- اشاره:
در گستره ملاقاتکنندگان بافضیلتی که به این شرافت دیدار امام(ع) وصول پیدا کردهاند، عالمان و رهبران دینی را میبینیم که بهویژه در مواقع اضطرار عالم اسلام، خصوصاً شیعیان آنگاه که همه امیدها منقطع و تلاشها بیثمر مانده، با توسّل به حجت پروردگار و صاحب امرشان، از گرداب هلاکت و نابودی به ساحل امن و امان رهایی یافتهاند. در این نوشتار، در پی آن هستیم که انواع و گونههای این تشرفات را بر مبنای اشارات و رهنمودهای امام زمان(ع) به تشرفیافتگان مورد بررسی قرار دهیم.
- تشرفات عالمان و رهبران دینی
در غیبت طولانی مدت امام شیعیان(ع)، چه بسیار عالمان دینی و رهبرانی از امت که به صورت پنهان، یا آشکار از وجود ملجأ و پناه صاحب امر خود در این انجام وظیفه هدایت و انسانسازی که از سوی امام(ع) بدان مکلّف و مسئول شدهاند، بهرهها گرفتهاند. از میان این همه، آنچه مورد توجه نگارنده میباشد، دیدارهایی است که شهرت پیدا کرده و از سوی افراد موثق و مورد اعتماد نقل گردیده است. اکثر قریب به اتفاق این تشرفات را میتوان در عناوین کلی زیر دستهبندی کرد:
۱. حمایت از عقاید تشیع و اتمام حجت بر منکران و مخالفان آن؛ ۲. معرفی عالمان مورد اعتماد به عنوان رهبران مردم؛ ۳. ارشادات علمی، اعمّ از راهنماییهای کلّی و اجمالی، یا همراه تعیین مصداق؛ ۴. تعیین نحوه سلوک و ارتباط عالمان با مردم؛ ۵. بیان ادعیه و راههای توسل و ارتباط معنوی با امام(ع) یا ارتباط از طریق آن حضرت با پروردگار.۹ اینک به تفصیل، به توضیح هر یک از این عنوانها میپردازیم.
۱. حمایت از تشیع و اتمام حجت بر مخالفان
امام زمان(ع) در مواقع مختلف و بنا به اقتضای زمانی و موقعیتی، با توجه به نقش و رسالت تکوینی و تشریعیشان، به دفاع از کیان مذهب حقّه و پیروان آیین الهی عصر اقدام نمودهاند و در برخی موارد به نحوی حجت را بر طالبان راه نجات، اتمام گردانیدهاند. این حمایتها، گاه از طریق تعلیم روش بحث و پاسخ پرسشهای مخالفان مذهب امامیه ـ مانند: پاسخ به سؤالات عبدالله سعد قمی در تشرف به محضر امام(ع) در سنین طفولیت آن حضرت(ع) ـ، تأیید و تمجید از مبارزه در راه حق علیه باطل، در نامه حضرت(ع) به شیخ مفید(ره)، هدایت بحرالعلوم یمنی در تشرفی که به واسطه مرجع وقت شیعیان، آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی به محضر امام(ع) پیدا کرد و ایمان آوردن و گرویدن وی به همراه گروه فراوانی از مقلّدان و پیروانش در یمن به تشیّع، پیام تشکرآمیز حضرت نسبت به مرجع وقت شیعیان آیتالله العظمیبروجردی از طریق آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی(ره)۱۰؛ تأیید اظهار مخالفت علنی آیتالله شیخ مرتضی حائری(ره) با پیشنهاد ضدّ اسلامییکی از نمایندگان زن مجلس در دوران پهلوی از طریق تبسم شیرین و محبتآمیز امام(ع) در عالم رؤیا و موارد دیگری از این قبیل.
