حسین بن علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم، ازخاندان بنی هاشم است. او نوه حضرت محمد(ص) از فاطمه زهرا(س) است. پدر وی امیرالمؤمنین علی(ع)، نخستین امام شیعیان است. امام حسین(ع) دومین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) است و برادرانی از جمله امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه و خواهرانی از جمله حضرت زینب (س) دارد(۱)
امام حسین (ع) در شهر مدینه با تولد مبارک خویش جهان نورانی نمودند. برخی تولد امام را سال سوم(۲)و برخی سال چهارم هجری(۳) نوشتهاند. قول مشهور بین مورخان و محدثان، سال چهارم هجری است. درباره روز ولادت امام حسین(ع) اختلاف است. بنابر قول مشهور، ولادت آن امام در روز سوم شعبان بوده است(۴)
واژه «حسین» مصغر واژه «حسن»، به معنای نیکو است. این نام را پیامبر بر این امام همام نهادند. در برخی احادیث وروایات این نامگذاری به الهام الهی منسوب شده وبراساس برخی اقوال نامهای حسن و حسین معادل شبر و شبیر، نامهای پسران هارون هستند. شایان ذکر است که این دو نام از نامها بهشتیاند که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشتهاند.
کنیه امام حسین(ع) «ابوعبدالله» است. رسول خدا(ص) هنگام ولادت امام، این کنیه را بر او نهاد. البته امام حسین(ع) فرزندی به نام عبدالله داشته که می تواند علت این کنیه باشد. نیز گفتهاند: ابوعبدالله به معنای “پدر بندگان خدا” است. برخی علت وجود این کنیه را به این معنا دانستهاند؛ یعنی اگر قیام امام نبود، نشانی از دین خدا نمی ماند که مردم عبد آن باشند؛ از این رو او را پدر تمام بندگان خدا دانستهاند .
((ابوعلی))، «ابوالشهداء» [= پدر شهیدان]، «ابوالاحرار» [= پدر آزادگان] و «ابوالمجاهدین» [= پدر جنگ کنندگان (در راه خدا) ] از دیگر کنیههای حضرت امام حسین (ع) میباشد.
هدایتگری ونجات بخشی
پیامبر(ص) درحدیثی مشهورفرمودهاند:
إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَهُ النَّجاهِ .۵ حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات است .
.یکی از برکات فردى حضرت سیدالشهدا (ع) این است که او «چراغ هدایت» و «کشتى نجات» است . اگر چه همه پیامبران و امامان (ع) چراغ ها و انوار هدایت و کشتی هاى نجات و رهایى اند، چنانکه پیامبر اسلام (ص) فرمود:
«انما مثل اهل بیتى فیکم کمثل سفینه نوح من دخلها نجا، و من تخلف عنها هلک» .۶
همانا خانداون و اهل بیت من در میان شما مانند کتشى نوح است که هر کس داخل آن شود نجات پیدا کرده و هرکس که از آن تخلف کند هلاک خواهد شد. اما کشتى نجات حسین (ع) حرکتش بر امواج سهمگین و گسترده دریا، سریع تر و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحل هاى نجات آسان تر بوده و دایره بهره ورى و استفاده از نور مشعل وجود حسین (ع) وسیع تر است .
در آن زمانى که امواج بلند و سهمگین فساد و گناه بر پیکره نیمه جان جامعه اسلامى، و جان و دل مسلمانان، تازیانه مرگ مى زد و گرداب حوادث و توطئه ها و پلیدی ها، خفتگان در بستر غفلت را بى رحمانه به قعر تاریکى و تباهى مى کشید، درحقیقت این حسین(ع) بود که با قیام و نهضت الهى خود و شهادت و اسارت اهل بیت خویش، گرفتاران در این اوضاع خطرناک را از دریاى پر تلاطم ساخته شده به دست فتنه گر «بنى امیه» یزید لعنت الله علیه نجات بخشید و با کشتى رهایى خود، این خفتگان و غافلان و گرفتاران را به ساحل نجات رهنمون ساخت..آرى، حسین (ع) «مصباح الهدى » است تا در این ظلمت کده فانی دنیای خاکی، دلیل و راهنماى راه باشد و «سفینه النجاه» است تا در اقیانوس خروشان فتنه ها و گمراهی ها غرق شدگان را که کشتى شکسته بودند فریادرس باشد.
