گروه تروریستی «داعش» را باید نوع پیشرفته ویروس «القاعده» به شمار آورد که در آزمایشگاههای «آمریکا» برای تحقق اهداف مورد نظر در منطقه تولید شده است.
در اطلاعات و پیش زمینههای تاریخی که وجود دارد، «زبیگنیو برژینسکی»، طراح و برنامهریز طرح «مجاهدان عرب افغان» اذعان میکند که طرحش منجر به ایجاد زیر ساختهای لازم برای شکل گیری گروههای سلفی افراطی شد که «جنبش طالبان» از جمله آنهاست.
در گذشته همواره این سئوالات مطرح بود که چه چیز در جهان از چیز دیگر مهمتر است؟ جنبش طالبان یا امپراتوری اتحاد شوروی آن زمان؟ تحریک و فتنهانگیزی در میان مسلمانان یا پایان دادن به تقسیم اروپا به ۲ بخش شرقی و غربی؟
بالطبع برای کسانی که عادت کردهاند، هزینه سیاستهای خود را از جیب دیگران پرداخت کنند، سیاستها مورد آزمون و خطا قرار میگیرند، اما برای مردمیکه عادت کردهاند، هزینه سیاستهای دیگران در منطقه را پرداخت کنند، بالطبع این سیاستها موجب ایجاد تغییر و تحولاتی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فکری در آنها خواهد شد.
طی نیم قرن گذشته خاورمیانه ۲ بار هزینه سنگین جنگهای غرب را پرداخت کرد که اولین آن در اشغال کشور فلسطین و تشکیل رژیم «اسرائیل» به عنوان دیه و خون بهای یهود در جنگ جهانی دوم و دومین آن در اجرای طرح «مجاهدین عرب افغان» نمود پیدا میکند که هدف نهایی آنها براندازی و سرنگونی حاکمیت اتحاد شوروی سابق بر شرق و مرکز اروپا بود.
برژینسکی ویروسی را که در منطقه منتشر کرد، از جمله افتخارات و موفقیتهای دورهای میداند که طی آن به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا در کاخ سفید مشغول به کار بود، ویروسی که پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و از بین بردن نفوذ آن در اروپا به سرعت به بیماری مهلک مزمنی تبدیل شد که افرادی همچون «ملا عمر»، «ایمن الظواهری» و «اسامه بن لادن» در آن به عامل بیماری و منبع آن تبدیل شدند و در اینجا تنها کافی است که به جنایات طالبان در منطقه «بامیان» در منطقه «هزارهجات» افغانستان اشاره کرد تا ماهیت واقعی و خطرناک این ویروس را درک کرد. اما مدتی نگذشت که این ویروس خیلی زود به جان آمریکاییها نیز افتاد و موجب حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شد.
به نظر میرسد، هم اکنون بار دیگر تاریخ در حال تکرار شدن است و این بار به جای برژینسکی این ارتش آمریکا هستند که وارد افغانستان شدهاند تا به بهانه مقابله این ویروس و تحت عنوان مبارزه با تروریسم ویروس جدید دیگری را در منطقه منتشر کنند.
به این ترتیب طرح «مبارزه با تروریسم آمریکا با شعار معروف هرآنکه با ما نیست، علیه ماست» در منطقه به اجرا درآمد تا درپی آن شاهد انتشار ویروس جدید دیگری در منطقه تحت عنوان بنیادگرایان تندرو باشیم و این ویروس به شکلی ویژه پس از اشغال نظامی عراق از سوی آمریکاییها تحت عنوان «جهاد علیه اشغالگران و کفار» در عراق به طور خاص و منطقه به طور عام منتشر شد تا در اثر آن دهها هزار عراقی بیگناه قربانی و میلیونها نفر از خانه و کاشانه خود آواره شوند.
اما ویروس جدید بسیار خطرناکتر از ویروس گذشته بود و در این خصوص کافی است، نسخههای صادر شده از سوی «ابو مصعب الزرقاوی» به عنوان رهبر القاعده در عراق و «ایمن الظواهری»، رهبر القاعده را بررسی کنیم تا تغییر و تحولات روی داده در این ویروس پس از ورود آن به عراق و تحرکات آزادانه آن در این کشور را دریابیم و بالطبع عملیاتهای تروریستی که هر روز در عراق جریان دارد و جان دهها شهروند عراقی را میگیرد، بهترین دلیل بر این مدعاست. اما آنچه در این بین جای تامل بسیار دارد، نحوه تعامل برخی از کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی با این ویروس است.
بالطبع باید به این نکته اشاره کرد، طرح مجاهدین افغان تلاش داشت، ایدئولوژیهای فکری را تغییر دهد که ریشهای عمیق در تاریخ اسلامی داشت. در راس این ایدئولوژیهای فکری شمردن شیعیان به عنوان بزرگترین خطر حتی خطرناکتر از مسیحیان و یهودیان قرار دارد و به همین دلیل بر آنها حکم مرگ را صادر میکنند و این دقیقا مشابه همان فتواهایی است که مفتیهای وهابی سعودی علیه شیعیان صادر و اعلام میکنند که کشتار شیعیان و مسیحیان و علویها امری مباح است و مجاهدانی که در این راه کشته میشود، همنشین پیامبر(ص) در بهشت خواهند شد و نکته قابل توجه در تمام آنچه درباره این مجاهدین گفته شد، آن است که آنها در تمام طول این مدت حتی یک پاره سنگ هم به سمت سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در کشورهایشان پرتاب نکردند، چه رسد به اینکه بخواهند به مقابله با صهیونیستها بپردازند و این ماهیت واقعی این جریانهای و رهبران آنها را آشکار میکند که دستگاههای اطلاعاتی کشورهایی بر آنها حاکمیت دارد که تامین امنیت رژیم صهیونیستی برای آنان در راس اولویات است.
اما برای بقای این ویروس و ادامه حیات آن باید که شرایط مناسب محیطی فراهم باشد که بنابر ادعای آنها در «جهاد» در راه خدا نمود پیدا میکند و این همان چیزی است که دستگاههای اطلاعاتی غرب و در راس آن محور واشنگتن – تلآویو قرار داشت که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به بهر برداری از این جریانها پرداخت و نمونه بارز و عیان آن عرصه سوریه بود تا سراسر سوریه به هولوکاست این تکفیریها تبدیل شود و در عین حال کشورهای صادر کننده این ویروس به این طریق از بار سنگین آنها آسوده شوند.
ادامه دارد…..
______
فارس