اگر دوره آخرالزّمان را دوره سلطه فرهنگ شیطانی بنامیم، سخن به گزاف نگفتهایم؛ دورهای که شاخص عمومی جهتگیریها و حرکتها به سمت اهداف، منویّات و برنامههای شیطانی است. چند قرنی است، شعار «خدا مُرد» نیچه سرلوحه برنامه ریزیها و استراتژیها شده است؛ امّا در این میان برخی از خلقیّات و رفتارهاست که بیش از دیگر رفتارها و منشها مورد اقبال و توجّه قرار گرفته است. در اینجا نگاهی اجمالی به دنیای اطراف خود میاندازیم:
تفاخر
دیدیم شیطان در ابتدای نافرمانی خود در برابر خداوند چنین گردن کشید که من بهتر از اویم مرا از آتش آفریدهای و او را از گِل. این خُلق از اهمّ خلقیّات آخرالزّمانی مردم شده و افراد با تمام قوا به دنبال خود برتر نمایی در مقایسه با دیگران افتادهاند.
حرص، زیادهخواهی و تکاثر
تکاثر یا زیادهخواهی در حالتی اتّفاق میافتد که شخص بیش از آنچه را نیاز دارد، طلب و برای به دست آوردن آن تلاش کند. آسیبهای ناشی از تکاثر به حدّی است که یک سوره از قرآن به آن اختصاص یافته و در جایی دیگر نیز مصداق حیات دنیوی خوانده شده و چنین آمده :
بدانید که زندگی دنیا، در حقیقت، بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشیِ شما به یکدیگر و فزونطلبی در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانی است که کشاورزان را رُستنی آن [باران] به شگفتی اندازد. سپس [آن کشت] خشک شود و آن را زرد بینی، آن گاه خاشاک شود و در آخرت [دنیا پرستان را] عذابی سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودی است و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست.»
یکی از ویژگیهای جالب دنیا که در آیات و روایات به آن اشاره شده اعتباری و غیر واقعی بودن دنیاست. با توجّه به سلطه جدّی فضای مجازی و سایبری بر زندگیها در این روزها، زندگیهای مردم سراسر زمین به سمت مجازی شدن پیش میرود و خودنمایی و زیاده طلبیها در این عرصه معنی میشود. انسانها تمام تلاش خود را میکنند که با چپاول اموال و ضایع کردن حقوق دیگران، دزدی و سرقت، آمیختن حلال و حرام، نپرداختن حقوق واجب، مانند خمس و زکات یا پرداختیهای لازم و موظّف مانند صدقه، صرفاً به دنبال افزودن صفرهای حسابهای خود در بانکها ه?تند.
تنوّع طلبی، مصرفزدگی و مدگرایی
یکی از روحیاتی که در قرآن، قوم بنی اسرائیل را با آن وصف کرده، تنوّعطلبی است. در دورهای که آنان با حضرت موسی(ع) در حال سفر از مصر بودند، خداوند به آنان مرحمت کرده و غذاهای بهشتی برای آنان از آسمان میفرستاد تا رنج کشیدن بار غذا را بر دوش تحمّل نکرده و بتوانند سریعتر حرکت کنند. پس از مدّتی، آنان در نهایت جسارت و صراحت به موسی(ع) گفتند: به خدا بگو ما نمیتوانیم به یک غذا صبر و عادت کنیم از خدا بخواه برای ما عدس و پیاز بفرستد تا تنوّع در آن ایجاد شود. این روحیه تنوّعطلبی تا قرنها اختصاص به یهود و بنی اسرائیل داشت تا اینکه با رنسانس، روال یهودیسازی جهان دنبال شد و این روزها فرهنگ قوم یهود مبنای تمام رفتارها و منشها گشته است؛ بیآنکه بسیاری از ما متوجّه آن باشیم.
عنوان زدگی(حبّ جاه و برتری جویی نوین)
جاهطلبی از جمله خصایص و خلقیّات شیطانی است که مبنای بسیاری مفاسد به شمار میآید. در زندگی مدرن با تأسیس ادارات، نهادها و مؤسّسات، این فرصت برای همه فراهم شد که عنوانی داشته باشند و این عنوان مبنای تفاخر نسبت به هم قرار گیرد. عنوانها در ساختارهای تشکیلاتی رتبه پیدا کردند و اگر کسی را این روزها با رتبه و عنوان و مقامی پایینتر از آنچه حکم کارگزینیاش تعریف کرده، خطاب کنند، توهین غیر قابل بخشش و گذشتی به حساب میآید و حتماً باید با آن برخورد شود! اخلاقی که به شدّت در قرآن مورد نهی قرار گرفته است.
تجمّلگرایی
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، امّا گاه زیباییگرایی تمام توجّه فرد را به خود جلب میکند و بهانهای برای تفاخر و خودنمایی میشود. این روحیه نیز مصرفزدگی، اسراف و تبذیر را به دنبال میآورد. ترکیب تنوّع طلبی، تجمّلگرایی و مُدزدگی، فرهنگی را به دنبال میآورد که فرد، تمام همّ و غم زندگیاش را در خرید و نمایش آنچه خریده و خود برترنمایی خلاصه میکند. این سبک یکی از مؤثّرترین راههای غفلت از خدا و یاد خداست. علّتها و آثار مختلفی را برای تجمّلگرایی میتوان برشمرد؛ مثلاً یکی از آنها چشم و همچشمی است.
