معاشرت ادبی دارد و آدابی، انسان در سراسر طول عمری که در این زمین خاکی داشته است، با توجّه به ابزار و بسترهای مناسب، اشکال مختلفی از معاشرت را تجربه کرده است. معاشرت در لغت، به معنی اختلاط و آمیزش با هم و گفتوشنید با هم و الفت، مصاحبت، همدمی و رفاقت و زندگانی با هم است. در نتیجه، معاشرت را میتوان نوعی تعامل دو طرفه توصیف کرد که در آن، طرفین تلاش میکنند با یکدیگر ارتباط بر قرار کنند. اشکال متنّوعی از تعاملات، در قالب وسایل ارتباطی، سالها فضای مناسب را برای معاشرت بشر فراهم آورده است.
در کنار این ابزار، آداب و ادبی نیز برای معاشرت ذکر شده است. خداوند در آیاتی از «قرآن» بر اهمّیت و ارزش آموزش و عمل به آداب معاشرت توجّه داده و از والدین خواسته است تا آداب معاشرت را در حوزه رفتارهای اجتماعی در خانه و جامعه به فرزندان بیاموزند. (سوره نور، آیات ۵۸ و ۵۹). در نتیجه، ابزار یا نسلهای مختلف از ابزار تعاملات جمعی و فردی، در هر قالبی که باشند، در نهایت از یک روح و پیکره ثابت و معیّن پیروی میکنند که آن ادب معاشرت میباشد و در فقه اسلامیبه آن توجّه شده است.
در جهان امروز، شاهد اشکال متنوّعی از بسترهای ارتباطی هستیم که هریک، به نوعی تعاملی خاص را برای ما به ارمغان آورده است. روزگاری، رادیو مونس مردم بود و بعدها تلویزیون و سینما، خانهها را به اشغال خود درآورد؛ امّا آنچه امروز، در عصر ارتباطات با آن مواجه هستیم، نهتنها صداست و نه فقط یک تصویر یکسویه از جعبه جادو؛ بلکه جهانی است فراسوی هر آنچه انسان تاکنون از وسایل ارتباطی تجربه کرده است. بشر به واسطه ارتباطات و تعاملاتی که داشته است، راه ترقّی و پیشرفت را پیموده و به جایگاه کنونی خود رسیده است، انسانهای اوّلیه با کمک نسل اوّل تعاملات، یعنی زبان و سنگنوشته، پیام خود را منتقل میکردند. بعدها نیز این شکل از تعاملات در حالت مکتوب آن، به صورت روزنامه و مجلّات و در حالت زبانی و شنیداری از طریق برنامههای رادیویی توسعه یافت. سیستم تلویزیون را اگر نسل دوم وسایل تعاملی و بعد از وسایل ارتباط صوتی تعریف کنیم، آن وقت شبکههای تلویزیونی مستقل از سیستم کابلی و در بستر اینترنت، تحت عنوان «تلویزیونهای اینترنتی»، به عنوان نسل سوم شبکههای تعاملی شناخته میشوند. نسلی که برتریهای ویژهای به نسلهای پیش از خود دارد. فضای سایبر بستری است، پر از تهدیدها و فرصتها که ابزاری جدید در آن فرصت رشد و نموّ مییابند که این ابزار نیز به تبع خاصیّت بستری که در آن رشد میکنند، ماهیّتی متزلزل و نسبی داشته و میتوانند برای بشر مفید باشند یا او را به تباهی بکشانند.
نسل چهارم تعاملات، یعنی تلویزیونهای اینترنتی یا شبکههای اجتماعی اشتراکگذاری ویدئو، اکنون این فرصت را برای تکتک افراد فراهم میکنند که هر کس، بنا به سلیقه و هدفی که دارد، شبکه تلویزیونی خود را با کمترین هزینه تأسیس کند و روزانه، تولیدات خود را به نمایش برای مخاطبان و طرفداران خود بگذارد. این شخصیسازی شبکههای تلویزیونی، از یک طرف، انحصار کمپانیهای بزرگ را میشکند و از طرف دیگر، این فرصت را فراهم میآورد که هر فرد با توجّه به محبوبیت و پتانسیلی که از خود در جذب مخاطب نشان داده است، بهوسیله تبلیغات، نظر خود را عرضه کرده و حتّی برای خود درآمدزایی کند و نیز از سویی دیگر، میتوان نسل چهارم ابزارهای تعاملی انقلابی در رسانهها به وجود آورد که برآیند این انقلاب، تحوّل در روان انسانهاست. در نسلهای پیشین رواج تعاملات، به ویژه در دوره شکوفایی صنعت و رواج رادیو و تلویزیون، مردم را در دریایی از تصوّراتی که به صورت انبوه تولید شده بود، غرق کرده بود. تعداد بسیار معدودی از روزنامهها، مجلّات، رادیو و تلویزیونها، به صورت متمرکز سازمان یافته بودند تا آگاهیهایی به مردم دهند که منتقدان آن را آگاهی یکپارچه مینامند.
این سبب میشد که مردم به طور مداوم خود را با تعدادی معدود از الگوها بسنجند و زندگی خود را بر اساس الگوهای آرمانی که از طریق تبلیغات به انها تحمیل میشد، بنا میکردند؛ امّا اکنون به واسطه نسل چهارم تعاملات، فرایند انبوهزدایی صورت گرفته است که به واسطه آن، انواع حیرتانگیزی از الگوها و شیوههای زندگی به مردم عرضه و معرفی میشود. علاوه بر آن، در بستر این انبوهزدایی و به واسطه ویژگیهایی که نسل چهارم تعاملات با خود میآورند، این الگوها به صورت تصویر کامل ارائه نمیشود و به صورت تصویر ذهنی خُرد شده و پارهپاره عرضه میشوند، در نتیجه، به جای آنکه به فرد اجازه دهند از میان هویّتهای یکپارچه برای خود الگویی انتخاب کند. او را به حال خود رها میکنند تا به کمک قوّه تخیّلی که دارد از میان الگوهای تکّه پاره، تصویر و هویّتی را که دلخواه خود دارد، خلق کند.بنابراین، تأثیری که این انقلاب در روان انسانهای معاصر میگذارد، آن است که به هر فرد، تصویری پیچیدهتر از خودش ارائه میکند و باعث میشود که هویّت افراد، تنوّع بیشتری پیدا کند.
در مقابل، مهمترین خصیصه ابزار تعاملی نسل چهارم، این است که قابلیت کنش متقابل را برای مخاطب فراهم میکند. در نتیجه، این ابزارها به دورانِ «من میگویم، تو فقط گوش فرا ده» خاتمه میدهند و هر یک از مخاطبان، فرصت اظهارنظر مستقیم درباره برنامههای تولیدی را مییابند.
امّا تمام ویژگیهای نسل جدید تعاملات، زمانی زیباست که ابتدا، فرهنگ استفاده از این محصولات نهادینه شود؛ زیرا این نسل نیز همانند نسلهای پیشین خود، تنها یک ابزار و بستر توزیع است که هر محتوایی بهوسیله آن، میتواند تکثیر شود.
آسیب دیگر تعاملات نسل جدید را میتوان در عدم کنترل صحیح بر روی محتوای ارائه شده توسط کانالهای پخش آنلاین عنوان کرد. این معضل، زمانی تشدید میشود که در موارد قابل توجّهی، در عین بیملاحظگیهای موجود در نشر محتوا، شرکت سرویسدهنده «یوتیوب»، قوانین عجیب سانسور را بر روی سامانه خود اعمال میکند؛ قوانینی مانند حذف محتوای یهودستیزانه و اینکه برنامه ایرانی «بیست چهارده» با صدای عادل فردوسیپور با محوریّت دفاع از مردم «فلسطین» با ارسال پیام خطای: «این ویدئو شامل محتویاتی است که فیفا (فدراسیون جهانی فوتبال) به علّت نقض کپیرایت، مسدود شدن آن را خواستار شده است.» واجد شرایط سانسور میشود!
نسل چهارم تعاملات، همانند نسل گذشته پدران خود، ابزاری است در دست بشر که میتواند باعث پدیدار شدن موقعیتهای مطلوب و نامطلوبی شود. از این رو شناخت هرچه بهتر این ابزار و تلاش برای فرهنگسازی استفاده درست از آن، میتواند تا حدود زیادی از آسیبهای این شکل نوظهور از تعاملات بکاهد. با تمام اینها، نسل چهارم تعاملات باید نسبت به نسلهای قبل از خود، محدود باشد؛ زیرا بستری وسیع برای بدترین نوع معاشرت فراهم میآورد. سیّدبنطاووس(ره) در وصیّت اخلاقی خود به فرزندش، اینگونه آن را معرفی میکند:
ای فرزند! بدان که بدترین معاشرت، معاشرت با گناهکاران است. خواه از والیان باشد یا از غیر آنان؛ امّا این معاشرت وقتی ناپسند است که برای مخالفت با اعمال ناپسند آنان و از روی اطاعت فرمان خدای عزَّ جلاله برای پند گفتن به آنان نباشد؛ چه خدای جلَّ جلاله از انسان چنین میخواهد که آن سان معاشرت کند که او میفرماید یا دست کم از آنچه خدای جلَّ جلاله از آن اعراض میفرماید، اعراض کند و از آنچه که خدای جلَّ جلاله از آن خشمگین است، متنفّر باشد.
از طرف دیگر، این پند راهگشا، خود مؤیّد آن است که استفاده صحیح از همین ابزارها، میتواند راه سعادت انسان را نیز فراهم کند.
در نهایت، نباید از تواناییهای بومی در راهاندازی نسل جدید تعاملات، غافل بود. غالب سرویس اشتراکگذاری تصاویر ویدئویی براساس قوانین تعیینشده، توسط سازمان تشخیص محتوای مجرمانه، در ایران قابلدسترس نیست؛ امّا سرویسهای مشابهی، مانند آپارات در حال ارائه سرویس به مخاطبان ایران و حتّی خارجی است که خود این امر تا حدّ زیادی فقدان دسترسی به سرویسهای خارجی را در ایران جبران کرده است؛ امّا قطعاً ارائه خدمات مهمّی مانند سیستم کسب درآمد، قوانین شفّاف و واقعی (نه مانند یوتیوب) و همچنین توسعه هرچه بیشتر کیفی و کمّی ویدئوهای آپلود شده، میتواند سرویسدهندگان داخلی نسل چهارم تعاملات را در شقّ بومی آن، بیش از پیش در مسیری که هستند، موفّق گرداند.