به دنبال این بحث نگاهی داشتیم به کشف بمب اتم، نقش دانشمندان یهودی که در نهایت به دوران جنگ جهانی دوم رسیدیم. در سال ۱۹۴۵ م. آزمایش انفجاری نخستین بمب اتمی در ایالات نیومکزیکو انجام شد و در ماه آگوست همان سال شهرهای هیروشیما و ناکازاکی توسط بمب اتمیبمباران شدند و جنگ جهانی دوم خاتمه یافت و امریکا در واقع قدرت خود را به شوروی سابق هم نشان داد. بعدها بحث بر سر خطر استفاده از دانش هستهای در مجامع بینالمللی مطرح گردید ولی سایر کشورها نیز به چنین آزمایشاتی دست زدند.
- سینمای هالیوود بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۹
«فرانکلین روزولت» در انتخابات ریاست جمهوری فاجعه بحران اقتصادی را به گردن رئیسجمهور قبلی یعنی «هربرت هوور» انداخت و پیروز شد. دولت روزولت گامهایی برای رونق دادن به اقتصاد کشور برداشت «دولت بهبودی ملی» که در سال ۱۹۳۳ تشکیل شد به فعالیتهای شرکتهای بزرگ مانند تشکیل تراستها و الیگوپولی که هر دو در اختیار یهودیان بودند به دیده اغماض نگریسته و در عین حال با اتحادیههای کارگری هم با مدارای بیشتری رفتار کرد. هر دو سیاست بر هالیوود تأثیر جدی داشت. این بهبود اقتصادی ناموزون بود و بحران دیگری را در سالهای ۳۸ـ۱۹۳۷ به وجود آورد. با دخالت دولت در امور اقتصادی رکود اقتصادی پایان یافت جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد ولی امریکا تا حمله ژاپن به پرلهارپر در تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۴۱ بیطرف ماند. از نوامبر ۱۹۳۹ شرکتهای تسلیحاتی اجازه یافتند که محصولات خود را در خارج از کشور بفروشند. امریکا در سال ۱۹۴۱ وارد جنگ شد ولی در آن زمان ۳ میلیون بیکار در کشور وجود داشت.
منتقدان سینمایی در دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم در پی یافتن نشانههایی از بلوغ و کمال هنری و اجتماعی در هالیوود بودند. بعضی از آنها به این نتیجه رسیدند که طی سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ تولید فیلمهای ژورنالیستی نیمه مستند و اجتماعی در هالیوود افزایش چشمگیری یافته بود. واردات غله از کشورهای اروپایی به ویژه آثار نئورئالیسم ایتالیا تأثیری بسیار داشت.
استفاده از بازیگران آماتور که کارشان را بهاندازه حرفهایها خوب ارائه کردند و در لوکیشنهای واقعی و نه در مکانهای مصنوعی ساخته شده بودند در سینمای امریکا که تا آن زمان تابع سیستم استودیویی بود، بسیار تأثیر گذاشت. در غالب فیلمهای داستانی از تمهیدات مستند، مانند فیلمبرداری در لوکیشن (مکان واقعی وقوع داستان) و ارجاعات به گنجینه غنی موضوعات واقعی، استفاده میشد.
هالیوود در همین دوران یعنی بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹ اقدام به تولید مجموعهای از فیلمهای مسئلهدار موفقیتآمیز از حیث تجاری نمود که با مسائل حساسی چون تبعیض نژادی و اجتماعی علیه سیاهان و یهودیان سروکار داشتند. البته انتظار نبود که این گرایشها و سمتگیریها به حد کمال رسیده و در نهایت قادر به تأثیرگذاری بر فرهنگ سینمایی امریکایی باشند.
از سال ۱۹۴۴ تا آخر دهه ۱۹۴۰ بیش از نیمی ازکل محصولات هالیوود مستقیماً با جنگ ارتباط نداشت. با ادامه جنگ در تولید فیلمهای جنایی که به نمایش جنایت، سکس و نوشخواری میپرداختند، نوعی افزایش پدید آمد. ساخت فیلمهای مذهبی نیز رو به گسترش بود. در سال ۱۹۴۶ هر هفته در امریکا حدود نودمیلیون بلیط سینما فروخته میشد، به طوری که هالیوود موفقترین سال خود را سپری کرد. در سال ۱۹۴۷ نیز «کمیته فعالیتهای غیرامریکایی» برای بررسی نفوذ کمونیستها در هالیوود تشکیل شد و فهرست سیاهی از افراد مظنون تهیه گردید. و بالاخره در سال ۱۹۴۸ تلویزیون به عنوان یک تهدید جدی برای صنعت سینما رو به گسترش نهاده بود.
