مجتبیالساده
ترجمه: محمود مطهرینیا
اشاره:
در بخشهای قبلی این سلسله مقالات، با برخی نشانههای مخصوص سال ظهور امام عصر(عج) آشنا شدیم و اینک به بررسی سلسله رویدادهایی میپردازیم که در آخرین ماههای پیش از ظهور آن حضرت رخ میدهد.
حوادث ماه شعبان
در این ماه، روحیه آمادگی آمیخته به ترس و هراسی در جهان اسلام نمایان میشود که ناشی از بروز آن دسته از جریانات سیاسی است که در یک عرصه با هم به تاخت و تاز مشغولند که از ماه رجب به مرور رو در روی هم قرار گرفتهاند.
به طور کلی دو جریان در این ایام در حال شکل گرفتن است: جریان یاوران حضرت مهدی(ع) (یمانی از یمن و سید خراسانی از ایران) و جریان سفیانی که بر رقبای خویش «اصهب» و «ابقع» فایق آمده و پس از این پیروزی با رومیان و یهودیان (غرب) هم پیمان گشته است.
در ماه شعبان جریانات از هم جدا شده و مردم هم از کنار یکدیگر پراکنده میشوند و به همین علت است که در احادیث نشانهها و حوادث دوران ظهور، خاورمیانه همانند میدان مبارزه و جنگهای متعدد و با کشتههای بسیار ترسیم شده است. ساکنان این منطقه هم که مسلمانان هستند در شرایط گرفتاری و سختی و ناراحتی به سر میبرند که نتیجه عدم ثبات سیاسی کشورهای منطقه است و به زودی هم آتش جنگ جهانی بزرگی برافروخته خواهد شد.
ابوبصیر نقل میکند که از امام صادق(ع) درباره ماه رجب پرسیدم. حضرت فرمودند:
پیش از اسلام (دوران جاهلیت) آن را ـ یعنی ماه رجب را ـ بزرگ میشمردند و در آن جنگ نمیکردند (نام آن را ماه خالی از ندای جنگ نهاده بودند).
ابو بصیر میگوید:
پرسیدم شعبان؟
ـ امور در آن از هم جدا میشود؛
ـ (ماه) رمضان چطور؟
ـ ماه خداوند تبارک و تعالی است که در آن به نام صاحب شما، حضرت مهدی(ع)، و پدرش ندا در دهند.
ـ شوال؟
ـ در آن مردم پراکنده شوند.
ـ ذیالقعده؟
ـ در آن مینشینند؛
ـ ذیحجه؟
ـ آن ماه خون است؛
ـ پس محرم (چطور خواهد بود؟)
ـ در آن حلال را حرام کرده و حرام را حلال میگردانند.
ـ صفر و ربیع(الاول و الثانی)؟
ـ در آن ننگی (مرگ) زشت (وحشتناک) و امری عظیم خواهد بود.
ـ جمادی (الاول و الثانی)؟
ـ از ابتدا تا انتهایش فتح و پیروزی است. 1
ابو حمزه ثمالی از قول امام باقر(ع) نقل کرده که فرمودند:
وقتی شنیدید که مردم شام دچار اختلاف شدهاند، از آنجا فرار کنید که فتنه و کشتار به جانش افتاده است.
گفتم به کجا فرار کنیم؟ فرمودند:
مکه بهترین جایی است که مردم بدانجا بگریزند. ۲
در روایتی که در روضه الکافی آمده و این رویدادها را توصیف کرده و مردم را متوجه وظایفشان در آن زمان و شرایط میکند آمده است:
وقتی ماه رجب شد با نام خداوند متعال روی کنید و اگر دوست داشتید که تا شعبان به تأخیر بیندازید، ضرر نمیبینید و اگر دوست داشتید که در میان اقوام و خویشانتان پناه بگیرید (روزه بگیرید) شاید برای شما بهتر (محکمتر) باشد سفیانی هم به عنوان یک نشانه برای شما کافی است. 3
در این حدیث اجازه داده شده است که شتاب کردن در مسافرت تا پایان ماه رمضان به تأخیر انداخته شود. و امام باقر(ع) برای راهنمایی کردن شیعیان خویش در قسمتی از آن حدیثی طولانی چنین فرمودهاند:
سفیانی برای شکنجه کردن دشمنان شما کافیست و او از جمله نشانههایی برای شماست (برای فهم نزدیکی ظهور). علیرغم اینکه این فاسق شورش کرده شما یک یا دو ماه پس از خروج او از جای خود تکان نخورید؛ ناراحتی به شما نخواهد رسید تا اینکه جمع زیادی از غیر شما (غیر شیعیان) را بکشد (اشاره به معرکه قرقیسیاست).
برخی از اصحاب گفتند: با عیال (زن و فرزند) خود در آن زمان چه کنیم؟ فرمودند:
مردان خویش را از سفیانی پنهان کنید؛ چرا که او کینه و حرص شیعیان را به دل دارد ولی زنان انشاءالله ناراحتی به آنها نخواهد رسید.
