در قسمت های قبلی مقاله، تا حدود زیادی با ماهیت پلید فراماسونری و خصوصیات شیطانی این دجال احتمالی آخرالزمان، آشنا شدیم. در این قسمت مقاله به تمهیداتی که این تشکیلات پلید، برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی از آن ها بهره جسته است، اشاره می نماییم.
تمهیداتی که فراماسونری برای رسیدن به اهداف خود مورد استفاده قرار داده است، عبارتند از:
۱ – تلاش برای بدست گیری قدرت سیاسی همه ی کشورهای جهان.
امروزه سران قدرتمند در اکثر کشورها، یا بخشی از تشکیلات فراماسونری هستند و یا تحت تأثیر کشور های ماسونی قرار دارند. این مطلب در مورد کشورهای خاورمیانه مانند ترکیه، عراق، عربستان و … نیز صدق میکند. برای مثال در ترکیه لژها و مجلات ماسونی همچون « معمار سینان » علناً فعالیت میکنند(۲۰۹) و بسیاری از سیاستمداران این کشور نیز ماسون میباشند.(۲۱۰) همچنین در ماه May سال ۲۰۰۷ (سال جاری) فراماسونرهای عراقی جشن تأسیس اولین لژ خود را برگزار کردند.(۲۱۱) کشورهایی مثل عربستان نیز که لژ ندارند، عملاً تحت سیطره ی کشورهای ماسونی مانند آمریکا و اسراییل قرار دارند. به جرأت می توان گفت که تنها کشوری که در مقابل تشکیلات شیطانی فراماسونری ایستادگی کرده و به عنوان بزرگترین دشمن فراماسونری به شمار می رود، ایران اسلامی است. لازم به ذکر است که در کنار ایران، مجاهدان حماسه ساز لبنانی و فلسطینی نیز قرار دارند، اما حکومت کشورهای مذکور در دست مجاهدان نیست. البته در ایران زمان پهلوی، تعداد زیادی از نخست وزیران، فراماسون بودهاند. مانند: امیر عباس هویدا که بییشترین مدت نخست وزیری را داشته و شریف امامیکه استاد اعظم فراماسونری بوده است.(۲۱۲) ارتباط محمد رضا پهلوی نیز با فراماسونری بسیار زیاد بوده است.(۲۱۳) بحمدالله با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، کشور اسلامی ما از لوٍث وجود این تشکیلات شیطانی پاک شده است.
۲ – ایجاد دو کشور قدرتمند آمریکا و اسراییل به عنوان دو بازوی سیاسی و نظامی مهم که قبلاً مفصلاً به آن ها اشاره کردیم.
۳ – ایجاد سازمان ملل متحد به عنوان یک دستگاه ماسونی.
در بخش های قبلی این مقاله ذکر کردیم که سازمان ملل متحد با فریب افکار عمومی و در قالب شعار ایجاد صلح و ثبات در جهان، فعالیتهای خود را در جهت منافع فراماسونری انجام می دهد. در مورد ارتباط سازمان ملل متحد با فراماسونری، شواهد بسیار زیاد و محکمی وجود دارد که ما به بخشی از آن ها اشاره کردیم. علاوه بر شواهد مذکور، اگر به جهت گیری های سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان در طی سال های قبل توجه کنیم، به حرکت های موذیانه ی سازمان ملل متحد در جهت اجرای اهداف ماسونی پی میبریم. حرکت های موذیانه ی سازمان ملل متحد به نحوی است که حق مسلم ایران را برای رسیدن به فناوری صلح آمیز هسته ای کتمان میکند، اما حتی کوچکترین تنبیهی برای آمریکا و اسراییل به دلیل داشتن سلاح های هسته ای در نظر نمیگیرد؛ این مثال و مثال های دیگری از جمله عملکرد ضعیف شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال تهاجم اسراییل به فلسطین اشغالی و لبنان و نیز صدها نمونه ی دیگر از این قبیل، نشان می دهد که سازمان ملل متحد نیز بخشی از تشکیلات شیطانی فراماسونری بوده و بازیچه ی سردمداران این تشکیلات میباشد.
۴ – تلاش برای انتشار شعار New world order یا (نظم نوین جهانی).
این شعار که در مهر ماسونی آمریکا نیز درج شده است و یکی از قدیمی ترین مشهورترین شعارهای فراماسونری است، اخیراً توسط جرج بوش پسر و قبلاً توسط پدر او بارها و بارها عنوان شده(۲۱۴) و سازمان ملل متحد نیز این شعار را سر لوحه ی خود قرار داده است. فرمان دنیای جدید یا نظم نوین جهانی، فرمان یا نظمی است که ماسون ها قصد دارند آن را با ایجاد یک امپراطوری جهانی شیطانی، پیاده کنند. از نظر ماسون ها این فرمان نهایتاً توسط منجی شیطانی آن ها (Antichrist) که شخصی قدرتمند از بین خود ماسون ها است، اجرا خواهد شد.
۵ – نفوذ در ادیان الهی و تلاش برای انحراف پیروان آنها.
فراماسون ها که ادیان الهی را بزرگترین دشمن خود می دانند، با نفوذ در ادیان، قصد تخریب آنها را هم از درون و هم از بیرون دارند. آن ها به روش های گوناگون در ادیان مختلف نفوذ کردهاند که در بخش های قبلی این مقاله، مفصلاً به آن ها پرداختیم. مهمترین این روش ها به طور خلاصه عبارتند از:
← طیف Shriner ← واتیکان
اسلام ← فرقه های عرفانی نوپا مسیحیت ← بعضی از فرقه های پروتستان
← بهاییت ← اوانجلیکال ها
یهودیت ← اکثر یهودیان (بالاخص صهیونیست ها و ساکنان اسراییل)
۶ – استفاده از وسائل ارتباط جمعی برای ایجاد جنگ روانی و نیز انحراف فکری و فرهنگی جوامع و رواج فحشا.
۷ – ساخت و حمایت از هالیوود.
ماسون ها و یهودیان صهیونیست از ساخت و حمایت از هالیوود، چند هدف عمده داشتهاند(۲۱۵) که مهمترین آن ها عبارتند از:
۱ – ترویج فساد و فحشا از طریق فیلم های مبتذل و الگو برداری جوانان از هنرپیشگان فاسد فیلم های هالیوودی.
