از نظر قرآن عفو و گذشت انسان از حق خویش، امری ارزشمند و حتی مستحب است و این ارزشمندی و استحباب بویژه در شرایطی چون قدرت بر انتقام و عقوبت و ناتوانی طرف مقابل خصوصاً در امور مالی و تخلفات جنگی، اختلافات خانوادگی و مانند آنها ارزش بیشتری مییابد.
موعود: عفو به معنای گذشت از گناه و خطا، نگرفتن حق و حقوق خود، تسامح، مدارا، اغماض و صفح نسبت به دیگری، یکی از مصادیق فضیلت اخلاقی احسان است. در آموزههای اسلام بسیار بر عفو تأکید شده و زندگی اجتماعی و سبک زندگی قرآنی و اسلامیبر محور مدارا بنا شده است. نویسنده در این مطلب برخی از ابعاد این فضیلت اخلاقی را بر اساس آموزههای اسلامی تبیین کرده است.
مفهوم عفو
عفو واژه عربی و به معنای زمین رها و مغفولی است که هیچ گامیبر آن نهاده نشده و هیچ آثاری در آن نیست. همچنین به معنای آب بیش از نیازی است که بدون سختی و زحمت به دست میآید. این واژه سپس به معنای رها کردن حق و حقوق و نیز گذشت و بخشش از خطا و گناه دیگری به کار رفته است.
عفو یکی از اسمای حسنای الهی به معنای محو آثار گناه و بخشش بسیار است. خداوند در قرآن فرموده است: ان الله لعفو غفور؛ به راستی که خداوند بخششگر و آمرزنده است. (نساء، آیه۹۹)
عفو در اصطلاح قرآنی، به معنای ۱- گذشت از گناه و خودداری از مجازات بر آن؛ ۲- باقیمانده مال از نفقه و خرجی که بخشیدن آن سبب تنگدستی صاحبش نگردد، آمده است. (لسانالعرب، ج۹، ص۲۹۴ و ۲۹۶، «عفا»)
این مفهوم پیش گفته، در آموزههای قرآنی و روایی با واژگان دیگری چون صفح به معنای گذشت (حجر، آیه۸۵) و جملاتی که این مفهوم را میرساند مانند آیه ۱۲۶ سوره نحل و آیه ۹۶ سوره مؤمنون و آیه ۳۴ سوره فصلت مطرح شده است.
عفو در اخلاق و احکام اسلامی
یکی از فضایل اخلاقی، عفو و گذشت انسان از حقوق خود است؛ زیرا عفو از مصادیق احسان است و در اخلاق بر احسان به دیگری تأکید بسیار شده و آموزههای قرآنی و روایی بر این خصوصیت و فضیلت تشویق و ترغیب کرده است.
به عنوان نمونه، خداوند در آیاتی از جمله آیه ۳۴ سوره فصلت، برتری عفو و گذشت، نسبت به مقابله با بدیها و برخورد کریمانه و اغماض از آزار و اذیت دیگران را مورد تأکید قرار میدهد. حتی در آیه ۶۰ سوره حج به مسلمانان مورد ستم واقع شده از سوی مشرکان، در مورد عفو و گذشت از آنها توصیه میکند تا برتری عفو را نسبت به مجازات و عقوبت مورد تأکید قرار دهد. به سخن دیگر، اگر انسان بخواهد دیگران را به اسلام دعوت کند باید مشکلات و مصیبتهایی را که از سوی دیگران میرسد تحمل کند و با صبر و حلم و شکیبایی و بردباری اجازه دهد تا دیگران با روحیه احسانی و اخلاق کریمانه آشنا شوند.
با نگاهی به آموزههای قرآنی معلوم میشود که عفو و گذشت، بیش از به مقابله به مثل مورد پسند خداوند است. (نحل، آیه۱۲۶) و حتی پیامبر (صلی الله علیه وآله) مأمور به عفو در قبال بدیهای مشرکان است. (مؤمنون، آیه۹۶)
از نظر قرآن به طور کلی عفو و گذشت انسان از حق خویش، امری ارزشمند و حتی مستحب است (بقره، آیه۲۳۷؛ نحل، آیه ۱۲۶) و این ارزشمندی و استحباب بویژه در شرایطی چون قدرت بر انتقام و عقوبت (بقره، آیه۱۷۸) و ناتوانی طرف مقابل خصوصاً در امور مالی (بقره، آیه ۲۸۰) و تخلفات جنگی (آلعمران، آیه۱۵۲)، اختلافات خانوادگی (نساء، آیه۱۲۸) و مانند آنها ارزش بیشتری مییابد. گاه انسان به سبب ناتوانی، از انتقام و مجازات دست برمیدارد و آن را ترک میکند درحالی که اگر قدرت میداشت بدون اغماض، مجازات و عقوبت را انجام میداد. پس اگر در این موارد عفو میکند از سر ناچاری است که ارزش کمتری دارد هر چند که بیارزش نیست بلکه حتی مستحب است تا به این رویه خو گرفته و عادت به عفو کند.
آثار و کارکردهای گذشت
در آیات و روایات برای عفو و گذشت کارکردها، آثار و برکاتی بیان شده که به برخی از آنها در اینجا اشاره میشود.
۱- مقام صابران: کسی که از حق و حقوق خود میگذرد و از گناه و خطا و بدهکاری و اشتباهات دیگران چشم میپوشد، به مقام صابران میرسد و از مواهب و آثار آن بهرهمند میشود. (نحل، آیه۱۲۶)
۲- مقام محسنان: اهل عفو و گذشت، به مقام نیکوکاران و محسنان دست یافته و از آثار این مقام در دنیا و آخرت بهرهمند خواهد شد. (آلعمران، آیه۱۳۴؛ مائده، آیه ۱۳؛ نساء، آیه ۱۲۸).
۳. تخفیف احکام: عفو الهی نسبت به مردم موجب کاهش شدت احکام و آسانی در آن شده است. به این معنا که اگر خداوند نسبت به مردم گذشت و عفو نداشت احکامیکه بر آنان تکلیف میشد بسیار سختتر و شدیدتر بود؛ ولی خداوند نسبت به آدمی از نام عفو ظهور کرد و همین امر موجب شد تا احکام تخفیف یابد. (بقره، آیه ۱۸۷؛ نساء، آیات ۴۳ و ۹۷ تا ۹۹) خداوند در آیه ۱۰۱ سوره مائده در تعلیل بیان نکردن و مکلف نساختن مردم به پارهای از احکام، تشریح میکند که این امر پرتوی از عفو خداوند متعال نسبت به انسانها بوده است.
۴. مقام متقین: یکی از آثار عفو و گذشت و نادیده گرفتن و رها کردن حق و حقوق خود و احسان به دیگری، ورود به جرگه پرهیزگاران است(آل عمران، آیات ۱۳۳ و ۱۳۴؛ نساء آیه ۱۲۸؛ بقره، آیه ۲۳۷) زیرا چنین رفتاری از هر کسی به معنای مراقبت نسبت به کارهایی است که باید انجام دهد و کارهایی که باید ترک کند. این گونه است که همواره مراقب است تا اعمالی را انجام دهد که مورد رضایت خداوند است. اصولا هدف اصلی عبادت که هدف و فلسفه آفرینش انسان و جن است (ذاریات، آیه ۵۶) رسیدن به مقام متقیان است. (بقره، آیه ۲۱) خداوند در آیه ۲۳۷ سوره بقره بیان میکند چشمپوشی از حقوق خویش، راهی نزدیکتر به تقوا و کسب آن است. پس انسان اگر بخواهد میانبر برود و به آسانی به آخرین هدف و غایت عبادت یعنی تقوا و مقام متقین برسد باید از راه عفو و گذشت بهره گیرد.
