تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه السلام۱ از منابع مشهور شیعه به شمار می آید و از گذشته مورد توجه فقها، محدثین و بالاخص مفسرین بوده است. در بسیاری از منابع مهم شیعی، می توان استناد به روایات این تفسیر را به وضوح مشاهده کرد. این اثر تفسیرى – حدیثی، بر اساس سخنان امام حسن عسکرى علیه السلام [۲۳۲ – ۲۶۰ ق] است که آن حضرت در طی مدت هفت سال بر نویسندگان تفسیر [ابوالحسن على بن محمد بن سیّار و ابو یعقوب یوسف بن محمد بن زیاد] املا فرموده است.
جریان پیدایش تفسیر
شیخ صدوق رحمه الله، نقل میکند: «یوسف بن محمّد» و «علی بن محمد بن سیّار» همراه پدران خود، از سلطه داعی الحق، حسن بن زید علوی – امام زیدیّه در طبرستان – گریختند و به سامرّا نزد امام حسن عسکری علیه السلام پناهنده شدند. حضرت این تفسیر را بر آنها املا فرمود، آن دو میگویند: پدران ما شیعه امامیبودند و در شهر استرآباد [گرگان] زیدیها غالب بوده و ما تحت حاکمیّت امام زیدیّه بودیم. او بهاندک بهانه ای شیعیان را به قتل می رساند، از اینرو پدران ما، شهر را به مقصد سامرّا ترک کردند.
آنها میگویند: ما آنجا در یکی از کاروانسراها اقامت کردیم و سپس خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیدیم؛ هنگامیکه حضرت ما را دید، فرمود: «مَرْحَباً بِالْآوِینَ إِلَیْنَا، الْمُلْتَجِئِینَ إِلَى کَنَفِنَا، قَدْ تَقَبَّلَ اللَّهُ تَعَالَى سَعْیَکُمَا، وَ آمَنَ رَوْعَکُمَا وَ کَفَاکُمَا أَعْدَاءَکُمَا، فَانْصَرِفَا آمِنِینَ عَلَى أَنْفُسِکُمَا وَ أَمْوَالِکُمَا؛ خوش آمدید ای کسانی که به ما پناهنده شدید! خداوند سعی شما را بپذیرد و در امان خویش قرارتان دهد و شما را از شرّ دشمنان حفظ کند، پس به شهر خود در کمال امنیت جان و مالتان، باز گردید.»
ما با اینکه در صدق گفتار امام علیه السلام تردیدی نداشتیم؛ اما از سخن حضرت شگفت زده شدیم و عرض کردیم: ای امام! چه دستوری می فرمایید؟ چگونه به شهری که از آن گریختیم و هم اکنون تحت تعقیب هستیم، بازگردیم؟ امام علیه السلام به پدران ما فرمود: «خَلِّفَا عَلَیَّ وَلَدَیْکُمَا هَذَیْنِ- لِأُفِیدَهُمَا الْعِلْمَ الَّذِی یُشَرِّفُهُمَا اللَّهُ تَعَالَى بِهِ، ثُمَّ لَا تَحْفَلَا بِالسُّعَاهِ، وَ لَا بِوَعِیدِ الْمَسْعِیِّ إِلَیْهِ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقْصِمُ السُّعَاهَ وَ یُلْجِئُهُمْ إِلَى شَفَاعَتِکُمْ فِیهِمْ عِنْدَ مَنْ قَدْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ؛ دو فرزند خود را نزد من بگذارید تا به آنها علمیبیاموزم که خداوند عزّوجلّ به سبب آن، شرافت و بزرگواری به آنان بخشد. شما نیز هرگز دشمنان را نخواهید دید و آنان کاری از پیش نخواهند برد. خداوند عزّوجلّ آنان را در هم میشکند و محتاج شفاعت شما در جلوی [چشمان] کسی که از او فرا میکردید، قرار می دهد.»
«یوسف بن محمد» و «علی بن سیّار» میگویند: پدران ما طبق فرمایش امام عسکری علیه السلام ما را نزد ایشان گذاشتند و همراه خانواده به شهر و دیار خود بازگشتند. ما در مدّت اقامت خود در سامرّا، پیوسته خدمت امام علیه السلام مشرّف میشدیم و حضرت همانند پدر با ما برخورد میکرد. در یکی از روزها به ما فرمود: «إِذَا أَتَاکُمَا خَبَرُ کِفَایَهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَوَیْکُمَا وَ إِخْزَائِهِ أَعْدَاءَهُمَا وَ صِدْقِ وَعْدِی إِیَّاهُمَا، جَعَلْتُ مِنْ شُکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أُفِیدَکُمَا تَفْسِیرَ الْقُرْآنِ مُشْتَمِلًا عَلَى بَعْضِ أَخْبَارِ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَیُعَظِّمُ اللَّهُ تَعَالَى بِذَلِکَ شَأْنَکُمَا؛ ۲ هرگاه خبر سلامتی پدران شما و رسوایی دشمنان آنان و صدق گفتار من به شما رسید، به شکرانه این خبر می خواهم به شما «تفسیر قرآن» بگویم؛ تفسیری که مشتمل بر اخبار آل محمّد صلی الله علیه و آله باشد تا بدین وسیله خداوند نشان و مقام شما را والا گرداند.»
ما از فرمایش حضرت خوشحال شدیم و عرض کردیم: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله! بنابراین، ما تمام علوم و معانی قرآن را فراخواهیم گرفت؟ امام علیه السلام فرمود: «تمام علوم را نه»، پس نخستین مطلبی که به ما املا فرمود، روایاتی در «فضل قرآن و اهل آن» بود، سپس تفسیر برخی از آیات را به ما املا فرمود و ما در مدّت اقامت خود در خدمت حضرت [که هفت سال طول کشید] هر روز مقداری از تفسیر را می نوشتیم.۳
شیوه تفسیر عسکری
این اثر که به صورت تفسیرترتیبی آیات است، پس از ۵ مقدمه، کل سوره حمد و بقره تا آیه ۲۸۲ تفسیر شده است. نگارنده این تفسیر ابتدا آیه و سپس کلام امام علیه السلام را آورده است و در ذیل آیات، معنای لغات، شأن نزول آیه و نیز مطالبی را پیرامون موضوع آیه و در موارد بسیاری روایاتی از سایر معصومین علیهم السلام درباره آیه شریفه بیان میکند. همچنین در ضمن تفسیر این آیات، برخی آیات دیگر را نیز به عنوان شاهد ذکر میکند و گاه به تفسیر آنها نیز می پردازد.
این آیات مورد اشاره بالغ بر یکصد و پنجاه آیه از سایر سوره های قرآن میباشد. تمامی تفاسیر این کتاب به امام عسکری علیه السلام منسوب بوده، در آن روایاتی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام و حتی حضرت زهرا علیه السلام نقل شده است.۴
عنوان مقدمه ها چنین است:
۱. بحثى در علت تألیف کتاب؛
۲. فضل قرآن؛
۳. فضل العالم بتأویل القرآن و العالم برحمته؛
۴. آداب قرائت قرآن؛
۵. سد الأبواب عن المسجد دون باب علی علیه السلام.
در این کتاب، درباره سیره نبوى صلی الله علیه و آله، به خصوص مناسبات پیامبر و یهودیان، بحثهاى متعددى مطرح شده و مجموعاً، در این تفسیر ۳۷۹ حدیث آمده است. بیشتر روایات، طولانى و مفصّل است، به طورى که گاه یک روایت چندین صفحه را در بر مى گیرد. همچنین در این تفسیر برخى آیات تأویل شده و بیشتر تأویلها درباره معجزات پیامبر و امامان علیهم السلام است. در این اثر بیشتر از اسباب نزول آیات، به مصادیق آیات اشاره شده است.