۲ – بزرگنمایی قدرت های شیطانی در فیلم های هالیوودی. (همان گونه که می دانیم، از نظر اسلام، شیطان از جنس جن و یکی از بندگان خداست که به سبب مخالفت با خواست خدای متعال، از درگاه خدا رانده شده است؛ بنابراین این موجود خبیث هیچ قدرتی ندارد. اما در فیلم های هالیوودی، شیطان بسیار پر قدرت بوده و نعوذبالله قدرتی مشابه خداوند دارد (برای مثال در فیلم ارباب حلقه ها). گر چه در فیلم های هالیوودی لشکر خیر غالباً پیروز میشود، اما این فیلم ها در دل بسیاری از بینندگان ترس ایجاد کرده و آن ها را از قدرت کذایی شیطان می ترساند. به نظر می رسد که این ترفند فیلم های هالیوودی برای آینده ای نه چندان دور در نظر گرفته شده، و هدف از این ترفند، این بوده است که بعد از تشکیل حکومت جهانی شیطانی ماسون ها، افراد مومن اندکی که در جوامع وجود دارند، با ترس از قدرت شیطانی ماسون ها، در برابر آن ها تسلیم شوند.)
۳ – ساخت فیلم هایی که در آن ها مسلمانان و به خصوص ایرانیان، تروریست معرفی شدهاند. (این حرکت موذیانه بعد از واقعه ی ساختگی ۱۱ سپتامبر، سرعت گرفته و امروزه در اکثر فیلم های هالیوودی، مسلمانان با چهره ای خشن و خونخوار معرفی شدهاند.)
۸ – مبارزه با اسلام که دشمن اصلی آنها میباشد.
در بین مسلمانان، شیعیان به دلیل برخورداری از فرهنگ عاشورایی و مهدوی، بیشتر مورد تهاجم فراماسونری واقع شدهاند و در بین شیعیان نیز، شیعیان ایران به دلیل بهره مندی از حکومتی مقتدر و نیروی نظامی توانمند، و شیعیان لبنان نیز به علت برخورداری از سپاهیان قدرتمند حزب الله، بیش از همه آماج حملات تبلیغاتی دستگاه های ماسونی قرار گرفتهاند.
9 – حمایت از گروه های شیطان پرست، همجنس باز و سکولار به عنوان سربازان خط مقدم خود.
مقام های بالای گروه های فراماسونری، افرادی به ظاهر شیک و مودب هستند و لباسهای تمیز و آراسته دارند، ولی گروه های شیطان پرست و همجنس باز حتی در ظاهر هم از انسانیت خارج میشوند و به غلط این تصور به وجود می آید که هیچ ارتباطی بین آنها و فراماسونرها وجود ندارد. در صورتی که همان افراد به ظاهر شیک و تمیز، از این گروه های شیطان پرست حمایت میکنند و شیطان پرستان و همجنس بازان، سربازان خط مقدم فراماسونرها هستند؛ البته لازم به ذکر است که بعضی از افراد گروه های مذکور، از ارتباط بین سران این گروه ها و فراماسونری خبر ندارند و به صورت غیرمستقیم، نقشه های فراماسونری را اجرا میکنند.
10 – ترویج فساد و حمایت از گروه های موسیقی مبتذل.
این حرکت فراماسونری نیز با دو هدف عمده شکل گرفته است:
۱ – کشاندن جوانان غربی به فساد و دوری آنان از دین و سیاست.
۲ – کشاندن جوانان مسلمان به فساد و از بین بردن اراده ی آنان در مقابله با استکبار. (مشابه این اقدام در قرون اولیه ی اسلامی توسط مسیحیان اروپا انجام شد و نتیجه ی آن، فساد اخلاقی مسلمانان اندلس (اسپانیا) و خارج شدن این سرزمین از دست مسلمانان بود.)(۲۱۶)
11 – تشویق به نگرش افراطی پیرامون علم.
قبلاً ذکر شد که نگرش افراطی پیرامون علم، از سوی فراماسون ها و جهت پر کردن خلاء حاصل از کنار گذاشته شدن معنویت ترویج میگردد. در واقع ماسون ها که تعداد بسیار زیادی از آن ها در زمره ی دانشمندان برجسته نیز قرار دارند، تلاش میکنند تا علم را به عنوان یگانه وسیله ای که می تواند انسان را به سعادت برساند، معرفی کنند. این ترویج افراطی را می توان با کمی تفکر تشخیص داد.
برای مثال در علوم پزشکی و بیولوژی، انتشار بسیاری از مقاله ها در سطح دنیا بی فایده بوده و بسیاری از آن ها مقالاتی هستند که مشابهشان به سهولت یافت میشود. همچنین تحقیقات فراوانی وجود دارند که در آن ها عملاً اصول اخلاق انسانی و اخلاق پزشکی رعایت نمیشوند، و هدف از آن ها فقط کسب امتیاز علمی است (از جمله بعضی تحقیقات مربوط به روان پزشکی و علوم اعصاب که بعضاً در لابراتوار های پنهانی انجام می شوند). همچنین با وجود پیشرفت های زیادی که انجام شده است، وضعیت بهداشتی جهان نه تنها بهتر نشده، بلکه گاهی بدتر نیز شده است، زیرا اتکا بر علم و دوری از مذهب، بلای جان انسان ها شده است. (برای مثال امروزه دیگر آبله ریشه کن شده است، اما انسان های زیادی بر اثر ابتلای به ایدز می میرند.)
از سوی دیگر، تشویق به نگرش افراطی پیرامون علم از سوی کشورهای ماسونی، اهداف دیگری را نیز دنبال میکند. بدین ترتیب که با مشغول نگاه داشتن افراطی ذهن دانشجویان و دانشمندان در تحقیقات علمی و کاستن از وقت فراغت آن ها، اجازه ی فکر کردن به مسایلی همچون مذهب، اجتماع، اوضاع سیاسی جهان و … را به این قشر پویا و فعال نمی دهند و با این کار اجازه نمی دهند که این افراد به مسایلی همچون وضعیت برادران و همنوعان خود در فلسطین، عراق، آفریقا و… فکر کنند.
البته باید این مطلب را ذکر کرد که ادیان آسمانی و به خصوص اسلام، ارزش زیادی برای علم و علم آموزی قایلند(۲۱۷) و انسان ها را به فراگرفتن آن، بسیار تشویق میکنند؛ اما در هر حال، علم را معبود انسان و تنها وسیله ی او برای رسیدن به رستگاری نمی دانند و انسان را تشویق به رسیدن به کمال در همه ی زمینه ها می نمایند.
12 – ترویج افراطی ورزش ها، بالاخص فوتبال.
ورزش مورد قبول همه ی افراد است و فوائد آن بر کسی پوشیده نیست. حتی ادیان آسمانی نیز، انسان را به ورزش کردن تشویق کردهاند.(۲۱۸) ولی آنچه که امروزه دیده میشود، باز هم ترویج بی حد و اندازه ی ورزش بالاخص فوتبال، آن هم در سطح حرفه ای است. در واقع دستگاه شیطانی فراماسونری با حمایت های فراوان مالی خود از گردانندگان بسیاری از تورنمنت های معتبر ورزشی، افکار انسان ها را از اعمال شیطانی خویش منحرف کرده و در سایه ی این رویدادهای ورزشی، به اجرای پروژه های خطرناک آخرالزمانی خود می پردازد. آنچه که مؤید این مطلب است، همزمانی جام جهانی فوتبال ۲۰۰۸ با حمله ی اسرائیل به نوار غزه میباشد!؟(۲۱۹)
۱۳ – تلاش برای تخریب مسجد الاقصی که به منظور ساخت معبد کذایی سلیمان در محل این مسجد مقدس صورت میگیرد و قبلاً به صورت مفصل به آن اشاره کردیم.
