استفان سایزر
ترجمه : ف.شفیعی
عقیده به بازسازى معبد یهودى در مرکز ستیزههاى مرتبط با ادعاى حق حاکمیت یهود بر اورشلیم و بسط و توسعه مرزهاى اسراییل تا مناطق تحت تسلط فلسطینیان قرار داشته و کاملاً مبتنى بر اجراى دقیق گفتههاى کتاب پیدایش (۱۵:۱۸) مىباشد.
این موضوع مربوط به حق تسلط ماست. او که معبد شریف را تحت کنترل دارد، اورشلیم را نیز کنترل مىکند. و او که اورشلیم را تحت کنترل دارد بر سرزمین اسراییل هم ناظر است.۱
با مقایسه ساده حلقههاى متحدالمرکز، مىبینیم که سرزمین اسراییل نمایش دهنده حلقه بیرونى است. اورشلیم حلقه میانى و معبد حلقه مرکزى مىباشد. این سه حلقه مشمول برنامه زمانبندى توسعه اسراییل مىباشند که حلقه خارجى آن در سال ۱۹۴۸ مطالبه شد، حلقه میانى در سال ۱۹۶۷ و هماکنون حلقه داخلى در معرض شدیدترین تهدیدات قرار دارد.
اهمیت معبد براى یهودیان و مسیحیان صهیونیست
طى ۱۹ قرن پیش تا کنون یهودیان مذهبى روزى سه بار این دعا را مىکنند که »آیا اینگونه رخ مىدهد که معبد با سرعت هر چه بیشتر در زمان ما ساخته شود«. رونالد پرایس ادعا مىکند تورات »ملت یهود را ملزم به بازسازى معبد مىکند تا در هر زمان که امکان آن فراهم شد به وظیفه خود عمل کنند.«2
در سال ۱۹۸۹ مجله تایم از یافتههاى یک سنجش گزارش داد که نشان مىداد ۱۸ درصد اسراییلیان فکر مىکنند بیست سال بعد زمان ساخت معبد است.۳ نظرسنجى عمومى مشابه دیگرى نیز در سال ۱۹۹۶ با سؤال از حق حاکمیت بر معبد سلیمان و بازسازى آن در اسراییل صورت گرفت. این نظرسنجى نشان داد، ۵۸ درصد اسراییلیان در آن زمان از سازمان وفادار معبد و از بازسازى آن حمایت مىکردهاند. ظاهراً این وسیعترین نمایش حمایت از یک سازمان در اسراییل بر سر موضوع بوده است. بالاترین درصد حمایت کنندگان جوانان اسراییلى هستند. یک جستوجوى ساده اینترنتى کلمه Temple Mount، بیش از ۳۶۰/۰۰۰ صفحه نمایش مىدهد. با اضافه کردن کلمه Christian مىبینید که هنوز ۵۵/۰۰۰ صفحه اطلاعات وجود دارد.۴
از میان مسیحیان معاصرى که درباره بازسازى معبد سلیمان مطلب نوشتهاند مىتوان به توماس آیس۵، راندال پرایس۶، گرنت جفرى۷، هال لیندسى۸، تیم لاهاى۹ و دیوهانت۱۰ اشاره کرد. جمع فروش کتب چاپ شده آنها از ۷۰ میلیون نسخه در بیش از ۵۰ زبان تجاوز مىکند. بنابراین، عقاید و نظریات این افراد تأثیرگذار بوده و نمىتوان آنها را مطالب حاشیهاى و مبهم دانست. این مطالب از سوى بعضى از بزرگترین کالجهاى الهیات و مؤسسات مربوط به تبلیغات مذهبى به علاوه نسبت وسیعى از مسیحیان انجیلى و بنیادگراى سراسر جهان نوشته شدهاند. گریسهالسل تخمین مىزند ۱۰ درصد آمریکاییها از این جنبش حمایت مىکنند. مسیحیان و یهودیان صهیونیست، بر این اندیشه که قبهالصخره مسلمانان باید نابود شود، معبد سوم یهود ساخته گردد، روحانیون تقدیس شوند و عمل قربانى دوباره پایهریزى شود با هم متحد شدهاند. به عقیده آنان تمام این اعمال رخ دادن پیشگوییهاى کتاب مقدس و آمدن مسیح موعود را تضمین مىکند.
