زورمداران جهان پس از چند سال فعّالیّت و هزینههای هنگفتِ جنگ و خسارتهای مالی بسیار، چیزی جز شکست، سرخوردگی و نفرت به دست نیاوردند؛ از اینرو به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه برای ضربه زدن به ایران و انتقام گرفتن از این پایگاه بزرگ الهامبخش مسلمانان، آنست که بین مسلمین اختلاف ایجاد کرده آنان را به درگیری با یکدیگر سوق دهند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن نبوی، معاون محترم تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزههای علمیه کشور، در سرمقاله شماره ۱۸۰ از ماهنامه مجله مبلغان نوشت:
گروه «داعش» افرادی مسلح هستند که در جهت منافع صهیونیزم، آمریکا، غرب و اعراب مرتجع و عیّاش منطقه بوجود آمدهاند؛ آنان پس از سوریه به عراق وارد شده و در مدتی کوتاه حرکتهای وحشیانهای مرتکب شدند که در تاریخ بینظیر و یا کمنظیر است. آنان به دنبال حکومت یک پارچه در همۀ سرزمینهای اسلامی هستند و آرزوهای عجیبی را در سر میپروراننده. دربارۀ خواستگاه و حرکتهای این گروه مواردی قابل تأمل و دقت میباشد که بیان آن برای مردم و مؤمنین میتواند مؤثر باشد:
۱. همۀ کارشناسان نظامی میدانند آمریکا در عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و غزّه شکست خورده و پس از سرمایهگذاری بسیار، این کشورها را در اختیار ایران قرارداده است؛
۲. او برای محاصرۀ ایران در این کشورها سرمایهگذاری کرده بود، اما کاملاً خلاف مقصودش اتفاق افتاد؛
۳. زورمداران جهان پس از چند سال فعّالیّت و هزینههای هنگفتِ جنگ و خسارتهای مالی بسیار، چیزی جز شکست، سرخوردگی و نفرت به دست نیاوردند؛ از اینرو به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه برای ضربه زدن به ایران و انتقام گرفتن از این پایگاه بزرگ الهامبخش مسلمانان، آنست که بین مسلمین اختلاف ایجاد کرده آنان را به درگیری با یکدیگر سوق دهند؛
۴. آسانترین راه برای رسیدن به این هدف، استفاده از زمینههای موجود اعتقادی در جهت ایجاد اختلاف بود و اگر میتوانست از طریق باورها به این مقصود دست یابد، طبعاً از عمق و ایستائی بیشتری برخوردار میگشت؛
۵. با توجه به آنکه از بین مذاهب اسلامی «وهابیّت» بیشتر از هر گروه دیگری از درون مایههای تعارضی و تهاجمی نسبت به شیعیان برخوردار بود، گروههایی را به نامهای القاعده، طالبان، جبهۀالنصره، داعش و… انتخاب و با توجیههای عقیدتی سعی در بر افروختن آتش عناد و دشمنی آنان نمود. سران این گروهکها برای شهید کردن چند شیعه به پیروان جاهل خویش وعدۀ بهشت داده و آنان را بر این امر تحریص نمودند؛
۶. از بین شیعیان هم افرادی در همین راستا فعّال شدند؛ لعن علنی به خلفا و به کسانی که مورد احترام اهلسنت هستند را ترویج و بر این امر پا فشاری کردند و کسانیکه همراه و همعقیده آنان نبودند را مخالف ولایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام معرفی نمودند و از آنجا که عشق به امیرالمؤمنین علیهالسلام در جان شیعیان از جایگاه والایی برخوردار بود، توانستند عدۀ زیادی را بدون توجه به اهداف دشمنان اسلام با خود همراه سازند؛
۷. از سوی دیگر برخی اعمال و رفتارها همچون قمهردن و… که امروزه در جهان مورد وهن شیعه شده و در رسانههای جهانی چیزی در حد حرکات داعش نشان داده میشود، را در دنیا چنان ترویج و از آن دفاع کردند در حالیکه هرگز از نماز و بدیهیات دین این چنین دفاع نمیکردند؛