سند تفسیر عسکری
این کتاب با سندهای مختلفی از شیخ صدوق رحمه الله نقل شده است و او از استادش «محمد بن قاسم استر آبادی» و او از دو راوی پیش گفته، از محضر امام عسکری علیه السلام روایت کرده است. «سلسله سند روایت کتاب نشان مى دهد که نقل این تفسیر در میان محدّثان و فقهاى قم در قرن چهارم و پنجم متداول بوده است.»۵
جایگاه تفسیر عسکری میان علما
اگرچه این تفسیر در میان بعضی از علمای شیعه مانند: ابن غضائری، علاّمه حلّی [م ۷۲۶ ق]، سیّد مصطفی تفرشی [م ۱۱ ق]، محقّق داماد، محمد بن علی استرآبادی [م ۱۰۲۸ ق]، محمد بن علی اردبیلی [متوفای بعد از ۱۱۰۰ ق]، قهپایی [م ۱۱ ق]، محقّق شوشتری [م ۱۴۱۵ ق]، آیت الله خویی [م ۱۴۱۳ ق]، محمد جواد بلاغی، میرزا ابوالحسن شعرانی و علامه طباطبایی، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است؛ امّا علاوه بر تأیید و اعتماد بسیاری از شخصیتهای عالم تشیع، این تفسیر در حفظ ارزشهای علمی و تراث معنوی و فرهنگی شیعه، گنجینه ای ارزشمند محسوب شده و در گسترش معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام نقش ارزنده ای داشته است و مطالب مهم تفسیری، اخلاقی و تربیتی را در طول قرنها به نسلهای بعدی منتقل کرده، گرچه اشکالاتی نیز بر آن وارد است.۶
با این حال تفسیر عسکری مورد اعتماد بزرگان عالم تفسیر، حدیث، فقه و اندیشه، همچون: رئیس المحدّثین شیخ صدوق [م ۳۸۱ ق] در «علل الشرائع»، «من لایحضره الفقیه»، «التوحید» و «الامالی»، قطب راوندی [م ۵۷۳ ق] در «الخرائج و الجرائح»، ابومنصور طبرسی [م ۵۸۸ ق] در «الاحتجاج»، ابن شهرآشوب [م ۵۸۸ ق] در «المناقب»، علی بن یونس عاملی [م ۸۷۷ ق] در «صراط المستقیم»، محقق کرکى [م ۹۴۰ ق] در «اجازات»، شهید ثانى [م ۹۶۵ ق] در «منیه المرید» و «اجازات»، مجلسی اوّل [م ۱۰۷۰ ق] در «روضۀ المتقین» و مجلسی دوم [م ۱۱۱۱ ق] در «بحارالانوار»، شیخ حرّ عاملی [م ۱۱۰۴ ق] در «وسائل الشیعه»، فیض کاشانی [م ۱۰۹۱ ق] در «تفسیر الصافی»، علامه سید هاشم بحرانی [م ۱۱۰۷ ق] در «البرهان فی تفسیر القرآن»۷ و «حلیه الابرار»، محقق بحرانی [م ۱۱۸۶ ق] در «الحدائق الناضره»، حویزی [م ۱۱۱۲ ق]، حسن بن سلیمان حلّی (شاگرد شهید اوّل و از علمای قرن نهم)، سید نعمت الله جزایری [م ۱۱۱۲ ق]، محمد جعفر خوانساری، صاحب «اکلیل الرّجال»، شیخ سلیمان بحرانی [م ۱۱۲۱ ق] صاحب «الفوائد النّجفیّه»، ابو علی حائری [م ۱۲۱۶ ق]، وحید بهبهانی [م ۱۲۰۶ ق]، شیخ ابوالحسن شریف، صاحب تفسیر «مرآه الانوار»، شیخ محمد طه، صاحب «اتقان المقال»، سید عبدالله شُبَّر [م ۱۲۴۲ ق]، سیّد حسین بروجردی [م ۱۲۶۷ ق] صاحب «نخبه المقال»، حجت الاسلام تبریزی، صاحب «صحیفه الابرار»، شیخ عبدالله بحرانی، صاحب «عوالم»، شیخ مرتضی انصاری [م ۱۲۸۱ ق] در «کتاب الطهاره»، شیخ عبدالله مامقانی [م ۱۳۱۵ ق]، آقا رضا همدانی [م ۱۳۲۲ ق] در «مصباح الفقیه»، آیت الله بروجردی [م ۱۳۸۰ ق] در «جامع الاحادیث الشیعه»، علی بن حسن زواری (استاد صاحب «منهج المقال»)، محدّث نوری [م ۱۳۲۰ ق] در «مستدرک الوسائل»، آقابزرگ تهرانی [م ۱۳۸۹ ق] در «الذریعه»، امام خمینی رحمه الله [م ۱۴۱۰ ق] در «مکاسب محرمه»، و بالاخره استاد شهید مطهری در «آشنایی با قرآن» قرار گرفته است.