{mospagebreak}
- هالیوود و مسئله انرژی هستهای
در میان فیلمهایی که از سال ۱۹۴۵ به بعد در این مورد تولید شد کمتر فیلمی در خصوص جنبههای صلحآمیز انرژی هستهای و بمب اتم، ساخته شد. سینمای علمی ـ تخیلی طبق دیدگاه و نظریهاندیشهپردازان سیاسی هالیوود که غالباً یهودی بودند و با برنامهریزیهای درازمدت مسائل سیاسی ـ اجتماعی را تحتنظر داشتند، عمل میکرد. در غالب اینگونه فیلمها همواره خطر نابودی ناشی از پرداختن به این دانش و فناوری مطرح میشد.
از طرفی دیگر سوژه بمب اتمی و عواقب انسانی آن برای فیلمسازان هالیوود همواره هم جذاب و افسونکننده و هم تحریککننده بوده است و البته پرداختن به چنین سوژهای نیز همواره با اصول شادیبرانگیز و ملودرامهای خوشفرجام سینمای هالیوود تضاد کامل داشته است. علاوه بر این اینکه طی سه دهه بعد از آن و حتی تا سالهای اخیر فیلمهای بسیار کمی در خصوص موارد نابودکننده بمب اتم ساخته شده است، ممکن است به این سبب باشد که نویسندگان، کارگردانان و تهیهکنندگان هالیوود، شخصاً همچون تماشاگران سینما نسبت به پرداختن به مفاهیم بمب اتم تمایلی از خود نشان ندادهند.
فیلم «آغاز یا پایان» (1946) به کارگردانی نورمن تاروگ نخستین تلاشی است که از سوی هالیوود در این مورد به عمل آمد. «نورمن تاروگ» (1981ـ۱۸۹۹) کارگردان مشهور و درجه دوم امریکایی است که بیشتر برای کمپانیهای متد و گلدوینمایر و پارامونت کار میکرد. فیلمهای معروف او «ماجراهای تام سایر»، «شهر پسرها»، (هر دو ۱۹۳۸)، «تام ادیسون جوان» (1940) میباشد. او همچنین فیلمهای کمدی «برادران استوج»، معروف به «سه کلهپوک» و فیلمهای موزیکال الویس پرپسلی خواننده معروف جاز را در سالهای دهه ۶۰ کارگردانی کرده است.
فیلم آغاز یا پایان، تحت نظارت دقیق دولت امریکا ساخته شد و هدف از آن این بود که اصل و اساس بمب اتمی و اینکه چرا تصمیم گرفته شده بود که آن را بر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی فرو بریزند را نشان دهد. چهارچوب داستان فیلم، تخیلی بود هرچند براساس یک ماجرای واقعی ساخته شده بود. در کنار داستان اصلی یک روایت عاشقانه بین یک دانشمند فیزیک و همسر جوانش نیز مطرح بود.
این فیلم بازسازی ماجرای «پروژه مانهاتان» بود. در این فیلم «جوزف کالیا» به نقش «فرمی» دانشمند و فیزیکدان ایتالیایی ظاهر میشد و سایر شخصیتهای فیلم بازیگران معروفی بودند که نقش فیزیکدانها و سیاستمداران درگیر در ماجرا را ایفا میکردند. این فیلم اطلاعات اندکی در خصوص بمب اتمی و یا افرادی که آن را ساخته بودند به تماشاگر میداد. «براین دانلوی» در این فیلم، ضمن اشاره به تأسیسات ناشناخته و نیز نقش نمادین افسران ارشدی که پروژه منطقه مانهاتان را سازماندهی کرده بودند، میگوید: «دستگاه اتمشکن سیکلوترون را در آنجا قرار دهید» ولی این صحنه بعدها به دلایل امنیتی سانسور شد. «تام درک» در نقش یک نابغه جوان که دچار شک و تردید شده است، ظاهر میگردد. او به استفاده از اتم برای صلح میاندیشد ولی دیگران نسبت به وی بیتوجه هستند.