مدگرایی(جهالت مدرن) و تبلیغات زدگی(تقلید نوین)
از جمله ابزارهایی که با آن تنوّعطلبی، معنا و مصداق مییابد، فرهنگ مُد است. از مد میتوان به تقلید جاهلانه و جهالت مدرن یاد کرد که شخص بی توجّه به نیاز، ضرورتها و حتّی علاقه و سلیقه خود، صرفاً بر اساس آنچه مدسازان یا ابزارهای تبلیغاتی برای او تعریف میکنند، مطلوب و محبوبش میشود.
غرب زدگی(تغییر قبله اعمال و آمال)
زیباترین و بهترین رنگ برای زندگی و حیات بشر، رنگ خدایی است و کعبه نمادی است که ما این جهت را گم نکنیم و زندگی را بر اساس آن جهت دهی کنیم. در دوره مدرن جهت بسیاری از پیروان ادیان، مذاهب و ملل مختلف جهان یا به تعبیر دقیقتر عموم آنان به یک سو شده و همه مناسبات زندگی ما را رسانهها، آزمایشگاهها و گویندگان و نویسندگان غربی تعیین میکنند. همین قدر که گفته شود بنابرآزمایشهای انجام شده در آزمایشگاههای آمریکا یا فلان کشور اروپایی به چنان نتیجه رسیدهاند، برای ما کافیست تا آن را به راحتی قبول کنیم. حال اگر برای ?ا مسلمانان روایات معتبر و گاه متعددی در خلاف این ادّعا وجود داشته باشد. آنچه کنار گذاشته میشود روایت است نه نتایج آزمایشهایی که معلوم نیست آیا واقعاً انجام شده یا تبلیغات رسانههاست. این امر به خوبی نشان میدهد که قبله اعمال کجاست. علاوه برآن برای بسیاری از مردم سفر سیاحتی، اقامتی یا مهاجرت به کشورهای غربی آرزویی بزرگ شده که به دنبال برآورده ساختن آن هستند.
خودخواهی، بی دردی، بی تعهّدی، سردی عواطف و تغافل
یکی از ویژگیهای شاخص و شایع دوره ما، مشغول شدن افراد به خود است. آنقدر مردم به خود مشغول شدهاند که دوست، فامیل، آشنا و… همه در حاشیه قرار گرفتهاند. هجمه اخبار و اطّلاعات در حدّی است که از شنیدن بدترین اخبار، مانند آوارگی بیست میلیون نفر در سیل پاکستان، کشته شدن یک میلیون عراقی به دست آمریکاییها و معلول شدن هزاران کودک و بزرگسال در طول این سالها، نسل کشی مسلمانان به دست صربها و دهها و صدها خبر دیگر، صرفاً ما را نارحت میکند و بس. بلافاصله هم اگر خبری بشنویم، لبخند بر لبانمان مینشیند.
خردگرایی جایگزین خداگرایی
در طول قرون متمادی، انبیای الهی نه تنها پیامهای معنوی الهی را برای زندگی پس از مرگ به انسانها ابلاغ میکردند که هرآنچه را آنها برای زندگی در زمین، بدان نیاز داشتند نیز به انسانها میآموختند. به استناد روایات تاریخی نقل شده از اهل بیت(ع) تمام علوم مورد نیاز بشر در عرصههای نظری و فنآوری به دست انبیا برای بشریّت آورده شده است در پی رنسانس تمدّنی بنا نهاده شد که بر اساس خدا گریزی و خداستیزی است و تلاش میکند همه چیز را بر اساس مقصد نوین حیات که همان بندگی نفس و شیطان است با شعار خردگرایی و ابزار آزمون و ?طا به هر قیمت، حتّی تباهی نسلهای متعدّد، همه چیز را بازنگری و نوزایی کند. در این مسیر چه مقصد و چه راه حرکت و ابزارهای مورد استفاده در طول مسیر همه و همه غیر خداییاند.
نوزایی معاصی در پرتو رسانهها
رسانهها مهمترین ابزار ترویج فرهنگ نوین غربی است؛ فرهنگی که الآن شرق تا غرب عالم را متأثّر از خود ساخته و تمام جهات جغرافیایی جهان از حیث فرهنگ، غربی شدهاند. اینترنت، ماهواره، تلویزیون و… از سویی برای تحقّق حاکمیّت شیطان به ترویج فساد و فحشا از هر طریق ممکن همّت گماشتهاند و از سوی دیگر، برخی گناهها مانند دروغ، غیبت، تهمت و افترا، نمّامی(سخن چینی) و… با استفاده از ابزار رسانه دچار تحوّل مفهومیشده و برای بسیاری از مردم کاملاً عادی شده است.