در سی و چند فرمانی که ملک سلمان طی روزهای گذشته در عربستان صادر کرد، کنار زدن بندر بن سطان فردی که ۲۲ سال در واشنگتن حضور داشت قابل توجه بود.پادشاه جدید سعودی همه سمت های بندر را از وی گرفت و بن سلطان را روانه خانه کرد.
به گزارش موعود به نقل از تسنیم_العربی الجدید در مطلبی با عنوان “بندر بن سلطان پایان مرد سرسخت عربستان” آورده است: با تصمیم سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در پنجشنبه گذشته در برکناری شاهزاده بندر بن سلطان از سمتش به عنوان دبیر کل شورای امنیت ملی عربستان، شخصیتی مرموز و اسطوره ای در مخیله عرب از بازی سیاست خارج شد. این از حیث منصب و پست بود زیرا وی قبل از اینکه دبیر شورای امنیت ملی باشد، سفیر عربستان در آمریکا و رئیس اطلاعات بود.
شخصیتی مانند بندر نمی تواند به آسانی از سیاست خارج شود و خانه نشین شود و همه دستاوردهایی که در عرصه روابط بین الملل داشته و در آن دخیل بوده است را کنار بگذارد.وی از خودش مردی دشوار ساخت که به او اعتماد شد تا از پیشروان و پیشگامان در عرصه تصمیم گیری و اجرایی نه تنها در داخل خاندان سعودی بلکه در کل جهان باشد.
کودتا را برنامه ریزی کرد و استخبارات را بر عهده گرفت.
سعودی ها در پایان سال ۲۰۰۸ هنگام مرور شبکه های اینترنتی شوکه شدند و آن به علت این بود که شاهزاده مرموز یعنی بندر بن سلطان در حال طراحی کودتا برای کنار زدن پادشاه سابق عبدالله بن عبدالعزیز از قدرت است تا خود بندر بن سلطان در هرم قدرت جانشین وی شود. این شگفتی آفرین بود به ویژه که خبر از کودتا با بازوهای نظامیبا دستور و فرمان بندر بن سلطان بود که این که یادآور زمانی بود که ملک سعود از سمتش از سوی بردارش ملک فیصل برکنار شد.در آن هنگام گردانها وارد نزاع با یکدیگر شدند و میان نظامیان جبهه بندی ایجاد شد.نظامیان سعودی هیچگاه از کودتای کامل بر خاندان حاکم بر عربستان حمایت نکردهاند مگر در ژوئن سال ۱۹۶۹ و آن زمانی بود که گروهی بزرگ از افسران سعودی که بیشتر آنها را افسران نیروی هوایی تشکیل می دادند کودتای نافرجامی انجام دادند.
خبر کودتا با بازگشت بندر بن سلطان به عربستان پس از اینکه ۲۲ ساله به عنوان سفیر در واشنگتن حضور داشت همزمان شده بود اما بازگشت آمال و آرزوهایش را نا امید کننده نبود و پست جدیدی به وجود آمد و وی به ریاست آن گماشته شد و آن شورای امنیت ملی بود این خبر غیر قابل باور بود زمینه ها برای این اقدام جسورانه از سوی بندر فراهم نبود به ویژه که شاهزادگان بزرگ خاندان در آن زمان از جمله پدرش که پست وزیر دفاع را داشت همچنان در قدرت تصمیم گذار بودند و نقش آفرینی میکردند.
سعودی ها آن حادثه را فراموش کردند و این حادثه سپری شد اما روزنامه فایننشال تایمز انگلیس در نوامبر سال ۲۰۱۳ مجددا موضوع را زنده کرد و خبر را درست اعلام کرد و اینکه بندر از سوی دولت آمریکا اطمینان لازم را به دست آورده بود و اینکه از قدرت گرفتن نسل نوه های آل سعود حمایت میکند و اصل درگیری میان گردان های ارتش بوده است نه بخش هایی از گارد ملی آنگونه که شایع شده است.
این اطلاعات اگر درست باشد از بندر فردی به عنوان طراح کودتا بر رژیم حاکم و درعین حال رئیس اطلاعات و کسی که پرونده سوریه را در اختیار داشت یاد میشود و این اطلاعات متناقض و نشان دهنده شخصیتی که چهره واقعی آن مشخص نیست و حوادث متوالی مرموز بودن این شاهزاده را نشان داد و همه آنچه به وی مربوط میشد در حقیقت مانند کلاف درهم است.
رسیدن به هرم قدرت
کسی که داستان بندر بن سلطان را بداند متوجه میشود که به دلایل پروتکلی خاندان پادشاهی به دلیل رنگ پوستش شانس و آینده ای برای آن متصور نبود اما وی تلاش کرد و کوشید تا خود را مطرح کرد و این با بهره گیری از هوش و قدرتش در مبهوت کردن طرف مقابلش بود. بندر بن سلطان از صفوف پشتی به عنوان یک شاهزاده ناشناخته ارتقا پیدا کرد و به عقل و طراح قرارداد فروش جنگنده های اف۱۵ به عربستان در دوره جیمیکارتر تبدیل شد.این قرارداد در واقع قرارداد بندر بن سلطان بود و وی به خوبی می دانست که اتمام این قرارداد یعنی دست یابی و ارتقای پست بالا و رفیع.این حادثه رخ داد و با اتمام این قرارداد بندر بن سطان به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن در سال۱۹۸۳ تا۲۰۰۵ انتخاب شد.بندر بن سلطان از پدرش چیزی نیاموخت و راهنمایی دریافت نکرد همانگونه که از جناح سدیری ها پرنفوذ در خاندان حاکم بهره ای نبرد و تصمیم گرفت که خودش به خودش بیاموزد تا تک باشد.فهمید که شرایط حاکم بر منطقه و مطرح کردن خود نزد به وجود آورنده حوادث یعنی ایالات متحده آمریکا نیازمند مطرح کردن خود به عنوان همپیمانی که قدرت خارق العاده ای برای خدمت به آمریکایی ها در عرصه تحولات میدانی داشته باشد، است.
شروع وی با پرونده مجاهدان عرب در افغانستان بود و نادیده گرفتن نقش برجسته ای که بندر در پیشبرد حوادث به گونه ای که مطلوب آمریکایی ها باشد، دشوار است وی جنگجویان مزدور را به ابزار اجرایی خواسته ها تبدیل میکرد.باوجود اینکه بندر در واشنگتن بود اما به خوبی بازی در افغانستان را همانند یک حرفه ای اداره میکرد.وی به خوبی عرصه افغانستان و نقش جنگجویان عرب را می دانست و از همین رو با موفقیت این ماموریت را انجام داد.شخصی مانند بندر خرابکاری و ناکامی ندارد و آنچه وی از آرشیو و اطلاعات از اردوگاه ها و جنگجویان داشت به برگه ای که آمریکایی ها در سال بعد در زمینه پرونده تروریسم به ویژه قبل از جنگ افغانستان در سال ۲۰۰۱ از بهره بردند، تبدیل شد.گواه و تفسیر کننده این موضوع حضور بندر بن سلطان دو روز پس از حملات یازده سپتامبر نزد بوش بود و این به سبب هماهنگی اطلاعاتی درباره حملات بود.
بندر بن سلطان میهمان موقت سیاست گذاران جهان نبود و حضور وی در پرونده های مختلف وی را به اسطوره ای تبدیل کرد که داستان ها و روایت های زیادی درباره وی مطرح است.
درعرصه بومی و محلی بندر بن سلطان به الگویی برای پشت سر گذاشتن مشکلات و رسیدن به خواستههای مطلوب تبدیل شده بود و شهرت مردمی وی با قرارداد محرمانه موشک های اس سی سی ۲ چینی با برد ۱۵۰۰ مایل و استقرار آن در شمال عربستان در اواخر دهه هشتاد قرن گذشته افزایش یافت و این پس از ربط دادن موفقیت قرار داد با روایت شبه رسمی از تغییر سفیر آمریکا در ریاض و پس از درخواست برای آگاهی از دلایل استقرار و جزییات این قرار داد که این درخواست به مثابه دخالت در امور داخلی عنوان شد.اما جدای از آن بندر دستاورد داخلی چندانی ندارد اما در زمینه خارجی پرونده زیادی دارد.اهمیت موضوع و کلید فهم میزان نفوذ بندر در سیاست گذاران جهان از تصمیم نامزدی بوش پسر و ارتباط آن با توصیه بندر درباره نامزد شدن یا نشدن معلوم میشود.
شکست در پرونده سوریه
از زمانی که بندر از واشنگتن بازگشت و پست خود (ریاست شورای امنیتی ملی) را برعهده گرفت تا چند روز قبل که برکنار شد. وی در عرصه حوادث گوناگون در عرصه بین المللی حضور داشت و بسیار از سفرهای خارجی وی بیش از آنکه در عرصه سیاسی سخن گفته شد با این همه فرسودگی، ملک عبدالله در سال ۲۰۱۲ وی را به عنوان رئیس اطلاعات برگزید و طی ۱۸ ماهی که عهده دار این سمت بود تا زمان عزلش تمام تمرکز خود را بر پرونده سوریه گذاشته بود و تلاش زیادی برای حل آن به کار گرفت مشابه آنچه در زمینه پرونده افغانستان انجام داده بود.امیر مجاهدان لقبی که در افغانستان داشت این بار با موفقیتی روبرو نبود و شرایط مشابه افغانستان نبود.دور کردن عربستان از صحنه ممکن نبود و هماهنگی با وزارت کشور را طلب میکرد.
بندر در پرونده سوریه موفقیتی به دست نیاورد و به سرعت پرونده را به وزیر کشور و محمد بن نایف جانشین ولیعهد کنونی واگذار کرد. بندر با هدف حمایت از کسانی که به اعتقاد رسانه های غربی جنگجویان میانه رو خوانده میشدند سلاح به داخل سوریه ارسال کرد اما این سلاح ها به دست گروه های افراطی از جمله داعش رسید.بندر دستاورد قابل ذکری از زمان بازگشت از واشنگتن نداشت.دلایل حفظ وی از سوی ملک عبدالله بن عبدالعزیز در واقع تقویت صفوف متعب بن عبدالله با مردان قوی بود به ویژه که بندر بن سلطان از زمان شایع کودتایی که هر زمان بخشی از زوایای آن پخش میشد، آرام بود و قدرتی برای رقابت برای جنگ قدرت نداشت.
این رسانه در پایان می نویسد: درحال حاضر بندر بن سلطان باید با توجه به سال ها تجربه مشاور باشد اما مردی که نمی تواند کار اجرایی کند و دستانش بسته شده و از همه پست ها کنارگذاشته شده و با بیماری دست و پنجه نرم میکند مجبور به ترک صحنه برای همیشه است.