حضرت فاطمه(س) از دیدگاه قرآن

بعد از آن‌که خدای تعالی آدم را آفرید و فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، عُجب و ‏خودپسندی به او راه یافت و در حالی‌که به خود می‌بالید، عرض کرد: پروردگارا! آیا مخلوقی که نزد تو محبوب‌‏تر از من باشد، آفریده‌ای؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلی، و به امر پروردگار حجاب‌ها برداشته شد و پنج ‏شبه ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند. آدم عرض کرد: اینان کیانند؟

  • آیه اول: آیه تطهیر

 إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا.
خدا چنین می‌خواهد که رِجس (هر آلایش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاک و منزّه ‏گرداند.۱
 در شأن نزول این آیه، روایات متواتری در دست است که حاکی است آیه تطهیر در خانه امّ سلمه نازل ‏شده است و در آن هنگام رسول اکرم(ص)، حضرت صدّیقه(س)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) حضور داشته ‏اند. جناب امّ سلمه از رسول اکرم(ص) تقاضا می‌کند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کِساء نزد شما ‏خاندان رسالت قرار گیرم؟ حضرت او را نهی کرد و فرمود: «نه، تو داخل نشو! هر چند تو برخیری. چون این آیه ‏مخصوص است به ما پنج تن».

نام جماعتی از صحابه که شأن نزول این آیه را در خصوص پنج تن نقل کرده‌اند و روایات آن‌ها متواتر است ‏به این شرح می‌باشد: سعد بن ابی وقّاص، انس بن مالک، ابن عبّاس، ابو سعید خدری، عمر بن ابی سلمه، ‏وائله ابن اسقع، عبدالله بن جعفر،   ابو حمراء هلال، امّ سلمه، عایشه، ابو هریره، معقل بن یسار، ابوالطفیل، جابر بن عبدالله، ابو برزه اسلمی و مقداد بن اسود.۲

 پس با توجه به مطلب فوق، جای هیچ‌گونه تردیدی نیست که حضرت صدّیقه زهرا(س) نیز ‏مشمول آیه تطهیر است و در کلمه «اهل‌البیت»، او نیز مراد می‌باشد. گذشته از این‌ها، پیامبر اکرم(ص) برای ‏اثبات و روشن شدن حقیقت امر، کار بسیار جالبی کردند که ۹ نفر از صحابه آن را نقل کرده‌اند. به این ‏شرح که بعد از نزول این آیه، حضرت رسول(ص) هر روز هنگام خروج از منزل که برای ‏اقامه نماز صبح به مسجد تشریف می‌برد، به در خانه حضرت صدّیقه می‌آمد و می‌فرمود:

السّلام علیکم یا اهل البیت، إنّما یرید الله لیذهب عنکُم الرّجسَ أهل البیت یطهرّکم تطهیرا
.
سلام بر شما ای اهل بیت؛ خداوند تنها می‌خواهد آلودگی‌ها را از شما بزداید و پاک کند، پاک شدنی.
راوی می‌گوید: من شش ماه در مدینه بودم و این جریان را هر روز مشاهده کردم.۳
 همین یک آیه، برهانی است کافی و نشانگر این‌که حضرت صدّیقه(س) معصومه است، و ‏عصمت از جمله شئون و مناصب ولایت است؛ و ما غیر «ولی» که معصوم باشد، سراغ ‏نداریم. ‏
‏ ‏