۸ . آمریکا و انگلیس هم مدافع روحانی نمایانی از این دست شدند؛ از کسانی که قمهزنی و اهانت به مقدسات اهلسنت را در حد گسترده تبلیغ میکردند، حمایت کرده، بعضی از آنان را از زندان کویت آزاد و به انگلیس بردند و بعضی هم تحت چتر حمایت آمریکا و با کمکهای بیدریغ شیطان بزرگ فعّال گشتند؛ شبکههای ماهوارهای در آمریکا و انگلیس با امکانات کافی در اختیار آنان قرار گرفت تا به راحتی بتوانند به ترویج قمهزنی، توهین گسترده به اعتقادات اهلسنت و فحاشی به علماء و بزرگان شیعه که مخالف آنها هستند، بپردازند. آنان هم در خدمت برنامههای جهانخواران قرار گرفتند به شدیدترین وجه آتشبیار انسانکشی داعش گشتند؛
۹. زیرساختهای لازم و کافی برای دشمن جهت ایجاد تعارض و تنش فراهم شده بود؛ آنان با فیلبرداری از مراسم اهانت به مقدسات اهلسنت از سویی و فیلمبرداری از قمه زدنها و… و نشان دادن به وهابیّون آنان را برای نسلکشی شیعیان ترغیب نمودند و از طرف دیگر جاذبههای فراوان عقلانیّت شیعه را در دنیا تحتالشعاع قرار دادند؛
۱۰. دشمنان اسلام تجهیزات جنگی و امکانات فراوان و بودجه کافی در اختیار عدهای متعصّب و بیمنطق قرار داده و آنان را به جان مردم بیدفاع، زنان و بچههای بیگناهانداخته و جنایاتی مرتکب شدند که روی تاریخ را سیاه کردند در این مدت وحشیگریهایی اتفاق افتاد که شقیترین انسانها چنین حرکاتی را انجام نمیدهند؛ بچههای خردسال را در برابر دیدگان مادران سر بریدند؛ مردان و جوانان را در مقابل چشمان بهتزدۀ خانواده به طرز فجیعی به قتل رساندند؛ جسد انسانها را در مقابل حیوانات قرار دادند تا گوشت آنان را بدرند؛ با سرهای بریده فوتبال کردند؛ جوانان زیادی از شیعیان را عقیم کردند؛ ماشینهای مدرن اهدائی اربابان خود را با سرهای بریده تزیین نمودند و هزاران جنایت شرمآور دیگر که در این مدت نه چندان طولانی مرتکب شدند؛
۱۱. حرکات داعش و قمهزنیها در حدگستردهای از رسانههای مجازی به دستور اربابان آنها منتشر گردید! این امر میتوانست با نشان دادن روحیۀ خشن و بیمنطق در بین مسلمانان مردم جهان را که به دنبال گرایش به اسلام بودند، از دین اسلام دور ساخته، اسلام را دین بربریّت نشان دهد و از سوی دیگر تصاویر وحشیگریهای داعش میتوانست شیعیان را به حدّی از آنان بترساند که یا شهرهای خود را به راحتی تسلیم کنند و یا به جنگ بیامان بین مسلمانان که خواستۀ اصلی آنها بود، روی آورند. که در تمام این معادلات هر گزینهای اتفاق میافتاد، قطعاً به سود جهان خواران و شیطان بزرگ بود؛
۱۲. پس از ورود داعش به عراق بعثیهای زخم خورده از نظام اسلامی عراق، به گروه داعش پیوسته و از این طرف هم دیگر خبری از ولائیهای قمهزن و یا مدافعان آنان نبود؛
۱۳. آنان اکنون در عراق به دنبال تجزیۀ عراق به حداقل سه بخش شیعی، سنّی و کردنشین هستند که اگر این اتفاق بیفتد، عراق ضعیف نمیتواند برای صهیونیزم خطرناک باشد. از سوی دیگر این امر میتواند تعارض و کشمکش مستمر به دنبال داشته برای همیشه این بخش از دنیای اسلام را به خود مشغول سازد؛
۱۴. هرچه از دو طرف کشته شوند، برای اسرائیل بسیار خوشایند بوده از عمق جان به این همه جهالت میخندد. همانگونه که سران صهیونیسم رسماً اعلان کردند.