تفسیر عسکری از منظر اهل نظر
سخن برخی از بزرگان در تأیید این تفسیر:
۱. علامه ملا محمد باقر مجلسی رحمه الله: «تفسیر امام عسکری علیه السلام از کتابهای معروف بوده، شیخ صدوق بر آن اعتماد و از آن حدیث نقل کرده است. هر چند بعضی از محدّثان، این کتاب را مورد نقد قرار دادهاند؛ امّا شیخ صدوق آشنای به حدیث بوده و از نظر زمان به این کتاب نزدیک تر از محدّثان منتقد بوده است. علاوه بر اینکه بسیاری از علمای ما بدون هیچ طعن و نقدی به کتاب، از آن روایت نقل کردهاند.»۸
۲. محدّث عالی مقام، میرزا حسین نوری رحمه الله: «دیدگاه محقّقان، پیرامون تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام از جمله: وحید بهبهانی، سیّد هاشم بحرانی، مجلسی اوّل و دوم، شیخ سلیمان بحرانی و محمد جعفر خوانساری این است که: اصحاب ما همانند ابن بابویه [شیخ صدوق رحمه الله] روایاتی از این تفسیر نقل کردهاند. شیخ صدوق از جمله کسانی است که تعهّد کرده است در کتابهایش فقط روایات صحیح و مُتقن را نقل کند. [این نکته نشانگر آن است که چون صدوق از تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام روایت نقل کرده است، پس در صحّت این تفسیر جای هیچ شکّ و شبهه ای نیست.].»۹
نسخه ها و ترجمه های تفسیر عسکری
متن عربی تفسیر، بارها چاپ شده است و آنچه در دسترس میباشد، اخیراً توسط مدرسه امام مهدی علیه السلام و با نظارت محقق فرزانه «سید محمد باقر موحد ابطحی»، در قم چاپ شده است.
قدیمی ترین ترجمه فارسى آن، «آثار الاخیار» نام دارد که توسط «ابو الحسن على بن حسن زواره اى» [م ۹۸۴ ق]، ترجمه شده که تمام متن آن موجود است. آقای «قدرت اللّه حسینى شاه مرادى» نیز سوره فاتحه این تفسیر را با عنوان «تفسیر فاتحه الکتاب از امام حسن عسکرى علیه السلام و پژوهشى پیرامون آن» در تهران [۱۴۰۴ ق] با مقدمه اى مبسوط در اثبات وثاقت تفسیر، ترجمه و منتشر کرده است.
سید حسین بهریلوى [یا بریلوى، متوفاى ۱۳۶۱ ق] این تفسیر را به زبان اردو ترجمه کرده و با عنوان «آثار حیدرى» به چاپ رسانده است.
نکته هایی ناب از تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام:
۱.درسی از حضرت زهرا علیه السلام
در حدیثى از تفسیر امام حسن عسکرى علیه السلام، ذیل آیه ۸۳ بقره آمده است: زنى خدمت حضرت فاطمه زهرا علیه السلام رسید و عرض کرد: مادر پیر و ضعیفى دارم که در مسائل نماز دچار مشکل شده است و مرا فرستاده است تا از شما سؤال کنم. حضرت زهرا علیه السلام پاسخ او را بیان فرمودند و آن زن سؤال دیگرى مطرح کرد. حضرت پاسخ فرمودند. آن زن براى سومین بار سؤال کرد و پاسخ شنید و این کار را تا ده بار تکرار کرد، و حضرت هر بار به او پاسخ و او، سپس از فزونى سؤالهای خود شرمنده شد و عرض کرد: دیگر به شما زحمت نمى دهم، اى دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله!
حضرت فاطمه علیه السلام فرمودند: «هَاتِی وَ سَلِی عَمَّا بَدَا لَکِ! أَ رَأَیْتِ مَنِ اکْتُرِىَ یَوْماً یَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بِحَمْلٍ ثَقِیلٍ، وَ کِرَاؤُهُ مِائَهُ أَلْفِ دِینَارٍ، أَ یَثْقُلُ عَلَیْهِ؛ بیا و از هر چه برایت پیش آمده سؤال کن! آیا اگر کسى بر عهده بگیرد که بار سنگینى را از محل بلندى بالا ببرد و کرایه آن صد هزار دینار باشد، سنگینى بار او را زحمت خواهد داد؟»
زن عرض کرد: نه، حضرت فرمود: «اکْتُرِیتُ أَنَا لِکُلِّ مَسْئلَهٍ بِأَکْثَرَ مِنْ مِلْ ءِ مَا بَیْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَى أَنْ لَا یَثْقُلَ عَلَیَّ؛ هر سؤالى که تو از من مى کنى و من پاسخ مى گویم، بهاندازه فاصله میان زمین و عرش مملو از لؤلؤ، پاداش من خواهد بود، پس قطعاً چنین بارى بر من سنگین نخواهد بود.»۱۰
این حوصله عجیب و آن برخورد محبت آمیز حضرت علیه السلام و آن تشبیه زیبای ایشان براى برطرف کردن شرمندگى سؤال کننده، هر یک نمونه جالبى از خوش خلقى پیشوایان بزرگ ما میباشد و سزاوار است در طریق ارشاد مردم از آن الهام بگیریم.
۲. توسل به اصحاب کساء
در تفسیر عسکرى ذیل آیه (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم)؛ ۱۱ «سپس آدم علیه السلام از پروردگارش کلماتى دریافت کرد و با آنها توبه کرد و خداوند توبه او را پذیرفت؛ چراکه خداوند توبه پذیر و مهربان است.» مى خوانیم: هنگامى که حضرت آدم علیه السلام مرتکب آن ترک اولی شد و از پیشگاه خداوند متعال پوزش طلبید، عرض کرد: «یَا رَبِّ! تُبْ عَلَیَّ، وَاقْبَلْ مَعْذِرَتِی، وَ أَعِدْنِی إِلَى مَرْتِبَتِی، وَ ارْفَعْ لَدَیْکَ دَرَجَتِی فَلَقَدْ تَبَیَّنَ نَقْصُ الْخَطِیئَهِ وَ ذُلُّهَا فِی أَعْضَائِی وَ سَائِرِ بَدَنِی؛ پروردگارا! به من رو کن و عذر مرا قبول نما. و مرا به مرتبه ام بازگردان و درجه ام را نزد خود و خواری آن در اعضا و تمام وجودم آشکار شد.» خداوند فرمود: آیا به خاطر ندارى که به تو دستور دادم در شداید و حوادث سنگین و دردناک، به محمّد صلی الله علیه و آله و آل پاک او مرا بخوانى؟؛ حضرت آدم علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! آرى. خداوند فرمود: «فَتَوَسَّلْ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ خُصُوصاً، فَادْعُنِی أُجِبْکَ إِلَى مُلْتَمَسِکَ، وَ أَزِدْکَ فَوْقَ مُرَادِکَ؛ ۱۲ پس مخصوصاً به محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام توسل کن، پس مرا [به نام آنها] بخوان تا تقاضاى تو را بپذیرم و بیش از آنچه مى خواهى به تو بدهم.»