حسین چراغ هدایت است زیرا: الف- در تاریکی هولناک هوا و هوس و سختی های روزگار و ظلمت دام های شیطانی هرکسی که دنبال چراغ هدایت حسینی راه نیفتد گمراه شده و دچار سردر گمی و هلاکت خواهد شد .
ب- جلو افتادن از چراغ هدایت و عقب ماندن از آن باعث هلاکت است .
ج- پیامبر خدا وظیفه مسلمانان بعد از خود حتی صحابه را نیز با پیروی از اهل البیت مخصوصا امام حسین (ع) مشخص نمودهاند چنانچه در حدیث دیگری فرمودهاند « حسن و حسین دو امام اند چه قیام کنند و چه ساکت بنشینند »
د- از این حدیث عصمت امام حسین علیه السلام استفاده میشود چون:
اگر قرار باشد امام حسین علیه السلام خطا کند هدایتی را که خدا از مردم خواسته به خطا خواهد رفت و هدف خداوند از هدایت مردم به راه راست؛ لغو خواهد شد .
ه- در هر عصر و زمانی حرف امام حسین علیه السلام حجت است چون حدیث مطلق است.
و– نه تنها گفتار امام حسین علیه السلام بلکه تمام رفتار و کردار او نیز باید حجت باشد . و تخلف از آن جایز نیست.
حسین کشتی نجات است زیرا :
الف-چنانچه کشتی حضرت نوح مایه نجات بشریت شد، هرکسی که بخواهد از غرق شدن در دریای خروشان دنیا و آلودگی هایش در عصر بعد از پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله و سلم نجات پیدا کند باید سوار کشتی نجات امام حسین (ع)شود و الا هر کسی که باشد و هر جایی که باشد و هر مقامیکه داشته باشد هلاک خواهد شد .
ب-در کشتی نوح علیه السلام حیواناتی که سوار شدند با ارزش تر از فرزند نوح (ع) بودند و کسانی که سوار این کشتی نشوند از حیوانات -سگ و خوک – پست ترند چون آنها لیاقت زنده ماندن داشتند و لی متخلفین و مخالفین امام حسین علیه السلام راه هدایت را ترک کردند و به دنبال شیطان راه افتادند (( اولئک کالأنعام بل هم أضل سبیلا»نظیرسپاهیان منحرف کوفه .))
ج-هرکسی که سوار کشتی نجات نشود در هر نقطه بلندی هم که خودش را قرار بدهد موج هلاکت اورا غرق خواهد نمود چون تنها راه نجات سوار شدن به کشتی اهل بیت مخصوصا امام حسین علیهم السلام میباشد .
امام حسین (ع) درکلام بزرگان
امام خمینی (ره):
امام خمینی (ره) می فرماید: «انقلاب اسلامى ایران، پرتویى از عاشورا و انقلاب عظیم الهى آن است. کربلا کاخ ستمگرى را با خون درهم کوبید و کربلاى ما کاخ سلطنت شیطانى را فرو ریخت. کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته مى شود. مساله کربلا که خودش در راس مسائل سیاسى هست، باید زنده بماند. ملت بزرگ ما باید خاطره عاشورا را با موازین اسلامى، هر چه شکوه مندتر حفظ نماید
مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
شخصیت درخشان و بزرگوار امام حسین علیهالسّلام دو وجهه دارد: یک وجهه، همان وجهه جهاد و شهادت و توفانی است که در تاریخ به راهانداخته و همچنان هم این توفان با همه برکاتی که دارد، برپا خواهد بود؛ که شما با آن آشنا هستید. یک بعد دیگر، بعد معنوی و عرفانی است که بخصوص در دعای عرفه به شکل عجیبی نمایان است. مثل دعای عرفه کمتر دعایی را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسّل به ذیل عنایت حضرت حق متعال بر فانی دیدن خود در مقابل ذات مقدّس ربوبی در آن باشد؛ دعای خیلی عجیبی است.
ماهاتما گاندی:
ماهاتما گاندی، رهبر بزرگ انقلاب هندوستان میگوید: «من برای هند چیز تازه ای نیاوردم؛ فقط نتیجه ای را که از مطالعات و تحقیق هایم درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا بدست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی علیه السلام پیمود».
محمّد على جناح (رهبر بزرگ پاکستان)
هیچ نمونه اى از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین(ع) از لحاظ فداکارى و تهوّر نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروى نمایند
امام حسین (ع) وقیام عاشورا
قیام حسین نمونه بارزوآشکار نبرد حق بر علیه باطل بود. قیام الهی بود که هر چه زمان می¬گذرد، تبلوری بیشتری پیدا کرده و آموزهای آن روشن تر می¬شود. بطورقطع ویقین باید گفت:
امام حسین یکی از اهداف قیام خود را اقامه و حفظ ارزشهای راستین دین اسلام بیان می¬کند. زیرا بعد از پیامبر و دوران رهبری ایشان بر جامعه اسلامی، به علت مسائل و مشکلات پیش رو بدعتهاو نوآوری های خرافی جدیدی در دین و سنت پیامبر اکرم به وجود آمده بود. بدعتهای جدید خود موجب انحراف در جامعه اسلامیشده بود. از این رو جامعه اسلامی از مسیر اصلی خود دچار انحراف شده و نیاز مند اصلاحات اساسی وراهبردی اساسی برای صراط مستقیم الهی بود. از این رو امام حسین(ع) از خلفای زمان بیعت نکرده تا این انحراف را آشکار سازند. بنابراین یکی دیگر از اهداف امام حسین، انگیزه اجتماعی و اصلاح فرهنگی اوضاع و شرایط حال جامعه بود. تا بدین طریق به جهل زدایی عامه مردم بپردازند و ایشان را با انحرافهای آشکار در جامعه آشنا سازند.
پیام امام حسین(ع)ازقیام عاشورا به بشریت:
* پیام آزادگی: آزادگی به معنی رهایی از قید و بند اخلاق نیست. آزادی به معنی زیر بار ظلم نرفتن است. از این رو و با توجه به این اصل انسان آزاده با توجه به اصول و باورهای خود زندگی کرده و زمانی که اصول، باورها، حقوق فردی و اجتماعی خود و افراد در ارتباط با وی مورد تعرض قرار بگیرد آرام ننشسته و در برابر ظلم ایشان اعتراض می¬کند. از این رو امام حسین(ع) مرگ با عزت را بهتر از حیات ذلیلانه می¬داند.
* عزّت نفس: یکی از اهداف مهم تربیت این است که انسان به گونه¬ای تربیت شود که اعتلای روحی بیابد و خود را از پستی و فرومایگی رها سازد. حرمت، شرافت برای خود قایل شود و بزرگواری خود را در همه حال حفظ نماید. سختی و راحتی و شکست و پیروزی او را به سستی و تباهی نخواهد کشاند و هرگز تن به خواری و زبونی ندهد. سیره امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا نمود بارز عزّت محوری است. ایشان پیش از حرکت به سوی کربلا در جواب برادرشان محمد حنفیه که از او می خواست برای حفظ جانش با یزید بیعت کند فرمود که هرگز تن به پستى نداده¬ام. زیرا مکتب حسین (ع) بر پایه عزّت و کرامت انسانی استوار گشته است.
* ایثار و از خودگذشتگی: ایثار و از خود گذشتگی دلالت بر این موضوع دارد که افراد در عین نیاز به آنچه در دست دارند، دیگران را بر خود مقدم می¬شمارند و یا اینکه اهداف جمعی را بر اهداف فردی و شخصی خود مقدم می¬دانند.. از این رو امام حسین برای احیای اصول راستین دین، جان خود و صحابه خود را در طبق اخلاص قرار داد، تا انحرافها آشکار شود.
* وفا و پای بندی به پیمان: وفا و پایبندی به پیمان در یاران امام حسین خود را به خوبی نشان می دهد. که در این راستا امام حسین یاران خود را بهترین اصحاب بر میشماردند. ایشان در بدترین شرایط بر سر پیمان با امام باقی و او را مورد حمایت قرار دادند.
آری نتیجه میگیریم که: هر روز عاشورا و هر سرزمین، کربلاست. «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا». این جمله و شعار، نشاندهنده ومبین پیوستگى و تداوم خط درگیرى حق و باطل در همه زمان ها و مکان هاست.
