حضرت علی اکبر علیه السلام به سوی میدان رزم رفت تا گوهر گران بهای حق و شهادت، را ازاعماق اقیانوس حماسه به دست آورد و سینه خویش را آماج پیکان ناپاکان بنماید.
حضرت علی اکبر علیه السلام به سوی میدان رزم رفت تا گوهر گران بهای حق و شهادت، را ازاعماق اقیانوس حماسه به دست آورد و سینه خویش را آماج پیکان ناپاکان بنماید.
او با رجزی پرمحتوا خود را چنین معرفی کرد:
انا علی بن الحسین بن علی نحن و بیت الله اولی بالنّبی
من شبث و شمر ذاک الدّنی اضربکم بالسیف حتّی نیثنی
ضرب غلام هاشمی علوی ولا زال الیوم احمی عن ابی
تالله لا یحکم فینا ابن الدّعی؛ (۱)
منم علی فرزند حسین بن علی [سوگند به خداوند که] ما به پیامبر سزاوارتریم از شبث (بن ربعی) و شمر بن ذی الجوشن (این مرد فرومایه) آن قدر با شمشیرم شما را می زنم، تا خم شود. ضربت جوان هاشمی علوی و اکنون از پدرم حمایت میکنم به خدا سوگند که زنازاده نباید درباره ما حکم کند.»
طارق بن کثیر که فردی هتّاک و شقی بود، چون کفتاری خون آشام به سوی فرزند امام علیه السلام یورش برد، امّا با ضربه شمشیر علی اکبر به هلاکت رسید. برادر و فرزند وی نیز به چنین سرنوشتی دچار شدند. شخصی به نام طلحه و نیز مصراع بن غالب در مصاف با شبیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنان در خون کثیف خویش غلطیدند که وحشت بر سپاه دشمن حاکم شد و هر چه علی اکبر مبارز طلبید، سپاه متوحّش و حیران جرأت نکرد به صحنه رزم بیاید سرانجام با تحریکات ابن سعد شخصی به نام بکر بن غانم ـ که به تهوّر و قدرت رزمی خود میبالید ـ چون گرازی وحشی در میدان نبرد آشکار شد، کوهی از آهن بر کوهی سوار بود و تنها چشمانش از میان این تور آهنین پیدا بود. او نیز به سرنوشت دیگر جانیان دچار گشت و روح پلیدش به گودال جهنّم رفت. (۲)
علی اکبر علیه السلام پس از درهم شکستن صفوف دشمنان چون مشاهده کرد کسی حاضر نیست، با او به مقابله برخیزد. چون ساعقه ای به خرمن سپاهیان سیاه اعمال، شرر افکند و از هر سو که می رفت، شقاوت پیشه گان را از هم میشکافت و گروهی را به دیار عدم رهسپار می نمود.
پی نوشت :
۹) این رجز با اندکی تفاوت در ارشاد و مقتل خوارزمی آمده است.
۱۰) اقتباس از کتاب قیام امام حسین علیه السلام، بر علیه بیدادگری، جلال الدین جعفری، صص ۵۵۸ تا ۵۶۱.
عبدالله اصفهانی