۶ – دجال از مادری یهودی زاده میشود.
در روایات ذکر شده در مورد دجال، بیان شده است که وی از مادری یهودی زاده شده و اصلیتی یهودی دارد.(۱۷۲) این مطلب نیز انطباق دجال را بر فراماسونری نشان می دهد.
همان گونه که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، شالوده ی فراماسونری بر پایه ی تعالیم یهودی کابالا بنا نهاده شده است و قوم بنی اسراییل، اولین قومی بودند که تعالیم کابالا را گسترش دادند. در واقع می توان گفت که رابطه ی یهود و فراماسونری، همیشگی بوده است.
بدین ترتیب می توان گفت که این توصیف ذکر شده در روایات درباره ی دجال، مطابقت زیادی با خصوصیات فراماسونری دارد.
۷ – زنا زادگان، شراب خواران، آواز خوانان، شیطان ها و یهودیها از پیروان دجال هستند.(۱۷۳)
به نظر نمی رسد که این مطلب نیاز به توضیح داشته باشد! زیرا که در قسمت های مختلف مقاله به این مطلب اشاره شده است که فراماسونری، مهمترین و قویترین حامیگروه های شیطان پرست، فاسد و … و قویترین پشتیبان یهودیان صهیونیست است. گروه های مذکور نیز متقابلاً از فراماسونری حمایت کرده و سربازان خط مقدم آن به شمار می روند. از این مسأله نتیجه میشود که توصیف فوق درباره ی دجال، با ویژگی های فراماسونری مطابقت دارد.
۸ – خورشید با او سیر میکند.
حضرت علی (ع) در پاسخ به سوال یکی از یارانشان درباره ی دجال، می فرمایند:
« … و تسیر معه الشمس … »(۱۷۴)
« … و خورشید با او سیر میکند … »
همان گونه که از متن حدیث پیداست، این روایت نمی تواند بر یک انسان یا موجود زنده دلالت کند. زیرا از یک سو موجود زنده ای وجود ندارد که بتواند همواره و بدون خستگی با خورشید سیر کند. از سوی دیگر، کسی که دایماً در حال سیر با خورشید است، نمی تواند به فریبکاری مردم بپردازد و اعمال خود را انجام دهد. (همچون دجال)
چنین تعبیری، احتمالاً برای بیان وسعت عملکرد دجال به کار رفته است و منظور از آن، این است که دجال در تمام نقاط دنیا فعالیت میکند. برای فهم بهتر این مطلب، به یک ضرب المثل معروف انگلیسی توجه فرمایید:
« در امپراطوری بریتانیا، خورشید هیچ گاه غروب نمیکند. »(۱۷۵)
مفهوم این ضرب المثل این است که امپراطوری بریتانیا به قدری وسیع است که اگر در انگلستان (مرکز بریتانیا) خورشید غروب کند، در یکی از مستعمره هایش خورشید طلوع خواهد کرد!
امروزه نیز آمریکا و انگلیس (کشور های ماسونی) دراکثر نقاط دنیا یا مستعمره دارند و یا پایگاه نظامی احداث کردهاند. با این اوصاف تلویحاً خورشید در آن ها غروب نمیکند! پس می توان گفت که این کشور ها همواره با خورشید سیر میکنند و خورشید را همیشه خواهند دید.
با توجه به مطالب فوق، می توان گفت که توصیفات ذکر شده در روایت مذکور درباره ی دجال، مطابقت زیادی با اوصاف فراماسونری دارد.
۹ – ادعای نبوت و در آخر ادعای خدایی میکند.
در احادیث اسلامی و روایات پیرامون دجال چنین آمده است که وی ادعای نبوت و پیامبری می نماید؛ علاوه بر این در روایات ذکر شده است که دجال حتی پا را از این گستاخی فراتر میگذارد و (نعوذ بالله) ادعای خدایی نیز می نماید.
