اشاره
با ظهور حضرت (علیه السلام) و اعلام آغاز انقلاب جهانی اش ستمگران و گردن کشان و… به مقابله با حضرت بر می خیزند . حضرت (علیه السلام) به دفاع بر می خیزد. در این میان عده ای از دو طرف کشته میشوند.
برخی عدد کشته شدگان را بسیار زیاد می دانند و از این رهگذر می خواهند، حضرت را یک چهره خون ریز معرفی کنند. گروهی نیز تعداد آن کشته ها را کم می دانند. این نوشته، به نقد و بررسی سندی و دلالتی روایات مربوط به این قتل ها می پردازد و افراط و تفریط را در این باره می زداید.
پیشگفتار
برخی در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور، افراط میکنند و از امام زمان علیه السلام و یاران اش، چهره ای خشن ارائه می دهند. آنان، به روایاتی استدلال می کنند که در آن ها، اشاره به کشته شدن دو سوم مردم، (از هر نه نفر، هفت نفر، از هر هفت نفر، پنج نفر ) و یا این که بیش تر مردم کشته میشوند و از کشته ها، پشته ساخته میشود و جوی خون جاری میگردد و … دارند.
برخی دیگر، تفریط میکنند و میگویند حتی، به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خون ریزی نمیشود و…
در این نوشتار، به نقد و بررسی روایی و دلالی احادیث مربوطه می پردازیم تا افراط و تفریط بودن اندیشه های موجودمشخص گردند.
نکاتی که قابل تامل است، این ها است :
الف)قتل و کشتار، قبل از ظهوراست و یا بعد از آن ؟
ب ) شیوه ی رفتار امام با دشمنان چه گونه خواهد بود ؟
ج)حجم کشتار و اعدام و خون ریزی ها چه مقدار است ؟
د) مقتولان، چه کسانی هستند؟
هـ) روایاتی که ناظر بر این موضوع است . آیا به نحو موجبه ی کلیه است یا به نحو موجبه ی جزئیه .
اخباری که در آن ها کشتار در حجم وسیعی مطرح شدهاند، بر دو قسم است :
الف ) یک سری از آنها مربوط به ملاحم و فتن قبل از ظهور است و هیچ ربطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع نابسامان جهان در پیش از ظهور دارد. این دسته، بیش تر از مراسیل عامه است . اگر تعدادی از آن ها هم جزء مسانید باشد، هیچ گونه ارتباطی با بحث ما، یعنی قتل های دوران حکومت امام مهدی عج الله و تعالی فرجه الشریف، ندارد.
ب ) یک سری از آنها، مربوط به هنگامه ی ظهور و حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این نوع روایات، نیز دو گونهاند :
۱. روایاتی که از طریق عامه و از نبویات است و بیش تر آن ها، مشکل سندی دارند، به طوری که بعضی از آن ها، مرسل، و برخی از آن ها، به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) منتهی نمیشوند، بلکه از افرادی مانند کعب الاحبار که در زمان آن حضرت مسلمان نشده بود، نقل شده است .
عمده ی این روایات. از اسرائیلیات است که با اغراض مختلفی وارد کتاب های روایی شده است . عالمانی از اهل تسنن، مانند ابن کثیر، وقتی به روایات نقل شده از امثال کعب الاحبار می رسد، میگوید : خدا ما را از این همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتاب های روایی و… کردهاند بی نیاز کند۱…»
۲. روایاتی که از طریق اهل بیت (علیه السلام) نقل شده و یا در کتاب های شیعه ذکر گردیده است . در این کتاب ها، اخبار منقول از حضرات معصوم (علیه السلام) و بعض دیگر که نقل شده، به اهل بیت (علیه السلام) منتهی نمیشود .مانند اخبار معمرین که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از اهل تسنن نقل کرده است.
اندیشه های تفریطی در کشتار به هنگام ظهور
گروهی بر آن اند که امام زمان به هنگام ظهور، از طریق ولایت و تصرف تکوینی، همه ی خلایق را مطیع و مسخر میکند و کارها را با اعجاز و غیر عادی انجام می دهد. لذا کشتار و اعدام، خیلی اندک خواهد بود. برای روشن شدن مطلب و دریافت پاسخ، به احادیثی از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) متمسک میشویم.
حدیث ۱ـ … عن بشیر بن ابی اراکه النبال ـ و لفظ الحدیث علی روایه ابن عقده قال : لما قدمت المدینه انتهیت الی منزل ابی جعفر الباقر (علیه السلام) … قلت (انهم) یقولون : انه اذا کان ذالک استقامت له الامور فلا یهریق محجمه دم . فقال :«کلاً! والذی نفسی بیده! حتی تمسح و انتم العرق و العلق» و او ما بیده الی جبهته۲ .
بشیر بن ابی اراکه نبار ـ لفظ حدیث به روایت ابن عقده است ـ گوید هنگامیکه به مدینه وارد شدم، به طرف منزل ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) رفتم … گفتم : (آنان (مرجثه) میگویند، هنگامیکه آن امر (قیام قائم عج) روی دهد، همه ی کارها برای او درست واستوار میگردد و بهاندازه ی یک ظرف حجامت هم خون نمی ریزد. پس فرمود :« هرگز چنین نیست ! سوگند به آن که جانم به دست او است ! کار به آنجا می انجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک خواهیم کرد. (کنایه از سختی ها و دشواری های جنگ و درگیری است که موجب پدید آمدن عرق و ایجاد زخم های خونین میشود)
در این هنگام، ایشان، با دست خود، به پیشانی شان اشاره فرمودند .(کنایه از برطرف کردن عرق جبین است )
حدیث ۲ـ … عن موسی بن بکر الواسطی عن بشیر النبال، قال «قدمت المدینه» و ذکر مثل الحدیث المتقدم، الا انه قال : لما قدمت المدینه قلت لابی جعفر(علیه السلام) : انهم یقولون : ان المهدی لوقام لاستقامت له الامور عفوا، و لا یهریق محجمه دم . فقال :« کلا ! و الذی نفسی بیده ! لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حین ادمیت رباعیته و شج فی وجهه! کلا ! والذی نفسی بیده ! حتی نمسح نحن و انتم العرق و العلق۳ .» ثم مسح جبهته۴ .
از موسی بن بکر واسطی ـ از بشیر نبال ـ گفت :«به مدینه رسیدم» و همانند حدیث قبلی را ذکر کرد، جز این که گوید : «هنگامیکه به مدینه رسیدم . به ابو جعفر اما باقرعلیه السلام گفتم , آنان مرجثه میگویند : همانا اگر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)قیام کند، همه ی کارها به خودی خود، برای او درست و برقرار میشود و به اندازه ی یک ظرف حجامتی خون نمی ریزد، پس فرمود «هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جانم در دست اوست ! اگر کارها، خود به خود، برای کسی هموارمیشد، مسلما برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمانی که دندان های پیشین آن حضرت شکسته و صورت اش زخمیشد، درست و برقرار میگردید! هرگز چنین نیست ! سوگند به آن که جانم به دست اوست! «کار، به آن جا می انجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک کنیم.» سپس پیشانی خود را پاک کرد.
حدیث ۳- … عن المفضل بن عمر، قال :سمعت ابا عبدالله، و قد ذکر القائم (علیه السلام) فقلت «انی لارجو ان یکون امره فی سهوله» فقال :« لایکون ذالک حتی تمسحوا العلق و العرق۵ .»
مفضل بن عمر گوید :«در حضور امام صادق علیه السلام شنیدم که از حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه و الشریف) یاد شد. پس عرض کردم :« همانا امیدوارم کار ایشان به اسانی صورت پذیرد.» فرمود :« آن امر صورت نمی پذیرد تا این که عرق و خون بسته شده را برطرف سازید.»
در سه حدیث مذکور ملاحظه میکنیم، آن طور نیست که تمامیکارها در زمان قیام قائم علیه السلام به خودی خود و با اعجاز و تصرفات تکوینی صورت پذیرد، هر چند ولایت تکوینی و تصرف تکوینی حضرت مهدی وسایر امامان طاهر، هیچ گونه تردیدی نیست بلکه کار ، دشوارتر از آن چیزی است که امثال مرجثه معتقدند.
ما، مطابق روایات متعدد، نمی توانیم ادعا کنیم که در هنگام ظهور، هیچ قتل و کشتاری رخ نمی دهد. زیرا در آن دوران، بحث از انتقام، اجرای حدود الهی و اقامه ی حکومت عدل جهانی است و مسلما، این امر عظیم، بدون برطرف کردن خارها و سنگ های سر راه آن حضرت، میسر و محقق نمیشود.
از طرفی، تاریخ گواه است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان طاهر (علیه السلام) سعی داشتهاند، امور را به طور عادی و در مسیر طبیعی انجام دهند، لذا میبینیم، دندان های پیشین حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ می شکند و زخم هایی در جنگ احد و…۶ بر ایشان وارد میشود و امیرالمومنین (علیه السلام) نیز در جنگ احد، نود زخم بر می دارد و …۷
البته آن حضرت و عترت طاهراش، مخصوصا، حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قدرت بر انجام دادن تصرفات تکوینی را دارند و همواره معجزات و امدادهای غیبی و الهی، با آن حضرات و نیز مومنان مخلص و ایثارگر و حتی مستعضفان بوده و خواهد بود. امام صادق (علیه السلام) می فرماید «خداوند، حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به سه لشکر یاری می دهد :« فرشتگان، مومنان، رعب (ترس انداختن دردل دشمن)۸
نیز حضرت (علیه السلام) می فرماید : «… خداوند، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را با فرشتگان وجنّ وشیعیان مخلص، یاری میکند .»9
به هر حال، لزومی ندارد که ادعا کنیم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تمام کارهایشان رااز طریق غیرعادی و به صورت اعجاز انجام می دهد و بنابراین، هیچ خونی ریخته نخواهد شد.
اندیشه ی افراطی در کشتار به هنگام ظهور
در احادیثی که ازطریق عامه رسیده است، خون ریزی های خیلی زیاد وحشتناک ذکر شده است . اینک به نقد و بررسی یکی از آن ها می پردازیم.
یوسف بن یحیی مقدسی شافعی در کتاب عقدالدرر روایت مرسله ای را از امیرالمومنین (علیه السلام) درباره ی حوادث رم (رومیه)۱۰ نقل میکند و میگوید :
… فیکبر المسلمون ثلاث تکبیرات، فتکون کالرمله علی نشز، فیدخلونها، فیقتلون بها خمسئه الف مقاتل، و یقتسمون الاموال، حتی یکون الناس فی الفی ء شیئا واحدا، لکل انسان منهم مئه الف دینار، و مئه راس، ما بین جاریه و غلام»11
پس مسلمانان، سه تکبیر میگویند و مانند ریگ و شن های روانی که از بلندی ها فرو می ریزند، داخل (روم) میشوند ودر آن جا، پانصد هزار جنگجو را میکشند و غنائم و اموال را به طور مساوی تقسیم میکنند، و به هر یک از آنان، صد هزار دینار و صد کنیز و یا غلام می رسد….
این روایت ـ مرسل است و مشکل سندی دارد و ازنظر محتوا نیز قابل اعتماد نیست. پیدا است که جاعلان این گونه احادیث، در خدمت حکومت های جائر بودهاند و به جهت توجیه پاره ای جنگ های پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) و قتل های عام ها و کشتارهای وسیعی که در آن صورت گرفت، این چنین مجعولاتی را وارد کتاب های روایی کردهاند. مانند روایتی که به امام علی علیه السلام نسبت دادهاند که آن حضرت فرمود:« فیقتل من الروم حتی یتغیرماء الفرات بالدم» یعنی آنقدر ازرومیان را به قتل می رساند که آب فرات به خون تغییرمیکند۱۲!
ابن کثیر، درباره ی جنگ قادسیه میگوید :
انهزم الفرس و لحقهم المسلمون، … فقتل المسلمون بکمالهم و کانوا ثلاثین الفاء و قتل فی العمرکه عشره الاف و قتلوا قبل ذالک قریبا من ذالک ۱۳.
لشکر ایرانیان، منهزم شد و فرار کردند. مسلمانان، به تعقیب آنان پرداختهاند و تمامی فراریان را که سی هزار نفر بودند، به قتل رساندند. در جنگ سیزده هزار نفر انان را کشته بودند. همین عدد را نیز قبل از آن کشته بودند…
وقتی به کتاب های تاریخی که در آن ها فتوحات را نوشتهاند، مانند البداء و التاریخ ، و النهایه، و … مراجعه میکنیم .میبینیم که فرماندهان و زیر دستانشان، جنایات زیادی را مرتکب شدهاند.
روایاتی که میگویند، ازهر نه نفر هفت نفر، ویا از هر هفت نفر، پنج نفر و یا دو ثلث مردم کشته میشوند، به جنگ های قبل از ظهور، نظر دارند و نه زمان ظهور.
از طرفی، اختلاف در تعداد مقتولان نیز علت های گوناگونی می تواند داشته باشد که از جمله آنها، ممکن است تفاوت مناطق و محورهای درگیری و یا مراحل مختلف جنگ باشد.
با توجه به احادیث زیر و امعان نظر در دلالت آن ها، به این واقعیت پی میبریم که جهان، اندکی پیش از ظهور، دچار جنگ های خونین خواهد بود.
حدیث ۱ـ عن ابی بصر و محمد بن مسلم، سمعنا ابا عبدالله (علیه السلام) یقول :« لا یکون هذا الامر حتی یذهب ثلث الناس» فقیل له :« اذا ذهب ثلث الناس فما یبقی ؟ » فقال، (علیه السلام) :« اما ترضون ان تکونوا الثلث الباقی؟۱۴»
ابوبصیر و محمد بن مسلم گویند :« از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود:« این امر واقع نمیشود تا این که دو سوم مردم از بین بروند. » پس به حضرت اش عرض شد :«اگر دو سوم مردم از بین بروند. چه کسی باقی می ماند، پس فرمود : آیا راضی و خرسند نمیشوید که از یک سوم باقیمانده باشید،؟»
حدیث ۲ـ … عن زراه، قال : قلت لابی عبدالله(علیه السلام) :«النداء حق؟» قال: ای والله حتی یسعمه کل قوم بلسانهم.» و قال، علیه السلام :« لا یکون هذا الامر حتی یذهب تسعه اعشار الناس.۱۵»
زراره گوید : به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم :« آیا ندای آسمانی حقیقت دارد؟» فرمود:« بلی، به خدا قسم چنان است که هر قومیبا زبان خودشان، آن را میشنوند» آن حضرت فرمود:,« این امر محقق نمیشود تا این که نه دهم مردم از میان بروند. »
حدیث ۳ـ … عن سلیمان بن خالد، قال : سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول :« قدام القائم موتتان، موت احمر و موت ابیض، حتی یذهب من کل سبعه خمسه، الموت الاحمر السیف، و الموت الابیض، الطاعون.۱۶»
… سلیمان بن خالد گوید : از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود : «قبل از قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو نوع مرگ ومیر رخ می دهد :
مرگ سرخ و مرگ سپید . ا این که از هر هفت نفر، پنج نفرشان از بین بروند. مرگ سرخ با شمشیر . مرگ سفید با طاعون است.
با ملاحظه ی این احادیث واحادیث دیگر، معلوم و مبرهن میشوند که حجم وسیعی از مرگ ومیرها و خون ریزی ها، مربوط به دوران پیش از قیام امام عصر، (علیه السلام) و قبل از ندای آسمانی است. بنا به روایت یونس بن رباط که میگوید :
سمعت ابا عبد الله (علیه السلام) :«ان اهل الحق لم یزالوا منذ کانوا فی شده . اما ان ذاک الی مده قریبه وعافیه طویله۱۷»
از اباعبدالله (علیه السلام) شنیدم که می فرمود :«همانا، اهل حق، از هنگامیکه در شدت و سختی بودهاند، پیوسته در آن حال خواهند بود (سختی با آنان همراه است) و همانا بدانید که پایان آن سختی ها، نزدیک وعافیتش طولانی است.)
بالاخره در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است . که « ان مع العسر یسرا فان مع العسر یسرا»
خلاصه این که یک دسته از روایات در مورد خون ریزی ها، مربوط به دوران قبل از ظهور است و یک دسته از اخبار، از مجعولات و از اسرائیلیات است که با هدف و انگیزه های مختلفی، مانند خدشه دار کردن چهره نهضت جهانی و حکومت حضرت مهدی … ویا توجیه کشتارها در فتوحات و … وارد کتابهای روایی شده است .
نیز یک سری از آنها، مرسله و مرفوعه است و مشکل سندی دارد، مرفوعه ی فضل بن شاذان از امام صادق (علیه السلام ) از این قبیل است :
یقتل القائم (علیه السلام) حتی یبلغ السوق، قال : فیقول له رجل من ولد ابیه :« انک لتجفل الناس اجفال النعم، فبعهد من رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم) او بماذا ؟ قال :« ولیس فی الناس رجل اشد منه باسا » فیقوم الیه رجل من الموالی فیقول له :« لتسکتن اولا ضربن عنقک » فعند ذالک یخرج القائم(علیه السلام) عهداً من رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم)۱۸؛
حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن قدر از انسان ها میکشد تا ساق پا را خون فرا میگیرد. شخصی از فرزندان پدرش۱۹ به حضرت اعتراض شدید میکند و میگوید : «مردم را از خود دور میکنی، هم چنان که گله و گوسفندان را رم می دهند ! آیا این روش طبق دستور رسول خدا است ؟ به چه دلیلی این چنین رفتار میکنی ؟» یکی از یاران حضرت از جای بر می خیزد و میگوید : « سکوت میکنی یا گردن ات را بزنم » حضرت،عهد و پیمانی را که از رسول خدا (صی الله علیه و آله و سلم) همراه دارد، بیرون می آورد و ارائه میکند.
البته همچنان که در ابتدای حدیث ذکر شد این حدیث، مرفوعه است و مشکل سندی دارد و از طرفی محتوا و دلالت اش، ناقص و ناتمام است، زیرا، سوق، هم ساق پا را گفتهاند و هم ممکن است نام شهر یا محلی باشد، محلی همانند سوق الاهواز، (نام اهواز فعلی)، سوق حکمه (نام یکی از مناطق اطراف کوفه)، سوق اسد (در اطراف کوفه)، سوق الثلاثاء (منطقه ای در بغداد قبل از ساخته شدن شهر)۲۰ … بنابراین نمی توانیم بگوییم «حتی یبلغ السوق» به معنای رسیدن خون به ساق پا است، خصوصا، با توجه به اینکه در حدیث مذکور، صحبت از خون به میان نیامده است، بلکه چنین به نظر می رسد که «سوق » به معنای «رسیدن به محل ومکانی » باشد.
البته، ما طبق روایات صحیح جنگ و خونریزی، اعدام ها و انتقام ظالمان را در عصر ظهور می پذیریم، لکن نه به این اندازه ها، روایاتی از اهل بیت (علیه السلام) موجود است که تعداد قتل ها و مشخصات فردی و گروهی مقتولان، در آنها مشخص شده است ،ودر ذیل بعد از نگرش به شیوه ی رفتار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) با دشمنان و معاندین به معرفی آنان می پردازیم.
شیوه ی رفتار امام (علیه السلام) با دشمنان
ستمگران و زراندوزان، در همه ی نقاط عالم، بر ملت های مظلوم و مستضعف سیطره داشته اند و دارند و فرهنگ سازی کردهاند. در این میان، جامعه ی اسلامی، خسارت های بیشماری را متحمل شده به طوری که دشمنان اسلام از اغاز رسالت نبی مکرم اسلام . (صلی الله علیه واله و سلم)، همواره، در ایذا و اذیت آن حضرت و پیروانش بودهاند. بالاخره آن حضرت پس از تحمل مشقت های فراوان توانست مسلمانان را از تاریکی ها به سوی روشنایی راهنمایی و سوق دهد، و حکومت اسلامی را برقرار نماید . مع الاسف طولی نکشید که در هنگامه ی رحلت و بعد از آن، به گفته امام غزالی ریاست طلبان و منافقان با حیله های مختلف و فریب دادن مسلمانان، صاحب غدیر را که منصوب از طرف خداوند حکیم بود وهمگی به ولایت اش تبریک و بخ . بخ یا علی گفته بودند، کنار گذاشته و بر اریکه ی قدرت و سیاست سوار شدند و نطفه ی فاجعه و جنایات هولناک در جامعه ی اسلامی منعقد گردید.
مولای متقیان، امیرمومنان، منصوب خدا بردار رسول خدا(صل الله علیه و اله) اولین مسلمان در میان مدران فاتح خیبر و جانشین بی واسطه رسول خدا(صل الله علیه و اله) را با آن همه مناقب خانه نشین کرد و یگانه دختر جوان ریحانه آن حضرت، در اندک زمانی پس از رحلت پدر بزرگوارش، نه تنها از طرف منافقان و ریاست طلبان، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، بلکه به طور وحشیانه ای بین دیوار و در فشار داده شده ومحسن اش سقط میشود و در نهایت پس از ۷۵ روز بعد از رحلت پدر،دنیا را با دلی آزرده و جراحاتی بسیار وداع میکند.
پس از آن حرمت شکنی دردناک و فاجعه ها وحشتناک و وحشتناک تر میشود و اهل بیت علیهم السلام و پیروانشان در روزگار ستم وفشار به سر برده ویکی پس ازدیگری مظلومانه به شهادت نائیل میگردند و در روز عاشورا فاجعه به اوج رسیده و اهل بیت پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله) وشیعیان مخلص شان از طفل شیخوار تا پیر هفتاد سال مورد هجوم واقع میشوند به طوری که روح و عواطف انسانی با شنیدن آن همه وحشیگری ها جریحه دار میگردد. این ستمگری ها ادامه دارد تا قیام قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه) و هر روز با رنگ های مختلفی جلوه گری نموده فاجعه ای وحشتناک رخ می دهد، و ظلم و فساد در عالم فراگیر میگردد.