عاشورا و کربلا، یکى از بارزترین حلقههاى این زنجیره طولانى است. همیشه حق و باطل رو در روى هم بوده و انسانهاى آزاده، وظیفه پاسدارى از حق و پیکار با باطل را بر عهده دارند و بىتفاوت گذشتن از کنار صحنه حق و باطل، بىدینى است.
آن گونه که حسین علیه السلام، وارث حضرت آدم و حضرت ابراهیم و حضرت نوح و حضرت موسى و حضرت عیسى و حضرت محمد علیهم السلام است، پیروان عاشورایى او نیز وارث خط سرخ جهاد و شهادتاند و پرچم کربلا را بر زمین نمىنهند و این جوهر تشیع در بعد سیاسى است. واقعه ی عاشورا درسی بزرگ است، برای آنان که عبرت آموزند، تا بدانند ظلم هیچ گاه پایدار نیست و رهروان ظالمان عاقبتی نیک نخواهند داشت.عاشورا قیامیبه بلندای تاریخ اسلام است، که تمامی انسانها را از هر دین و آیینی به حیرت واداشته و سرمشق بسیاری از نبردهای بزرگ بشریت شده است. انقلاب اسلامی ایران با بال سرخ عاشورا وبال سبز مهدویت با صلابت برای تحقق تشییع راستین وتوسعه فرهنگ جهانی مهدویت وانتظار گام بر می دارد . تا انشااله مقدمان ظهور منجی برحق بشریت حضرت مهدی (عج) فرام گردد….
گردآوری:صدراله زین العبادی کارشناس ارشدتاریخ تشیع واسلام –علی نیک خواهی کارشناس ارشد تاریخ اسلام
پی نوشتها :
۱ ابن عنبه، احمد، عمده الطالب، ص۶۴
۲-الکلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۱؛ طوسی، ۱۴۰۱، همانجا؛ ابن عبدالبرّ، ج۱، ص۳۹۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۳۶۹؛ شیخ مفید، المقنعه، ص۴۶۷؛ الموفق بن احمدالخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۱، ص۱۴۳
۳- ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴۶؛ محمد بن احمد دولابی، الذریه الطاهره، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ ابوالفرج اصفهانی، ص۵۱؛ احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۴؛ محمد بن جریرالطبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷؛ علی بن الحسین المسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۱۳
-۴مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۰۱؛ شیخ مفید، مسار الشیعه، ص۶۱؛ محمد بن المشهدی، المزار[الکبیر]، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح ، ص۸۲۶ و۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص۶۸۹-۶۹۰
۵-فرائد السمطین، جوینى خراسانى، ج ۲ ص ۵۵
۶-همان، ج ۲ ص ۴۶
منابع :
ا مام حسین علیه السلام از دیدگاه دانشمندان شرق و غرب و علمای اهل سنت احمد رگنی قم: موسسه فرهنگی انتشاراتی طوبای محبت، ۱۳۸۶.
– بدیعیان، راضیه(۱۳۸۸)تربیت دینی در سیره امام حسین(ع) در واقعه عاشورا، مجله دندانپزشکی جامعه اسلامی، ۲۱(۳)
سبحانی، سعید(۱۳۹۰) آموزه¬ های قیام عاشورا، مکتب اسلام، ۴۷(۱۱).
شهیدی.جعفر.قیام امام حسین.۱۳۷۶.تهران .نشرفرهنگ اسلامی
صافی گلپایگانی لطف الله. پرتوی از عظمت حسین ع.۱۳۹۰..قم.نشرمسجدمقدس جمکران
عاشورا و امام حسین علیه السلام از دیدگاه غیرمسلمانان، گلبرگ، اسفند ۱۳۸۱، شماره ۳۹.
کلینی.محمدبن یعقوب.اصول کافی.۱۳۶۹ بیروت .نشردارالتعارف
مچلسی.محمدباقر.بحارالانوار.۱۳۶۰.بیروت .نشر دارحیات
ابن سعد.محمد.طبقات الکبری.۱۳۷۴ .ترجمه محمود مهدوی دامغانی.تهران .نشرفرهنگ واندیشه
محدثی .جواد.۱۳۷۶. فرهنگ عاشورا .قم .نشر معارف
گردآوری:صدراله زین العبادی کارشناس ارشدتاریخ تشیع واسلام –علی نیک خواهی کارشناس ارشد تاریخ اسلام