از جمله احادیثی که به ادعای نبوت دجال اشاره می نماید، حدیث زیر از پیامبر گرامی اسلام (ص) است:
« لاتقوم الساعه حتى یخرج المهدى من ولدى، و لا یخرج المهدى حتى یخرج ستون کذاباً کلهم یقولون: أنا نبى. »(۱۷۶)
« قیامت بر پا نمیشود تا وقتی که مهدی (عج) از فرزندانم ظهور کند و مهدی (عج) قیام نمیکند تا وقتی که شصت دروغگو خروج کنند که هر کدام می گویند: من پیامبرم. »
همچنین احادیث دیگری نیز وجود دارند که در آن ها ذکر شده است که دجال ادعای خدایی میکند. از جمله ی این احادیث می توان به حدیث زیر از حضرت علی (ع) اشاره کرد:
« … ینادی بأعلى صوته یسمع ما بین الخافقین، من الجن و الانس و الشیاطین، یقوم: إلیّ أولیائی؛ أنا الذی خلق فسوى، و قدر فهدى؛ أنا ربکم الاعلى … »(۱۷۷)
« … (دجال) با صدای بلند خود چنان ندا درمی دهد که از مشرق تا مغرب، جن و انس و شیاطین صدای او را میشنوند؛ او میگوید: « بسوی من بیایید ای دوستان من؛ منم آن کسی که آفرید و سپس همه چیز را معتدل و متناسب کرد و روزی هر کسی را تقدیر نمود و همه را به یافتن آن راهنمایی کرد؛ من پروردگار بلند مرتبه ی شما هستم … »
بدین ترتیب ملاحظه فرمودید که یکی از خصوصیات مهم دجال این است که در ابتدا ادعای نبوت نموده و سپس ادعای خدایی می نماید. نکته ی مهمیکه می توان در این رابطه به آن اشاره کرد، این است که توصیف مذکور که درباره ی دجال بیان شده است، انطباق زیادی با ویژگی های فراماسونری دارد.
رهبران و سردمداران فراماسونری در جهان امروز، ادعاهای گزاف بسیاری دارند. عده ای از آن ها خود را به عنوان منجی انسان ها دانسته و تلویحاً ادعای پیامبری می نمایند. بسیاری از آن ها نیز پا را از این فراتر نهاده و با اعمال خود سعی دارند تا خود را هم سطح ذات اقدس خداوندی جلوه دهند. آن ها با این اعمال قصد دارند تا به خیال خام خود، خداوند را به سخره بگیرند و بدین ترتیب گامی در جهت یکی از اهداف مهم فراماسونری (که همانا حذف اعتقادات مذهبی انسان ها است)، بردارند. برای درک بهتر این مطلب، چند مثال را در این زمینه ذکر می نماییم:
از مهمترین و برجسته ترین افرادی که در دستگاه فراماسونی دنیای امروز، مشغول خدمت در جهت اهداف این تشکیلات شیطانی است، شخص جرج بوش رییس جمهور آمریکا است. وی که به دلیل خدمات زیاد و تبحر کافی در گروه مخفی و شیطانی (Skull & Bones)، ملقب به (Magog) بوده است، (۱۷۸) در حال حاضر رهبری سیاسی فراماسونری را پذیرفته است.
نکته ی جالب این که جرج بوش بارها در جملات خود عبارتی را به کار برده است که تلویحاً با آن ها « ادعای نبوت » کرده است. مثال زیر، یک نمونه از این ادعاها است:
نویسنده ی اندونزیایی در مقالهای با عنوان « رییس جمهوری آمریکا و صدایی از آسمان » نوشت:
« بوش در دیدار با محمود عباس اعلام کرده است: از جانب خدا به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شده است، از جانب خدا به وی دستور حمله به القاعده و صدام حسین داده شده است و از جانب خدا از وی خواسته شده است تا به حل بحران خاورمیانه کمک کند. »(۱۷۹)
همچنین وی پا را فراتر نهاده و به طور غیر مستقیم از طریق دستگاه تبلیغاتی خود ادعای خدایی نیز کرده است. این مسأله تا آن جا پیش رفته است که طرفداران ابله وی، او را تجلی خدا ( حضرت مسیح (ع) ) می دانند! (در مسیحیت تحریف شده، سه ذات خداوندی وجود دارد: پدر (خدا)، پسر ( عیسی (ع) )، و روح القدس).(۱۸۰)
در رابطه با « ادعای خدایی » جرج بوش، می توان به مثال های زیر اشاره کرد:
۱ – یکی از طرفداران جرج بوش (که همواره به جمهوریخواهان رأی داده است)، در انتخابات سال ۲۰۰۴ میلادی (اواخر دوره ی اول ریاست جمهوری بوش) و در هنگام انتخاب وی برای دومین بار، درباره ی جرج بوش میگوید:
(۱۸۱)« .This is the very first time I felt God was in the White House »
(August 11, 2004, The New york Times)
« این اولین بار است که احساس میکنم خداوند در کاخ سفید بود. »
در فیلم زیر که از یک کمپ انجیلی به نام « کمپ عیسی : Jesus Camp » اقتباس شده است، ملاحظه میگردد که تعدادی از کودکان، به پای عکس جرج بوش افتادهاند و یک صدا میگویند: « !This is the picture of God = این عکس خداست! ». البته منظور آنها از خدا، حضرت مسیح (ع) است؛ چرا که آنها مسیح را فرزند خدا، و جرج بوش را تجلی مسیح (ع) می دانند. زیرا آن ها اعتقاد دارند که جرج بوش با حمله به عراق و حمایت فراوان از اسراییل، زمینه را برای بازگشت مسیح آماده کرده است.(۱۸۲)
برای دانلود فیلم، اینجا کلیک کنید: (ترجمه ی فیلم در بخش قبلی ارایه شده است.)
مثال هایی که ذکر شدند، بخش کوچکی از گزافه گویی ها و ادعاهای سران فراماسونری میباشد. به دلیل طولانی شدن مبحث، از ارایه ی مثال های بیشتر در این رابطه خودداری میکنیم .
البته لازم به ذکر است که حتی اگر مثال های فوق را درباره ی فراماسونری نادیده بگیریم، شواهد دیگری نیز هستند که نشان می دهد تشکیلات فراماسونری، امروزه ادعای نبوت و خدایی میکند. برای مثال، سردمداران فراماسونری همواره از دموکراسی و آزادی سخن میگویند و از این الفاظ به عنوان ابزاری برای کشورگشایی و اشغالگری، بهره میبرند. آن ها ادعا میکنند که کشورهای جهان باید برای زیستن در صلح و رفاه، به نظم نوین جهانی (New World Order) و دموکراسی غربی اقتدا کنند و این دو پدیده ی شوم را به عنوان پیام آور صلح و پیامبر عصر جدید بپذیرند.
علاوه بر ادعای نبوت، تشکیلات فراماسونری ادعای خدایی نیز میکند. بدین ترتیب که خود را در نظر مردم جهان، قادر بر هر کاری نشان می دهد و به دلیل در اختیار داشتن مراکز علمی و قدرت تکنولوژیکی، ادعا میکند که توانایی رسیدن به هر خواسته ای را دارد. از سوی دیگر این تشکیلات شیطانی، خود را معیار حق می داند (نه خداوند متعال)، و اعمال ملت ها را مطابق با خواست خود می سنجد. نمونه ای از این ادعا ها را می توانیم در سخن جرج بوش (یکی از سردمداران فراماسونری) بیابیم که درباره ی جنگ علیه تروریسم! گفت: « کشورها در جنگ علیه تروریسم، یا با ما هستند یا علیه ما. »(۱۸۳)
بدین ترتیب با توجه به مطالب گفته شده، درمییابیم که فراماسونری نیز همانند دجال ذکر شده در روایات اسلامی، ادعای نبوت و ادعای خدایی میکند. این مطلب نیز یکی دیگر از شواهدی است که فراماسونری را بر دجال منطبق می نماید.
10 – دجال داخل دریاها میگردد و زمین زیر پای او درنوردیده میشود.
حضرت علی (ع) در پاسخ به سوال یکی از یارانشان درباره ی دجال، می فرمایند:
« … یخوض البحار و تسیر معه الشمس …… تطوى له الارض منهلاً منهلاً … »(۱۸۴)
« … وارد دریاها میشود و خورشید با او سیر میکند …… زمین در زیر پاهایش درنوردیده میشود … »
با توجه در متن روایت فوق، در مییابیم که توصیفات ارایه شده درباره ی دجال، مطابقت چندانی با ویژگی های یک انسان ندارد؛ بلکه این توصیفات بیشتر بر ابزار تکنولوژیک یک تشکیلات دلالت دارد.
در واقع با توجه در روایت فوق، به این نتیجه دست مییابیم که توصیفات مذکور، با ویژگی های فراماسونری و ابزارهای تکنولوژیک آن تطابق زیادی دارد. به عبارت دیگر، هواپیما، تانک، زیردریایی و کشتی های مختلف جنگی، ابزارهایی هستند که تشکیلات جهانی فراماسونری از آن ها برای بسط سلطه ی خود بهره میگیرد و این ابزار ها، با توصیفات روایت مذکور مطابقت زیادی دارند:
« … وارد دریاها میشود (زیر دریایی ها و کشتی ها) و خورشید با او سیر میکند …… زمین در زیر پاهایش درنوردیده میشود (تانک ها و هواپیما ها) … »
دجال داخل دریاها میگردد و زمین زیر پای او درنوردیده میشود.
۱۱ – دجال از زمان پیامبر (ص) یا قبل از ایشان ( زمان حضرت نوح (ع) ) زنده است و عمر طولانی دارد.
در بین احادیثی که در باب دجال ذکر شدهاند، احادیثی وجود دارند که حکایت از عمر طولانی وی دارند.(۱۸۵)
علاوه بر این، احادیثی نیز وجود دارند که به طور غیر مستقیم، دلالت بر عمر طولانی دجال دارند. نمونه هایی از این احادیث، به شرح زیر میباشند:
۱ – پیامبر گرامی اسلام (ص)، درباره ی دجال فرمودند:
« ألا أحدثکم عن الدجال حدیثاً ما حدث به نبی قومه: إنه أعور، و إنه یجیء معه بمثل الجنه و النار، و التی یقول علیها الجنه هی النار؛ إنی أنذرکم کما أنذر به نوح قومه … »(۱۸۶)
« آیا براى شما در مورد دجال حدیثى بگویم که هیچ پیامبرى به قوم خود نگفته است: او أعور (یک چشم) است، و چیزى همانند بهشت و جهنم با خود حمل مى کند، و چیزی که آن را بهشت می نامد، ولی (در واقع) جهنم است؛ من شما را از او بیم می دهم، آنچنانکه حضرت نوح قومش را از او بیم داد … »
۲ – پیامبر گرامی اسلام (ص)، درباره ی دجال فرمودند:
« إنه لم یکن نبی بعد نوح إلا و قد أنذر قومه الدجال، و إنی أنذرکموه … »(۱۸۷)
« هیچ پیامبرى پس از نوح نیامد مگر اینکه امت خود را از دجال بر حذر داشت، و من شما را از او بر حذر می دارم … »
با دقت در احادیث فوق، درمییابیم که مسأله ی دجال صرفاً اختصاص به اسلام و مسلمانان ندارد؛ بلکه موضوع دجال، در زمان های قبل از پیامبر اسلام (ص) و حتی در زمان حضرت نوح (ع) نیز مطرح بوده است. این مسأله نشان می دهد که دجال در آن زمان نیز وجود داشته است؛ زیرا اگر در آن موقع وجود نمی داشت، دلیلی نداشت تا حضرت نوح (ع) قومش را از وی بیم دهد. حال آن که ما می دانیم پیامبران خدا (بالاخص پیامبران اولوالعزم) هیچ حرکت عبثی انجام نمی دادند و این هشدار حضرت نوح (ع) نیز نشان از زنده بودن دجال در زمان وی دارد.
با مطالعه ی احادیث فوق، این نتیجه حاصل میشود که تصور چنین عمر طولانی برای یک انسان محال است؛ به ویژه این که آن انسان، دشمن خدا هم باشد. تعداد کمی از انسان ها عمر طولانی داشتهاند که همه ی آن ها نیز همچون حضرت نوح (ع)، مومن بودهاند. از جمله بندگان خاص خداوند که عمر بسیار طولانی داشته است، حضرت مهدی (عج) میباشند که اینچنین معجزه وار به خواست خدا زنده و جوان ماندهاند.
توصیف روایات درباره ی طولانی بودن عمر دجال، فرضیه ای را که بر انسان بودن دجال تأکید می نماید، تضعیف نموده و فرضیه ای را که دجال را یک حرکت فکری، فرهنگی و سیاسی می داند، تقویت می نماید. زیرا همان طور که ذکر شد، تصور چنین عمر طولانی برای یک انسان کافر محال است؛ در صورتی که یک حرکت فکری، فرهنگی و سیاسی می تواند سالیان سال زنده بماند.
در مورد فراماسونری نیز در ابتدای مقاله ذکر کردیم که این حرکت شیطانی، مستقیماً از تعالیم الحادی و شیطانی کابالا به وجود آمده است. همان طور که قبلاً ذکر شد، تعالیم کابالا عمری بسیار طولانی دارد و در زمان حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) نیز وجود داشته است. به طوری که این دو بزرگوار به مبارزه با این تعالیم الحادی پرداختند. در واقع مدون ترین و مهم ترین تعالیم کابالایی به زمان های قبل تر بر میگردد و مربوط به زمان مصر باستان میباشد. نکته ی جالب اینکه بنابر مستندات تاریخی، مصریان نیز بخشی از تعالیم الحادی خود را از مهاجران بابلی و بین النهرینی که به مصر مهاجرت کرده بودند، آموختهاند.(۱۸۸) (البته امروزه تعالیم مصری به عنوان منشأ اصلی تعالیم ماسونی کابالا شناخته میشود، زیرا تدوین یافته ترین قانون الحادی دوران قدیم بود و ماسون ها نیز امروزه از علایم مصری بهره میبرند.)
بدین ترتیب در این جا نیز فراماسونری با این توصیف روایات مطابقت دارد. زیرا همانگونه که در روایات، از زنده بودن دجال در زمان های قبل از ولادت پیامبر اسلام (ص) سخن به میان آمده است، تعالیم فراماسونری نیز از همان زمان ها وجود داشتهاند؛ به نحوی که کابالا (تعالیم اصلی فراماسونری) از زمان وفات حضرت موسی (ع) نیز وجود داشته، و قبل از آن نیز تعالیمی مشابه تعالیم کابالا در مصر و حتی بابل، سومر و بین النهرین رایج بوده است؛ (۱۸۹) این مسأله نشان می دهد که عمر تعالیم شبه کابالا، به زمان حضرت ابراهیم (ع) و حضرت نوح (ع) نیز بازمیگردد؛ چرا که آن دو بزرگوار در سرزمین بین النهرین، و در زمان حکومت بابلیان و سومریان می زیستهاند و مردمیکه در آن سرزمین حضور داشتهاند، معتقد به عقاید جاهلی و شبه کابالایی بودهاند. با این اوصاف درمییابیم که همانند توصیفات روایات درباره ی زنده بودن دجال از زمان حضرت نوح (ع)، تعالیم فراماسونری نیز از همان زمان زنده بوده است و این مسأله نیز فراماسونری را بر دجال منطبق می کند.
