مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکهای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیمهای زیستن انسان تأثیر میگذارند، به وجود آمده است.
اما باید توجه داشته باشیم که سبک زندگی غربی، ظاهر و پوسته جهان متجدد و مدرن و اروپایی است. آیا میخواهیم در سبک زندگی اسلامی ظاهر و پوسته را بی توجه به باطن و هسته آن تغییر دهیم؟ یا آن را به جای باطن بگذاریم؟ و میپنداریم که با تغییر ظاهر، آن هم سطحیترین تغییرها، میتوان به جنگ باطن رفت و بر آن غلبه پیدا کرد؟ رفتارهای فرهنگی، برخواسته از باورها و عقاید و ذهنیت هائی است که منشأ و مصدر آن رفتارها و نمادها هستند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی در گفتگو با رجانیوز به تبیین بایدها و نبایدها در خصوص سبک زندگی پرداخته است. متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید:
رهبر معظم انقلاب بر آسیب شناسی این که چرا در طول دوران پس از انقلاب پیشرفت ما در سبک زندگی اسلامی چشمگیر نبوده، تأکید داشتند، به نظر شما علت عدم پیشرفت در این زمینه چیست؟
امروزه ما از الگو های دینی روش زندگی فاصله گرفتهایم، یعنی فاصله خود را با توصیههایی که در قرآن و سیره ائمه معصومین علیهم السلام در خصوص نحوه زندگی به آنها سفارش شده، افزایش دادهایم. ما در دعاها و زیارات میخوانیم «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ خدایا زندگی ما را زندگی پیامبر و آلش قرار ده و مرگ ما را مرگ پیامبر و آلش قرار ده» پس ما باید ابتدا زندگی پیامبر و خاندان مطهرشان را بشناسیم و بعد بر اساس زندگی این بزرگواران گام برداریم.
زندگی پیامبر و خاندان عظیم الشأنشان اصولی دارد که آن اصول تغییر ناپذیر است، البته سبک و روش زندگی باید بومیسازی شود، بالاخره میدانیم که مرکب آن زمان اسب، شتر و الاغ بوده است و یا این که لباس به شیوهای خاص بوده؛ ما امروز بیان نمیکنیم که باید از آن لباس و یا مرکب استفاده کنیم چرا که با پیشرفت زمان وسایل نیز پیشرفت کردهاند. اما اصول حاکم بر زندگی ائمه ثابت است، و ما باید در زندگی خود این اصول را پیاده سازی کنیم، که متأسفانه این گونه نشده است.
اگر بخواهید الگویی برای تحقق یافتن سبک زندگی اسلامی در جامعه بیان کنید، آن الگو چیست؟
به عقیده بنده یکی از بهترین الگوها در بحث سبک زندگی اسلامی خطبه متقین نهجالبلاغه است ـ البته برخی از موارد ذکر شده در آن خطبه برای افراد خاص است ـ اگر ما به مفاهیم اصلی این خطبه توجه کنیم ملاحظه میکنیم که مولای متقیان علی (علیهالسلام) به زیبایی صفات متقین را بیان میکنند و در خصوص نشانه های انسان متقی میفرمایند «مَنْطِقُهُمُ الصَّوابُ؛ متقی حق میگوید».
امروز ما انتخابات را در پیش داریم، اگر طرفداران نامزدها، گروهها و حزبها همین سخن علی (علیهالسلام) را ملاک قرار دهند، یعنی منطقشان صواب شود، یعنی حق بگویند جلوی بسیاری از انحرافات را میگیرند.
حضزت علی (علیهالسلام) همچنین میفرمایند «وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصاد؛ لباسشان میانه روی است. وَ مَشْیُهُمُ التَّواضُعُ؛ راه و رسمشان بر اعتدال و رفتارشان با فروتنى آمیخته است». بنابراین سبک زندگی؛ خطبه متقیان امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است.