۲. معرفی عالمان مورد اعتماد به عنوان وکیل امام(ع) و رهبر مردم
علاوه بر توقیع مشهور امام عصر(ع)، در پاسخ به اسحاق بن یعقوب کلینی، که طیّ آن، فقیهان و صاحبان قوه اجتهاد و استنباط را به عنوان حجّت و نماینده عامّ خود و مردم تعیین فرمودند۱۱، آن حضرت(ع) در طول دوران غیبت، از راههای مختلف، مراجع تقلید را به عنوان وکلای (عام) خود، تأیید نمودهاند. این امر در مواردی به صورت تأیید طریق اجتهاد و زعامت امور دینی، تحت عنوان امانت امام زمان(ع)، یا به صورت معرفی موردی بزرگانی همچون آیات عظام: میرزای بزرگ شیرازی، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ بزرگ انصاری، شیخ عبدالکریم حائری، آیتالله بروجردی و دیگران به عنوان وکیل خویش در تشرفات افراد و شیعیان مورد اعتماد بوده است.۱۲
از جمله در تشرف معروف حاج علی بغدادی، آیتالله محمد حسین کاظمینی را که حاجی بغدادی وجوهات شرعی و سهم امام را به وی پرداخت نموده و در تشرف شیعهای اهل قطیف که مرحوم آیتالله ملاعلی همدانی آن را از آیتالله آقاضیاء عراقی نقل کرده است، آن حضرت(ع)، میرزای شیرازی را وکیل خود معرفی نمودند. در تشرف دیگری که برای شیخ مرتضی انصاری یقینآور بود، نظر مبارک امام زمان(ع) مبنی بر مجتهد بودن آن مرجع جلیلالقدر آشکار گردید و پس از آن بود که وی حاضر به قرار دادن رساله عملیهاش در دسترس مردم شد.
همچنین آن حضرت(ع) در تشرف مرحوم آیتالله عبدالنبی اراکی(ره) که خود را مجتهد اعلم میدانست و پس از انجام اعمال خاصی، توفیق آن را یافت که محضر امام(ع) را دریابد، به وی ابراز میفرمایند که آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی وکیل (نماینده)شان میباشد. آن مرحوم، به دنبال دانستن این موضوع، از ادعای خود صرفنظر مینماید.
۳. راهنماییهای علمی
امام زمان(ع) از آن جهت که خزانهدار علم بیمنتهای الهی و پیشوای شیعیان هستند، در مسائل و مشکلات علمی نیز، هیچگاه آنان، به ویژه عالمانشان را از یاد نبرده و از طرق مختلف، راه حل مسائل دشوار را به ایشان مینمایانند. در این مورد، اتفاقات فراوانی نقل شده است که به عنوان نمونه به مصادیقی از معروفترین آنها اشاره میشود: پاسخ به مسائل علامه بزرگ آیتالله سید مهدی بحرالعلوم در تشرفاتی که در سرداب مطهر، ۱۳ در مسیر زیارت کربلای معلّا پیرامون ثواب زیارت سیدالشّهدا(ع) داشتند، پاسخ به سؤالات شیخ مرتضی انصاری، ۱۵ راهنمایی مرحوم آیتالله سید احمد مقدس اردبیلی در مسجد کوفه، ۱۶ پاسخ به سؤال علامه حلّی در مسیر کربلای معلّا، ۱۷ تصحیح فتوای شیخ مفید(ره) و صدور این توقیع سرنوشتساز از جانب امام(ع) برای وی که:
«بر شماست که فتوا دهید و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید».18
مرحوم مقدس اردبیلی که بزرگان در طهارت باطنی و صداقتش تردیدی ندارند، بنا به آنچه در منتهیالآمال آمده، گفته است:
«بسا اوقاتی که مسئلهای بر من مشتبه میشود، شبانه نزد قبر امیرالمؤمنین(ع) میروم و با ایشان تکلّم میکنم و جواب میشنوم، امّا امشب مرا نزد فرزندش حضرت مهدی(ع) فرستاد…، ایشان جواب فرمودند و اکنون به نجف بازمیگردم».19
شیخ انصاری در پاسخ به اصرار یکی از شاگردانش که ماجرای تشرف و گفتوگوی ایشان را شنیده بود، میگوید:
«گاهی برای رسیدن به خدمت امام عصر(ع) اجازه پیدا میکنم و در کنار خانهای که تو آن را پیدا نخواهی کرد، میروم و «زیارت جامعه» میخوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد، به خدمت آن حضرت شرفیاب میشوم و مطالب لازم را از آن بزرگوار میپرسم و یاری میخواهم و باز میگردم».20
علاوه بر این موارد، راهنماییهای شخصی برخی از عالمان درباره مسائل فردیشان همچون: تشرف آیتالله مرعشی نجفی و تعیین تکلیف در امور بسیار مهم سیاسی ـ اجتماعی نظیر: فتوای تحریم تنباکو، جنبش مشروطیت و انقلاب اسلامی ایران.