اساس انجیلى بازسازى معبد
اندیشه اهمیت بازسازى معبد بر این فرضیه مبتنى است که پیشگوییهاى صریح کتاب عهد عتیق در مورد معبد هنوز تکمیل نشدهاند و براساس برخى مأخذ کتاب عهد جدید، در صورتیکه با عقاید آیندهگرایى تفسیر شوند وجود معبد یهودى درست پیش از بازگشت مسیح است.
معبد براى قربانى کردن
بازسازى معبد بدون برپایى همزمان آیین قربانى دوران موسى(ع) بىمعناست. به عنوان مثال والورد براساس تعبیر خود از سخنان دانیال نبى چنین ادعا مىکند:
با قضاوت براساس کتب مقدس، عمل قربانى دقیقاً همان کارى است که یهودیان انجام خواهند داد. جلوگیرى از انجام این عمل غیر ممکن است. انجام ندادن عملى که در سال ۷۰ میلادى سنت بوده نه تفسیرى مستدل از متن کتب مقدس دارد و نه علت بازگشت عیسى(ع) است.۱۱
زمان بازسازى
بازسازى معبد در سال ۱۹۶۷ با گرفتن شهر قدیمى اورشلیم آغاز شد. هال لیندسى با اطمینان مىگوید: »همین حالا که در حال مطالعه هستید تدارکات ساخت معبد سوم در حال فراهم شدن است.«
محل معابد گذشته
یکى از مسائل حل نشده افراد علاقهمند به بازسازى معبد، تعیین محل آن است. سه تئورى در این باره از سوى تاریخدانان و باستانشناسان ارائه شده. تئورى C توسط فادر بلارمینو بگاتى۱۳، محقق وابسته به فرقه فرانسیس مقدس ارائه گردید که براساس یافتههاى باستانشناسى اولیه است. او استدلال مىکند معبد در گوشه جنوبى منطقه، نزدیک محلى که در حال حاضر مسجدالاقصى در آن مستقر است واقع بوده.
آنها، براساس مرورى بر عملیاتهاى انجام شده با اشعه فرو سرخ (مادون قرمز) بر روى معبد، ادعا مىکنند ممکن است ساختار زیرزمینى، وجود طاقها را در این منطقه در جنوب قبهالصخره نمایان سازد. اگر رومیان معبد خود را روى معبد ویران شده یهودیان ساخته باشند که معمولاً سنتشان اینگونه بود، این مکان، محل واقعى معبد مىباشد.
تئورى پذیرفته شده دیگر (A) توسط آشرکافمن۱۴، فیزیکدانى در دانشگاه عبرانى ارائه شده. کاوشهاى وى براساس حسابهاى رساله میشنا۱۵ بخشى از تلمود (مجموعه قوانین شرعى و عرفى یهود) و محاسبات زوایاى مسیر دید میان کوه زیتون، محلى که گوساله سرخ ظاهراً قربانى شده بود و حیاط شرقى معبد، جایى که محراب بزرگ قرار داشت، مىباشد.
کافمن براساس این محاسبات معتقد است معبد درشمال غربى منطقه، حدود ۳۳۰ فوت دور از قبهالصخره واقع بوده.
عمومىترین تئورى (B) که از حمایت باستانشناسان سنتى و عوام برخوردار است این مىباشد که معبد در محل قبهالصخره واقع بوده و براساس شواهد فیزیکى باقىمانده، معابد اول و دوم هر دو زیر قبهالصخره قرار داشتهاند.
تئورى کافمن به طور فزاینده از سوى مسیحیان صهیونیست مورد توجه واقع شده.
چگونگى ساخت معبد
چیم ریچمن سخنگوى مؤسسه معبد مىگوید برنامهها و نقشههاى معبد سوم چندین سال است وجود دارند. ساختمانهاى دیگر مربوط به معبد در حال برنامهریزى و ساخت هستند. براى مثال خاخام اشلومو گرون۱۶ بر ساخت نسخه عینى ساختمان حیاط بزرگ شادرین جدید۱۷، در مجاور معبد شریف نظارت کرده است.{mospagebreak}
آموزش روحانیون
براساس رسوم خاخامى، با وجود اینکه سوابق خانواده معبد در سال ۷۰ میلادى با پراکنده شدن یهودیان ناپدید شد، اعضاى قوم لوى۱۸، یکى از ۱۲ قوم اسراییل اجازه تغییر نام فامیل خود را نداشتند. استفاده از آزمایشات مدرن DNA براى تأیید صحت افراد مناسب آموزش صورت گرفتهاند. خاخام ناچمن کهین۱۹، مدیر کنیسه نو اسراییل، به همراه مؤسسه تفاسیر تلمود از اطلاعات نرمافزارى تمام افراد نامزد روحانیت در معبد نگهدارى مىکند. دیگر سازمانهاى متعصب در اسراییل به آموزش آنان کمک مىکنند.
پرورش گوساله سرخ
مشکل روبروى روحانیون آینده معبد این است که چگونه در انجام تشریفات مذهبى، براى شروع خدمت در معبد آینده به خلوص برسند. بر مبناى رساله چهارم کتاب مقدس، خاکستر یک گوساله سرخ پاک و بىعیب باید با آب ترکیب شده و بر روحانیون و وسایل معبد پاشیده شود. با نابودى معبد در سال ۷۰ میلادى، خاکسترهاى مورد استفاده در مراسم مفقود شد و به همین دلیل از آن زمان به بعد یهودیان پراکنده، تا ابد ناپاک شدند. جستجو براى یافتن خاکسترهاى آخرین گوساله سرخ ناموفق بود. با این وجود در سال ۱۹۹۸، کلایدلات، گلهدارى در مىسىسىپى، مؤسسه استقرار مجدد سرزمین کنعان اسراییل را با هدف پرورش چهارپایان اهلى مناسب قربانى در معبد تشکیل داد.
مدت اندکى پس از این، لات صاحب یک گوساله سرخ شد که تمام شرایط رساله چهارم، فصل ۱۹ را دارا بود. از آن زمان، گوسالههاى سرخ در حال پرورشند و براى فرستادن آنها به اسراییل از سوى مقامات اسراییلى موافقت صورت گرفته است.
گنجینه معبد
سفارتخانه بینالمللى مسیحى و میلیونها کلیسا، براى سرمایهگذارى بر روى بنیاد معبد اورشلیم (۲۰(JTF که توسط استنلى گلدفوت۲۱ و چندین رهبر مسیحى انجیلى پایهریزى شده همکارى مىکنند. ترى رایزنهاور، ریاست و گلدفوت، مدیریت بینالملل سازمان را برعهده دارند. براساس روزنامه اسراییلى داور۲۲ گلدفوت مسؤول بمبگذارى در هتل کینگ دیوید در اورشلیم در ۲۲ جولاى ۱۹۴۶ بود که در آن حادثه ۱۰۰ سرباز انگلیسى و مقامات عالىرتبه کشته شدند. ظاهراً گلدفوت در جمع کردن پول تا سالى ۱۰۰ میلیون دلار براى JFT، از طریق شبکههاى تلویزیونى مسیحى در آمریکا و ایستگاههاى رادیویى و کلیساهاى انجیلى صاحب نفوذ بوده است.
مخالفت با مسلمانان
حمایت از سازمانهاى یهودى در میان مسیحیان صهیونیست با دشمنى آنها با مسلمانان گره خورده است. به عنوان نمونه این اظهاریه در سومین کنگره بینالمللى مسیحیان صهیونیست در سال ۱۹۹۶ به تصویب رسید:
ادعاى اسلامى، در قبال اورشلیم با دربر داشتن ادعاى انحصارى بر معبد شریف، با مفاد تاریخى و انجیلى شهر و مناطق مقدس آن در تناقض است و این ادعا بیشتر از سرچشمهاى سیاسى – مذهبى برخوردار است تا ریشههاى قرآنى یا مسلمانان صدر اسلام.
لیندسى نیز بهطور مشابه در سال ۱۹۹۴ پیشگویى کرد:
دو مذهب یهود و اسلام، در واکنشهاى جهانى و خدایى در تضادند. اسلام هیچگاه اورشلیم را به عنوان پایتخت جدا نشدنى کشور اسراییل نخواهد پذیرفت و اسراییل هیچگاه تسلیم نخواهد شد. این است بحران حل نشدنى و رام نشدنى که نتیجه آن به اوج رسیدن تاریخ جهان خواهد بود.
تمام نمایشات پیشگویى در این مکان است. ما مىبینیم که ملل اسلامى در دشمنى با اسراییل با هم متحد مىشوند. این ستیزه هیچ ارتباطى با مرزها و سرزمینها ندارد ارتباط آن با موجودیت اسراییل و مطالبه اورشلیم است.
نتیجه
نشان داده شد که عقیده مسیحى و حمایت آن از ساخت دوباره معبد یهود بهطور کلى از آخرتشناسى ظهور عیسى(ع) قبل از هزار سال و به طور خاص به برترى جدید میان اسراییل و کلیسا و تفاسیر انجام شده فراتر از تحت اللفظى و آیندهگرایانه برخاسته. براساس پیشگوییهاى ظاهراً رخ نداده کتاب عهد جدید و کتاب عهد قدیم، مسیحیان صهیونیست عقیده دارند معبد سوم در محل قبهالصخره یا نزدیک آن در اورشلیم ساخته خواهد شد. آنها همچنین اطمینان دارند مقام روحانى یهود بار دیگر مراسم قربانى و پیشکش را از سر مىگیرد. به علاوه آنان معتقدند معبدى که – تازه مىخواهد ساخته شود مورد تجاوز و هتک حرمت ضد مسیح قرار مىگیرد و معبدى چهارم جایگزین آن مىشود.
نمایان شد علت خدشه وارد شدن به این اعتقادات و تفاسیر که بر مبناى آن عمل مىکنند، درماندگى آنان در درک و فهم تفسیر و عمل و طریقه قربانى عیسى(ع) است.
حمایت مسیحى از ساخت معبد یهود به صورت اجتناب ناپذیرى به ادعاهاى سیاسى سلطهجویانه انحصارى یهود بر معبد، اورشلیم و بیشتر خاورمیانه ارتباط دارد. مسیحیان صهیونیست چه از عمد و یا غیر آن در دائمى کردن شکلى از آپارتاید به علاوه فعالیتهاى تطهیر نژادى فلسطینیان در مناطق اشغال شده همدست هستند. صهیونیزم، تعصبات مذهبى را جاودانه ساخت و موجب تحریک خشونتهاى نژادى شد. مسیحیان صهیونیست که با عقیده به سرنوشت جنگ قریبالوقوع آخرالزمانى تغذیه مىشوند و بىصبرانه مشتاق آرمگدون هستند.
پىنوشتها :
۱ . ییرزاییل میدا Yisreal Meida
.JewishPlans to Rebuild the Temple ?Time for a Temple .Randall Price. 2
.(۶ October 1989) Time ?Time for a NewTemple .Ostling .Richard N. 3
۴ . استفاده از Google-Com در تاریخ اول جولاى ۲۰۰۱.
.Ready toRebuild ,Randall Price & Thomas Ice. 5
.Randall Price. 6
.Appointmentwith Desting ,Armageddon ,Grant Jeffery. 7
.Planet ,Lindsey. 8
?Are we living in the EndTimes ,Tim Lattaye. 9
.The cup of Trembling.Jerusalem in Bible Prophecy ,10.Dave Hunt
.?۱۱.John Walvoord Will Israel Build a Templein Jerusalem
.Planet P.156 ,12.Lindsey
.۱۳.Father Bellarmino Bagatti
.۱۴.Asher Kaufmann
.۱۵.Mishna Tractate
.۱۶.Rabbi Shlomo Goren
۱۷. بالاترین بارگاه یهودیان قدیم در معبد دوم.
.۱۸.Levi
.۱۹.Rabbi Nachman Kahane
.۲۰.Jerusalem Temple Foundation
.۲۱.Stanley Goldfoot
.۲۲.Davar
موعود شماره ۴۶