چهار روایت

پاسخی راسخ
قال علی(ع):
«بَیَانُ الرَّجُلِ یُنْبِئُ عَنْ قُوَّهِ جَنَانِه‏؛ ۱
بیان هر فردی حاکی از قوّت درونی و قلبی اوست.»
روزی مرحوم شیخ حرّ عاملی به مجلس سلطان صفوی وارد شد و قبل از اینکه اجازه بگیرد، پهلوی مسند شاه نشست.
سلطان ناراحت شد و پرسید: این شیخ کیست؟
گفتند: شیخ حرّ عاملی از علمای عرب.
سلطان خواست برای جبران بی‌اعتنایی او توهینی بنماید، پس گفت: ای شیخ! فرق حرّ و خر چیست.
شیخ فرمود: یک مسند.
سلطان مقصود وی را فهمیده، سکوت نمود.۲
برو هرچه می‌بایدت پیش گیر
سرِ ما نداری سرِ خویش گیر

پی‌نوشت‌ها:
٭ «سیمای ابرار»، ص ۱۲۹.
۱. «غررالحکم»، ص ۳۴۳.
۲. منتخب التواریخ.
………………………………………………….
نیک مردان
امام صادق(ع) در بیان حقوق برادران دینی فرمودند:
«أَیْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ تَکْرَهَ لَهُ مَا تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ […] و أَنْ تُعِینَهُ بِنَفْسِکَ وَ مَالِکَ وَ لِسَانِکَ وَ یَدِکَ وَ رِجْلِک‏؛ ۱
کمترین حقّ برادر مؤمن بر تو آن است که آنچه برای خود دوست داری، برای او نیز دوست بداری و آنچه برای خود مکروه می‌داری، برای او نیز چنین باشی و او را به نفست، مالت، زبانت، دستت و پایت یاری کنی.»
زمانی که ارتش انگلیس وارد عراق شد، با مقاومت مردم مسلمان، از جمله اهالی نجف اشرف روبه‌رو شد. از این‌رو، وقتی انگلیس بر این کشور مسلّط گشت، در مقام انتقام جویی از اهل نجف برآمد. پس حاکم انگلیسیِ نجف به حضور مرحوم آیت الله سیّدمحمدکاظم یزدی آمده از ایشان خواست که از نجف خارج شوند.
مرحوم سیّد فرمود: من به تنهایی خارج شوم یا با اهل بیتم؟!
حاکم گفت: شما و اهل بیتتان.
پس فرمود: اهل نجف اهل بیت من هستند، من نیز خارج نمی‌شوم، بگذار آنچه به اهل بیت من می‌رسد، به من هم برسد.
به برکت این استقامت و پابرجایی آن بزرگوار، اهل نجف اشرف از شرّ انگلیس غاصب در امان ماندند.۲
ره نیک مردان آزاده گیر
چون استاده‌ای دست افتاده گیر

پی‌نوشت‌ها:
٭ «سیمای ابرار»، ص ۱۵۱.
۱. شرح دعای مکارم الاخلاق.
۲. مجله نور علم.

………………………………………………….
نقش خویش
قال الامام الباقر(ع):
«أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلاِجَابَهِ دُعَاءُ الاَخِ لِاخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْب‏؛ ۱
سریع‌ترین دعا در اجابت، دعای فرد در حقّ برادر مؤمن خود در غیاب اوست.»
آیت الله حسن‌زاده آملی نقل کرده‌اند که:
کتابی در باب امامت، تألیف کردم. چون پایان یافت، آن را به حضور مرحوم علّامه طباطبایی جهت اظهار نظر ارائه کردم. کتاب مدّتی نزد ایشان بود و آن بزرگوار لطف نموده یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند. در جایی از کتاب، دعای شخصی درباره خودم کرده بودم که: خدایا مرا به فهم خطاب محمّد(ص) اعتلا ده. چون برای استرداد کتاب مراجعه کردم، موقع بازگرداندن کتاب، فرمودند: آقا از موقعی که خودم را شناختم دعای شخصی در حقّ خود نکردم.
فانی آن شد که نقش خویش نخواند
هرکه این نقش خواند باقی ماند
نظامی
پی‌نوشت‌ها:
٭ «سیمای ابرار»، ص ۱۸۸.
۱. «بحارالأنوار»، ج ۷۶.

…………………………………………………..
بغض ظالم
قال علی(ع):
«کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً؛ ۱
امیرمؤمنان(ع) در وصیّت به امام حسن و امام حسین(ع) فرمودند: همواره در زندگی، دشمن ستمگران و حامی مظلومان باشید.»
حاکم بروجرد به ملاقات پدر سیّد بحرالعلوم رفته بود. موقع بازگشت، سیّد را که آن زمان در شمار اطفال بود، در صحن خانه دید و نسبت به ایشان اظهار مهربانی کرد.
وقتی حاکم رفت، سیّد بحرالعلوم اظهار نگرانی می‌نمود. چون از علّت سؤال کردند، فرمود:
از وقتی حاکم نسبت به من محبّت نموده است قلب خود را به او متمایل می‌بینم و بغضی که باید نسبت به حاکم ظالم داشته باشم، ندارم.۲
سر سفله را گرد بالش منه
سر مردمْ‌آزار بر سنگ به
سعدی
پی‌نوشت‌ها:
٭ «سیمای ابرار»، ص ۱۳۰.
۱. «نهج البلاغه»، نامه ۴۷.
۲. «منتخب التواریخ».

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *