از نگاه این تلویزیون ها، همه تقصیرها متوجه حزب الله لبنان است. آنها نمیگویند در سال ۱۹۸۲ که حزب الله وجود نداشت، چرا اسراییل لبنان را به قبرستانی بدل ساخت. نمیگویند در سال ۱۹۷۵ که هنوز نظام جمهوری اسلامی تاسیس نشده بود و بهانه تحریک ایران در میان نبود و رژیم شاه از دوستان نزدیک اسراییل به شمار می آمد چرا رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و در شهرهای مختلفش قتل عام به راهانداخت.
و برای بحران امروز هم آنان هرگز تحلیل نمیکنند که چرا در موشک باران خاک اسراییل توسط حزب الله کمترین کشته و آنهم از نظامیان گزارش میشود، اما در بمباران های اسراییل بیشترین کشته ها آنهم از زنان و کودکان خبر داده میشود. در تحلیل های آنها هیچگاه از این گزارشات، نگاه انسانی و اخلاقی حزب الله و دیدگاه شیطانی و غیر انسانی اسراییل در جنگ نتیجه گرفته نمیشود. در گزارشات این تلویزیون ها مرتبا تصاویری از آوارگی و ترس و وحشت خانواده های اسراییلی پخش میشود ولی از فجایع لبنان خبری نیست. آنها بی شرمانه میگویند البته اسراییل هم نباید اینچنین بمباران میکرد ولی مقصر اصلی حزب الله لبنان است که او را تحریک کرد! آنها نمیگویند که اسراییل پس از عقب نشینی از لبنان برخلاف تعهدات بین المللی، همچنان اسرای لبنانی را نگاه داشت و هم اکنون هزاران اسیر لبنانی در اختیار دارد. (براستی در مقابل این هزاران، آن دو اسیر اسراییلی چه محلی از اعراب دارند ؟) این تلویزیون ها و رادیوها نمیگویند که اسراییل از همه سرزمین های لبنان هم عقب ننشست و به بهانه اینکه بخشی از مزارع لبنانی ها را از سوریه گرفته بوده، آن زمین ها را ترک نکرد و نه به سوریه تحویل داد و نه به لبنان !!
بسیاری از واقعیات دیگر هم در این تلویزیون های بازیچه دست سرمایه داران و صاحبان کمپانی ها و شرکت های بزرگ آمریکایی و اسراییلی پنهان میشود و در پایان آنکه بدهکار میشود ملت لبنان و فلسطین است !!!
انگار این صهیونیست ها نبوده و نیستند که در طول حدود ۶۰ سال از زمان تاسیس دولت اسراییل (که با اشغال زمین های اعراب و بیرون راندن آنها همراه بود) جنایات بی حسابی را در حق ملت فلسطین مرتکب شده و میشوند. و متاسفانه نسل امروز به دلیل محاصره شدن از سوی این رسانه ها و تلویزیون ها، از بسیاری واقعیات تاریخی بی خبر است. اما رسانه ها و تلویزیون های بی طرف و آزادیخواه و با وجدان باید برای این نسل، حقایق فراموش شده را بازگو کنند. بگویند که بسیاری از دانشمندان و نویسندگان معروف یهودی با نفرت و انزجار فجایع سازمان های تروریستی یهود در جریان تشکیل دولت اسراییل را اعلام کردند. آلبرت اینشتین، دانشمند بزرگ یهودی، وجود دولت صهیونیستی را شرم آور و نفرت انگیز خواند و در کتابی در اواخر عمرش تحت عنوان "سالهای آخر زندگیم" نوشت :
"…من توافق با اعراب براساس زندگی مسالمت آمیز را به ایجاد یک کشور یهودی ترجیح می دهم. ملاحظات عملی به کنار، آنچه من از ماهیت اصلی یهودیت می دانم، با ایده یک کشور یهودی با مرزهای مشخص، ارتش و قدرت دنیوی و فانی نمی خواند…"
دانشمند دیگر یهودی "مارتین بوبر" هم اعمال صهیونیست ها را در فلسطین با نازی ها مقایسه کرده و گفت که رهبران صهیونیست، اعمال هیتلر را سرمشق خود قرار دادهاند! او ضمن شرح آوارگی صدها هزار عرب فلسطینی نوشت :
"…مسئولیت ما در قبال پناهندگان بیچاره عرب که شهرهایشان را اشغال کرده ایم و یهودیان سرزمین های دیگر را در آنها اسکان داده ایم، بسیار عظیم است..اعرابی که خانه هایشان را به ارث برده ایم . برزمین هایشان کشت و زرع میکنیم، میوه های باغها و تاکستان ها یشان را جمع آوری میکنیم و در شهرهایی که از آنها غصب کرده ایم مدرسه و نماز خانه و مراکز خیریه ساختهایم و مدام لاف از این می زنیم که ما مردم کتاب مقدس و "روشنایی ملت ها" هستیم!"
