در ماههای گذشته خبر شگفتانگیزی ذهن محافل تاریخنگاری و مطبوعاتی را به خود مشغول کرد:
هارون یحیی مورخ ترک، مسلمان سنی مذهب و یکی از بزرگترین منتقدان فراماسونری رسماً ماسون شد و به مقام استاد اعظمی (درجه ۳۳) رسید.
از همان لحظه انتشار خبر، گمانهزنیهای وسیعی دربارهی صحت و سقم آن شکل گرفت؛ خصوصاً اینکه هارون یحیی برای کسانی که به مطالعه پیرامون فرقههای سرّی علاقه دارند، نامیکاملا آشناست. او در سال ۱۳۶۹ با کتاب فراماسونری و یهودیت و سپس با کتاب اقوام هلاک شده وارد بازار کتاب ایران شد، اما شاید مهمترین اثر ترجمه شده از او به زبان فارسی کتاب فراماسونری جهانی باشد که اولین بار در سال ۱۳۸۴ چاپ شد و نام او را بر سر زبانها انداخت. این کتاب برای افراد علاقهمند به مطالعه در این حوزه در زمره آثار قابل ارجاع قرار داشت و در سال ۱۳۸۶ با نام جدید شوالیههای معبد تجدید چاپ شد.
یحیی در حوزه کودک نیز صاحب آثاری است که برخی از آنها مانند «داستانهایی برای کودکان»، «شکوه و عظمت آسمانها»، «دنیای شگفتانگیز زنبور عسل»، «دنیای شگفت انگیز مورچه ها»، «سگهای آبی، سدسازان ماهر»، «دنیای حیوانات»، «دنیای شگفت انگیز بدن ما»، «دنیای شگفت انگیز اطراف ما»، «اسرار آفرینش»، «شگفتیهای خلقت جانوران» و… در ایران ترجمه و چاپ شده است. حضور هارون یحیی نه فقط درایران، بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا پررنگ است که این مسئله نتیجهی فعالیتهای گسترده تبلیغاتی او برای ترجمه آثارش به زبانهای مختلف در دنیاست.
هارون یحیی
هرچند آراء و آثار هارون یحیی هیچگاه با اقبال مورخان معتبر و جریان شناسان زبده ایرانی مواجه نشد و هواداران آن در سطح خوانندگان غیرحرفهای و مخاطبان غیرتخصصی علاقهمند به فراماسونری و فرقههای سرّی باقی ماند، اما برخی محافل سیاسی، هریک با انگیزهای متفاوت، اصرار داشتند تا اورا به عنوان مرجع شناخت فراماسونری معرفی کنند، درحالی که اغلب فراماسون شناسان برجستهی ایرانی در سالیان گذشته کوشیدهاند تا ماهیت التقاطی و متدولوژی رویارویی هارون یحیی با فراماسونری را نقد کنند.
خبر پیوستن هارون یحیی به فراماسونری به دلیل جایگاه او در میان مورخان و منتقدان ماسونها گرچه تا امروز در رسانههای فارسیزبان منتشر نشده است، اما پیش از پرداختن به ابعاد پیدا و پنهان آن ابتدا باید بدانیم هارون یحیی که بود و چه کرد؟
یحیی علیه داروینیسم و ماتریالیسم
هارون یحیی سال ۱۹۵۶ در آنکارای «ترکیه» به دنیا آمد. نام اصلی او عدنان اکتار است. او در انتخاب نام مستعار خود از کتاب عهد عتیق و دو شخصیت برجسته این کتاب یعنی هارون برادر موسی و یوحنای تعمید دهنده استفاده کرد.
در همان سالهای ابتدایی زندگی و در دوران تحصیل در دبیرستان بود که با آثار سعید النّورسی نویسنده مسلمان کرد آشنا شد و تحت تأثیر تفسیر قرآنی و کتاب رساله نور او قرار گرفت.
هارون در سال ۱۹۷۹ به استانبول سفر کرد و در دانشگاه معمارسینان به تحصیل پرداخت. در این سالها، ترکیه درگیر خشونت و نزاع داخلی و دچار بی ثباتی سیاسی و فرهنگی بود که در نهایت به کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ انجامید. این کشور به شدت از سوی اردوگاه جنگ سرد و درگیری میان طرفداران آتاتورک با اسلام گرایان تهدید میشد.
عدنان در همین فضای سنگین در مسجد ملّای فیندیقلی حاضر میشد تا عبادت کند. دوست صمیمی او ادیب یوکسل که در تمام این دوران همراه هارون بود، اورا یک سنّی فدایی خطاب میکرد. در این روزها بود که تحصیل در رشتهی دکوراسیون داخلی در آکادمی هنرهای زیبا را نیز شروع کرد. (۲)
سایت هارون یحیی
هارون یحیی از دوران جوانی علاقه زیادی به دورهم جمع کردن جوانان و صحبت در مورد اسلام داشت و در اوایل دهه ۱۹۸۰ دورهمیهای زیادی از این جنس برپا میکرد. (۳) جوانانی که در محافل او جمع میشدند اکثراً از دانشجویان فعال اجتماعی و خانوادههای متموّل استانبول بودند. (۴) در سالهای ۱۹۸۲تا۱۹۸۴، این اجتماعات تا حدودی سازمانیافتهتر شد و گروه ثابتی متشکل از ۲۰ تا ۳۰ عضو شکل گرفت. در این میان، عدهای از دانشآموزان دبیرستانی که در خانوادههای ثروتمند ترکیه بزرگ شده بودند، به این جمع پیوستند.
یحیی با بازبینی مجدد در آموزههای سعید النورسی توانست این آموزهها را با شکلی جدید برای دانشآموزان ثروتمند بیان کند. دلیل اصلی شهرت النورسی، تلاش گستردهاش در زمینه ترویج خواندن دعا به زبان عربی بود که این مساله چندان به مزاج طرفداران پان ترکیسم مثل مصطفی کمال آتاتورک خوش نمیآمد. او تأکید زیادی بر قرائت قرآن و درسگرفتن از آن داشت. هارون یحیی تأکید بر زبان عربی را از این آموزهها حذف کرد. او در این جلسات به نقد مارکسیسم، کمونیسم و فلسفه ماتریالیستی میپرداخت و تأکید زیادی بر رد تئوری تکامل داروین داشت، زیرا آن را ریشه و زمینه شکلگیری ماتریالیسم و الحاد میدانست. (۵) او در جریان انتقادات خود علیه داروینیسم رسالهای با نام تئوری تکامل نوشت. (۶)
شهرت و تبلیغات به هم میآمیزند
هارون یحیی درسال ۱۹۸۶حوزه تحصیلی خود را تغییر داد و در رشته فلسفه در دپارتمان فلسفه دانشگاه استانبول مشغول به تحصیل شد. عکس او یک بار روی جلد مجله نکته منتشر شد. در آن گزارشی از گردهماییهای یحیی و طرفدارانش در مسجد به چاپ رسید. انتشار این مطلب در مجله نکته که تا سال ۲۰۰۷ مشهورترین هفتهنامه سیاسی ترک زبان به شمار میرفت، شهرت فراوانی برایش به همراه آورد و از آن پس دانشجویان زیادی از دانشگاههایی مانند دانشگاه بسفور به جمع طرفداران او پیوستند. نام هارون یحیی کم کم بر سر زبانها افتاد و مکررا در جراید دیده میشد و گاهی نیز تیتر اصلی برخی خبرها بود.
یک سال پس از شروع تحصیل در رشته فلسفه، ناگهان با یک خبر جنجالی دوباره در جراید حاضر شد. او کتابی نوشته بود که درآن ماهیت یهودیت و فراماسونری شدیدا مورد هجمه قرار گرفته بود. کتاب یهودیت و فراماسونری بر پایه وجود یک فرضیه کشف توطئه نوشته شد که در آن رابطه میان مراکز حکومتی، دانشگاهها، گروههای سیاسی و رسانهها با یک گروه سرّی افشا شده بود.