۵. کفاره گناه: اگر انسان بخواهد کفاره گناهان خود را بدهد و گناهان وی پوشیده و نادیده گرفته شود، باید خود اهل عفو و گذشت باشد. اگر انسان در شرایط سختی چون قصاص از حق خویش بگذرد و از جان قاتل در گذرد، چنین عفو و گذشتی ارزشمندتر است و کفاره گناهان خود عفوکننده میشود. (مائده، آیه ۴۵) البته این برداشت از جمله «فمن تصدق به» است که به معنای کسی است که قصاص را عفو کند. (انوار التنزیل، بیضاوی، ج ۱، ص ۴۳۲) پس عفو از قصاص را به سبب گناهان دیگرش مواخذه نمیکند و از وی درمیگذرد؛ این بر اساس همان قاعده «ارحم ترحم؛ رحم کن تا رحم شوی» است.
۶. خیر و برکت: عفو دیگران و گذشتن از حق خویش، موجب برکت و خیر در زندگی عفوکننده میشود. خداوند در آیه ۱۲۸ سوره نساء عفو و گذشت در اختلافات خانوادگی را موجب خیر و برکت دانسته است. البته از نظر قرآن گاهی انسان به فرجام خیر، در مسئله گذشت از وامداران تنگدست، خود مهمترین برانگیزنده آدمیبرای انجام دادن آن اعمال است؛ به این معنا که کسی که بداند با عفو از ناتوان در پرداخت وام میتواند به خیر بسیار دست یابد و بهره مضاعف برد به طور طبیعی از خیر خویش میگذرد تا به خیر الهی و برکت آن برسد. (بقره، آیه ۲۸۰) به سخن دیگر، یکی از روشهای تشویق دیگران به عفو و گذشت از حق و حقوق خود، آگاهیبخشی نسبت به آثار و برکات این عمل احسانی و خداپسندانه است.
۷. تحیت الهی: تحمل و گذشت در برابر برخوردهای جاهلانه، موجب دریافت تحیت و سلام، در بهشت است. (نگاه کنید: فرقان، آیات ۶۳ و ۷۳)
۸. دفع بدی: عفو و گذشت از گفتار و کردار زشت عمدی دیگران، موجب ادب شدن آنان و اجتناب آنان از بدی میشود. در حقیقت یک راه آموزشی و تربیتی در ایجاد جامعه سالم و اخلاقی و پرهیز دادن دیگران از بدی و زشتکاری، ترک مقابله به مثل و رها کردن حق و حقوق خود و نادیده گرفتن آن است؛ زیرا وقتی مقابله به مثل میشود ممکن است دیگری همین رویه را به عنوان اصل رفتار در جامعه و اجتماع تلقی کرده و رفتار زشت خود را ادامه دهد، اما با عفو و گذشت طرف را شرمنده خود میسازد و این امکان فراهم میشود که او به زشتکاری و بدی خود ادامه ندهد و بدین ترتیب بدی از فرد و جامعه دور میشود و سلامت اخلاقی و هنجاری در جامعه تقویت شده و گسترش مییابد. (نحل، آیه ۱۲۶) از امام سجاد (علیه السلام) روایت شده است: اما حق کسی که از جانب او با سخن یا عمل به تو بدی رسیده این است که اگر بدی او عمدی باشد گذشت از او برای تو بهتر است، زیرا این گذشت موجب منصرف شدن آن شخص از بدی کردن و ادب شدن او است. (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۰، ح ۲)
۹. دوستی: عفو و گذشت در برابر بدیها، بستری برای ایجاد دوستیها و پیوندهای محکم اجتماعی میشود و دلهای انسانها را به هم نزدیک میکند. (فصلت، آیه ۳۴)
۱۰. رحمت الهی: عفو و گذشت کریمانه، از موجبات جلب رحمت خداوندی است که در آیه ۲۲ سوره نور به آن توجه داده شده است. بر اساس آیه ۱۴ سوره تغابن عفو و چشمپوشی از دشمنیهای فرزندان و همسران، زمینه جلب رحمت الهی خواهد شد.
۱۱. گذشت و عفو الهی: نیکی به مردم، در آشکار و نهان و گذشت از بدیهای آنها در پی دارنده عفو الهی است. (نساء، آیه ۱۴۹) پس اگر میخواهیم از سوی خداوند مورد بخشش و عفو قرار گیریم با مردمان نیز این گونه باشیم و به قول معروف چیزی را که برای خود میپسندی برای دیگران بپسند و چیزی را که نمیپسندی برای دیگران هم مپسند.
۱۲. محبت الهی: براساس آیه ۱۳۴ سوره آلعمران و ۱۳ سوره مائده عفو و گذشت از لغزشهای مردم، از عوامل جلب محبت الهی است.
۱۳. مانع مصیبت: عفو خدا از بسیاری از گناهان و خطاهای انسانها، مانع بروز مصیبتهای بیشتر بر آنان است. (شوری، آیه ۳۰) در حقیقت اگر از دیگری در گذشتی با این کار مصیبت را از خود و دیگران دفع کردی و اجازه ندادی که خود و دیگران به مصیبتی گرفتار شوند. پس برای دفع مصیبتها باید عفو کرد.
۱۴. آمرزش الهی: کسی که عفو و گذشت داشته باشد و کریمانه از خطاهای دیگران در گذرد، با چنین عملی زمینهساز جلب غفران الهی به سوی خود و جامعهاش میشود. (نور، آیه ۲۲؛ تغابن، آیه ۱۴)
۱۵. بهشت: ورود به بهشت جاویدان، پاداش عفو و گذشت از مردم است. (آل عمران، آیات ۱۳۴ و ۱۳۶؛ فرقان، آیات ۶۳ و ۷۵ و ۷۶)
۱۶. پاداش مضاعف: مؤمنان اهل کتاب، دریافتکننده دو اجر و پاداش؛ یکی برای تحمل در برابر کفار و دیگری عفو و گذشت از آزار آنان هستند. (قصص، آیات ۵۴ و ۵۲) البته بر اساس آنچه گذشت هرکسی نسبت به دیگران عفو داشته باشد و از حق و حقوق خود بگذرد با خیر و برکت مواجه میشود که مصداقی از آن نیز پاداش مضاعف و دو چندان مادی و معنوی است.
۱۷. پاداش ویژه الهی: عفو و اغماض از خطای دیگران و اصلاح بدی آنان با نیکی و گذشت، موجب پاداش ویژه خداوند است که در آیه ۴۰ سوره شوری به آن اشاره شده است.
۱۸. همبستگی اجتماعی: از آثار عفو و گذشت، ایجاد همبستگی اجتماعی است. از این رو، در آیه ۴۰ سوره شوری مردم تشویق به عفو و گذشت در جهت تحکیم همبستگی اجتماعی میشوند. در حقیقت این عفو در راستای همبستگی اجتماعی است، نه حمایت از ستمگران و متجاوزان.
۱۹. شفاعت: بهرهمندی از شفاعت الهی از آثار عفو است. علی (علیه السلام) میفرماید: اقبل من متنصل عذره فتنالک الشفاعه؛ اگر کسی از تو معذرت خواست تو عذر او را بپذیر تا شفاعت شفیعان (فردا) نصیبت شود. (مواعض صدوق، ص ۷۶)
۲۰. یاری الهی: کسی که اهل عفو و گذشت باشد منصور به نصرت الهی خواهد بود. امامرضا (علیه السلام) میفرماید: ما التقت فئتان قط الا نصرالله اعظمهما عفوا؛ هرگاه دو گروه با هم محاربه کنند خداوند گروهی را نصرت میدهد که عفو و گذشت آن بیشتر باشد. (امالی شیخ مفید آستان قدس، ص ۲۳۱)
۲۱. بهرهمندی از مکارم اخلاقی: در اسلام بر مکارم اخلاقی تاکید شده است. برخی مصادیق عفو، نشان دهنده مکارم اخلاقی است. امامصادق (علیه السلام) میفرماید: ثلاث من مکارم الدنیا و الاخره: تعفو عمن ظلمک و تصل من قطعک و تحلم اذا جهل علیک؛ سه خصلت از نشانههای شرافت دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ظلم کرده گذشت کنی، با کسی که با تو قطع رابطه کرده رابطه برقرار کنی و در برابر آدم نادانی که به تو بیحرمتی کرده خویشتنداری نمایی. (اصول کافی، ج ۳، ص۱۶۷)
۲۲. طول عمر: یکی از راههای طول عمر با برکت انسان، عفو و گذشت از حق و حقوق خود نسبت به دیگران است. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) میفرماید: من کثر عفوه مد فی عمره؛ کسی که زیاد اهل گذشت باشد عمرش طولانی خواهد بود. (بحار، ج ۷۵، ص ۳۵۹)
۲۳. عزتمندی: انسان اگر بخواهد از عزت الهی برخوردار شود باید اهل عفو و گذشت باشد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) میفرماید: اعز العباد علی الله الذی اذا قدر عفی؛ عزیزترین بندگان در نزد خدا آن کسی است که وقتی به قدرت رسید عفو و گذشت داشته باشد. (جامعالسعادات، ج ۱، ص ۳۰۳)
همچنین پیامبر (صلی الله علیه وآله) میفرماید: بر شما باد؛ عفو و اغماض زیرا عفو و گذشت بر عزت و سرافرازی بنده میافزاید، شما گذشت داشته باشید خداوند شما را عزیز و سرافراز میکند. (اصول کافی، ج ۳، ص ۱۶۷)
۲۴. سروری: امامجعفرصادق (علیه السلام) میفرماید: ثلاث من کن فیه کان سیدا: کظم الغیظ و العفو عن المسیء و الصله بالنفس و المال؛ سه خصلت در هر کس باشد نشانه سروری و آقایی او است: فرو بردن خشم خود در وقت غضب، عفو و اغماض از خطای دیگران و صله ارحام با جان و مال (تحفالعقول، ص ۳۳۰)
۲۵. پاداش غیر قابل حساب: درباره ارزش عفو امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید: شیئان لایوزن ثوابهما: العفو و العدل؛ دو چیز است که (عظمت) ثواب آنها قابل ارزیابی نیست: یکی عفو و اغماض و دیگری عدل و انصاف. (فهرست غرر، ص ۲۵۲)
۲۶. نشانهای از سیره اهلبیت (علیه السلام) : هر کسی دوست دارد که خود را همانند اهل بیت (علیه السلام) کند، باید اهل عفو و گذشت باشد.
پیامبر (صلی الله علیه وآله) میفرماید: مروتنا اهل البیت العفو عمن ظلمنا و اعطاء من حرمنا؛ فتوت و بزرگمنشی ما خاندان رسالت، عفو و اغماض از کسی است که به ما ظلم کرده و بذل و عطا است به کسی که ما را محروم ساخته. (تحفالعقول، ص ۳۷)
آثار عدم گذشت
همانطوری که گذشت در قرآن بارها بر عفو و گذشت حتی از دشمنان ترغیب شده است. به ویژه در شرایطی که قصد و نیت از آن کسی رضایت الهی و گسترش اسلام و جنبههای اخلاقی اسلام است. در اینجا به برخی از آثار و ابعاد عدم گذشت اشاره میشود تا معلوم شود که تا چهاندازه عفو و گذشت برای شخص و جامعه مفید و سازنده است.
۱- پشیمانی: انسان باید اهل گذشت و عفو باشد و بداند که در عفو و گذشت لذتی است که در انتقام نیست. امام محمدباقر (علیه السلام) میفرماید: پشیمانی ازعفو و گذشت بهتر از پشیمانی از عقوبت و انتقام است و جبرانش آسانتر است. (اصول کافی، ج ۳، ص ۱۶۸)
۲- زشتترین عیب: عدم عفو و گذشت ازنظر اسلام بدترین عیبی است که در انسان وجود دارد. امام علی (علیه السلام) میفرماید: زشتترین عیبها کم گذشتبودن و بزرگترین گناهان عجله در انتقام گرفتن است. (فهرست غرر، ص ۲۵۳)
۳- بدترین افراد: امام حسن عسکری (علیه السلام) میفرماید: بهترین دوستان تو آن کسی است که خطایت را فراموش کند و (تنها) خوبیهایت را به یاد داشته باشد. (بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۹) پس باید گفت بدترین برادر خونی و دینی کسی است که اهل گذشت و عفو نباشد.
۴- نومیدی: انسان دوست دارد همه کس نسبت به او احسان و خیر کند و خوبیها برای او باشد، براساس قاعده طلایی هرچه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند. انسان باید اگر خواهان عفو و گذشت الهی است، دیگران را عفو کند و اهل خطا و گناه را نومید نسازد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: عجبت لمن یرجو فضل من فوقه کیف یحرم من دونه؟! تعجب میکنم از کسی که به فضل و عنایت مافوق خود (پروردگار) امید دارد چگونه مادون خود را ناامید میکند (و از لغزش او نمیگذرد)؟ (فهرست غرر، ص ۳۰۹)
۵- ناگواری در زندگی: علی (علیه السلام) میفرماید: کسی که تغافل نکند و از بسیاری از امور چشمپوشی ننماید زندگی ناگواری خواهد داشت. (فهرست غرر، ص ۲۹۷)
۶- زشتترین کار: امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: ما اقبح العقوبه مع الاعتذار؛ چقدر زشت و ناروا است که انسان، گنهکاری را که از او پوزش میطلبد، عقوبت کند. (فهرست غرر، ص ۲۴۱)
۷- نشانه فرومایگی: امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: معاجله الانتقام من شیم اللئام؛ عجله در انتقام گرفتن، روش مردان فرومایه است. (فهرست غرر، ص ۳۹۶)
۸- بدترین مردمان: پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) میفرماید: بدترین مردم کسی است که خطای دیگران را نمیبخشد و از لغزش آنها نمیگذرد. (بحار، ج ۷۷، ص ۶۶)
آداب عذرخواهی و عذرپذیری
چنانکه گفته شد، عفو و گذشت باید بدون حتی عذرخواهی دیگری باشد و اگر کسی عذر خواهد باید عذرش را بپذیرد حتی اگر دلیل موجهی برای خطا و گناهش نداشته باشد. برخی از آداب عفو و عذرپذیری از خطای دیگری عبارتند از:
۱- بهانهتراشی برای خطاکار: انسان نهتنها باید بهانه و عذر موجه دیگری را بپذیرد بلکه حتی اگر عذرش بیپایه و اساس بود روی او نیاورد و بلکه حتی برایش عذر و بهانه بتراشد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: اقبل عذر اخیک فان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا! عذر برادر دینیات را بپذیر و اگر برای خطای خود عذری نداشت تو برای او عذری بتراش! (تحفالعقول، ص ۱۰۷)