درباره اذن صدور فتوای تحریم تنباکو به میرزای شیرازی؛ خود وی در پاسخ به اعتراض آیتالله فشارکی میگوید:
«مدتهاست که در فکر آن [صدور حکم تحریم] بودم و در این مدت، جهات مختلف این فتوا را بررسی کردم تا اینکه دیروز به نتیجه نهایی رسیدم و امروز به سرداب غیبت رفتم تا از مولایم امام زمان(ع) اجازه حکم را بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و امروز قبل از آمدن شما حکم را نوشتم».21
درباره رؤیای مرحوم آیتالله نائینی ـ از مراجع تقلید ـ که در آغاز، از موافقان جنبش مشروطیت بودند و آن را در مقابل روش سلطنت، پسندیده میدانستند، از قول خودشان در کتاب تنبیه الامـ[ و تنزیه الملـ[ چنین نقل شده است که:
«چند شب قبل، در عالم رؤیا خدمت مرحوم آیتالله آقای حاج میرزا حسین تهرانی(ره)… مشرف شدم و مسائلی را از ایشان پرسیدم که همه را از زبان مبارک حضرت ولیعصر(ع) پاسخ دادند. پس از پایان آنها، درباره مشروطه پرسیدم. حاصل عبارت این جواب بود:
«حضرت(ع) فرمودند: مشروطه، اسمش تازه است، مطلب که قدیمی است….»
بعد این عبارت را گفت:
«حضرت فرمودند: مشروطه مثل آن است که کنیز سیاهی را که دستش هم آلوده باشد، به شستن دست وادارش نمایند».
به نظر مرحوم نائینی، سیاهی کنیز، اشاره به غصب بودن اصل حکومت به جای امام زمان(ع) از جانب غیرمجتهدان و آلوده بودن دست آن، اشاره به غصب زائد (یعنی نظام سلطنت) است که به وسیله مشروطیت برطرف میشود.۲۲
از جمله راهنماییها و عنایات امام زمان(ع) در مورد انقلاب اسلامی ایران، دستور آن حضرت(ع) به شکستن فرمان حکومت نظامی دولت ملی (بختیار) در شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ است. آیتالله خزعلی گفته است:
«22 بهمن ۵۷ یوم الله بود. واقعاً ما در معرض کشته شدن بودیم. فقط ندای ولیعصر(ع) به داد ما رسید. فردی که الآن زنده است، پیام برد به دبیرستان علوی گفت: «حضرت مهدی(ع) میفرمایند: در خانه نمانید. اگر ماندید، کشته میشوید». لذا امام(ره) خیلی محکم فرمود: در خانه نمانید. آقای طالقانی به امام عرض کرد: آقا! مردم را درو میکنند. اینها عصبانی هستند، آخرِ کارشان است. امام فرمودند: باید بیرون بریزند. ایشان (آقای طالقانی) خیلی اصرار کرد. امام(ره) فرمود: اگر پیام از جای دیگر باشد باز [بر] سر حرف خود ایستادهاید؟ [آقای طالقانی] گفت: چشم، تسلیم هستم».23
و به نقل آقای مرتضایی فرد، در کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، امام گفته بود: «شاید این حکم از طرف امام زمان(ع) باشد».24
۴. اجماع؛ جلوه هدایت امام(ع)
از دیگر شواهدی که مبنی بر حمایت علمی امام از جامعه تشیع در عصر غیبت میتوان ذکر کرد، اجماع است. یعنی عالمی، سخنی را از امام(ع) شنیده و آن را به خاطر اینکه تکذیب نشود، در قالب اجماع بیان کرده است. محقق تستری در کشف القناع برای اثبات اجماع و گونههای آن مینویسد:
«برخی بزرگان و حاملان اسرار ائمه(ع) مسائلی را از امام عصر(ع) دریافت کردهاند و چون امکان اعلان آن نبوده با عنوان اجماع از نظر امام زمان(ع) یاد میکنند».25
۵. دستور نوشتن کتاب
برخی از راهنماییهای امام(ع) در تشرفات واقع شده، سفارش و دستور به تألیف آثار مکتوب اعتقادی حول محور امامت و مهدویت است. از جمله معروفترین این موارد میتوان از تشرف مرحوم شیخ صدوق(ره) در حال استلام حجرالاسود به محضر آن حضرت(ع) یاد کرد. او، خود میگوید که:
امام(ع) به من فرمودند: «چرا کتابی درباره غیبت تألیف نمیکنی که نگرانی و ناراحتی تو را برطرف کند؟»
عرض کردم: «یابن رسول الله، درباره غیبت، کتابی نوشتهام».