یحیی پس از چند سال تحصیل و تدریس مسائل مذهبی، ناگهان پا به عرصهای جنجالی گذاشت و گفت که تمام قلمرو ترکیه توسط یک گروه سرّی هدایت میشود که ترکیبی از یهودیان و فراماسونرها است. او اعتقاد داشت که مأموریت این گروه سرّی در ترکیه این است که ارزشهای روحانی، دینی و اخلاقی مردم ترکیه را از آنها بگیرند و این مردم را تبدیل به یک سری «حیوان» کنند. به باور هارون یحیی این مأموریت با اشاعه نقطه نظرات ماتریالیستی، تئوری تکامل داروینی و سبک زندگی مادی به جامعه ترکیه پیش میرفت. در این سالها او به یکی از برجستهترین منتقدان فراماسونری تبدیل شد و آنها را معمار سیستم فلسفی ماتریالیستی در جهان معرفی کرد. او درمورد تئوری تکامل داروین اعتقاد داشت که فرقه سری رزصلیبیها در قالب یک توطئه ماسونی آن را ساختهاند. (۷)
از بیمارستان روانی تا محفل مریدان
موضعگیریهای هارون یحیی علیه صهیونیسم و فراماسونری طبعاً با سیاستهای حکومت ترکیه سازگار نبود. از اینرو، او دستگیر شد و به جرم تدارک برای راهاندازی یک انقلاب مذهبی به زندان افتاد. بدین ترتیب، ۱۹ماه از عمر او در زندان گذشت و مدت ۱۰ماه از این دوره را در یک بیمارستان روانی بستری بود. او همیشه ادعا میکرد که هرگز دچار بیماری روانی نبوده و حضورش در تیمارستان برای سپریشدن بخشی از دوران محکومیتش بوده است. (۸)
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، یحیی به محفل شاگردان خود دوباره سامان داد. طرفداران او در دورههای منظم در جلساتش شرکت کردند. رابطهی میان هارون یحیی و شاگردانش به تدریج تبدیل به رابطهی مراد و مریدی شد و بسیاری از شاگردانش به طور کامل خود را وقف او کردند. در همین سالها تحصیل را کنار گذاشت و دلیل ترک تحصیلش را فضای خشونتآمیز و وجود دیکتاتوری و وحشت در جامعه بیان کرد و با خروج از دانشگاه، اوقات فراغت زیادی بدست آورد و توانست کتابهای متعددی تألیف کند.
تأسیس اولین سازمان: مرکز علمییا فرقه سرّی؟
یحیی در سال ۱۹۹۰ کار خود را سازمانیافتهتر کرد و موسسهای با نام اتحادیه تحقیقات علمی را بنا کرد که در زبان ترکی به اختصار باو نامیده میشود. هدف از تاسیس این اتحادیه برگزاری سمینارها و جلساتی بود تا مردم را از دلایل و زمینههای اصلی درگیریهای اجتماعی و سیاسی آگاه کند. او اعتقاد داشت که ریشهی همهی این درگیریها به ماتریالیسم و داروینیسم میرسد، اما موسسه باو در میان رسانهها و مردم فقط به عنوان یک مرکز علمیشناخته نمیشد. رسانهها باو را یک فرقه سرّی و مرموز اسلامی میدانستند؛ (۹) یک سازمان فرقهای که شدیداً از اسرار مخفی مرتبط با ثروت غیر قابل وصف خود محافظت میکند. دارایی و ثروت باو به طرز غیر قابل توضیحی زیاد بود و این باعث جلب توجه افراد زیادی شد. هارون یحیی تا پیش از تأسیس این اتحادیه ثروت چندانی نداشت، اما ناگهان موسسهای بسیار ثروتمند ایجاد کرد و این یک مسئله شدیداً شک برانگیز محسوب میشد. (۱۰) این موسسه تا به امروز نیز شکل محرمانه و سرّی خود را حفظ کرده است و اعضای آن در میان عامه مردم با عنوان پیروان خواجه عدنان (هارون یحیی) شناخته میشوند.