پی نوشت:
۱) تفاسیر دیگری نیز به نام تفسیر عسکری موسوم است؛ از جمله تفسیر «حسن بن خالد بَرقی» از امام هادی علیه السلام و تفسیر «ابو هلال عسکری» که از اهل سنت میباشد.
۲) التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، مدرسه امام مهدی علیه السلام، قم، ص۱۰.
۳) ماهنامه کوثر، ش ۶۰، ص ۸۵.
۴) فرهنگ کتب حدیثی شیعه، سید محمود مدنی بجستانی، نشر بین الملل، تهران، ج ۱، ص۸۶ .
۵) برگرفته از مقاله کتاب شناسی نرم افزار جامع التفاسیر نور.
۶) برخى از این علما گفتهاند: این تفسیر علاوه بر ضعف سندی، از نظر دلالت نیز شامل برخی معجزات غیر قابل قبول، غلو، افراط و عجایب غیر معقول است که در منابع روایى دیگر هیچ اثرى از آنها نیست. همچنین وقایع خلاف مسلمات تاریخی در آن انعکاس یافته است. گاهی روایات نقل شده در این تفسیر اسلوب روایی خود را از دست دادهاند و ظاهراً نقل به مضمون شدهاند، از اینرو شاهد عبارات ضعیف و مضطرب هستیم. در مواردی نیز با کتاب خدا و روایات قطعی تعارض دارد.
۷) البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بحرانی، نشر بنیاد بعثت، ج ۱، ص ۱۰۵.
۸) بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج ۱، ص ۲۸.
۹) خاتمۀ مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسۀ آل البیت، قم، ج ۵، ص ۱۹۹؛ ماهنامه کوثر، ش ۶۰، ص ۸۵ .
۱۰) التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص ۳۴۰.
۱۱) بقره/ ۳۷.
۱۲) التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص ۲۲۵.
۱۳) همان، ص ۳۲۰.
۱۴) همان.
۱۵) مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، نشر صدرا، تهران، ج ۲۶، ص ۳۴۰.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۱۴۹.
۳. شیعه و اهمیت تقیه
در این تفسیر ذیل آیه ۸۰ و ۸۱ سوره بقره، در معنای شیعه و شرایط آن مطالبی بیان شده است و روایاتی را نقل میکند، سپس بحث تقیه را مطرح میکند و می نویسد: تقیه در بعضى از روایات، در ردیف اداى حقوق برادران دینى به عنوان دو فریضه از بزرگ ترین فرایض ذکر شده است. چنان که در ذیل آیه: (وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) مى خوانیم: «وَ أعْظَمُهَا فَرْضَانِ: قَضَاءُ حُقُوقِ الإخْوَانِ فِى اللّهِ وَ اسْتِعْمَالُ التَقِیَّهِ مِنْ أعْدَاءِ اللّه؛ ۱۳ بزرگ ترین اعمال صالح [بعد از توحید، نبوت و امامت] دو چیز است: یکی پرداخت حقوق برادران دینی به خاطر خدا و دوم، رعایت تقیه در مقابل دشمنان خدا.» آنگاه از امام مجتبى علیه السلام نقل میکند که فرمود: «إنَّ التَّقِیَّهَ یَصْلَحُ اللّهُ بِهَا أُمَّهً لِصَاحِبِهَا مِثْلُ ثَوَابِ أعْمَالِهِمْ فَإنْ تَرَکَهَا أُهْلَکَ أُمّهً، تَارِکُهَا شَرِیکُ مَنْ أهْلَکَهُمْ؛ تقیّه اى که با آن حال امّتى اصلاح گردد، براى تقیّه کننده همانند پاداش اعمال آنها را به بار خواهد آورد و اگر ترک تقیّه باعث هلاک امّتى گردد، او شریک جرم خواهد بود.»۱۴
چون ممکن است ترک تقیّه براى خود انسان به خاطر موقعیّت و نفوذ اجتماعى اش، هیچ گونه زیانى نداشته باشد؛ امّا افراد بى گناه و عادّى که به پیشوا و رهبرى وابسته هستند، هدف حملات دشمن قرار گیرند. اینجاست که رهبر و پیشواى مکتب براى حفظ نفرات خود از روش تقیّه استفاده مى کند تا با کمک آنها به هدفهاى اساسى برسد.
۴. عالمان ریاکار
استاد مطهری رحمه الله در کتاب «آشنایی با قرآن» به نکته ای اجتماعی و مهم اشاره میکند و می نویسد: «حدیث معروفى است در تفسیر امام عسکرى علیه السلام، و از قدیم یادم هست که امام علیه السلام راجع به بعضى از آنهایى که نامشان علما است و در آخرالزمان پیدا مى شوند، مى فرماید: «هُمْ اَضَرُّ عَلَى ضُعَفاءِ شیعَتِنا مِنْ جَیْشِ یَزیدَ عَلَى الْحُسَینِ بنِ عَلِىٍّ علیهما السلام وَ اصْحابِهِ؛ یعنى ضرر عالمان ریا کار بر امت اسلام از ضرر لشکر یزید بر حسین بن على علیهما السلام و یارانش بیشتر است. واقعاً هم همین طور است. آدمى که این فکر را در میان مردم تبلیغ بکند، ضررش بر اسلام از لشکر یزید بر امام حسین علیه السلام کمتر نیست.»۱۵
این تفسیر دربردارنده نکات ارزنده فراوانی است که از مجال این مقاله بیرون است و مبلغین می توانند با مراجعه به این منبع معتبر شیعی، از مطالب بسیار ارزشمند آن بهره مند شوند.
پی نوشت:
۱) تفاسیر دیگری نیز به نام تفسیر عسکری موسوم است؛ از جمله تفسیر «حسن بن خالد بَرقی» از امام هادی علیه السلام و تفسیر «ابو هلال عسکری» که از اهل سنت میباشد.
۲) التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، مدرسه امام مهدی علیه السلام، قم، ص۱۰.
۳) ماهنامه کوثر، ش ۶۰، ص ۸۵.
۴) فرهنگ کتب حدیثی شیعه، سید محمود مدنی بجستانی، نشر بین الملل، تهران، ج ۱، ص۸۶ .
۵) برگرفته از مقاله کتاب شناسی نرم افزار جامع التفاسیر نور.
۶) برخى از این علما گفتهاند: این تفسیر علاوه بر ضعف سندی، از نظر دلالت نیز شامل برخی معجزات غیر قابل قبول، غلو، افراط و عجایب غیر معقول است که در منابع روایى دیگر هیچ اثرى از آنها نیست. همچنین وقایع خلاف مسلمات تاریخی در آن انعکاس یافته است. گاهی روایات نقل شده در این تفسیر اسلوب روایی خود را از دست دادهاند و ظاهراً نقل به مضمون شدهاند، از اینرو شاهد عبارات ضعیف و مضطرب هستیم. در مواردی نیز با کتاب خدا و روایات قطعی تعارض دارد.
۷) البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بحرانی، نشر بنیاد بعثت، ج ۱، ص ۱۰۵.
۸) بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج ۱، ص ۲۸.
۹) خاتمۀ مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسۀ آل البیت، قم، ج ۵، ص ۱۹۹؛ ماهنامه کوثر، ش ۶۰، ص ۸۵ .
۱۰) التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص ۳۴۰.
۱۱) بقره/ ۳۷.
۱۲) التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص ۲۲۵.
۱۳) همان، ص ۳۲۰.
۱۴) همان.
۱۵) مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، نشر صدرا، تهران، ج ۲۶، ص ۳۴۰.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۱۴۹.