  • آیه دوم: آیه مباهله

فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم وأنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین۴
پس بگو (ای پیامبر) بیایید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حقّ ‏یکدیگر نفرین کنیم) تادروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.‏
این آیه به طور صریح و آشکار اشاره می‌کند به این‌که پیامبر اکرم(ص) هنگامی‌که با نصارای نَجران مباهله نمود، ‏حضرت صدّیقه(س) نیز در این مباهله شرکت داشت. ایشان وجود مقدّسی است که میان چهار ‏معصوم دیگر در آیه مباهله قرار گرفته است.۵ با توجه به این مطلب که مباهله (ابتهال و نفرین کردن) ‏با نصارای نجران یک کار عادی نیست و زن و مرد عادی نمی‌توانند اقدام به مباهله نمایند و طرف مقابل را ‏مغلوب و رسوا کنند، لذا صلاحیت اقدام به چنین امر خطیری را افراد مقدس و شایسته ای دارا هستند که ‏مورد نظر مرحمت حضرت حق تبارک و تعالی بوده باشند، و حضرت صدّیقه(س)  نیز یکی از آن ‏شخصیت‌هایی است که مشمول این آیه شریفه است و این از مسلّمات است.‏
‏ ‏

  • آیه سوم

فتلقّى آدم من‏‎ ‎رّبّه کلماتٍ فتاب علیه إنّه هو التّوّاب الرّحیم.۶
پس حضرت آدم از حضرت حق تبارک و تعالی کلماتی را فرا گرفت (و آن کلمات را وسیله قبولِ توبه ‏خویش قرار داد) و خداوند توبه او را پذیرفت.
در باره این آیه احادیثی نقل شده است که بسیار فوق‌العاده است و با توجه به آیه مذکور و این روایات، ‏انسان به خوبی می‌تواند درک نماید که حضرت‌صدّیقه(س) یکی از علل خلقت است و یکی از ‏اسباب آفرینش جهان می‌باشد، یعنی همان‌طور که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)، سبب خلقتند؛ ‏حضرت صدّیقه نیز یکی از علل آفرینش است، و معقول نیست کسی علّت خلقت باشد و ولایت نداشته ‏باشد.

 ابن عبّاس از پیامبر اکرم(ص) روایتی نقل می‌کند که خلاصه ای از آن را در این‌جا می‌آوریم:‏
بعد از آن‌که خدای تعالی آدم را آفرید و فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، عُجب و ‏خودپسندی به او راه یافت و در حالی‌که به خود می‌بالید، عرض کرد: پروردگارا! آیا مخلوقی که نزد تو محبوب‌‏تر از من باشد، آفریده‌ای؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلی، و به امر پروردگار حجاب‌ها برداشته شد و پنج ‏شبه ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند. آدم عرض کرد: اینان کیانند؟ خطاب آمد: این پیامبر ‏من، این علی امیرالمؤمنین پسرعمّ او، این فاطمه دخترش، و این دو حسن و حسین، پسران علی و ‏فرزندان پیامبر من هستند. اینان مقام اوّل را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالی و مرتبه تو تالیِ مقام ‏والای اینان است.

بعدها وقتی که حضرت آدم مرتکب و مبتلای آن ترک اولی شد، عرض کرد: پروردگارا از تو مسئلت دارم ‏که به حق محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین از خطای من درگذری. پس دعایش مستجاب شد. و ‏مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و این است معنای آیه شریفه که خدا می‌فرماید: پس آدم ‏کلماتی از پروردگارش فرا گرفت که به وسیله آن کلمات توبه او مورد قبول واقع گردید.۷

[به بیان علّامه، منظور از «کلمات» در آیه ۱۲۴ سوره بقره نیز همین ذوات مقدّسه هستند که ‏شرح و روایات مربوط به آن‌ها در اصل کتاب قابل مراجعه است.]‏

  • آیه چهارم: آیه مودّت

قل لا أسألکم علیه أجراً إلاّ المودّه فی القربی.۸
بگو ( ای پیامبر) من برای انجام رسالتم پاداشی از شما نمی‌خواهم، مگر مودّت با خویشان نزدیکم.‏
 پیامبر اکرم(ص) اجر رسالت خودش را از طرف حضرت حق تبارک و تعالی، مودّت نزدیکان خویش اعلام می‌‏دارد. یعنی فقط مودّت خویشان حضرت‌رسول(ص) را می‌توان اجر و مزد رسالتِ عظمای احمدی دانست. ‏این مودّت ارزنده، هم وزن اجر رسالت پیامبر است و به اجماع فریقین (شیعه و سنّی) این آیه در شأن اهل ‏بیت عصمت و قداست نازل شده است، یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین(ع).