۱۲ – دجال یک مرد است.
در تعدادی از احادیث، ذکر شده است که دجال « مرد » میباشد. نمونه هایی از این احادیث عبارتند از:
پیامبر (ص) در توصیف دجال فرمودند:
« الدجال رجل عریض، عینه الیمنى مطموسه … »(۱۹۰)
« دجال مرد چاقى است، چشم راستش معیوب است … »
با توجه به حدیث فوق و بسیاری از احادیث دیگر، درمییابیم که دجال « مرد » است. اما آیا این مسأله می تواند ارتباطی بین فراماسونری و دجال قایل شود؟
واقعیت این است که بیش از ۹۰ درصد از افراد شرکت کننده در گروه های مخفی و ماسونی، مرد هستند. در واقع اجتماعات مخفی و ماسونی عمدتاً اجتماعاتی مردانه هستند.(۱۹۱) این مطلب تا بدان جا رایج است که در اکثر گروه هایی که نام Freemasonry و Masonry را یدک میکشند، هیچ زنی حق عضویت ندارد و جمعیت مردان در این گروه ها 100 درصد میباشد.(۱۹۲) البته لژ های بسیار کمی در جهان، زنان را نیز به عضویت می پذیرند.(۱۹۳)
نکته ای که حائز اهمیت است، این است که علیرغم جمعیت مردانه ی فراماسونری، این تشکیلات از زنان و گروه های زنانه نیز به عنوان ابزاری قوی استفاده می نماید. برای مثال، صنعت سینمای هالیوود (که توسط یهودیان صهیونیست ساخته و حمایت شده است)، (۱۹۴) از زیبایی زنان در جهت ترویج فساد و فحشا استفاده می نماید. همچنین گروه های فمینیستی که گروه هایی با ظاهر فریبنده و مدعی آزادی و دموکراسی هستند، ارتباطات بسیار قوی با گروه های فراماسونری دارند و دقیقاً در جهت خدمت به اهداف شیطانی فراماسونری فعالیت میکنند.)(۱۹۵)
در هر حال، تشکیلات فراماسونری اصولاً جمعیت هایی مردانه هستند و این مطلب با توصیف روایات درباره ی « مرد » بودن دجال، مطابقت دارد. این مسأله نیز به نوبه ی خود، تأیید دیگری بر انطباق دجال بر فراماسونری است.
۱۳ – لقب دیگر دجال، « المسیح الدجال » است.
لقب دیگر دجال، « المسیح الدجال » است. این لقب، یک لقب شناخته شده برای دجال بوده و حتی در کتب حدیث نیز به آن اشاره شده است؛ به طوری که حتی عبارت مذکور، در نام تعدادی از کتب حدیث نیز به چشم می خورد که از آن جمله می توان به کتاب های « قصه المسیح الدجال و نزول عیسی علیه الصلاه و السلام و قتله ایاه علی سیاق روایه ابی امامه رضیالله عنه مضافاً الیه ما صح عن غیره من الصحابه رضی الله عنهم » به قلم « محمد ناصرالدین الالبانی » و کتاب « المسیح الدجال » تألیف « سعید ایوب » اشاره کرد.(۱۹۶)
همانگونه که در بخش های قبلی مقاله ملاحظه فرمودید، مطابق روایات، دجال از نظر اعتقادی کافر است؛ حال با توجه به این مطلب، دلیل اطلاق لفظ « المسیح الدجال » به « دجال » چیست؟
به احتمال قریب به یقین، علت اطلاق لقب مذکور به دجال، این است که او اعمال فریبنده ی خود را در قالب مذهبی انجام می دهد و حتی ادعا میکند که خود وی، مسیح است!
