آیتالله سبحانی گفت: سه مسأله قبل از بحث توسل به پیامبر و امامان، لازم است توضیح داده شود که اگر آنها روشن شود، مسأله توسل بسیار واضح خواهد بود.
یکی از مشکلات جدی مسلمان (چه شیعه و چه سنی)، وهابیت تکفیری است و از طرفی، آشنایی با عقاید و عملکرد وهابیت تکفیری و نقد آنها یکی از نیازهای جدی جوامع مسلمان است.
بسم الله الرحمن الرحیم
به مسأله مهم توسل رسیدیم. در مسأله توسل باید سه مطلب روشن شود:
مسأله اول: انسان منحصر به این بدن نیست، بلکه علاوه بر این بدن، ما روح انسانی داریم.
مسأله دوم که باید روشن بشود، این است که بعد از مرگ این نفس باقی میماند.
مسأله سوم این است که ما که در این دنیا هستیم، با این ارواحی در برزخ هستند، میتوانیم ارتباط برقرار کنیم، اگر این مسأله را روشن کردیم، توسل، بسیار روشن خواهد بود.
اما اینکه انسان منحصر به این بدن نیست، مادیها و ماتریالیست میگویند واقعیت انسان همین بدن است، این بدن مانند ماشین مکانیکی کار میکند و روزی هم مانند یک ماشین فرسوده از کار میافتد، در حالی که الهیها از قدیم الأیام تا امروز، دلایل عقلی و فلسفی اقامه کردهاند که بشر علاوه بر این بدن، دارای نفس و روح است، من اگر بخواهم ادله فلسفی آنها را نقل کنم، سخن به درازا میکشد، فقط بحث را متمرکز میکنم به قرآن، چون طرف ما بیشتر به قرآن توجه دارد، بدون اینکه از فلسفه، حکمت و نه از کلمات آنان خبر داشته باشند، فلذا فقط به آیات قرآن اکتفا میکنیم ببینیم که آیات قرآنی در این زمینه و مورد چه میگویند؟
آیات قرآنی که میگویند بشر منحصر به این بدن نیست فراوان است، ما فقط برخی از آن آیات را بیان میکنیم.
۱- «اللَّـهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَىٰ عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» ﴿الزمر: ٤٢)
(خداوند ارواح را به هنگام مرگ اخذ و قبض مىکند و ارواحى را که نمردهاند نیز به هنگام خواب مىگیرد، سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مىدارد و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مىگرداند تا سرآمدى معیّن در این امر نشانههاى روشنى است براى کسانى کهاندیشه مىکنند!)
در این آیه که «یَتَوَفَّى» آمده است و باید دانست که توفی به معنای میراندن نیست، مترجمان قرآن اگر توفی را به معنای میراندن معنا کنند اشتباه کردهاند، توفی در اینجا به معنای اخذ است.
خدا جانها را میگیرد، یکی مرحله خواب است، در مرحله خواب، جان ما در قبضه قدرت خداست، ولی افراد دو جور هستند، افرادی که مرگ آنها قطعی است، جان آنها را میگیرد، دیگر ارسال نمیکند، فلانی در عالم خواب مرد، اما آنهای مرگ شان قطعی نیست، جان آنها را میفرستد.
این کدام جان است که خدا میگیرد و در حال خواب بر دو گروهند، گاهی جانشان را میفرستد، از خواب بلند میشود، و گاهی جانش را میگیرد و نمیفرستد، بلکه در عالم خواب میمیرد، بهترین دلیل براین مطلب این است که انسان دارای دو حیثیت است، یعنی هم دارای جان است به نام نفس و هم دارای بدن است به نام تن.
۲- آیه دوم گواه بر این است که ما در بدن خلاصه نمیشویم، علاوه بر بدن و تن، یک واقعیت دیگری هم داریم، در سوره سجده است که مشرکان میگفتند وقتی ما مردیم و خاک شدیم، و باد خاکهای ما را در دنیا پخش کرد، چگونه خدا میخواهد اینها را دو مرتبه زنده کند، خاک میشویم، خاک هم به وسیله باد و طوفان در اقیانوسها پخش میشود، زنده شدن ما امر مشکل و محال است. «وَقَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِی الْأَرْضِ أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ بَلْ هُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ ﴿سجده: ١٠)
آیا وقتی که در زمین گم شدیم و مردیم، بدن ما خاک شد و خاک هم پخش شد، آیا ما میتوانیم در آفرینش جدید باشیم.
خداوند دو جواب میدهد:
جواب اول، جواب اجمالی است «بَلْ هُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ». اینها مسلماً آدمهای بی ایمان هستند.
۲: جواب دوم، جواب علمی است: «قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ» (سجده:١١)
به آنها بگو جان شما را فرشته مرگ میگیرد، آنچه گم میشود بدن شماست، اما آنکه اصل کار است، آن گم نمیشود، ملکالموت آن را میگیرد، آنها میگفتند جان ما همین بدن است، بدن گم شد، قرآن میفرماید: آنچه گم شد، غیر از آن است که اصل کاره است، بدن ذراتش پخش بشود، اما اصالت شما واقعیت شما جان شماست، و آن پیش ماست: «قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ»، فرشته مرگ شما را اخذ میکند.
مسأله بدن یک مسئله مهمی نیست حلش آسان است، معلوم میشود از نظر قرآن، انسان منحصر به بدن نیست، بلکه علاوه بر بدن، روح و روانی دارد، حالا این روح و روان، تجردش در چه حدی است؟ از مسائلی است که فعلاً مربوط به بحث ما نیست.
پس دو آیه را خواندیم، البته آیات در این رابطه خیلی زیاد است، اما این دو آیه برای ما مهم است.
بنابراین، بدن جزء از ماست، بدن لباس ماست، واقعیت ما روح ماست، البته تصور نشود که کسی بگوید معاد ما روحانی است، البته معاد ما جسمانی است، اما آنچه که واقعیت دارد و عذاب میبیند، ثواب میبیند، همین روح است، در هر زمان بدنی دارد، در اینجا این بدن، در برزخ هم بدن دیگر، در آخرت هم بدن مانند بدن دنیوی، من آیات دیگر را نمیخوانم، از مسأله اول میگذریم که نفس یکی از واقعیتهاست، روح یکی از واقعیتهاست، بر خلاف مادیگرایان که میگویند انسان در بدن خلاصه میشود، بشر مانند یک ماشین است که جنبه مکانیکی دارد. قرآن این را رد میکند.
مطلب دوم این است که آنچه که خدا میگیرد، در برزخ هست، در برزخ، حیات دارد، رزقی دارد، برای خودش مقامی دارد، حالا در آنجا گاهی حیاتش حیات گواراست و گاهی حیاتیش حیات ناگوار، تفصیل این مطلب و مطلب سوم را در جلسه آینده بیان خواهیم کرد.
فارس