 احمد بن حنبل در مناقب، حافظ ابن منذر، حافظ بن ابی حاتم، حافظ طبرانی، حافظ ابن مردویه، واحدی ‏مفسّر، ثعلبی مفسّر، حافظ ابو نعیم، بغوی مفسر و فقیه ابن مغازلی۹ از ابن عباس روایت می‌کنند که:‏
بعد از نزول این آیه از پیامبر اکرم(ص) سؤال شد: خویشاوندان نزدیک به تو که مودّت آنان بر ما واجب است، ‏چه کسانی هستند؟ حضرت در جواب فرمود: علی، فاطمه، و دو فرزند آنان (حسن و حسین).

 محبّ الدّین طبری در ذخائر، زَمَخشَری در کشّاف، حَمَوینی در فرائد، نیشابوری در تفسیرش، ابن طلحه ‏شافعی در مطالب السّؤول، رازی در تفسیرش، ابو السُّعود در تفسیرش، ابو حیّان در تفسیرش، نَسَفی در ‏تفسیرش، حافظ هَیثَمی‌در مجمع، ابن صَبّاغ مالکی و دیگران روایت مذکور را نقل کرده‌اند.۱۰
قسطلّانی در المواهب اللّدنّیّه‌ می‌گوید:
خدای تعالی مودّت خویشان نزدیک پیامبر را بر همگان واجب ‏کرده است و درباره وجوب محبّت اهل بیت معظّم حضرت رسول و ذرّیّه اوست که خدا می‌فرماید: بگو ای ‏پیامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدی نمی‌خواهم به جز مودّت خویشان نزدیکم.۱۱
 
[در متن کتاب روایات زیادی در این باره آمده که ما به این دو اکتفا می‌کنیم] و خلاصه کلام این‌که مسلّماً ‏علی، فاطمه و حسنین، آل پیامبر می‌باشند و قطعاً حبّ فاطمه(س)  ضمیمه اجر نبوّت و نشان ‏دهنده ولایت اوست.‏
‏ ‏

  • آیه پنجم

إنّا عرضنا الأمانه علی السّموات و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و حملها  الإنسان إنّه کان ظلوماً جهولاً۱۲
ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و[لی] انسان آن را برداشت؛ راستی او ستمگری نادان بود.
آیه مذکور نیز از آیاتی است که در اثبات ولایت حضرت صدّیقه(س) می‌توان از آن استفاده ‏کرد. امانتی که خدای تعالی به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرده است و از آن‌ها خواسته تا آن را بپذیرند ‏و این امانت، همان ولایت پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین و فاطمه و حسنین و ائمّه بعد از آنان می‌باشد.

مفَضَّل بن عمر از حضرت امام صادق (ع) نقل می‌کند:‏
خدای تعالی ارواح را دو هزار سال قبل از خلقت بدن‌ها آفرید، و شریف‌ترین و برترین روح‌ها را، ارواح ‏محمّد، علی، فاطمه و حسنین و ائمّه نه گانه از نسل حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ قرار داد و آنان را ‏برآسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرد، نور چهارده معصوم همه جا را فرا گرفت و جهان‌گیر شد. آنگاه از جانب ‏حق تبارک و تعالی به آسمان‌ها و زمین خطاب آمد که: اینانند دوستان و اولیای من، و اینان هستند حجّت‌های ‏من بر همه مخلوقاتم. (لذا حضرت صدّیقه(س) حجّت و ولیّهالله است به نصّ خود حضرت ‏احدیّت جلّت عظمته). هیچ‌یک از آفریدگانم نزد من محبوب‌تر از آن‌ها نیست؛ بهشتم را برای دوستان آنان، و ‏آتش دوزخم را برای مخالفین و دشمنان آنان آفریده‌ام؛ پس ولایتشان امانت من است در نزد مخلوقاتم. به ‏جز این برگزیدگان من، کیست که بتواند این بار امانت را با تمام سنگینی‌اش بر دوش کشد و یا مدّعی ‏این مقام باشد؟۱۳‏

در قسمتی دیگر از حدیث حضرت صادق(ع) می‌فرماید:‏
بعد از این جریان، فرستادگان الهی (درسایه ولایت چهارده معصوم) نگهدارنده این امانت و معرِّف آن ‏بوده‌اند، و به اوصیای خود و مخلصین امّت خویش نیز این موضوع را بیان می‌کردند…

در نتیجه، حضرت صدّیقه زهرا(س)  نیز ولیّه انبیا بوده است، چنان‌که پیامبر اعظم و علی و ‏یازده امام دیگر ولیّ آنان بوده‌اند. یعنی همه انبیا به خضوع و فروتنی در مقابل این چهارده وجود مقدّس ‏ایمان و اعتقاد داشته‌اند، چنان‌که در بعضی از احادیث آمده است که از جمله اعمال حضرت موسی و ‏حضرت عیسی در زمان نبوّت آن دو پیامبر، ذکر صلوات بر محمّد و آل‌محمّد بوده است، و این خود نشان ‏دهنده اعتراف به ولایت چهارده معصوم می‌باشد… و سپس اضافه می‌نماید که این ولایت همان است که ‏خدا می‌فرماید:
إنّا عرضنا الأمانه …

علامه محمد حسین امینی
ماهنامه موعود شماره ۷۶

 
پی‌نوشت‌ها:
٭ برگرفته از: کتاب فاطمه‌الزهرا(س)، به کوشش حبیب چاپچیان، چاپ امیرکبیر.
‏1. سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳‏.
‏2. اسناد شأن نزول آیه تطهیر، در مجلدات دوازدهم به بعد الغدیر آمده و متأسفانه تاکنون طبع نگردیده ‏است.‏
‏3. مسند احمد، ج ۲، ص ۲۵۹ ـ ۲۸۵، شواهد التنزیل، ج ۲، ح ۶۳۷ ـ ۶۳۹ و ۶۴۴ و ۷۷۳‏.
‏4. سوره آل عمران (۳)، آیه ۶۱‏.
‏5. بعضی از مصادر شأن نزول این آیه: صحیح مسلم، مسند احمد بن حنبل، سنن تِرمِذی، تفسیر طبری، ‏السنن الکبری (بیهقی)، الاغانی.
‏6. سوره بقره (۲)، آیه ۳۷‏.
‏7. الخصائص العلویه، ابو الفتح محمد بن علی نطنزی، الغدیر، ج ۷، ص ۳۰۱‏.
‏8. سوره شوری (۴۲)، آیه ۲۳‏.
‏9. برای دیدن توصیف و توثیق این افراد در نزد دانشمندان اهل سنت، به پاورقی‌های کتاب فاطمه زهرا ‏مراجعه فرمایید.‏
‏10. شماره ۹‏.
‏11. شرح المواهب اللَّدُنّیّه، ج ۳، ص ۲۱‏.
‏12. سوره احزاب (۳۳) آیه ۷۲‏.
‏13. معانی الاخبار ص ۱۰۸ تا ۱۱۰ . خوانندگانی که مایل به کسب آگاهی بیشتر از وجوه تفسیری این آیه ‏در روایات اهل بیت هستند می‌توانند به بحار ج ۵۷ ص ۲۷۸ مراجعه بفرمایند.‏

همچنین ببینید

غدیر

غدیر یک ضرورت راستین

بر اساس جهان بینی توحیدی و مکتبی ، غدیر ، یک ضرورت منطقی و عقلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *