نجاح الطایی
یهودیان از دیرهنگام در صدد قتل رسول خدا(ص) بودند؛ چه آن زمان که در صلب پدرش عبدالله بود و چه زمانی که در رحم مادرش آمنه قرار داشت، و به ویژه پس از تولّد و بعثت.
۱. کاهنان و احبار یهود تلاش کردند تا عبدالله را بکشند. بزرگشان به نام ربیان گفت: غذایی فراهم کنید و آغشته به سمّ مهلک نمایید و آنرا نزد عبدالمطّلب ببرید. یهودیان چنین کردند و آن را توسّط زنانی که صورت خود را پوشانده بودند به خانه عبدالمطلب فرستادند.
همسر عبدالمطلب بیرون آمد و خوشامد گفت: آنها گفتند: ما از بستگان عبد مناف و فامیل دور تو هستیم. عبدالمطلب به خانواده اش گفت: بیایید و از آنچه بستگانتان برایتان آوردهاند بخورید. اما همین که خواستند از آن بخورند، غذا به سخن آمد و گفت: از من نخورید که مرا مسموم کردهاند. خانواده عبدالمطلب از غذا نخوردند و به جستجوی آن زنان برخاستند ولی اثری از ایشان نیافتند. که این حادثه یکی از نشانه های پیامبری رسول خدا(ص) است.۳
۲. بار دیگر گروهی از احبار یهود در لباس تجّار از شام به مکّه آمدند تا جناب عبدالله بن عبدالمطلب ـ پدر گرامی پیامبر خدا(ص) ـ را به قتل برسانند. آنها شمشیرهای آغشته به سمّ، همراه خود داشتند و مترصّد فرصتی مناسب بودند تا نقشه پلیدشان را به مرحله اجرا درآورند.
جناب عبدالله به قصد شکار از مکّه خارج شد و یهودیان فرصت را غنیمت دانسته، او را محاصره کردند و خواستند او را بکشند امّا خداوند به وسیله گروهی از بنی هاشم که از راه رسیدند، او را نجات داد. گروهی از احبار کشته شدند و بعضی دیگر به اسارت درآمدند.۲
عبدالله بن عبدالمطلب در سن ۱۷ یا ۲۵ سالگی به طرز مشکوکی از دنیا رفت.
کازرونی در کتاب خود المنتقی می نویسد:
۲۴ سال از پادشاهی کِسری انوشیروان گذشته بود که عبدالله متولّد شد. وقتی ۱۷ ساله شد با آمنه ازدواج کرد و هنگامیکه آمنه به رسول خدا(ص) باردار شد، عبدالله در مدینه وفات کرد.۴
انگشت اتّهام در وفات عبدالله، متوجّه یهود است و آنها متّهم به مسموم کردن او هستند؛ زیرا آنها بارها در مکّه کوشیدند تا علیرغم موانع او را بکُشند، پس اگر پای عبدالله به مدینه میرسید، چگونه رفتار میکردند؟!
البتّه هدف، رسول خدا(ص) بود و قربانی، عبدالله!
ماهنامه موعود شماره ۸۵
پینوشتها:
۱. علامه مجلسی، بحار الانوار، چاپ جدید، ج۴۹.
۲. همان، ج ۱۵، ص ۹۰، ۹۱.
۳. همان، ج ۱۵، ص ۹۰، ۹۱ .۵