لوگو باو
در میان نگاههای بدبینانهی مردم نسبت به یحیی و سازمانش، او در سال ۱۹۹۱ به دلیل داشتن کوکائین دستگیر شد. البته یحیی ادعا کرد که نیروهای امنیتی ترکیه این مواد را در کتاب خانه او جاسازی کردهاند و کوکائین پیدا شده در غذای او نیز توسط همین مأمورین در غذا قرار داده شده است و در نهایت از این اتهامات تبرئه شد.
روابط، مناسبات و معادلات سیاسی هارون یحیی در ترکیه پیچیدگیهای زیادی دارد که به سادگی قابل فهم نیست. در سال ۱۹۹۴، حزب رفاه اسلامی ترکیه توانست با پیروزی در انتخابات مجلس، کنترل شهرهای اصلی ترکیه یعنی آنکارا و استانبول را در دست بگیرد. رجب طیب اردوغان به عنوان شهردار استانبول انتخاب شد. او به دنبال جلب همکاری و حمایت مردم و سازمانهای این شهر بود. در میان لابیگریهای اردوغان در استانبول، یکی از روزنامهنگاران و نویسندگان معروف ترکیه با نام فاتح آلتایلی در مقالهای جنجالی ادعا کرد که هارون یحیی و رجب اردوغان باهم توافقهای تجاری و مالی داشتهاند تا در قبال حمایت یحیی، اردوغان نیز حمایت مالی از یحیی را تضمین کند. این اظهارات سروصدای زیادی به پا کرد. یحیی بلافاصله این ادعاها را رد کرد و اردوغان نیز خبرنگار را به شدت محکوم کرد. نهایتاً کار به شکایت کشید و نتایج بدی برای فاتح آلتایلی به همراه آورد. (۱۱)
ادامه دارد…
قسمت بعدی این مقاله
پینوشتها:
۱.ادیب یوکسل، «هارون یحیی یا عدنان اکتار: مهدی موعود؟»، آوریل ۲۰۱۲، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: www.web.archive.org
۲. «رابطه جنسی، فایل ها و نوارها: زندگیهای پنهان هارون یحیی»، فصلنامه نیوهیومنیست، اکتبر ۲۰۰۹، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: www.newhumanist.org.uk
۳. ادیب یوکسل، همان.
۴. «داستان زندگی عدنان اکتار»، وب آرشیو، نوامبر ۲۰۰۹، بازبینی در ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ از: www.web.archive.org
۵. «کتاب ترکی به دنبال ریشههای ترور در تئوری داروین»، ایندین اکسپرس، نوامبر ۲۰۰۸، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: www.indianexpress.com/news/turkish-book-traces-terrors-origin-to-darwi/17167
۶. «داستان زندگی عدنان اکتار»، همان
۷. بات ریاضات، «عدنان اکتار دانشمندان را برای اثبات تکامل به چالش میکشد»، گاردین، آوریل دسامبر ۲۰۰۸، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: http://www.guardian.co.uk/science/blog/2008/dec/22/atlas-creationism-adnan-oktar-harun-yahya
۸. اندروهیگینز، «یک آفرینشگرای مسلمان و درگیری داروینی جدید»، وال استریت ژورنال، مارس ۲۰۰۹، بازبینی در ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ از: http://online.wsj.com/article/sb123724852205449221.html
۹. هاکان اصلانلی، «پروندهای که تبدیل به جنگ شد»، ترکیش دیلی نیوز، جولای ۱۹۹۹، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: http://www.hurriyetdailynews.com/h.php?news=ciminli-case-turns-into-a-war-1999-07-18
۱۰. نیکلاس بریچ، «ترکیه: دانشمندان علیه عدنان اکتار»، اوراسیانت، می ۲۰۰۷، بازبینی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ از: http://www.eurasianet.org/departments/insight/articles/eav052407.shtml
۱۱. فصلنامه نیوهیومنیست، همان