۱۴ – ایجادتفرقه بین ملت ها به خصوص کشورهای اسلامی، که نمونه هایی از آن را در عراق شاهد هستیم.
۱۵ – اشغال عراق (بابل) که در جهت اهداف آخرالزمانی ماسون ها انجام گرفت.
۱۶ – ترویج مذاهب افراطی انجیلی.
در سال های اخیر، با حمایت دولت ماسونی آمریکا، حرکت های فزاینده ای در جهت ترویج مذاهب افراطی انجیلی (از جمله تعالیم اوانجلیکالی) شکل گرفته است.
در داخل آمریکا، حادثه ی ساختگی ۱۱ سپتامبر، زمینه را برای رشد دیدگاه های افراطی انجیلی فراهم ساخت(۲۲۰) و بعد از واقعه ی مذکور، با تلاش پنهان نهاد های ماسونی، تعداد پیروان تعالیم اوانجلیکالی رشد چشمگیری یافت و با افزایش تعداد پیروان این فرقه، عملاً تعداد حامیان اسراییل فزونی یافت.
در خارج از آمریکا نیز با حمایت دولت ماسونی آمریکا، شبکه های ماهواره ای اوانجلیکالی به زبان های مختلف شروع به فعالیت کردند. حتی دامنه ی نفوذ این فعالیت های موذیانه به قلمرو فارسی زبانان نیز کشیده شد که افتتاح شبکه ی ماهواره ای « محبت » به زبان فارسی از آن جمله است.(۲۲۱)
این شبکه متأسفانه تا حدودی به اهداف خود رسیده و عده ای از ساده لوحان را فریب داده است که البته جمعیت بسیار ناچیزی میباشند.(۲۲۲) بدین ترتیب که جمعیت اندکی در نواحی مختلف شهر تهران و حتی بعضی روستاها مسیحی نوانجیلی شدهاند. البته اکثریت این افراد از طبقات فقیر جامعه بودند و به دلیل کمک های مالی موسسات مخفی نوانجیلی تغییر مذهب دادهاند. هرچند که افراد ابله و هوسران دیگری نیز هستند که به دلایلی همچون سهل انگاری مسیحیت در مورد شرابخواری و … به صورت پنهانی مسیحی نوانجیلی شدهاند. (برای مثال، نگارنده ی این سطور، در اتوبوس به صورت اتفاقی با یکی از این افراد مواجه شده، و شخص مذکور که از طبقه ی اجتماعی پایین بوده است، دلیل نوانجیلی شدن خود را همراهی مراسم دعای اوانجلیکالی با رقص و موسیقی ذکر نموده است؟! لازم به ذکر است که شخص مذکور (که هیچ نام و نشانی نیز از خود ارایه نکرد)، نحوه ی آشنایی خود با تعالیم اوانجلیکالی را مشاهده ی مراسم دعای همراه با رقص اوانجلیکال ها، در شبکه ی ماهواره ای « محبت » ذکر کرده بود.)
متأسفانه دامنه ی این تبلیغات، حتی به شهر مشهد مقدس نیز رسیده است و کتابچه های نوانجیلی در این شهر به دست زایران داده شده است. بدین ترتیب که در دی ماه و بهمن ماه سال 1385 شمسی، کتابچه ای 16 صفحه ای با عنوان « اسم او عجیب خواهد بود »، به دست افراد ناشناس در پایانه های مسافربری و مکانهائی که زائران تردد می کنند، توزیع شد. نکته ی مهم این که در پشت جلد این کتابچه، قسمت هایی از انجیل یوحنا (انجیلی که بیش از بقیه ی انجیل ها مورد تأیید اوانجلیکال ها و صهیونیست های مسیحی است)، چاپ شده بود که مردم را دعوت به مسیحیت می نمود.(۲۲۳)
البته خوشبختانه به دلیل عشق فراوان مردم ایران به اسلام، قرآن و معصومین (ع)، حرکت های تبلیغاتی مسیحیت نوانجیلی در ایران با شکست مواجه شده است؛ هر چند این مسأله به معنای این نیست که ما برنامه ریزی برای مقابله با این حرکت ها را فراموش کنیم.
در حال حاضر، حرکت های تبلیغاتی مسیحیت نوانجیلی، بیش از همه در جمهوری های تازه استقلال یافته ی شوروی سابق، با موفقیت جریان دارد.(۲۲۴) علت این مسأله نیز فقر اکثریت جمعیت این کشور ها است، که موجب شده است تا سازمان های نوانجیلی در قالب کمک های مالی و اقدامات بشر دوستانه؟! به تبلیغ عقاید افراطی خود بپردازند. این مسأله نشان می دهد که یکی از مهمترین راه های مقابله با این حرکت های شیطانی، مبارزه با فقر است و برای مبارزه با این حرکت ها، مسئولین کشورهای اسلامیباید به حل معضلات اقتصادی و اجتماعی نیز اهتمام ورزند.
۱۷ – تبلیغ جنگ هسته ای کذایی آرماگدون.
آرماگدون یکی از حربه های مجمع ماسونی جهانی است که از آن برای فریب مسیحیان و همراه کردن آنها با خود، استفاده میکند.
آرماگدون، جنگی هسته ای است که طبق ادعای اوانجلیکال ها و صهیونیست های یهودی، در دشت آرماگدون (هرمجدون) که در شمال اسرائیل و نزدیک شهر حیفا (اطراف مدار ۳۳ درجه) واقع شده است، رخ خواهد داد. از نظر صهیونیست های مسیحی و یهودی، این جنگ بین دو سپاه خیر (یهودیان و مسیحیان معتقد!؟) و سپاه شر (ایران، روسیه، سوریه، و سایر کشورهای مسلمان؟!) در میگیرد و در آن، سپاه خیر به رهبری حضرت مسیح(ع) پیروز میگردد. با این پیروزی، حکومت ۱۰۰۰ ساله ی مسیح آغاز میگردد و یهودیان باقیمانده نیز مسیحی میشوند!(۲۲۵)
تبلیغ آرماگدون، مورد استقبال اسرائیلی ها و اوانجلیکالها (حدود %۲۵ جمعیت آمریکا یا ۸۰ میلیون نفر) قرار دارد و به عنوان توجیهی برای لزوم وجود اسرائیل تلقی میشود. برای مثال، در زمان مذاکره ی عرفات و اسحق رابین با اسرائیل جهت صلح؟! و تعیین حد و مرز بین اسراییل و تشکیلات خودگردان فلسطین، مخالفت های زیادی در داخل آمریکا و اسراییل به وجود آمد و خواسته ی مخالفان این بود: نباید مرزهای اسرائیل تغییر کند، زیرا اسراییل کنونی کشوری است که میزبان آرماگدون و مسیح (ع) خواهد بود؟!(۲۲۶) (نکته ی مهم این که بسیاری از اندیشمندان، دلیل قتل اسحاق رابین در آن زمان را نارضایتی صهیونیست های افراطی از مذاکره ی صلح بیان میکنند.)(۲۲۷)
اما چرا میگوییم که این جنگ ساختگی بوده و وجود خارجی ندارد؟
(امروزه به صورت آزادانه پذیرفته شده است که انجیل چهارم، قبل از این که به شکل نهایی خود تبدیل شود، تحت یک تکامل پیچیده قرار گرفته است.)
مقدمه ای بر انجیل یوحنا، انجیل جدید بیت المقدس
کلمه ی آرماگدون (هرمجدّون=Magiddo)، فقط در مکاشفات یوحنا (باب ۱۶، آیه ی ۱۶) وجود دارد و در هیچکدام از انجیل های دیگر، و حتی در قسمت های اصلی انجیل یوحنا نیز یافت نمیشود.(۲۳۱) در باب ۱۶ کتاب مکاشفات یوحنا چنین آمده است:(۲۳۲)
» And he gathered them together into a place called in the Hebrew Armageddon tongue. «
John: Revelation (16:16)
« او (خدا) آن ها را در محلی که به عبری (مجدّو) خوانده میشود، جمع خواهد کرد. »
با توجه به مطالب فوق، می توان دریافت که عده ای از بنی اسراییل که شیطان بر افکارشان مسلط بود، در طول تاریخ به تحریف گسترده ی انجیل ها دست زدهاند و بیش از همه، تلاش خود را بر انجیل یوحنا متمرکز کردهاند؛ تا جایی که بسیاری از محققین مسیحی نیز خود به این دستکاری ها اذعان دارند. از آن جا که اولین شیطنت ها در جهت تحریف شریعت حضرت موسی (ع)، از زمان وفات آن حضرت و یا حتی در زمان حیات ایشان (همانند قضیه ی گوساله ی سامری) به دست پیروان تعالیم ماسونی – کابالایی شکل گرفت، (۲۳۳) به نظر می رسد که تحریف تورات و انجیل ها (به خصوص انجیل یوحنا) نیز به دست پیروان همین فرقه صورت گرفته است.
یهودیان کابالیست (شکل دهندگان تعالیم ماسونی کابالا)، که فراگیری تعالیم شیطانی و سحر و جادوگری را اختیار کردند، از همان ابتدا در فکر تأسیس یک حکومت شیطانی بودند؛ برای این منظور، آن ها با دستکاری های وسیع در تورات در ابتدا و سپس انجیل ها (به خصوص انجیل یوحنا) در طول تاریخ، فعالیت هایی را که قصد داشتند برای ساختن یک کشور اسراییلی بی دین انجام دهند، به صورت آیات تحریف شده در کتب مقدس مذکور، گنجاندند. فراماسون ها که وارث خلف کابالیست ها بودند، از میراث شوم و شیطانی که کابالیست ها برایشان به ارمغان گذاشته بودند، نهایت استفاده را کرده و از آن ها در جهت رسیدن به اهداف آخرالزمانی خود بهره بردند؛ بدین ترتیب، آن ها از تحریفات انجیل های مختلف، به خصوص انجیل ضعیف یوحنا استفاده کرده، و با استفاده از مکاشفات یوحنا تلاش کردند تا مسیحیان را بفریبند و آن ها را با خود همراه کنند.
امروزه فراماسونرها، با تبلیغ نبرد کذایی آرماگدون تلاش دارند تا مردم آمریکا و اسراییل و دیگر نقاط جهان را با خود همراه کنند و به آن ها بقبولانند که قبل از بازگشت مسیح (ع)، باید اسراییل وجود داشته باشد و معبد سلیمان ساخته شود. با این حربه، آن ها سعی میکنند تا با تلاش اوانجلیکال ها و یهودیان صهیونیست، به هدف خود برسند و بعد از ساخت معبد سلیمان و تشکیل حکومت جهانی شیطانی، مسأله ی بازگشت مسیح را به فراموشی سپارند.
نکته ی مهم در مورد اوانجلیکال ها، این که عده ی زیادی از آن ها واقعاً فریب خوردهاند و به این مسأله اعتقاد پیدا کردهاند که مسیح (ع) با همان شرایطی که در مکاشفات یوحنا ذکر شده است، باز میگردد، ولی سردمداران اوانجلیکال ها که بسیاری از آن ها با فراماسونری واضحاً ارتباط دارند، با فریب به آنها القا کردهاند که برای ظهور مسیح (ع) باید اسرائیل نیل تا فرات تشکیل شود و …
بدین ترتیب می توان گفت که اکثر جمعیت اوانجلیکال ها فریب خوردهاند و مقصر اصلی در این مسایل، رهبران مذهبی آن ها هستند که به دلیل ارتباط قوی با فراماسونری، (۲۳۴) در لباس مذهب به جنگ با خدا برخاستهاند و عده ی زیادی را با فریبکاری، با خود همراه ساختهاند. این فریبکاری تا بدان حد فراگیر شده است که امروزه جهانگردان و توریستهای بی شماری از دشت آرماگدون دیدن میکنند(۲۳۵) که این مطلب نشان دهنده ی توفیق این سیاست در آمریکا و اسراییل میباشد.
لازم به ذکر است که ترویج مسیحیت نوانجیلی در ایران و کشورهای دیگر نیز دسیسه ای است که فراماسونرها برای تبلیغ آرماگدون و آماده سازی افکار عمومیبرای این جنگ، از آن استفاده میکنند تا به خیال خام خود در این جنگ، آخرین بارقه های امید مسلمانان و سایر خداپرستان آزاده را خاموش نمایند.
عکس چپ: نبرد کذایی آرماگدون در تخیل یک نقاش اوانجلیکال
بعد از ذکر مطالب فوق درباره ی آرماگدون، خاطر نشان میشویم که نبرد آرماگدون، همان نبرد قرقیسیای روایات اسلامی نیست. بعضی از محققین مسلمان، به اشتباه آرماگدون و نبرد قرقیسیا را یکی می دانند، در حالی که این طور نیست و این بینش خطرناک است و به اعتقادات و اهداف اوانجلیکال ها، صهیونیست ها و فراماسونها مشروعیت میبخشد.
آرماگدون نبردی است که در نزدیکی حیفا و در اسرائیل (البته بنا بر تبلیغات صهیونیست ها) انجام میشود، (۲۳۷) در حالی که نبرد قرقیسیا، بنا بر احادیث و روایات بسیاری از ائمه، نبردی است که در منطقه ای در شمال شرقی سوریه، جنوب ترکیه و شمال غربی عراق و با هدف تصاحب گنجی که فرات آن را نمایان کرده (نفت؟)، انجام میشود. نبرد قرقیسیا، بین گروه های شر انجام میشود و جنگی است که خداوند برای از بین بردن ظالمان قرار داده تا همدیگر را از بین ببرند(۲۳۸) و در روایات اسلامی، توصیه شده که مسلمانان بالاخص شیعیان در این جنگ دخالت نکنند. مقایسه ی بسیار خوبی به قلم آقای حمید محمدی، در مورد این دو جنگ صورت گرفته است که خلاصه ی آن را در جدول زیر ملاحظه می فرمایید:(۲۳۹)
ویژگیها و اوصاف |
نبرد قرقیسیا |
واقعه آرماگدون |
۱.۱ موقعیت جغرافیایی |
منطقه ی مرزی عراق، ترکیه و سوریه |
۲۰ مایلی جنوب شرقی حیفا در بیت المقدس |
۱.۲ منابع پیشگویی |
روایات اسلامی متعدد وصریح در کتب فریقین |
تفسیرهای بی مبنا از یک عبارت از کتاب مقدس |
۱.۳ نحوه ی جنگیدن |
درگیری با سلاح های روز و کشته های بسیار |
جنگ بزرگ هسته ای با تعداد کشته ی غیر قابل باور |
۱.۴ انگیزه ی رویارویی |
درگیری برای تصاحب ثروتی که زیر فرات بوده |
جنگ میان دو سپاه موسوم به حق و باطل!
|
۱.۵ زمان جنگ |
۵ ماه قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام |
در آستانه ی ظهور حضرت مسیح علیه السلام پس از بازسازی معبد سلیمان و تولد گوساله ی سرخ موی |
۱.۶ طرفین درگیر |
مجموعه ای از حکام جاه طلب و حریص (سفیانی, ترکها و رومیان (شاید روسهاو غربیان) و سپاهی از مصر) |
دو سپاه خیر و شر؛ یهودیان و حامیان مسیحی کفار(=کمونیستهای روسیه , چین و کوبا)، مشرکان (= اعراب و شیعیان ایران) و سپاه خیر (یهودیان و مسیحیان صهیونیست آمریکا)
|
۱.۷ پیروز میدان |
سفیانی |
سپاه خیر (یهودیان و مسیحیان صهیونیست آمریکا) |
۱.۸ تعداد کشته ها |
صد یا چهارصد هزارنفر (اختلاف در روایت) |
چند میلیون نفر+ ۳/۲ میلیون یهودی |
۱.۹ سرانجام کشته ها |
حمله ی جانوران برای خوردن لاشه ی مردگان |
دفن همه ی مردگان به مدت ۷ ماه |
۱.۱۰ زمینه سازی |
نمی خواهد. |
همه ی قوای مسیحیان صهیونیست برای زمینه سازی مورد استفاده قرار میگیرد. |
۱.۱۱ عوارض باور به … |
بی تاثیر در زندگی امروز |
حمله به عراق, افغانستان, لبنان، سوریه و شاید ایران …
|
۱.۱۲ میزان احتمال وقوع |
با توجه به انتساب به روایات سفیانی: زیاد |
داستانی ساختگی با احتمال وقوع صفر |
و پایان ماجرا |
ادامه ی فعالیتهای سفیانی (اشغال عراق وعربستان و …) |
ظهور حضرت مسیح (ع) |
« فتنه ی روم » نبردی است که بر طبق روایات، پس از پیمان شکنی روم (آمریکا و متحدانش) با حضرت مهدی (عج) در میگیرد. بدین صورت که رومیان با وساطت حضرت مسیح (ع)، با حضرت مهدی (عج) پیمان صلح میبندند، اما بعد از 2 یا 3 سال پیمان خویش را میشکنند و به جنگ با مسلمانان می پردازند.(۲۴۰) این نبرد که از آن با عنوان « فتنه ی روم » یاد میشود، با نبرد دروغین آرماگدون تفاوت های چشمگیری دارد که مهمترین آن ها عبارتند از:
۱ – در آرماگدون محل نبرد بنا بر ادعای صهیونیست ها، دشت هرمجدون است، اما در فتنه ی روم، محل نبرد مطابق روایات، منطقه ای بین صور (در لبنان) تا عکا (در فلسطین) میباشد.(۲۴۱)
۲ – بنابر ادعای صهیونیست ها، نبرد آرماگدون یک جنگ هسته ای و عمدتاً بر عهده ی نیروهای زمینی است، اما در فتنه ی روم مطابق روایات، علاوه بر نیروهای زمینی، نیروهای هوایی و دریایی نیز نقش مهمی دارند و حتی نقش نیرو های دریایی دشمن بسیار برجسته است.(۲۴۲) (این مطلبی است که با شرایط امروزه ی جهان بسیار مطابقت دارد.
۳ – بنابر ادعای صهیونیست ها، در نبرد آرماگدون حضرت عیسی (ع) رهبری صهیونیست ها را بر عهده دارند، اما در فتنه ی روم روایات اسلامی، حضرت عیسی (ع) در ابتدا نقش میانجی صلح را ایفا کرده و پس از پیمان شکنی رومیان نیز به لشکر مسلمانان پیوسته و به عنوان یکی از سرداران حضرت مهدی (عج)، به جنگ با ارتش روم می پردازند.(۲۴۳)
بنابراین همان طور که ملاحظه کردید، فتنه ی روم روایات اسلامی، شباهت چندانی با جنگ دروغین آرماگدون ندارد
از دیگر جنگ هایی که ممکن است شبیه به نبرد آرماگدون به نظر آید، جنگ حضرت مهدی (عج) و حضرت مسیح (ع) با دجال است. جنگ مذکور گر چه به احتمال زیاد در فلسطین روی می دهد، اما تفاوت های اساسی با آرماگدون دارد. بعضی از این تفاوت ها عبارتند از:
۱ – بنابر ادعای صهیونیست ها، نبرد آرماگدون یک جنگ هسته ای است؛ اما نبرد حضرت مهدی (عج) و حضرت عیسی (ع) با دجال، لزوماً هسته ای نیست.
۲ – بنابر ادعای صهیونیست ها، در نبرد آرماگدون حضرت عیسی (ع) رهبری صهیونیست ها را بر عهده دارند؛ اما در فتنه ی دجال، حضرت عیسی (ع) به عنوان یکی از یاران بزرگ حضرت مهدی (عج) در نبرد با دجال شرکت کرده و حضرت مهدی (عج) آن ملعون را میکشند؛ البته بنابر برخی روایات، حضرت عیسی (ع) به نیابت از حضرت مهدی (عج) دجال را می کشند.(۲۴۴) با توجه به این که در قسمت های قبلی مقاله ذکر کردیم که فراماسونری و خدمتگزار همیشگی اش (صهیونیسم) به احتمال زیاد دجال آخرالزمان هستند، به نظر می رسد که صهیونیست ها و بسیاری از یهودیان، در سپاه دجال و در لشکر مقابل حضرت عیسی (ع) قرار داشته باشند، نه در رکاب ایشان. این مطلب، دقیقاً بر خلاف ادعای صهیونیست ها در رابطه با حضرت عیسی (ع) و نقش ایشان در آرماگدون است.
۳ – بنا بر ادعای صهیونیست ها، « لشکر شر » در آرماگدون، اهالی کشور های ایران، روسیه، چین، کوبا و کشورهای عربی میباشند؛ (۲۴۵) اما در روایات اسلامی ما درباره ی نبرد با دجال و سایر نبردهای دوران ظهور حضرت مهدی (عج)، از انسان های مومن و معتقد به ولایت حضرت ولی عصر (عج)، به خصوص اهالی خراسان (ایرانی ها) و سپاهیان یمانی، به عنوان لشکریان « سپاه خیر » نام برده شده است.(۲۴۶) این مسأله، کاملاً بر خلاف ادعای صهیونیست ها در رابطه با سپاهیان خیر و شر در آرماگدون است.
بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، قضیه ی نبرد حضرت مهدی (عج) و حضرت مسیح (ع) با دجال، شباهت چندانی با نبرد آرماگدون مورد ادعای صهیونیست ها ندارد.
با توجه به مطالب گفته شده درمییابیم که ما مسلمانان، نباید روایات اسلامی را به آرماگدون ارتباط بدهیم؛ زیرا از یک سو نبرد دروغین آرماگدون به هیچ جنگی در روایات اسلامیشباهت ندارد و از سوی دیگر نیز اگر ما آرماگدون را (در حالی که نبرد واقعی نیست) به رسمیت بشناسیم، به نقشه ی شیطانی ماسون ها مشروعیت میبخشیم.
همان طور که ملاحظه فرمودید، تبلیغ جنگ دروغین آرماگدون، از اهمیت بسیاری برای دستگاه فراماسونری و خدمتگزاران آن (صهیونیست ها) برخوردار است. به همین دلیل، آن ها از طرق مختلف به تبلیغ این جنگ دروغین پرداختهاند که از آن جمله می توان به تأسیس کمپهای نوانجیلی، ساخت بازیهای کامپیوتری آخرالزمانی، فیلم ها و… اشاره کرد. در ادامه ی بحث، ما به چند نمونه از آن ها اشاره می نماییم:
۱ – بازی کامپیوتری (Left Behind) که اخیراً وارد بازار شده است، نمونه ای از تلاش های ماسون ها و صهیونیست ها در جهت انجام اهداف آخرالزمانی است. در این بازی، شخصی که در نقش قهرمان داستان، ایفای نقش میکند، عضو یک گروه نوانجیلی به نام گروه محنت میشود و باید سربازانی برای لشکر حضرت مسیح (ع) فراهم کند و برای آرماگدون زمینه سازی نماید.(۲۴۷) (البته در این بازی، سازمان ملل که برای صلح؟! تلاش میکند و مانع فعالیت های جنگجویان صلیبی (یاران مسیح) میشود؟!، به عنوان سازمانی که زیر نظر دجال فعالیت میکند، معرفی میگردد؛ هر چند که قبلاً اثبات کردیم که سازمان ملل، کاملاً در راستای اهداف فراماسون ها و صهیونیست ها فعالیت میکند و در اصل یک سازمان ماسونی است).
در فیلم تبلیغاتی این بازی، حرکت های شیطنت آمیزی مشاهده میشود. برای مثال در صحنه ای که بازگشت حضرت مسیح (ع) را به زمین نشان می دهد، ساعت شنی که نماد حضرت مسیح (ع) است، در آمریکا و در محل خرابه های برج های دو قلوی تجارت جهانی نیویورک به زمین فرود می آید. در واقع با این کار، سازندگان و حامیان بازی مذکور، خواستهاند تا حادثه ی ساختگی ۱۱ سپتامبر را به عنوان زمینه ساز بازگشت مسیح معرفی کنند و به دنبال این مسأله، مسلمانان را که در ظاهر بانیان حادثه ی ۱۱ سپتامبر بودند؟!، به عنوان پیروان دجال معرفی نمایند. ((نعوذبالله) در تبلیغات آن ها، حضرت مهدی (عج) دجال است.)
در صحنه های دیگر فیلم تبلیغاتی این بازی، صحنه هایی از تخریب شهرهای بزرگ آمریکا و اروپا از جمله نیویورک، لندن، پاریس و … به چشم می خورد. همانگونه که مستحضر هستید، بنابر تبلیغات موذیانه ی کشورهای غربی، بمب گذاری شهر های اروپا از جمله بمب گذاری شهر لندن به دست مسلمانان انجام گرفت.(۲۴۸) با توجه به این مطلب، به نظر می رسد که هدف سازندگان این فیلم تبلیغاتی از نشان دادن صحنه های مربوط به تخریب شهرهای اروپا و آمریکا، القای این مطلب بوده است که مسلمانان که همواره؟! در شهرهای اروپا و آمریکا بمب گذاری میکنند؟!، دشمنان کشورهای غربی و پیروان دجال هستند!
با توجه به توضیحات فوق، درمییابیم که در پس ظاهر جذاب بازی کامپیوتری (Left Behind)، افکار شیطانی نهفته است و هدف از ساخت آن، بدنام ساختن مسلمانان، و توجیه جنگ های آخرالزمانی فراماسونری (به رهبری آمریکا) علیه کشورهای اسلامی می باشد.
برای دانلود فیلم تبلیغاتی این بازی، اینجا کلیک کنید:
۱ – در این فیلم که یک فیلم تبلیغاتی برای (Jesus Camp) است، اطلاعات جالبی درباره ی این کمپ به دست می آید: در بخشی از فیلم، کودکانی ملاحظه میگردند که بعضاً با لباس های رزمیبه بازی هایی که شبیه تمرینات نظامی هستند، می پردازند تا در آینده بتوانند در ارتش خدا (ارتش آمریکا؟!) قرار بگیرند و بتوانند در آرماگدون از مسیح (ع) حمایت کنند! (در یکی از صحنه های آغازین فیلم، تصویر پرچم آمریکا، در کنار پرچمی که اوانجلیکال ها به پرچم ارتش حضرت مسیح (ع) منسوب میکنند، به چشم می خورد.)
در بخشی از فیلم، کودکی نوانجیلی ملاحظه میگردد که در مقابل دوربین میگوید: « ما نسل کلیدی هستیم که مسیح (ع) را باز میگردانیم! »
در قسمت دیگری از فیلم، خانم پاستور بکی فیشر (رییس کمپ) صراحتاً میگوید: « اگر به دشمنانمان توجه کنیم، خواهیم دید که آن ها توجه خود را بر کودکان متمرکز میکنند. به طوری که در فلسطین و پاکستان، کمپ هایی شبیه کمپ های ما وجود دارند که در آن ها طرز کار کردن با نارنجک دستی و مسلسل را به کودکان (نه جوانان!) یاد می دهند. » (خانم بکی فیشر عمداً کلمه ی کودکان را به کار میبرد تا اعمال شیطانی کمپ های اوانجلیکالی را توجیه کند، زیرا همان طور که می دانیم، در اسلام تکلیفی بر کودکان نیست و تنها به کودکان مسلمان، آموزش های بنیادی اعتقادی (مانند نماز و روزه) داده میشود و مسایل مهمی همچون جهاد در برابر ظالمین، در سنین جوانی که سنین تکلیف است و بینش جوانان رشد یافته است، به آن ها آموخته میشود. در ضمن جوانان جهادگر مسلمان، به هیچ کشور دیگری حمله نمیکنند، بلکه در مقابل ظلمیکه به آن ها در خانه ی خودشان روا داشته میشود، به پا می خیزند.)
در بخش پایانی فیلم، گوینده میگوید: « ما (اوانجلیکال ها) در حدود %۲۵ جمعیت آمریکا (حدود ۸۰ میلیون نفر) را تشکیل می دهیم و کمپ های فراوانی مانند (Jesus Camp) در سراسر آمریکا داریم. دامنه ی نفوذ ما به همه جا از جمله کاخ سفید و کنگره نیز کشیده شده است و در انتخابات آمریکا نقش مهمی بازی میکنیم. »
در یک نما از بخش پایانی فیلم، تصویر « Ted Haggard » (کشیش برجسته ی اوانجلیکالی که در سال ۲۰۰۶ به دلیل اثبات همجنس بازی و مصرف مواد مخدر، از مقام کشیشی خلع شد)، (۲۴۹) به چشم می خورد که به تبلیغ اوانجلیسم و حمایت از کمپ هایی همچون (Jesus Camp) می پردازد! حضور این کشیش فاسد در فیلم های تبلیغاتی (Jesus Camp) و سایر فیلم های تبلیغاتی اوانجلیکال ها، خود شاهد مهمی است که دروغ بودن ادعای مسئولان (Jesus Camp) و سایر موسسات نوانجیلی را درباره ی تعلیم مسایل اخلاقی به کودکان نشان می دهد.
برای دانلود فیلم، اینجا کلیک کنید:(۲۵۰)
در ابتدای فیلم، خانم پاستور بکی فیشر (رییس کمپ) به شکل ناخواسته پرده از نیت سودجویانه ی کمپ های انجیلی پرده برمی دارد و عنوان میکند: « اگر به جمعیت جهان دقت کنیم، متوجه میشویم که یک سوم جمعیت جهان را کودکان زیر ۱۵ سال تشکیل می دهند. به همین دلیل اگر ما قصد انجام برنامه ای را داریم، باید بر روی کودکان زیر ۱۵ سال برنامه ریزی کنیم. »
در ادامه خانم پاستور بکی فیشر میگوید: « اگر به دشمنانمان توجه کنیم، خواهیم دید که آن ها توجه خود را بر کودکان متمرکز میکنند. به طوری که در فلسطین و پاکستان، کمپ هایی شبیه کمپ های ما وجود دارند که در آن ها طرز کار کردن با نارنجک دستی و مسلسل را به کودکان (نه جوانان!) یاد می دهند . آن ها (مسلمانان) به کودکان یاد می دهند تا جان خود را برای اسلام فدا کنند. من هم می خواهم به کودکان یاد بدهم که جان خود را برای انجیل فدا کنند، همان طور که مسلمانان این کار را انجام می دهند؛ اما در هر حال نکته ی مهم اینجا است که حق با ما است (نه مسلمانان)! »
در بخشی از فیلم دیده میشود که مربیان این کمپ، کودکان را به حالت خلسه میبرند و از این کار برای جلب توجه دیگران استفاده میکنند. نکته ی بسیار مهمیکه در این رابطه باید به آن اشاره کنیم، این است که به فرض این که این کار ها نیز واقعی باشند، دلیل بر حقانیت این گروه ها نیستند. زیرا فرو رفتن در حالت خلسه، دلیل بر استفاده از تعالیم الهی نیست، بلکه شیاطین و جن های کافر نیز توانایی انجام چنین اعمالی را دارند. برای مثال، در احادیثی از معصومین (ع) ذکر شده است که مسلمانان بهتر است از معاشرت با جنیان بپرهیزند، زیرا ممکن است که ناخواسته با جنیان کافر مواجه شده و آنان با انجام اعمال خارق العاده (که جزء ویژگی های ذاتی جنیان است و خداوند به آن ها اعطا کرده است)، انسان ها را فریب داده و خودشان ادعای خدایی کنند و انسان ها را از راه راست منحرف نمایند.(۲۵۱) مطلب مهم و عجیبی که در مورد (Jesus Camp) وجود دارد، این است که محل این کمپ، در کنار دریاچه ای به نام (دریاچه ی شیاطین) یا (Devils Lake) قرار دارد(۲۵۲) و توجه به این نکته نیز تأمل برانگیز است.
برای دانلود فیلم، اینجا کلیک کنید:(۲۵۳)
در ابتدای فیلم، یکی از مربیان کمپ در حالی که چکشی در دستش گرفته است، در جمع کودکان و خانواده هایشان میگوید: « امروز می خواهم به شما (کودکان) نشان دهم که می توانید در موقع مناسب، انسان متفاوتی باشید؛ می توانید تهاجمیباشید، می توانید بجنگید. امروز می خواهیم قدرت دولت شیطان (ایران؟!) را بشکنیم؛ آنهایی که قصد دارند به مدارس شما هجوم آورند و مسیح (ع) را از قلبتان بیرون بکشند؟! هنگامیکه دولت ما، دولت عراق را نابود کرد، من ایمان آوردم به این که خداوند دارد از طریق دولت ما (آمریکا) با ما حرف می زند؟! حال، می خواهم ببینم که چه کسی می خواهد این فنجان ها را که نماد قدرت دولت شیطان هستند، بشکند؟ چه کسی داوطلب میشود؟»
در ادامه ی فیلم ملاحظه میگردد که که فنجان هایی بر روی میز ها قرار گرفته اند و روی هر کدام از آن ها کلمه ای نوشته شده است. این فنجان ها بنا به ادعای مربی کمپ، نماد قدرت دولت شیطانی (ایران؟!) هستند و کودکان باید برای افزایش شجاعت خود، این لیوان ها را بشکنند. کودکان نیز تک تک می آیند و به نام مسیح (ع) این لیوان ها را میشکنند تا به خیال خود قدرت شیطان را نابود کنند. پس از این مراسم روحانی؟! کودکان تحت تأثیر قرار میگیرند و گریه میکنند!