وظیفۀ مبلغین:
در مقابل این همه برنامهریزی و فعالیّت از سوی دشمنان اسلام و تشیّع، مبلّغین گرامی وظایفی دارند که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. مبلّغان به خوبی معارف شیعه را در بین مردم جهان و ملّت و جامعه خود تبلیغ کنند و در برابر این وحشیگریهای چندشآور، جایگاه عقلانیّت شیعه را ترویج نمایند. اگر این رویه دنبال شود، چهرۀ اسلام واقعی برای بسیاری از مردم آزاد اندیش جهان و ملّت ایران روشن گشته و این امر میتواند بخشی از این تهدید را به فرصت تبدیل و موجب ترویج فرهنگ ناب تشیّع در جهان شود؛
۲. مبلّغین گرامی درصدد تبیین این نکته برای مردم خودمان باشند که امروزه دنیا دهکدۀ جهانی است و اطلاعات با سرعت غیرقابل باور در جهان مبادله گشته، هر حرکت تند شیعی سریعاً به جهان مخابره و گاهی حرکات بیحساب آنان دقیقاً بازی در زمین دشمن و به نفع او تعریف میشود و برخی شیعیان با انجام برخی اعمال نابخردانه، آتشبیار معرکه میشوند و گاهی ممکن است یک عمل به ظاهر ساده، هیزم ریختن بر آتشی باشد که دشمن فراهم کرده است؛
۳. بعضی ممکن است این شبهه را ایجاد کنند که اگر انقلاب نمیشد، اینهمه شیعه کشته نمیشد؛ که باید گفت متأسفانه این هم یک روی دیگرِ سکۀ خدمت به دشمنان اسلام است؛ با یک چنین منطقِ بیمنطقی، حرکت شخص پیامبر اسلام-، جنگهای امیرالمؤمنین علیهالسلام، عاشورای امام حسین علیهالسلام و… را زیر سؤال میبرند!! این همان منطق خوارج است؛ چراکه خوارج یکی از علل خونریزی در بین مسلمانان را اقدامات شخص امیرالمؤمنین علیهالسلام معرفی میکردند؛ مگر بعد از رسالت پیامبر- انسانهای فراوانی کشته نشدند مگر در زمان امیرالمومنین علی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام عده زیادی شهید نشدند مگر روایات فراوان و آیاتی که در باب شهادت است در مقام دفاع از اسلام و رسیدن به حاکمیت اسلام نیست.
۴. اگر ما به دنبال هدایت اهل سنت هم باشیم در کجای دنیا دیدهاید با اهانت به مقدسات فردی او را هدایت کرده باشند؛ قرآن مجید از اهانت به خدایان بتپرستان هم نهی فرموده است! ما چگونه به خود اجازه میدهیم به مسلمانانی توهین کنیم که بر اساس دستورات مذهبی خود حق نداریم حتی آنان را غیر مسلمان بدانیم.
قرآن مجید در این رابطه میفرماید: وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ [۱] «و معبودانى را که کافران به جاى خدا مىپرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روى دشمنى و نادانى خدا را دشنام خواهند داد. اینگونه براى هر امتى اعمالشان را آراستیم [تا به کیفر لجاجت و عنادشان گمان کنند که آنچه انجام مىدهند نیکوست، ] سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود، پس آنان را به اعمالى که همواره انجام مىدادند، آگاه مىکند.»
تمسّک به روایات اهل بیت
در این بخش توجه خوانندگان گرامی را به چند روایت جلب میکنیم که بخوبی برای تعیین تکلیف ما کفایت میکند:
اگر در روایات اهل بیت بر «تقیّه» تأکید شده، در بخشهایی به معنای آنست که اگر حقّی را هم از معارف شیعه بیان میکنید و موجب فتنه و خسارت بر مسلمین است، از بیان آن خودداری کنید؛ حتی اهلسنت هم اگر مطلبی را میگویند و موجب فتنه بین مسلمانان است، نباید وحدت مسلمین را مخدوش کنند که قطعاً کفار شاد و قدرت مسلمین تضعیف خواهد شد.
از سوی دیگر ما برای هدایت انسانها حق نداریم از زور و قدرت استفاده کنیم. تشیّع دین منطق، برهان و موعظه است و دین جبری را به هیچ وجه نمیپذیرد.
تلقّی ما از حفظ وحدت بین مسلمین بخشی از همان «تقیّه» است که ائمۀ اطهار( در راستای همزیستی مسالمتآمیز با اهلسنت به ما سفارش کردهاند.