این فیلم در نگاهی کلی به صورت اثری ضعیف و تا اندازهای مضحک جلوه میکند. یکی از صحنههای خندهدار آن شاید آن فیلم خبری مستند است که به طور قلابی ساخته شده و در آغاز فیلم به نمایش در میآید، و ما در آنجا میبینیم که گروهی از دانشمندان اتمی فیلم یک کپسول زمان را دفن میکنند. نخستین آزمایش بمب در لوسآلاموس مکزیک صورت میگیرد و در نهایت بر روی دو شهر ژاپن انجام میشود.
فیلم آغاز یا پایان از جهت جنجال و بحثی که در مورد انداختن بمب اتمیبه دنبال دارد، موضع خاصی را انتخاب نمیکند. و پیام فیلم برگرفته از عنوان آن است، یعنی بشر باید به خاطر بهتر شدن و پیشرفت زندگی انسانی انرژی هستهای را مهار کرده و تحت کنترل درآورد و یا در غیر این صورت امکان نابودی کامل کره زمین در پیش خواهد بود. البته منظور آن است که این مهار کردن و تحت نظر گرفتن انرژی تنها از عهده ما امریکاییان برمیآید. وگرنه چنانچه در فیلمهای دیگر هالیوود دیدهایم افراد قدرتمند شده و همواره با در دست داشتن اسلحه اتمی جهان را در معرض خطر قرار دادهاند و قهرمان امریکایی یا انگلیسی در نهایت شر آنها را پس از طی ماجراهایی کم کرده و جهان را نجات دادهاند و البته بهترین نمونه آن فیلمها، فیلمهای جیمز باند مأمور دو صفر هفت میباشد.
پرداختن به بمب اتم در مجموعههای سینمایی آن زمان که با عنوان سریال سینمایی معروف بود نیز دیده میشود در این فیلمها که نخستین سریالهای سینمایی عصر اتم محسوب میشوند دستگاههای ضد اتم مورد استفاده قرار میگیرند. مثلاً در فیلم «شهر گمشده جنگل» (1946) هنرپیشه معروف آن زمان «لایونل اتویل» را میبینیم که از بالای کوههای هیمالیا جنگ سوم جهانی را به راهانداخته است. او با ارائه عنصر متوریوم ۲۴۵ به عنوان تنها عنصری که قادر است بمبهای اتمی را نابود سازد فعالیت میکند.
در فیلم شبح «سرخپوش» (1944) از همین سریالها، ماده سیکلوترودایکس کشف میشود که تشعشات قدرتمند ناشی از آن یک مدار کوتاه ایجاد میکند که قادر است سلاحهای اتمی را ناکار سازد. و بالاخره آنکه افراد شرور درفیلمهای «بیوه سیاهپوش» (1947) و «مرد اتمیبر علیه سوپرمن» (1950) که هر دو سریال هستند، از نیروی اتمیبرای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند، تولید این نوع فیلمهای دنبالهدار از سال ۱۹۱۲ آغاز و تا سال ۱۹۵۶ ادامه داشت.
اینها غالباً فیلمهای پرحادثه، سراسر هیجان و زد و خوردی بودند که بیشتر مخصوص تماشاگران نوجوان و جوان ساخته میشدند. در این فیلمها به نحو مبالغهآمیزی به شرح قهرمانیهای یک شخصیت زورمند و افسانهای که ضمناً مدافع عدالت و خوبی نیز بود و در ماجراهای خطرناک به مبارزه با دشمنان متعدد و زورمند مشغول بود، پرداخته میشد که در واقع تصویری از اهداف سیاسی هالیوود را در قالب یک کار صرفاً سرگرمکننده و سطحی به تماشاگر ارائه میکرد و با فریبکاری در رؤیای تماشاگر، جهانی تخیلی و دور از واقعیت را ایجاد میکرد که تأثیرات سوء سیاسی و اجتماعی آن تا سالها در ذهن و فکر او باقی میماند.
ادامه دارد…