امام(ع) فرمود: «آن شیوه را نمیگویم، بلکه هماکنون کتابی درباره غیبت تألیف کن و در آن غیبتهای انبیا را یادآور شو».
شیخ میگوید: «… وقتی روز شد، مشغول تألیف کتاب کمالالدین و تمام النعمه شدم. و امر ولیّ خدا را امتثال نمودم».26
فرمان به نویسنده کتاب ارزشمند مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم که امام(ع) در عالم رؤیا به او امر فرمودند که این کتاب را به عربی بنگارد و نام آن را نیز شخصاً تعیین نمودند.۲۷ (یعنی، پیمانههای کرامت در اثر دعا برای حضرت قائم(ع)) یا دستور امام(ع) به نوشتن کتاب کلمـ[ الامام المهدی به نویسنده آن، شهید آیتالله سید حسن شیرازی که در زندان رژیم بعثی عراق، با آن حضرت(ع) عهد بسته بود که اگر از زندان آزاد شود، مجموعه فرمایشات، نامهها، دعاها و زیارات حضرتشان را جمعآوری نماید.۲۸
۶. دستور بنای اماکن مقدس
از جمله فرمانهای امام زمان(ع) در دیدار با آن محبوب قلبها، فرمان به بنای اماکن خاصّ عبادی است. اماکنی که با دلایلی که خود از آن آگاهند، نزد خدای متعال از منزلت ویژهای برخوردار بوده، موجب تقرّب بندگان به حضرت پروردگار و محبّت او میگردد.
به عنوان نمونه، از اینگونه تشرفات میتوان به تشرّف حسن بن مثله جمکرانی و دستور امام(ع) مبنی بر ساخت مسجد امام زمان(ع) در جمکران و همچنین فرمان ساخت مسجد امام حسن مجتبی(ع) در شهر قم۲۹ در تشرفی دیگر اشاره کرد.
۷. تعلیم اعمال و ادعیه خاص
در برخی از تشرّفات صورت گرفته به محضر امام زمان(ع)، آن حضرت، اعمال و دعاهای ویژهای را جهت توسل به پروردگار و نیز ارتباط با خویش، یا جهت حلّ مشکلات تعلیم فرمودهاند، یا آنکه برخی از دعاهای موجود را تصحیح نمودهاند.
از دسته اوّل میتوان به این موارد اشاره کرد: بیان نماز و اعمال ویژه مسجد مقدس جمکران، نماز مقام امام زمان(ع) در حلّه و نعمانیه، نماز و زیارت شریف آل یاسین(ع)، نماز و دعای ویژه جهت گشایش امور تعلیم شده به ابوحسین (ابی البغل)، کاتب، نماز و دعای معروف استغاثه به حضرت مهدی(ع)، نماز حاجت امام(ع) در شب جمعه و نمازها و دعاهای بافضیلت دیگر که در کتب مربوطه، به ویژه صحیفه مهدیه گردآوری شده است.