اطلاق لفظ « المسیح الدجال » به « دجال »، یکی دیگر از شواهدی است که نشان می دهد فراماسونری با دجال روایات اسلامی مطابقت دارد. زیرا با وجود این که فراماسونری با تمام قوا تلاش میکند تا معبد سلیمان را بسازد و با ساخت این معبد نمادین، تعالیم الحادی را زنده نماید و حکومت جهانی ضد دینی را در بیت المقدس سازمان دهد، اما این هدف شیطانی خود را در قالب شعار فریبنده ی « بازگشت مسیح » جای داده است و عمال خود (یعنی اوانجلیکال ها و صهیونیست های مسیحی) را بر اساس این شعار، هدایت میکند.(۱۹۷)
همان طور که در بخش های قبل دیدیم، ارتباط تعالیم اوانجلیکالی و تعالیم یهودی صهیونیستی با فراماسونری، کاملاً مسجل است. اما همین گروه ها با شعار « بازگشت مسیح » به فعالیت می پردازند؛ تا جایی که حتی پروژه ی تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان را نیز به « بازگشت مسیح » ارتباط می دهند.(۱۹۸)
گروه های مذکور، وقایع امروز فلسطین اشغالی را نیز با « بازگشت مسیح » توجیه می کنند و حتی این وقایع را مقدمه ی جنگ کذایی آرماگدون می دانند.(۱۹۹) این جنگ کذایی که توسط اوانجلیکال ها (صهیونیسم مسیحی) و صهیونیسم یهودی تبلیغ میشود، جنگی است که به ادعای این گروه ها، میان مسیح (ع) و ضد مسیح (دجال) در میگیرد. بنابر این دیدگاه، صهیونیست ها یاور مسیح (ع) هستند و مسلمانان نیز بر علیه مسیح (ع) می جنگند!(۲۰۰) این در حالی است که عملاً خود آنان (صهیونیست ها) در لشکر دجال قرار گرفتهاند.
بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که فراماسونری با ادعای « بازگشت مسیح » به فریبکاری پرداخته و انسان های معتقد به دوفرقه ی تحت نفوذ فراماسونری، یعنی صهیونیسم مسیحی (اوانجلیسم) و صهیونیسم یهودی را با خود همراه کرده است تا از نیروی آن ها برای رسیدن به اهداف شیطانی اش بهره جوید. این مسأله با روایاتی که لفظ « المسیح الدجال » را برای « دجال » به کار می برند، مطابقت دارد؛ چرا که دجال روایات اسلامی نیز همچون فراماسونری، از مسأله ی « بازگشت مسیح » سوءاستفاده نموده و خود را مسیح واقعی می داند.
این مطلب نیز یکی دیگر از شواهدی است که فراماسونری را بر دجال منطبق می نماید.
۱۴ – زیر پای دجال، الاغی است خاکستری رنگ (سفید مایل به تیره)، هر گام الاغ او یک میل راه باشد … از هر موی الاغ دجال نغمه ای به گوش می رسد و آن باعث جذب افراد منافق و کفار میشود.
حضرت علی (ع) در پاسخ به سوال یکی از یارانشان درباره ی دجال، می فرمایند:
« … تحته حمار أقمر، خطوه حماره میل … »(۲۰۱)
« … در زیر پای او (دجال)، الاغی است خاکستری یا نقره ای رنگ (سفید مایل به تیره)، هر گام الاغ او یک میل راه باشد … »
همچنین در روایات دیگر، الاغ دجال چنین توصیف شده است:
« … از هر موی الاغ دجال نغمه ای به گوش می رسد و آن باعث جذب افراد منافق و کفار میشود … »(۲۰۲)
از بررسی احادیث فوق در مییابیم که مطالب ذکر شده پیرامون « الاغ دجال »، عمدتاً استعاری و کنایی است. مطمئناً هیچ الاغی یافت نمیشود که دارای ویژگی های فوق باشد و در واقع الاغ در این احادیث، اشاره به موضوع دیگری دارد.
شاید بتوان گفت که منظور از « الاغ دجال » در روایات فوق، وسایل ارتباط جمعی است که در سراسر جهان به فعالیت در جهت اهداف آمریکا و اسرائیل می پردازند و با پخش انواع موسیقی ها و شوهای مبتذل، افراد منافق و کفار را به دور خود جمع میکنند. این رسانه ها همانند الاغی که در خدمت ارباب خود است، همواره در جهت خدمت به اربابان خود (آمریکا، اسراییل و بقیه ی کشور های ماسونی) گام بر می دارند.
نکته ی مهمیکه می توان به آن اشاره کرد، این است که امواج الکترومغناطیسی که به رادیو ها و تلویزیون ها می رسند و باعث پخش موسیقی میشوند، امواج بسیار ریزی هستند که همانند مو از فرستنده ی خود به جهات مختلف پخش میشوند. این امواج علاوه بر حرکت در راستای یک خط به عنوان ذره، در اطراف آن خط نوسان نیز میکنند و به صورت یک موج طی مسیر می نمایند.(۲۰۳) امواج مذکور دارای طول موج چندین کیلومتری میباشند و در حین انتشار در فضا، با پیمودن هر طول موج (گام)، چند کیلومتر را در فضا طی میکنند.(۲۰۴) در واقع این امواج با گام های (طول موج های) چند کیلومتری در فضا طی مسیر میکنند و دقیقاً مترادف عبارت (هر گام الاغ او یک میل راه باشد)، رفتار می نمایند.
