چرا از مرگ می‌ترسیم؟

امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) دوستی شوخ طبع داشت او پس از مدتی غیبت، روزی به محضر امام حسن (علیه‌السلام) آمد حضرت به او فرمود حالت چطور است؟ دوست گفت ای پسر رسول خدا روزگار خود را می‌گذرانم برخلاف آنچه خودم می‌خواهم و بر خلاف آنچه خدا می‌خواهد و بر خلاف آنچه شیطان می‌خواهد .

 

 

امام حسن (علیه‌السلام) خندید و فرمود سخن خود را توضیح بده .

دوست گفت: سخنم بر این اساس است که خدا می‌خواهد از او اطاعت کنم و هرگز معصیت نکنم و من چنین نیستم. شیطان می‌خواهد معصیت خدا کنم و هرگز از او اطاعت نکنم و من چنین نیستم گاهی اطاعت خدا می‌کنم و گاهی نمی‌کنم .

و من خودم دوست دارم که هرگز نمیرم ولی چنین نیست چرا که سرانجام می‌میرم .

در این هنگام یکی از حاضران برخاست و به امام حسن(علیه‌السلام) عرض کرد ای فرزند رسول خدا چرا ما مرگ را نمی‌پسندیم و آن برای ما خوشایند است؟ امام حسن(علیه‌السلام) فرمود زیرا شما آخرت خود را ویران کرده‌اید و دنیای خود را آباد نموده‌اید. از این رو برای شما گوارا نیست که از آبادی به ویرانی سفر کنید.

منبع: معانی الاخبار، ص ۳۸۹، حدیث ۲۹ .

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *