امیر در زبان عربی به معنی فرمانده، سلطان و رهبر است. بعد از اسلام، کسانی را که از سوی رسول خدا(ص) و خلفا به فرماندهی مأموریتهای جنگی منصوب میشدند، امیر مینامیدند؛ امّا عنوان امیرالمؤمنین به معنی خلیفه و فرمانده کل قوای اسلام و پیشوای مؤمنان است.
به اعتقاد علمای شیعه، امیرالمؤمنین عنوانی است که خدای تعالی به علیّ بن ابی طالب(ع) داده است و هیچ کس دیگر، چه قبل و چه بعد از او، برازنده این لقب نیست. در حدیثی آمده است که پیامبر(ص) به اصحاب خود فرمود:
«هنگام سلام به علی، او را امیرالمؤمنین خطاب کنید.» و در حدیث دیگری آمده است که:«خدا علی(ع) را امیرالمؤمنین نامیده است».
از حضرت صادق(ع) سئوال شد: آیا به حضرت قائم، لقب امیرالمؤمنین خطاب میشود؟
فرمود: «نه، این عنوان مخصوص علی(ع) است؛ هیچکس، نه قبل از او و نه پس از او، سزاوار نیست به این نام نامیده شود، و هر کس چنین ادّعایی کند، کافر است».
از اهل سنّت نیز درباره اعطای لقب امیرالمؤمنین به امام علی(ع) روایات بسیاری در دست است؛ از جمله: ابونعیم اصفهانی در «حیله الاولیاء» از انس بن مالک روایت کرده است که رسول خدا(ص) درباره علی(ع) فرمود:
«او امیرالمؤمنین و پیشوای نیکوکاران و فرمانده سواران مجاهد و خاتم اوصیاء است.»
نیز از ابن مردویه اصفهانی، از دانشمندان اهل سنّت، نقل شده است که: جبرئیل در محضر رسول خدا(ص)، علی(ع) را امیرالمؤمنین خواند.
از امّ سلمه روایتی نیز در این باره رسیده است؛ ولی در ظاهر، بنا بر عقیده اهل سنّت، هر مسلمانی که به اجماع یا وصایت یا شورا برای امامت و فرماندهی کلّ قوای اسلام انتخاب شود، امیرالمؤمنین است. آنان میگویند این عنوان اوّلین بار بر خلیفه دوّم، عمربن خطّاب اطلاق شد و آنگاه در عهد خلفای راشدین دیگر و خلفای بنی امیّه و بنی عبّاس نیز هر یک از خلفا امیرالمؤمنین خوانده میشدند. فقهای زیدی مذهب نیز این عنوان را حقّ شرعی هر امیر علوی میدانند که برای احقاق حق، قیام کند.
لقب اختصاصی حضرت علی (ع)
روایات شیعه دلالت دارد بر اینکه لقب امیرالمؤمنین مخصوص علیّ بن ابیطالب(ع) است و بر هیچ کس جز او اطلاق نمیشود؛ مگر در حال ضرورت و تقیّه. این لقب حتّی بر سایر ائمّه و امام زمان(ع) نیز نباید اطلاق شود. خود رسول خدا(ص) این لقب را به امام علی(ع) داد و اوّلین کسانی که موظّف شدند، علی(ع) را با این لقب خطاب کنند، ابوبکر و عمر بودند. عبدالله بن عبّاس میگوید: روزی با رسول خدا(ص) در یکی از کوچههای مدینه میرفتیم که علیّ بن ابی طالب از راه رسید و به رسول خدا(ص) این گونه سلام کرد: السّلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته؛ (سلام بر تو ای رسول خدا و رحمت و برکات خدا بر تو باد.)
پیامبر نیز در پاسخ فرمود: «و علیک السّلام یا امیرالمؤمنین؛ (و بر تو سلام باد! ای امیرالمومنین.)
از لقبی که رسول خدا(ص) به علیّ بن ابی طالب داد، تعجّب کردم و به پیامبر گفتم: ای رسول خدا، آنچه درباره پسرعمویم، علی گفتی از روی محبّت و دوستی شخصی با او بود یا لقبی از ناحیه خداوند؟ رسول خدا فرمود:« نه، به خدا سوگند، آنچه درباره علی گفتم، با چشم خودم دیدهام.» پرسیدم: ای رسول خدا چه دیدید؟ پیامبر(ص) فرمود:« در شب معراج به هر دری از درهای بهشت نظر میکردم، روی آن نوشته شده بود: علیّ بن ابی طالب از هفتاد هزار سال پیش از خلقت آدم امیرالمؤمنین بوده است.»
ابوذر غفاری به شدّت بیمار شد تا آنجا که نزدیک بود از دنیا برود. در این شرایط، علیّ بن ابیطالب(ع) را به عنوان وصی برگزید و وصیّتهای خود را به آن حضرت کرد. به او گفتند: اگر به امیرالمؤمنین عمر بن خطّاب وصیّت میکردی نیکوتر و بهتر بود.
ابوذر گفت: به خدا سوگند! که به امیرالمؤمنین حقیقی و حق وصیّت کردم. علی همان مربّی و صاحب زمین است که آرامش زمین به وجود اوست و اگر از او جدا شوید، از زمین بیگانه و زمین نیز با شما بیگانه میشود.
عبدالله بن عبّاس میگوید: نزد رسول خدا(ص) نشسته بودیم که علیّ بن ابیطالب وارد شد و به رسول خدا سلام کرد. رسول خدا(ص) در پاسخ سلام او فرمود: و علیک السّلام یا امیرالمؤمنین و رحمه الله و برکاته (و بر تو سلام و رحمت و برکات الهی باد، ای امیرالمومنین)؛ حضرت علی(ع) گفت: «در حالیکه شما زنده هستی به من امیرالمؤمنین میگویید؟» پیامبر(ص) فرمود: آری، در حال حیات من نیز ای علی! تو امیرالمؤمنین هستی. دیروز در حالیکه من و جبرئیل با هم سخن میگفتیم تو بر ما گذشتی و سلام نکردی . جبرئیل گفت: چرا امیرالمؤمنین بر ما گذشت و سلام نکرد؟ به خدا سوگند اگر سلام کرده بود، ما خوشحال میشدیم و پاسخش را میدادیم. علی(ع) گفت: «ای رسول خدا(ص) دیروز تو را با دحیه کلبی دیدم خلوت کردهای و سخن میگویید، نخواستم سخن شما را قطع کنم.» پیامبرفرمود: «او دحیه نبود، او جبرئیل بود و من به جبرئیل گفتم: چگونه علی(ع) را امیرالمؤمنین نامیدی؟ جبرئیل گفت: خداوند در جنگ بدر به من وحی فرستاد که بر محمّد(ص) فرود بیایم و به او فرمان دهم که به علیّ بن ابیطالب امیرالمؤمنین(ع) فرمان دهد میان دو صف لشگر حاضر شود و قدرت نمایی کند که خداوند او را در آسمان امیرالمؤمنین نهاده است. آنگاه رسول خدا ادامه داد: تو ای علی، امیرالمؤمنین در آسمان و زمین هستی جز کافر بعد از من، کسی بر تو پیشی نمیگیرد و جز کافر پس ازمن از تو جدا نمیشود و آسمانیان تو را امیرالمؤمنین مینامند. خداوند علی را امیرالمؤمنین نامیده است.» حضرت علی(ع) میفرماید: «رسول خدا(ص) فرمود: در شب معراج که مرا به آسمان بردند، در مقام قاب قوسین) به قدر دو کمان یا نزدیکتر) که قرار گرفتم، خداوند به من وحی فرستاد و آنگاه فرمود: «ای محمّد، علیّ بن ابی طالب را با عنوان امیرالمؤمنین بخوان، من هیچکس را قبل از او به این نام ننامیدم و هیچکس را نیز بعد از او به آن نام نخواهم نامید.»
حضرت علی(ع)
رسول خدا(ص) بر فراز منبر در ضمن گفتاری به مردم فرمود:
«ای مردم، خداوند مرا به عنوان رسول و فرستادهاش به سوی شما برانگیخت و به من فرمان داده که علی را به عنوان امیر بر شما بگمارم، پس هر کس که من پیامبر اویم، علی امیر اوست. امیر بودن علی از ناحیه خداوند است. خداوند به من فرمان داده که این خبر را به شما اعلام کنم تا او را اطاعت و هر گاه شما را فرمان داد، گوش دهید. آگاه باشید هیچکدام از شما بر علی، امیر نیست؛ نه در زمان حیات من و نه پس از مرگ من. خداوند علی را امیر شما قرار داد و او را امیرالمؤمنین نامیده است و پیش از او و پس از او هیچکس را امیرالمؤمنین ننامیده و نخواهد نامید.»
منابع: دایره المعارف تشیع، ج ۲؛ المعارف و المعاریف، ج ۱؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۳۳۹، حدیث ۸۱.