بدین ترتیب ملاحظه فرمودید که انطباق بسیار زیادی بین خصوصیات « الاغ دجال » در روایات اسلامی و « رسانه ها ی صوتی و تصویری » غربی وجود دارد؛ تا جایی که حتی نحوه ی انتشار امواج « رادیویی – تلویزیونی »، مشابه گام های بلند « الاغ دجال » در روایات اسلامی است.
توصیف روایات در مورد خر دجال, همراه با معادل های امروزی این توصیفات: زیر پای او الاغی (رسانه های جمعی جوامع غربی و «ماسونی» )است خاکستری یا نقره ای رنگ(رنگ اکثر رادیو ها و تلوزیون ها), هر گام (طول موج امواج رادیویی) الاغ او یک میل (مسافت بسیار طولانی طول موج امواج رادیویی) راه باشد, از هر موی (موج رادیویی) الاغ دجال نغمه ای به گوش می رسد (موسیقی ها و شوهای مبتذل) و آن باعث جذب افراد مناطق و کفار میشود.
۱۵ – دجال، در « فلسطین » و در کنار دروازه ی « لد » نزدیک « بیت المقدس » کشته میشود.
بنابر روایتی مشهور، دجال در « فلسطین » و در کنار دروازه ی « لد » نزدیک « بیت المقدس » کشته میشود.(۲۰۵) این مسأله نیز از جمله مسایلی است که فراماسونری را بر « دجال » منطبق می سازد. قبل از بیان نحوه ی این تطابق، بهتر است قبل از هر چیز به ارایه ی برخی توضیحات بپردازیم:
همان گونه که در بخش های قبلی این مقاله ذکر کردیم، بزرگترین آرمان فراماسون ها و صهیونیست ها، ساخت معبد دروغین سلیمان در شهر مقدس بیت المقدس است. این آرمان تا بدانجا برای آنان اهمیت دارد که برای دستیابی به آن حاضر شدهاند سختی های زیادی را به جان بخرند. برای مثال برای تحقق این امر، کشور ماسونی اسراییل را بنیان نهادند و برای حفظ آن، هر گونه جنایتی را در حق مظلومان فلسطینی اعمال کردند. آنان فلسطین اشغالی را به عنوان محل نبرد خود با اسلام برگزیدهاند و به زعم خود قصد دارند تا با تخریب مسجد الاقصی و ساخت معبد سلیمان، برای همیشه اسلام و سایر ادیان آسمانی را نابود نمایند.
فراماسون ها و صهیونیست ها همچنین در تبلیغات خود، فلسطین اشغالی را به عنوان محل نبرد دروغین آرماگدون (Armageddon) در آخرالزمان معرفی میکنند و مسلمانان را به عنوان طرف مقابل درگیر در جنگ، عنوان می نمایند.
با توجه به مطالب فوق، در مییابیم که تشکیلات شیطانی فراماسونری و متحد همیشگی آن یعنی صهیونیسم جهانی، حساب ویژه ای بر روی سرزمین فلسطین اشغالی و به خصوص شهر مبارک « بیت المقدس » باز کرده است و تلاش دارد تا به آخرین اهداف خود در این مناطق جامه ی عمل بپوشاند.
اما از سوی دیگر، مسلمانان نیز برای مقابله با صهیونیسم تلاش بسیاری میکنند. به طوری که امروزه گروه های مبارز فلسطینی، حزب الله لبنان، سوریه و ایران، مهمترین مخالفان صهیونیسم بوده و به مقابله با آن می پردازند. از سوی دیگر، آزادسازی « مسجدالاقصی » که اولین قبله ی مسلمین بوده است نیز یکی از مهمترین آرزوهای مسلمانان جهان میباشد که سبب شده است تا برای رفع فتنه ی صهیونیسم از فلسطین اشغالی، اجماعی بین المللی بین مسلمانان تشکیل شود.