یا آنکه در مورد نماز حاجت در شب جمعه به نقل از امام(ع) چنین آمده است: «… هیچ مرد و زن مؤمنهای نیست که این نماز را بخواند و با این دعا با خلوص نیت دعا کند مگر آنکه درهای آسمان برای اجابت به سوی او گشوده میشود و در همان وقت و در همان شب هر حاجتی داشته باشد، برآورده میشود و این از فضل خداوند برای ما و مردم است».31
همچنین درباره تأیید و تصحیح دیگر ادعیه و زیارات میتوان به تأیید زیارت جامعه کبیره به وسیله ایشان، به نقل علامه محمدتقی مجلسی، تصحیح این عبارت از دعای ندبه: «و عرجت بروحه إلی سمائک» به عبارت: «و عرجت به إلی سمائک» در تشرف آیتالله محمد حسن میرجهانی. علاوه بر مواردی که برشمردیم آن حضرت(ع) نسبت به دعای فرج نیز سفارشهای متعددی نمودهاند از جمله نویسنده مکیالالمکارم، آیتالله موسوی اصفهانی(ره)؛ مینویسد: به نقل از یکی از برادران صالح مورد اعتماد خویش مینویسد:
آن حضرت(ع) فرمودند: «من برای هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سید الشهدا(ع) در مجالس عزاداری برای من دعا کند، دعا میکنم».32
از آیتالله سید محمد هاشمیگلپایگانی، فرزند مرحوم آیتالله العظمی سید جمال هاشمیگلپایگانی نیز نقل شده که در عالم رؤیا، در محضر پدرشان، مشرف به محضر امام(ع) میشوند و آن حضرت(ع) میفرمایند: «از علائم ظهور، فقط نشانههای حتمی مانده است و شاید آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندند. پس بر شما باد که برای فرج دعا کنید».33
۸. توصیههای سلوکی به عالمان و رهبران دینی
امام زمان(ع) همچنانکه چتر حمایت اعتقادی خویش را بر سر وکلای عامّ خویش در عصر غیبت گسترانیدهاند و لحظهای از توجه به مسائل شیعیان خود غافل نیستند، شرایط و لوازمی را در خصوص نحوه سلوک عالمان و رهبران دینی با مردم لازم شمردهاند. این مهم در توقیعات و بیانات آن حضرت(ع) در برخی از تشرفات و دیدارها آشکار است.
در تشرف معروف و مشهور ابن مهزیار، آنگاه که توفیق مییابد تا در خیمهگاه امام(ع) با آن حضرت دیدار نماید، امام(ع) از وی میپرسند: «ما شب و روز منتظر تو بودیم، چه چیزی دیدارت را از ما به تأخیر انداخت؟»
هنگامیکه عرض میکند: کسی که راهنمای من به سوی شما باشد را نیافتم. امام(ع) فرمودند: «نه، بلکه شما مشغول مالاندوزی شدید، بر مؤمنان مستضعف ستم روا داشتید، صله رحم را کنار نهادید و چه عذری دارید؟»34
امام(ع) در توقیعی به وسیله شیخ محمد کوفی شوشتری، خطاب به مرجع وقت شیعیان، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی میفرمایند: «به او بگو: خودت را برای مردم در دسترس قرار بده. محل نشستنت را در دهلیز خانهات انتخاب کن [تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند] و نیازهای مردم را برآور. ما یاریات میکنیم».35
مرحوم آخوند ملاعلی همدانی(ره) نیز نقل کردند که پس از انجام عملی جهت شرفیابی به محضر امام(ع) در عالم رؤیا شیخ عبدالکریم حائری(ره) را میبیند که در یکی از خیابانهای شهر راه میرفت و فقرای زیادی به دنبال ایشان میرفتند و از وی پول میگرفتند. در آن حال، نگاه شیخ به آخوند همدانی میافتد و میگوید: «من از طرف حضرت بقیـت الله، امام زمان(ع) دستور میدهم که به فقرا توجه نموده، آنها را دست خالی برمگردان».