یکی از مصادیقی که حضرت آیت الله خامنهای در سخنان خود در جمع جوانان خراسان شمالی به آن اشاره کردند، بحث محدودیت فرزند دار شدن بود، آیا وجود این محدودیتها جامعه را با مشکل مواجه خواهد کرد؟
امروز مشکلاتی در بحث فرزند دار شدن نیز وجود دارد، رهبر انقلاب نیز به این نکته اشاره کردند و حتی لسان ایشان، لسان اعتذار از مردم بود و فرمودند «تا یک زمانی و مقطعی باید این را مطرح میکردیم که فرزند دار شدن یک مقدار محدود شود اما از یک زمانی باید این محدودیت را بر میداشتیم» البته امروز نیز بحث فرزند دار شدن دوباره مطرح شده است.
ما در مقطعی برای فرزند دار شدن محدودیت ایجاد کردیم و در جامعه نیز جواب داد، ولی بعد از آن برهه زمانی خاص متوجه شدیم که اگر این روند ادامه پیدا کند، ما با فاجعهای ـ عظیم ـ مواجهه خواهیم شد. دور شدن از سبک زندگی دینی نیز دارای چنین آثاری است.
البته ما نباید خوبیها را نادیده بگیریم چرا که پس از انقلاب اسلامیبخشهایی از سبک زندگی ما نظیر حس اجتماعی و همدردی، رسیدگی به درد فقرا و مشارکت در امور با سبک زندگی اهل بیت علیه السلام منطبق شده است.
تکلیف و وظیفه حوزه و دانشگاه در خصوص تحقق بخشیدن به سخنان رهبر انقلاب در زمینه سبک زندگی اسلامی چیست؟
وظیفه حوزه و دانشگاه، وظیفه ای سنگین است، چرا که این دو مجموعه باید در بخشهای پشتیبانی اقداماتی داشته باشند. حوزه در بخش نشریات، کتابهای درسی و دینی، مجلات، سخنرانها و… باید حضور پیدا کند، دانشگاه نیز باید همانند حوزه به این مسئله ورود پیدا کند.
دانشگاه باید در حیطه تربیت دانشجو اقدامات مناسبی را انجام دهد؛ بالاخره دانشجویان ۱۰ تا ۱۲ واحد دروس عمومی میخوانند، از این جهت باید استادانی باید به دانشجویان آموزش دهند که در این مسئله پیشتاز باشند.
ما امروز در دانشگاه واحد درسی تنظیم خانواده داریم، به نظر میرسد که امروز جایگاه آن وجود دارد که وزارت علوم بر روی این واحد درسی تجدید نظر داشته باشد و این درس را حذف کند و به جای آن دو واحد سبک زندگی ارائه شود.
آموزش و پرورش و مجموعه دستاندرکاران فرهنگی کشور باید به مبحث سبک زندگی اسلامی ورود پیدا کنند و آموزه های اسلامی را در زندگی مردم پیاده سازی نمایند. من بیان نمیکنم که در مدارس راهنمایی و دبیرستان دو واحد درسی بگنجانند ـ که برخیها نخواهند آن را بپذیرند و بگویند سخت است ـ ولی باید برای استادان این دو مقطع در درسهای پرورشی و دینی دورههایی گذاشته شود که سبک زندگی را در این مقاطع به دختران و پسران بیاموزند تا این دانش آموختگان فردا در مراحل اولیه زندگی مشکلاتی را ایجاد نکنند.
اگر یک دبیر بینش و دینی و یک استاد اخلاق بتوانند، سبک زندگی دینی ائمه را به دانش آموختگان مدارس و دانشگاه خوب تبیین کنند، خودش فضای سبک زندگی اسلامی را فراهم میکند و طبیعتاً همین بحث را در بخش مشاورهها داریم.
باید توجه داشته باشیم که مردم بیشترین تأثیر در سبک زندگی را از رسانهها میپذیرند، به عنوان مثال زمانی که سریالی پخش میشود، نام بازیگران آن در سال، نام برجستهی ثبت احوال میشود و این بدین معناست که مردم تحت تأثیر حتی کلمات و رفتار بازیگران قرار میگیرند. بنابراین لازم است که در صدا و سیما برنامههایی ساخته شود تا سبک زندگی دینی با بومی سازی در فضای امروز جامعه ما قرار گیرد.
www.islamiclife.ir