جابر آمد و شد فراوانی با پیامبر داشت و رسول خدا نیز به این جوان با محبت، صمیمی و امین اعتماد می ورزیدند. این اعتماد به حدی بود که روزی رسول خدا، جابر را برای رفتن به منزل فاطمه زهرا (س)، همراه خویش ساخت…
جابر آمد و شد فراوانی با پیامبر داشت و رسول خدا نیز به این جوان با محبت، صمیمی و امین اعتماد می ورزیدند. این اعتماد به حدی بود که روزی رسول خدا، جابر را برای رفتن به منزل فاطمه زهرا (س)، همراه خویش ساخت… جابر این همراهی را چنین حکایت میکرد:
«….هنگامیکه به در خانه فاطمه(س)رسیدیم، پیامبر دست خودرا روی در نهاد و خطاب به دختر خود فرمود:
السلام علیکم .
علیک السلام، ای رسول الله!
وارد شوم؟
بفرمایید، ای رسول الله!
آیا من با همراه خود وارد شوم؟!
ای رسول الله! روپوش(و مقنعه ای)که بر سر بنهم، ندارم!
فاطمه! گوشه روانداز خود را بردارو سر خود را با آن بپوشان.
فاطمه زهرا چنین کرد، دوباره رسول خدا فرمود:
السلام علیکم .
علیک السلام، ای رسول خدا!
آیا وارد شوم؟
آری، رسول خدا!
با همراهم وارد شویم؟
آری! شما و همراه شما.
آنگاه پیامبر وارد خانه فاطمه شد، من نیز در پی او داخل منزل شدم، در آن حال، صورت فاطمه بسیار زرد بود! پیامبراکرم به فاطمه فرمود:
چرا صورت تو را زرد میبینم؟!
ای رسول الله ! از گرسنگی است!
رسول خدا دست به دعا بالا برد و فرمود: ای خدای سیرکننده گرسنه و برطرف کننده گرفتاری، فاطمه، دختر محمد را سیرکن!
در آن هنگام به سیمای زهرا نگریستم، صورت او برافروخته شد وگرسنگی اش برطرف گردید…»
لوح سبز
اعتماد بسیار پیامبر به جابر او را میان اهل بیت نیز امین ومحرم راز ساخته بود. به گونه ای که فاطمه و علی(ع)جابر را ازخود میدانستند و گاه او را از اسرار این خاندان، آگاه می ساختند.
جابر پس از آگاهی از تولد امام حسین(ع)، راهی منزل فاطمه (ع) شد تا این میلاد را به دختر رسول خدا تبریک و تهنیت گوید. او پس از ورود، ولادت دومین فرزند را به حضرت زهرا (س) تبریک گفت. جابر، جریان ملاقات را چنین شرح میدهد:
«در آن حال، در دستان فاطمه(س) لوح سبزی را دیدم، گمان بردم که آن زمرد است، نگاهم به نوشته سفید بر روی آن افتاد، مکتوبی که به نور خورشید شباهت داشت! به حضرت فاطمه گفتم:
پدر و مادرم فدای شما ای دختر رسول خدا! این لوح چیست؟!
این لوحی است که پروردگار به رسول و فرستاده اش اهدا کرده است، در آن نام پدرم، نام همسرم، نام دو پسرم و اسامی اوصیا وجانشینان فرزندم میباشد. آن را پدرم به من عطا کرده، تا بدان خشنود گردم. آنگاه حضرت فاطمه لوح را به من داد تا بدان بنگرم.
پس از دریافت لوح و نگاه به نوشته زیبای آن، مکتوبات آن رایادداشت کردم….»
جابر بن عبدالله، در عصر امام باقر(ع)، و در پاسخ به پرسش امام، ماجرای دیدار لوح را به حضرت فرمود و آن نوشته را نیزنشان امام داد.
یاور امام زمان(ع)
بعضی از دانشمندان و سیره نویسان، تاویل معنای آیه (ان الذیفرض علیک القرآن لرادک الی معاد) را به رجعت جابر با امام زمان حضرت مهدی(ع) مربوط میدانند. شاید رسول خدا(ص) یا یکی از امامان(ع) با خواندن آیه فوق به جابر بشارت داد که، هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) زنده میشوی; از یاران نزدیک و مخلص آن حضرت خواهی بود و در تثبیت و گسترش حکومت جهانی آن حضرت نقش بسزایی بر عهده خواهی داشت.
باشگاه خبرنگاران