حتی امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرماید: لو شتمنی احد فی احدی اذنی ثم اعتذر فیالاخری لقبلت؛ اگر کسی برابر یک گوش من مرا دشنام دهد بعد در گوش دیگر از من عذرخواهی کند عذر او را میپذیرم. (احقاقالحق، ج ۱۱، ص ۱۱۶) امام زینالعابدین (علیه السلام) میفرماید: اگر کسی از طرف راست تو آمد و ناسزا گفت بعد برگشت و از طرف چپ از تو عذرخواهی کرد تو عذر او را بپذیر. (بحار، ج ۷۸، ص ۱۴۱)
۲- عفو در قدرت: عفو در قدرت ارزشیتر از موارد دیگر است. امام جعفر صادق (علیه السلام) میفرماید: عفو و گذشت در عین قدرت، روش پیامبران مرسل و متقیان است. (بحار، ج ۷۱، ص ۴۲۳) از همین رو امام حسین (علیه السلام) میفرماید: ان اعفی الناس من عفی عن قدره؛ با گذشتترین مردم آن کسی است که با داشتن قدرت، عفو و اغماض داشته باشد. (بحار، ج ۷۸، ص ۱۲۱)
۳- تغافل از خطا: انسان نباید رفتار دیگری را زیر ذرهبین ببرد و دنبال عیبجویی و خطایابی باشد، بلکه باید دنبال ندیده گرفتن در زندگی باشد. «تغافل» یک اصل اخلاقی نسبت به رفتار دیگران است. عفو چیزی جز تغافل نیست. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) میفرماید: «المؤمن نصفه تغافل؛ نیمی از رفتار مؤمن، مبنی بر تغافل و نادیده گرفتن است. (الشهاب فیالحکم و الآداب، ص ۷) امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز میفرماید: «تغافل یحمد امرک؛ تو برخی از امور و ناگواریها را نادیده بگیر، تا موقعیت و امورت ستوده گردد. (فهرست غرر، ص ۲۹۷) نیز آن حضرت میفرماید: من اشرف افعال الکریم غفلته عما یعلم؛ یکی از شریفترین اعمال یک شخص بزرگوار نادیده گرفتن معلومات خود از (عیوب) دیگران است. (نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۳)
۴- عفو از توبه کار: انسان باید شرائط و آداب عفو را بشناسد. یکی از این آداب و حکمت آن است که از توبه کار عفو کند. کسی که اصرار بر گناه و خطا دارد و نشانه پشیمانی در او نیست، عفو از او موجب گستاخی وی میشود. از این رو مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در شرایط عفو می فرماید: العفو عن المقر لاعن المصر!؛ عفو و گذشت سزاوار کسی است که به خطاهای خود اعتراف و اقرار میکند نه آن کسی که از تقصیرات و خطاهایش دست بردار نیست. (نهج حدیدی، ج ۲۰، ص ۳۳۰)
۵- پذیرش عذر: کسی که عذر خواسته عذرش را باید پذیرفت و از او عفو کرد. علی (علیه السلام) میفرماید: اقبل عذر من اعتذر الیک؛ اگر کسی از تو عذر خواهی کرد تو نیز عذر او را بپذیر (که نشانه شخصیت والای تو است). (تحفالعقول، ص ۸۲) اصولا انسان باید خودش را بر عفو کردن عادت دهد چنانکه آن حضرت میفرماید: عود نفسک السماح؛ خودت را به گذشت و جوانمردی عادت بده. (دستور معالم الحکم، ص ۶۹)
استثناء در عفو
در کنار تمام آنچه در فضیلت و اهمیت عفو و اغماض نسبت به خطا و گناه دیگران گفته شد باید یک نکته مهم را نیز مدنظر قرار داد و آن اینکه گذشت در جائی ارزش و فضیلت و تأثیرگذار است که شخص خطاکار از کرده خود پشیمان شده و از راه خطا برگشته باشد و هیچ اصراری بر انجام اعمال بد و خطای خود نیز نداشته باشد. اما اگر گذشت، موجب گستاخی و جریتر شدن وی شود و یا زیانهای بیشتری را متوجه فرد و جامعه کند بویژه در رابطه با تبهکاران و جانیان سابقهدار که امیدی به اصلاح آنها نیست، گذشت در چنین شرایطی کاری حماقتآمیز و خلاف عقل و توصیههای دینی است و از آن نهی شده است.
انتهای پیام/۶۵۴
منبع: ابنا