علاوه بر این واقعیات، روایات فراوانی وجود دارند که خبر از آزادی قدس به دست یاران حضرت مهدی (عج) می دهند که از آن جمله می توان به روایت زیر اشاره کرد:
پیامبر (ص) درباره ی زمینه سازان ظهور حضرت مهدی (عج) در نزدیکی ظهور آن حضرت و یا در زمان ظهور ایشان، فرمودند:
« … تخرج من خراسان رایات سود، فلا یردها شئ حتى تنصب بإیلیاء … »(۲۰۶)
« درفش هایى سیاه از خراسان خروج مى کند که هیچ چیز قادر به برگرداندن آنها نیست، تا اینکه در ایلیاء (بیت المقدس) به اهتزاز درآیند … »(۲۰۷)
البته با توجه در روایت فوق، به سهولت درمییابیم که مقصود از پرچم های سیاه روایت فوق، پرچم ابومسلم خراسانی (سردار طرفدار بنی عباس) نمی باشد؛ زیرا پرچم ابومسلم نه در بیت المقدس فرود آمد و نه زمینه ساز ظهور بود.(۲۰۸)
پرچم ذکر شده در روایت فوق، پرچم یاران حضرت مهدی (عج) است که در نزدیکی ظهور ایشان از ایران اسلامیبرافراشته شده و به قیام آن حضرت می پیوندد و ان شاء الله به رهبری ایشان در بیت المقدس فرود می آید. (البته لازم به ذکر است که برخلاف روایت مربوط به خروج دجال، منظور از خراسان در روایت فوق و روایات با مضمون مشابه، خراسان ایران است، نه خراسان افغانستان یا تاجیکستان؛ زیرا روایات متعدد و مشابهی وجود دارند که سپاهیان طرفدار حضرت مهدی (عج) را اهل طالقان، ری، قم و … می دانند که همگی مناطقی از ایران اسلامی هستند؛ بنابراین منطقی است که ما نیز این پرچمداران مومن را اهالی خراسان ایران بدانیم، نه خراسان کشورهای دیگر.)
در هر حال از آن جا که در روایات مربوط به دجال، محل مرگ دجال سرزمین فلسطین عنوان شده است، به احتمال زیاد، حرکت نظامی پرچمداران فوق به سمت بیت المقدس و قضیه ی قتل دجال به دست حضرت مهدی (عج) یا وزیر ایشان حضرت عیسی (ع) در همان منطقه، به یکدیگر کاملاً مرتبط هستند؛ به نحوی که به نظر می رسد پرچمداران خراسانی (ایرانی)، به رهبری حضرت مهدی (عج) در جنگ با دجال و یارانش شرکت می نمایند و آن ملعون را در نزدیکی بیت المقدس شکست می دهند و حضرت مهدی (عج) برای همیشه دجال را نابود می نمایند.
سناریویی که در سطور بالا درباره ی پایان کار دجال تشریح شد، به نحو بسیار دقیقی با ویژگی های فراماسونری شباهت دارد. زیرا همانگونه که در روایات اسلامی، محل اصلی فتنه ی دجال در فلسطین اشغالی و در اطراف بیت المقدس دانسته شده و محل مرگ وی نیز در همان حوالی عنوان شده است، شبکه ی فراماسونری نیز بزرگترین فتنه ی خود را در فلسطین اشغالی و در شهر بیت المقدس پی ریزی نموده است که این فتنه همانا تلاش برای تخریب مسجدالاقصی، ساخت معبد دروغین سلیمان و خونریزی هایی است که در جهت رسیدن به این اهداف انجام شده است. از سوی دیگر، همانند دجال روایات اسلامی، به نظر می رسد که پایان کار فراماسونری نیز ان شا الله در سرزمین فلسطین اشغالی و شهر بیت المقدس روی خواهد داد. چرا که مسجدالاقصی در دنیای امروز به محل نبرد بین جهان اسلام و فراماسونری تبدیل شده است و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال انقلاب الهی خود، می رود تا به کمک بقیه ی مبارزین مسلمان، زمینه را برای ظهور قائم آل محمد (ص) آماده کند و به رهبری آن امام بزرگوار، ریشه ی فراماسونری و صهیونیسم را که سردمدار اصلی کفر و طاغوت است، برای همیشه از بن برکند و پیشگویی پیامبر (ص) را پیرامون فتح قدس به دست پرچمداران خراسان، تعبیر نماید.
بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، شواهد فوق، بخشی دیگر از شواهدی هستند که فراماسونری را بر دجال روایات اسلامی، منطبق می نمایند.
با توجه به شواهدی که ارایه گشت، درمییابیم که « فراماسونری »، شباهت بسیار زیادی با اوصاف « دجال » روایات اسلامی دارد، هر چند که نمی توان در این مورد به صورت %۱۰۰ مطمئن بود. با توجه به شباهت زیادی که ذکر شد، به نظر می رسد که مسلمانان جهان باید با شتاب بیشتر، اجماع قدرتمندتر و تأثیرگذارتری علیه فراماسونری و صهیونیسم انجام دهند و هر چه سریعتر زمینه را برای ظهور منجی عالم بشریت آماده کنند تا به کمک ایشان بتوانند شر این دجال احتمالی تاریخ را از سر جهان کم کنند و فتنه های ایجاد شده توسط این تشکیلات را که به حق بزرگترین فتنه های تاریخ هستند، خنثی نمایند.
ادامه دارد …………..
برای دانلود منابع به فرمت PDF اینجا کلیک کنید.
خادم الامام-وعده صادق