در پایان فیلم، خانم پاستور بکی فیشر (رییس کمپ) به کودکان میگوید: « این پیشگویی ها (پیشگویی های مکاشفات یوحنا) را بگیرید و با آن ها (مسلمانان، به خصوص ایرانیان) بجنگید. »
برای دانلود فیلم، اینجا کلیک کنید.
۱۸ – ترویج کتاب ها و فیلم هایی در مدح جادوگری و انتشار آن در بین کودکان از جمله (Harry Potter)
یکی از ترفند های خطرناک دستگاه شیطانی فراماسونری برای اجرای اهدافش، تلاش برای انس دادن انسان ها (به خصوص کودکان) با سحر، جادو و تعالیم شبه کابالایی میباشد. قبل از ارایه ی توضیحات بیشتر در این زمینه، توجه شما را به بحث های مقدماتی زیر جلب میکنیم:
در تمام ادیان الهی، سحر و جادوگری نکوهش شده است و جزء امور ممنوعه میباشد.(۲۵۵) در دین اسلام نیز احادیث و روایات بی شماری از معصومین (ع) پیرامون ممنوعیت سحر بیان شده است. برای نمونه در این زمینه می توان به حدیث زیر از امام صادق (ع) به نقل از جد بزرگوارشان حضرت علی (ع) اشاره کرد:
« عَنِ الْبَزَّازِ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ (ع) أَنَّ عَلِیّاً (ع) قَالَ:
مَنْ تَعَلَّمَ شَیْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِیلًا أَوْ کَثِیراً فَقَدْ کَفَرَ وَ کَانَ آخِرَ عَهْدِهِ بِرَبِّهِ وَ حَدُّهُ أَنْ یُقْتَلَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ. »(256)
« از بزاز از ابی البختری از جعفر (صادق (ع)) از پدرش (ع) از حضرت علی (ع) نقل شده است که فرمودند:
هر کس چیزی از سحر بیاموزد، زیاد باشد یا کم، کافر شده است و سرانجام کارش با خدایش است؛ و حدش این است که کشته شود، مگر اینکه توبه کند. »
این حدیث خود به روشنی نشان می دهد که جادوگری گناه بسیار بزرگی است و حکم سنگینی دارد.
اما در جهان امروز که ارزش ها دگرگون شده است و همه چیز به صورت وارونه معرفی میگردد، کتاب ها و فیلم های زیادی در مدح و ستایش جادوگری نوشته و ساخته میشود. متأسفانه مخاطب بسیاری از این کتاب ها و فیلم ها، کودکان هستند.
بدین ترتیب بسیاری از کودکان از دوران خردسالی با سحر و جادوگری آشنا میشوند و با توجه به این که در آنان رشد شناختی کامل نیست، بسیاری از آن ها آرزو میکنند که ای کاش به جای قهرمان کتاب ها و فیلم ها بودند و می توانستند هر چیز که می خواستند برای خود مهیا کنند.
متاسفانه امروزه بازار بسیاری از این کتاب ها و فیلم ها بسیار داغ است و بعضی از آن ها در زمره ی پرفروش ترین کتاب های تاریخ قرار دارند. از جمله ی این کتاب ها و فیلم ها می توان به (علی بابا و چهل دزد بغداد)، (علاءالدین و چراغ جادو)، (Harry Potter) و (Shrek) اشاره کرد. در بین کتاب ها و فیلم های مذکور، (Harry Potter) هم از نظر میزان فروش و هم از نظر میزان تأثیر، موقعیت ویژه ای دارد.
در این بین، شواهد مهمی وجود دارند که نشان می دهند داستان های (Harry Potter) واضحاً در جهت اهداف شیطانی فراماسون ها و صهیونیست ها تولید شدهاند. از جمله ی این شواهد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ – تعالیم جادوگری (Witchcraft) که (Harry Potter) به کرات از آن ها بهره میبرد، قرابت بسیار زیادی با تعالیم شیطان پرستی و همین طور کابالا دارد. به طوری که علایم و وسایل و عباراتی که در (Witchcraft) به کار برده میشوند، عمدتاً همان علایمی هستند که در کابالا و شیطان پرستی به کار می روند. از جمله ی این علایم می توان به علامت های الحادی چون ستاره ی شش گوش، (Baphomet) و … اشاره کرد که در شیطان پرستی، تعالیم کابالا (و تعالیم فراماسونری که برگرفته از تعالیم کابالا است)، و نیز تعالیم (Witchcraft) به خصوص (Black Witches = جادوگران شیطانی) مشترک است.(۲۵۸) بدین ترتیب می توان چنین دریافت که فیلمی که از جادوگری (Witchcraft) حمایت میکند، از تعالیم مشابه مانند شیطان پرستی و … نیز حمایت میکند.
۲ – الهه ی جادوگری (Witchcraft) و خدای جادوگران، (Baphomet) است.(۲۵۹) این الهه (که حتماً در قسمت های قبلی مقاله با آن آشنا شده اید)، برای شیطان پرستان، کابالیست ها و فراماسون ها نیز مقدس بوده و نماد شیطان می باشد. بنابراین گروه های جادوگری (Witchcraft) نیز، به مانند شیطان پرستان، کابالیست ها و فراماسون ها، شیطان ر ا تقدیس میکنند.(۲۶۰) با این اوصاف می توان گفت که فیلم (Harry Potter) نیز که به ترویج جادوگری می پردازد، عقاید شیطان پرستی و فراماسونری را به صورت غیر مستقیم ترویج می نماید؛ چرا که این گروه ها نیز همانند گروه های جادوگری، به (Baphomet) اعتقاد دارند.
بدین ترتیب همان طور که ذکر شد، گروه های جادوگری (Witchcraft)، هم شیطان پرستی (Satanism) و هم تعالیم جاهلی و الحادی (Paganism) را ترویج میکنند.
۴ – تعالیم الحادی کابالا که سرمنشأ تفکر فراماسونری است، (۲۶۲) شباهت بسیار زیادی با جادوگری (Witchcraft) دارد؛ (۲۶۳) بنابراین هنگامی که از طریق داستان هایی مانند (Harry Potter)، جادوگری (Witchcraft) ترویج میشود، عملاً تعالیم ماسونی کابالا نیز رواج مییابد و بدین ترتیب ذهن کودکان برای پذیرش تعالیم فراماسونری در دوران بزرگسالی، آماده تر میگردد.
بنابراین چه خوب است که فرزندان و کودکانمان را با داستان های ناب و اصیل ایرانی و اسلامیبپرورانیم و ذهن آنان را از کودکی، در جهت تعالیم الهی سازمان دهیم. یقیناً این کار می تواند سلامت روحی کودکان امروز و جوانان فردای جوامع اسلامی را تأمین نماید و آنان را در ساختن آینده ای روشن برای دنیای اسلام، آماده کند.
کاری از خادم الامام-وعده صادق
ادامه دارد …………..
برای دانلود منابع به فرمت PDF اینجا کلیک کنید.