از آن مهمتر در مواردی دین مبین اسلام به همزیستی مسالمتآمیز با ادیان دیگر هم سفارش فرموده، چه رسد با مسلمانان؛ قرآن مجید میفرماید: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ [۲] «بگو: اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد. پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم.
امام سجاد علیهالسلام میفرماید: «وَدِدْتُ وَ اللَّهِ أَنِّی افْتَدَیْتُ خَصْلَتَیْنِ فِی الشِّیعَهِ لَنَا بِبَعْضِ لَحْمِ سَاعِدِی النَّزَقَ وَ قِلَّهَ الْکِتْمَان؛ [۳] به خدا دوست دارم که برای دو خصلت شیعیان ما قدری از گوشت بازویم فدا دهم: کمی حوصله و کمی راز نگهداری.»
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «مَنْ أَذَاعَ عَلَیْنَا حَدِیثَنَا فَهُوَ بِمَنْزِلَهِ مَنْ جَحَدَنَا حَقَّنَا؛ [۴] هر کس از اخبار ما چیزی را بر ضرر ما فاش کند مانند کسى است که حق ما را انکار کند.»
آن حضرت علیهالسلام همچنین میفرماید: «مَنْ أَذَاعَ عَلَیْنَا حَدِیثَنَا سَلَبَهُ اللَّهُ الْإِیمَانَ؛ [۵] هر کس اخبار ما را فاش کند، خدا ایمانش را از او میگیرد.»
و یا در جای دیگری حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: «مَا قَتَلَنَا مَنْ أَذَاعَ حَدِیثَنَا قَتْلَ خَطَإٍ وَ لَکِنْ قَتَلَنَا قَتْلَ عَمْدٍ؛ [۶] هر که حدیث ما را فاش کند، ما را به خطا نکشته، بلکه از روى عمد کشته است.»
امام باقر علیهالسلام نیز در اینباره میفرماید: «یُحْشَرُ الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مَا نَدِیَ دَماً فَیُدْفَعُ إِلَیْهِ شِبْهُ الْمِحْجَمَهِ أَوْ فَوْقَ ذَلِکَ فَیُقَالُ لَهُ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِ فُلَانٍ فَیَقُولُ یَا رَبِّ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّکَ قَبَضْتَنِی وَ مَا سَفَکْتُ دَماً فَیَقُولُ بَلَی سَمِعْتَ مِنْ فُلَانٍ رِوَایَهَ کَذَا وَ کَذَا فَرَوَیْتَهَا عَلَیْهِ فَنُقِلَتْ حَتَّی صَارَتْ إِلَی فُلَانٍ الْجَبَّارِ فَقَتَلَهُ عَلَیْهَا وَ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِه؛ [۷] روز قیامت یک بندۀ خدا محشور شود و دستش به خونی آلوده نشده ولی بهاندازۀ یک خون شاخ حجامت یا بیشتر به او میدهند و گویند این سهم توست از خون فلانی! او میگوید: پروردگارا تو خود میدانی هنگامیکه جان مرا گرفتی من خون کسی را نریخته بودم. خداوند متعال میفرماید: آری فلان روایت را بدین مضمون شنیدی و آن را روایت کردی و زبان به زبان به فلان حاکم جبّار رسید و او به واسطۀ آن، این فرد را کُشت و این سهمی است از خونش که به تو میرسد.»
حضرت آیت الله بهجت نیز با اشاره به مضمون این روایات میگوید:
«چه بسا … این کارها موجب اذیّت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیّت هستند، گردد؛ در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود، ما مسبّب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»[۸]
حال چگونه ما به خود اجازه میدهیم که سخنی بیان کنیم و موجب قتل انسانهای بیشماری شویم و خود در منطقۀ امن و راحت زندگی کنیم؟!
پی نوشت:
[۱]. انعام /۱۰۸. [۲]. آلعمران /۶۴. [۳]. کافی، کلینی، دارالحدیث، قم، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۲۲. [۴]. کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۰. [۵]. همان. [۶]. همان. [۷]. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۸۵. [۸]. در محضر بهجت، محمدحسین رخشاد، مؤسسه فرهنگی سماء، قم، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۸، نکته۱۹۸.