پرسیدند: پس مردان به کدام سو خارج شوند و از دست او به کجا فرار کنند؟ فرمودند:
در مدینه چه میتوانید بکنید در حالی که سپاهیان آن فاسق بدانجا روی میکنند. ولی شما به مکه بروید که محل اجتماع شما آنجاست و فتنه او به مدت حمل یک زن یعنی 9 ماه طول میکشد و انشاءالله بیش از این اجازه نخواهد یافت. 4
حوادث ماه رمضان
در این روزها امت اسلامی به خاطر جنگها، فتنهها و کشتارها ضعف سیاسی جدی پیدا کرده و قوای بیگانه (رومیان) هم وارد منطقه شدهاند. نشانههایی در آسمان پدیدار شده است که امید را در دل مؤمنین شکوفا کرده و از این پس جریان حضرت مهدی(ع) اصلیترین اشتغال ذهنی مردم سراسر زمین میشود؛ چرا که این آیات و دلایلی که در این ماه نمایان میگردد به حدی است که بشریت نمیتواند از آن چشمپوشی کند مانند:
1 ـ خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی در زمان غیر عادی
یکی از مظاهر قدرت الهی که در قالب سنن معجزات جلوهنمایی کرده و اشاره مخصوصی را برای توجه آن دسته از مؤمنان که مخلصانه منتظر ظهور بودهاند به ارمغان میآورد، کسوف خورشید در روز سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان و خسوف ماه در بیست و پنجم همان ماه است.
علت پدید آمدن این دو نشانه پیش از ظهور که خلاف روال عادی بوده و از اول خلقت آدم تا آن زمان نمونهاش دیده نشده، از این قرار است:
الف) رسوخ و عمق یافتن نظریه مهدویت و اعتقاد به حضرت در میان تمام مسلمانان؛
ب) متوجه کردن مؤمنان مخلص به نزدیکی ظهور.
«ثعلبه ازدی» از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمودند:
دو نشانه پیش از ظهور قائم(ع) خواهد بود: خورشیدگرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماهگرفتگی در آخر آن.
به حضرت عرض کردم: یابن رسولالله خورشید در انتهای ماه کسوف میکند و ماه در نیمه آن خسوف.
حضرت فرمودند:
خودم میدانم چه میگویم؛ این دو نشانهای است که از زمان فرود آمدن آدم (از بهشت به زمین) سابقه نداشته است. 5
«ورد بن زید اسدی» برادر «کمیت» هم از آن حضرت(ع) نقل کرده که فرمودند:
پیش از این امر (ظهور) ماه گرفتگی خواهد بود؛ که پنج روز مانده (به انتهای ماه) و خورشید گرفتگی در روز پانزدهم که هر دو در ماه رمضان خواهد بود و به این ترتیب حساب منجمان به هم میریزد.
ابوبصیر هم از امام صادق(ع) نقل میکند که حضرت فرمودند:
نشانه قیام حضرت مهدی(ع) کسوف خورشید در بیست و سوم یا چهاردهم ماه رمضان است. 6
خسوف ماه معمولاً به جهت قرار گرفتن زمین در میان خورشید و ماه رخ میدهد که زمان آن هم در نیمه ماههای قمری است. کسوف خوشید هم غالباً زمانی مشاهده میشود که ماه بین زمین و خورشید قرار گیرد و زمان آن
هم در آخر ماههای قمری است. چنین حادثهای (که دچار بدأ ۷ هم نخواهد شد) در زمانی غیر از زمان عادی آن ـ بنا برگفته روایات ـ با فرض احتمالات زیر ممکن میشود:
احتمال اول: این قضیه معجزهگونه و از طریق یکی از اسباب و علل عادی (وناشناخته) انجام شود.
البته با اختلافی ساده و آن هم آگاهی ما از زمان وقوع آن است، که البته طریقه حدوث این اعجاز یا کیفیت شکلگیری را نمیتوانیم تصور کنیم و همین قدر کافی است که بدانیم این معجزه انجام میشود و آن هم معجزهای که از زمان هبوط حضرت آدم(ع) تا کنون سابقه نداشته است و لذا محاسبات ستارهشناسان را برهم میزند.
احتمال دوم: به واسطه ممانعت جسمی بزرگ رخ میدهد.
ممکن است یکی از اشیاء سرگردان در فضا (بنا بر گفته دانشمندان) به منظومه شمسی نزدیک شده و با قرار گرفتن در مقابل خورشید مانع رسیدن آفتاب به زمین شود و کسوف پس از ده روز پیش بیاید و همین شیء در اواخر ماه هم که ماه به شکل هلال دیده میشود در برابر آن قرار گیرد و بر حسب سرعت و حجم آن شیء خسوف کلی یا جزیی رخ دهد. از جمله نشانههایی که برای ظهور ذکر شده است و بیارتباط با این بخش از مطالب نیست این است که نور خورشید از زمان طلوعش تا ۲۳ از روز ناپدید میشود که این به جهت آن است که شیء فضایی بین خورشید و زمین قرار گرفته و به مدت 23 از طول روز مانع رسیدن آفتاب 8 به زمین میشود که بالطبع با کسوفی که از یک تا سه ساعت طول میکشد، متفاوت است.
احتمال سوم: به جهت تغییرات درونی خود خورشید.
تعبیر علمی این مطلب از این قرار است که ممکن است انفجارهای عظیم یا تغییرات فیزیکی خاصی در خورشید پدید آید طوری که مدت مشخصی
اشعه خورشید به اطراف پراکنده نگردد و یا اینکه انفجارهای پشت سر هم ماه رمضان در خورشید، کسوف اواسط ماه را به دنبال داشته باشد و در آخر ماه که از ماه هلالی بیش پیدا نیست، خسوف را؛ که این احتمال نزدیکترین و جدیترین احتمالات است خصوصاً اگر این دو را به آیات و نشانههایی که از آسمان است و در بحث حوادث ماه رجب به آنها پرداختیم، ضمیمه کنیم، میتوان آنها را هم با این احتمال توجیه کرد: توقف خورشید در زمان سفیانی ممکن است که ناشی از انفجاری قوی در خورشید باشد که مانع حرکت کردن خورشید شود یا حرکت آرامی که مانند بازگشت عمل آن برای مدت دو یا سه ساعت باشد یا ظاهر شدن بدنی نمایان در قرص خورشید (از جمله حوادث ماه رجب) هم ممکن است ناشی از انفجاری قوی در خورشید باشد که وقتی در سطح خورشید گسترش یابد به شکل سینه و صورت انسان به نظر برسد. دانشمندان متأخر به حدوث چنین جریانی در خورشید که در حدیث هم میتوان تأکید بر چنین مطلبی را یافت اشاره کردهاند. امیرالمؤمنین(ع) طی حدیثی طولانی پس از ذکر صیحه و ندای آسمانی ماه رمضان (در بیست و سوم ماه) میفرمایند:
از فردای آن، هنگام ظهر خورشید رنگارنگ و سپس زرد شده و در نهایت سیاه و تاریک میشود. ۹
تاریکی خورشید خود دلیل روشنی است برای وقوع خسوف ماه در روز (بیست و پنجم آن ماه رمضان)
و شاید این تفسیر بهترین تفسیر علمی و نزدیکترین احتمال به واقعیت باشد که احدی پیش از این بدان اشاره نکرده است و پس از تفکر جدی و عمیق در باب نشانههای ظهور و آیات آسمانی که الزاماً نباید این حوادث معجزه باشند، حاصل شده است. 10
ماهنامه موعود سال ششم ـ شماره ۳۶
پینوشتها :
1 . بحارالانوار، ج52، ص272؛ بشارهالاسلام، ص142؛ بیانالائمه(ع)، ج2، ص686.
2 . بحارالانوار، ج52، ص271؛ السفیانی، فقیه، ص123.
3 . بحارالانوار، ج52، ص302؛ السفیانی، ص122.
4 . الغیبه، نعمانی، ص203؛ السفیانی، ص122.
5 . الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص374؛ الغیبه، نعمانی، ص181، اعلامالوری، ص429؛ الغیبه شیخ طوسی، ص270، بشارهالاسلام، ص96؛ یومالخلاص، ص516؛ تاریخ مابعدالظهور، ص118.
6 . الغیبه، نعمانی، ص182؛ بشارهالاسلام، ص97؛ تاریخ الغیبهالکبری، ص479؛ یومالخلاص، ص517.
7 . به زودی در همین مجموعه به مسأله بدأ خواهیم پرداخت.
8 . الممهدون للمهدی(ع)، ص37.
9 . بحارالانوار، ج52، ص275؛ بشارهالاسلام، صص59 و ۷۰.
10. البته باید توجه داشته باشیم که خود مؤلّف در نهایت آن را احتمال میشمرد و هر چند هم که احتمال قوی باشد باز یقینآور نیست بدین معنا که الزاماً نباید چنین باشد و امکان معجزه بودن این جریانات خالی از وجه نیست؛ چرا که اگر بنا بود به هر حال این مطالب به زودی تفسیر علمی آنها توسط دانشمندان آن عصر بیان شود که دیگر تعبیر کردن از آن به آیه (قرآن از معجزه به آیه تعبیر یاد میکند) چندان موجه نمیباشد و مردم با اتکاء به گفته دانشمندان هیجان خود را نسبت به این جریان از دست داده و مسلمانان هم به عنوان یک حادثه دهشتناک نماز آیاتی خوانده و از آن روی میگردانند و این با آنچه در ابتدای سخن درباره دو دلیل حدوث این دو حادثه گفته شد متناقض است. به طور خلاصه باید گفت اگر بنا بود که این جریان فوراً تفسیر علمی آن بیان شود نخواهد توانست آیه یا علامتی برای ظهور شمرده شود یا حداقل در احادیث دیگر لازم نبود این همه روی آنها تکیه شود و گذرا به آن اشارهای میکردند. واللهعالم (مترجم).