شاید نسل امروز اطلاع نداشته باشد و غوغای رسانه ها هم مجال یافتن حقیقت را به او ندهد اما این نسل باید بداند که چگونه دولت اسراییل با توطئه انگلیس و با استفاده از تشکیلات نظامی صهیونیست ها که طی ۳ سال بعد از جنگ دوم جهانی (۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸) قدرت گرفته بود، هنگامیکه با طرح قبلی، ناگهان نیروهای انگلیسی سرزمین فلسطین را ترک کردند، تشکیل شد. این نسل باید بداند که طی آن سالها سازمان های تروریستی صهیونیست ها از جمله سازمانی به نام ایرگون به رهبری مناخیم بگین قدرت یافته و عملیات تروریستی وسیعی را علیه اعراب انجام دادند تا آنها را از سرزمین های خود برانند. ایرگون خود اعتراف کرده که طی سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ (سال تشکیل دولت فلسطین) بیش از ۲۰۰ فقره عملیات تروریستی انجام داده که فقط در یکی از آنها، انفجار هتل کینگ دیوید در بیت المقدس بیش از ۱۰۰ نفر کشته شدند. نسل جدید باید بداند که همین سازمان ایرگون کمتر از یکماه قبل از تشکیل دولت اسراییل در وحشیانه ترین عملیات خود در آوریل ۱۹۴۸ سکنه روستای دیریاسین در نزدیکی بیت المقدس را قتل عام کرد. در این فاجعه که مناخیم بگین در خاطراتش با غرور و افتخار از آن یاد میکند، ۲۵۴ زن و مرد و کودک عرب کشته شدند که از آن جمله ۱۳۷ زن و بین آنها ۲۵ زن حامله بودند. همین مناخیم بگین است که در سال ۱۹۷۹، جایزه صلح نوبل را از آکادمی سلطنتی سوئد دریافت میکند!!
نسل امروز باید بداند که از زمان تشکیل دولت اسراییل، بارها و بارها نیروهای نظامی این کشور ساکنان آواره اردوگاههای فلسطینی را قتل عام کردند، از فاجعه کشتار روستای کفرقاسم (که ۵۶ روستایی بی خبر از اعلام حکومت نظامی را هنگام بازگشت از سرکار اعدام کردند) تا کشتار پناهندگان اردوگاه تل زعتر در اوت ۱۹۷۶ که پس از ۵۲ روز محاصره و قطع آب و برق، همه اردوگاه را به خاک و خون کشیدند تا فجایع اردوگاههای صبرا و شتیلا و…و تا همین امروز که پناهگاه زنان و کودکان در روستای "قانا" لبنان را با خاک یکسان میکند. این نسل باید بداند که نزدیک به ۲۰ سال پس از شکل گیری دولت اسراییل و جنایات بیشمارش، در سال ۱۹۶۵ برای نخستین بار مقاومت فلسطین شکل گرفت و پیش از آن در واقع در طول ۱۷ سال رژیم صهیونیستی هرآنچه که خواست بدون کمترین مقاومت به سر فلسطینیان آورد. نسل جدید باید بداند که برخلاف تبلیغات جهانی، ورود و جنگ اسراییل در لبنان برای نخستین بار به طور رسمی در سال ۱۹۷۵ (یعنی ۴ سال پیش از انقلاب اسلامی) انجام شد و ارتش رژیم صهیونیستی به بهانه پناهندگی فلسطینیان در لبنان، جنوب و شمال و مرکز این کشور از جمله بیروت را به خاک و خون کشانید و مزدوران خود را تحت عنوان فالانژیست (یک نیروی شبه نظامی نامشخص) بر بخش های وسیعی از این کشور حاکم ساخت تا در غیاب سربازان اسراییل، مردم لبنان از جنایات آنها بی بهره نباشند. در آن روز هیچ کشور غربی یا سازمان ملل به حضور این نیروهای مزدور اعتراض نکرده و خواستار خلع سلاح آنها نشدند. و فالانزیست ها تا آنجا که می توانستند کشتند و اسیر گرفتند و در مقابل حقوق مردم ایستادند و جای پای صهیونیست ها را مستحکم ساختند، از جمله گروگان گرفتن ۴ دیپلمات ایرانی در سال ۱۳۶۱ که هنوز از سرنوشت آنها خبری در دست نیست. آنوقت در رسانه هایشان تبلیغ میکنند که ایران چه تضاد منافعی با اسراییل دارد؟!! چه راحت بر همکاری های اسراییل با رژیم شاه سرپوش میگذارند که با تجهیز و آموزش خشن ترین رفتارها و شکنجه ها به مامورین ساواک و پلیس شاه، هزاران نفر از پاکبازترین مبارزین ایرانی را به مسلخ بردند. که با تمام توان برای قتل و غارت افزونتر سرزمین ایران، رژیم شاه را حمایت کرد. که همواره در کنار دشمنان ملت ایران و علیه این مردم ایستاد. شاید اکنون در غوغای دمکراسی خواهی شیطان بزرگ یعنی آمریکا همه آن واقعیات رنگ باخته باشد ولی زمانی که فضای خبر رسانی اینقدر مه گرفته و آلوده نبود، هیچ مبارز و انقلابی و انسان آزاده و آزادیخواهی در جهان وجود نداشت که رژیم اسراییل را به دلیل سوابق و کارنامه سیاهش، دشمن خود نپندارد و در کنار مبارزان فلسطینی قرار نگیرد.
نسل امروز باید بداند که در حالی آمریکا و اسراییل و سایر کشورهای غربی بر اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت سازمان ملل جهت خلع سلاح حزب الله تاکید دارند که کشور اسراییل از سال ۱۹۶۷ تا امروز بیش از ۱۰۰۰ قطعنامه این سازمان را نادیده گرفته (از جمله قطعنانه ۲۴۲ و عقب نشینی از سرزمین های اشغالی) و آمریکا با نفوذش مانع از صدور صدها قطعنامه دیگر علیه اسراییل شده است!!!جنگ رسانه ها نبایستی به سود تلویزیون های بازیچه، سمت و سو یابد. تلویزیون های آزادیخواه و بی طرف بایستی از حزب الله لبنان درس ها بیاموزند و آن درس ها را برای نسل های آینده بازگو کنند.
سعید مستغاثی