژیم غاصب اسرائیل آن را دنبال میکرد، ازهمین پژوهش نشئت گرفته است. بر اساس این ایده، رژیم صهیونیستی و حامیان فرا منطقه ای اش چون امریکا و کشور های اروپایی، با کمک برخی از کشور های عربی همسو، باید تضاد اعراب و اسرائیل را به تضاد ایران شیعی و اعراب سنی تبدیل نمایند. بنابراین بحران سوریه باید با چنین نگاهی تحلیل شود. بر این اساس بود که قطری ها و وکیل مدافع آنان یعنی یوسف القرضاوی، سوریه را ارض جهاد نامیده و آتش جنگ مذهبی در این کشور را برافروختند. بر همین اساس بود که آل سعود و وهابی ها، اولویت اولشان کشتار علوی ها و شیعیان در سوریه شد.
بر اساس چنین نقشه خطرناکی، میبایست با جنگ مذهبی، تحولات اساسی و بنیادین در سوریه، عراق، لبنان و حتی در صورت امکان در ایران پدید آید، تا غرب، رژیم صهیونیستی و مرتجعین عرب در منطقه از انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و جبهه مقاومت آسوده خاطر گردند. اکنون و قریب سه سال از گذشت بحران سوریه، بحران آفرینان با شکست سختی مواجه شدهاند و پیش بینی میشود پیشبرد ایده جنگ مذهبی در جهان اسلام با بن بست جدی مواجه بشود. یکی از دلایل این بن بست، شکل گیری گروه های تروریستی در منطقه با رویکردهای بسیار افراطی و خطرناک، به عنوان تهدیدات امنیتی برای خود بحران آفرینان، یعنی امریکایی ها، اروپایی ها و برخی از دولت های عربی است.
۶- با توجه به پیش بینی حل بحران سوریه به شکل پیش گفته چشم انداز مذهب در سوریه چگونه است؟
اگر فتنه مذهبی در سوریه به نتیجه می رسید، به طور قطع موقعیت مذهب و نیروهای مذهبی این کشور نسبت به گذشته، تضعیف میشد و چه بسا با به قدرت رسیدن عناصر افراطی با نام مذهب، پس از یک دوره زمانی، تنفر عمومی نسبت به مذهب (با توجه به اعمال خشونت آمیز تحت لوای مذهب)، بیشتر میگردید اما با توجه به شرایط کنونی و روند تحولات سوریه، پیش بینی میشود مذهب و نیروهای مذهبی در آینده سوریه از موقعیت بهتری برخوردار شده و افکار عمومی سوری ها تحت تأثیر این نیروها قرار گیرد.
سوری ها اکنون در آستانه یک پیروزی (نه شکست) قرار دارند. سوری ها در برابر یک جبهه ضد سوری شامل غربی ها، صهیونیست ها، برخی از دولت های مرتجع عربی، ترک ها و گروهک های تروریستی با تابعیت از بیش از ۸۰ کشور خارجی قرار دارند و روند تحولات به نفع آنان پیش می رود. بدون تردید در ادامه این روند و با پیروز شدن سوری ها بر یک جبهه منطقه ای و بین المللی ضد سوری، این سؤال برای سوری ها پیش خواهد آمد که عوامل پیروزی ها چه بوده است؟
نیروهای موثر در این عرصه چه کسانی هستند؟ کسانی که به دنبال یافتن پاسخ این سؤالات باشند، به عامل مذهب و نیروهای مذهبی معتقد به عنوان یک عامل مؤثر و تعیین کننده خواهند رسید. اکنون در سوریه، کاملاً محرز است که یاری کننده اصلی ارتش در پیشروی ها و حفظ مناطق استراتژیک سوریه، نیروهای دفاع وطنی هستند. این نیروها شبیه همان نیروهای بسیجی ایران در جنگ، داوطلبانه وارد عرصه دفاع از کشور خود شدند. تفکر بسیجی روز به روز در این نیروها عمق بیشتری پیدا میکند.
این نیروها که ترکیبی از سنی ها، علوی ها و شیعه ها هستند و تعدادشان به ده ها هزار نفر می رسد، به شدت تحت تأثیر اندیشه های ناب مذهبی قرار گرفته و از مجموعه هایی چون حزب الله لبنان و سپاه و بسیج ایران الگو گرفتهاند. به نظر می رسد این نیروها در آینده سوریه، به عنوان یک نیروی راهبردی، بسیاری از حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و با جوهره باورهای دینی و مذهبی خود، جایگاه مذهب را در سوریه ارتقا بخشند. سیستم دفاعی سوریه اکنون از مذهب تأثیرپذیر شده و بسیاری از اعمال مذهبی مانند نماز که تا پیش از این در ارتش سوریه اقامه آن ممنوع بود، اینک بعضاً فرماندهان بلندپایه ارتش، نماز را با جماعت اقامه میکنند. لحن و ادبیات رسانه های سوریه و از جمله رادیو و تلویزیون دولتی این کشور، در مواردی رنگ مذهبی به خود گرفته است. حضور بشار اسد در نمازهای جماعتی چون نماز عیدفطر می تواند حامل پیام هایی در این راستا باشد.
بنابراین می توان گفت: اگر صهیونیست ها و متحدین منطقه ای و فرامنطقه ای آنها، با شعله ور کردن جنگ مذهبی در سوریه به دنبال فرو ریختن جبهه مقاومت و تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی ایران بودند، آنان به دست خود در سوریه، زمینه های زایش و پیدایی نیروهایی را فراهم ساختند که با تکیه بر آموزه های دینی و مذهبی، در مبارزه با استکبار جهانی به سرکردگی امریکا و صهیونیستم بین الملل با محوریت رژیم اشغالگر قدس عزم و اراده ای پولادین پیدا خواهند کرد.
روزنامه جوان