مرحوم آخوند از همان وقت، به هر فقیری که از ایشان درخواست کمک میکرد، کمک میکردند و در پاسخ کسانی که از تأمین بودجه آن میپرسیدند، میگفتند: «من مطمئنم که امام زمان(ع) خودشان مسئول این بودجه هستند و این از برکت وجود آن حضرت است».36
همچنین آن حضرت(ع) در خلال تشرفات عالمان به محضر گرامیشان، آنان را از تمسک به شیوهها و روشهای علمی غیر از طریق اهلبیت(ع) منع نمودهاند. از آن جمله در مکاشفهای که در بیداری برای عالم جلیلالقدر مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی پس از توسّلات فراوان، در مورد پرسش از روشها و مسلکهای مختلف فلسفی و عرفانی واقع شد، چنین پاسخ فرمودند که: «جستجوی معارف، جز از راه ما خاندان [پیامبر]، مثل انکار نمودن ماست و خداوند مرا برپا داشته است و من حجت خدا ـ پسر حضرت عسکری(ع) ـ
هستم».37
آن مرحوم، بعد از آن، خود بر مبنای قرآن و اهلبیت(ع) روش علمی، سلوکی جدیدی را پایهگذاری کردند که محتوای آن نزد برخی از شاگردان وی موجود است.۳۸
۹. واگذار کردن برخی از مأموریتهای ویژه
در جریان برخی از تشرفات و دیدارهای علما با امام(ع)، آن حضرت، علاوه بر مواردی که تاکنون بیان شد، مأموریتهای ویژهای را به ایشان واگذار نمودند. از جمله این مأموریتها میتوان موارد زیر اشاره کرد:
الف ـ فرمان به شیخ مرتضی انصاری مبنی بر ماندن در کربلا و انجام فرمان امام(ع): ناقل این جریان مرحوم آیتالله سید علی شوشتری، استاد اخلاق و عرفان شیخ است. وی نقل میکند که در یکی از سفرهایی که از نجف اشرف به کربلای معلّا مشرف شدند، به ترتیبی که خود میگوید، متوجه تشرف شیخ مرتضی به محضر امام زمان(ع) میشود و حضرت، ایشان را مأمور امری میفرمایند و تا آن امر به انجام نمیرسد، اجازه خروج شیخ را از کربلا صادر نمیفرمایند.
امّا پس از آنکه سید شوشتری از او درباره آن امر سؤال میکند، ایشان پاسخ میدهد که از اسرار است.۳۹
ب ـ فرمان به مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره) برای جلوگیری از خلع لباس روحانیان: مرحوم آیتالله حاج مرتضی حائری نقل کردند: زمانی که رضا شاه پهلوی، دستور داده بود همه لباس متحدالشکل (:کت و شلوار و کلاه پهلوی) بپوشند، و روحانیان به شرط ارائه مدرک، از این قانون معاف میشوند؛ مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی(ره) تا حدّ امکان از دادن مدرک دریغ نمیکرد. از این رو، یکی از علما در مورد این امر، به آن مرحوم اعتراض کرد و گفت که این کار باعث سست شدن اجازههای شما میشود. مرحوم اصفهانی در جواب میگویند:
دستور کتبی از امام زمان(ع) آمده است.
ج ـ نمونههای دیگر: همچنین درباره موارد دیگر از این قبیل میتوان به دستور امام عصر(ع) نسبت به احداث مسجد مقدس جمکران در عالم بیداری به حسن بن مثله جمکرانی و دستور مجدد آن حضرت(ع) به مرحوم قدرتالله لطیفی نسب، ـ مدیر هیئت امنای مسجد ـ در خصوص بازسازی و توسعه آن مسجد مقدس اشاره کرد. بنا به نقل مرحوم لطیفی(ره)، خود در این باره، امام(ع) ضمن دادن نقشه توسعه مسجد، از وی میخواهند که کار بازسازی را آغاز کند. همچنین در تشرفی دیگر، آن حضرت(ع) به مرحوم لطیفی امر میفرمایند که از مشهد به تهران بیاید و به تأسیس آموزشگاههای اسلامی اقدام کند.۴۰
در مجموع، راهنماییها و ارشادات امام(ع) در ملاقاتها و دیدارها به گونههایی که برشمردیم؛ جملگی مصادیقی از نحوه بهرهگیری از وجوه امام غایب در عصر غیبت است و از طریق بررسی و تحلیل جامع آنها، معنای «خورشید پشت ابر» که در روایات بیان شده، آشکارتر میشود. چنانچه مشاهده میشود، رهنمودهای امام(ع) در تشرفات، همچون دیگر فرمایشات آن حضرت(ع) در توقیعات و پیامهای مکتوب، نیازمند تحلیلهای اجتهادی و فقهی ـ در سطوح فردی و اجتماعی ـ است.
پینوشتها در دفتر مجله موجود است.
ابوذر یاسری
ماهنامه موعود شماره ۹۲