یقینا، پیش از ظهور و مقارن با آن، بر دنیا، ستمگران خون ریزی حاکم اند که از هیچ جنایتی فرو نمیگذارند، حال، امامی، که قیام میکند. در برابر این همه کج روی ها و بیدادگری ها چه گونه برخورد کند تا جهان را پر از عدل و داد سازد ؟ بی تردید، گروه های معاندی که دست شان به خون بشریت آلوده گردیده است و حق مردم را غصب کردهاند و یا پست و مقامشان به خطر افتاده، در مقابل حرکت اصلاح گرانه و نهضت امام، ایستادگی میکنند. بنابراین، امامیکه قیام میکند و ماموریت تشکیل حکومت جهانی اسلام را دارد، باید برای برطرف کردن موانع نقشه و برنامه داشته باشد. در این جا، مروری به این برنامه ها خواهیم داشت.
تربیت سپاهیان و تدارک مقدمات جنگ
اما عصر عج برای انتقام و خون خواهی از دشمنان اسلام و به ثمر رساندن انقلاب جهانی و اجرای حدود الهی و برقراری حکومت عدل جهانی، ناگریز از جنگ خواهد بود و در مقابل اش، دشمنان تا دندان مسلح و کج اندیشان دنیانگر، با در دست داشتن امکانات گسترده و چرخه های اقتصادی جهان و برخورداری از فن آوری پیشرفته و سازماندهی ارتش های قدرت مند، پرچم مخالفت بر می دارند و مانع مسیر اصلاح گرانه ی امام میشوند. لذا قبل از قیام، جنگاوران دریادل و دست یارانی توان مند و کارآمد، به هدایت خاص و عام آن حضرت، تربیت میشوند و تعداد آنان، در بعضی از روایات، سیصد و سیزده نفر و در، برخی ده هزار نفر و در تعدادی از آن ها صد هزار نفر و … ذکر شده است .
تجهیزات جنگی و وسیله ی دفاعی
تجهیزات آنان، طبق روایتی از امام صادق (علیه السلام) شمشیرهایی از آهن امّا نه این آهن شناخته شده است (لهم سیوف من حدید غیرهذا الحدید) که اگر یکی از آنان با شمشیر خود، بر کوهی ضربه زند، آن را دو نیم میکند۲۱…وسیله ی دفاعی آنان، طبق روایتی از امام صادق (علیه السلام) به گونه ای است که «اسلحه ی دشمن هرگز، بر آنان کارگرنیست.۲۲»
قاطعیت امام در رویارویی با دشمنان
اما علی (علیه السلام) می فرماید :
«لا یقیم امرالله سبحانه الا من لایصانع، و لایضارع، و لا یتبع المطامع۲۳»
فرمان خداوند سبحان را بر پاندارد، مگر کسی که در اجرای دستور الهی، مدارا نکند و سازشکار نباشد و پیرو طمع ها و آرزوها نگردد. »
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نیز قیام به اقامه ی حدود و فرمان الهی میکند و در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمیکند، بلکه نسبت به جرم اشخاص و گروه ها مجازات متناسب با آن را اجرا میکند و برخی از آنان را در جنگ نابود می سازد و حتی فراریان و زخمیان آنان را نیز تعقیب میکند و گروهی را اعدام، گروهی را تبعید، و دست برخی را قطع میکند و… به فرمایش امام باقر (علیه السلام)«… یقوم القائم …. و لا تاخذه فی الله لومه لائم۲۴ … »
قائم، قیام میکند، …. و در اجرای احکام الهی، از ملامت هیچ ملامت کننده ای بیم نمیکند.
بنابراین، به آن حضرت «نقمت و عذاب کننده ی مجرمان و دشمنان» لقب دادهاند. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود :« اذا تمنی احدکم القائم فلیتمنه فی عافیه فان الله بعث محمدا. صلی الله علیه و آله، رحمه ویبعث القائم نقمه۲۵ »
هنگامیکه یکی از شما، ظهورقائم را آرزو وتمنا بکند (که در رکاب اش باشد) پس باید آرزو کند که در عافیت و تندرستی باشد. زیرا خداوند حضرت محمد (صل الله علیه و اله) را برای خل�
نویسنده : نجم الدین ثابتی
تدوین : سید حسن واعظی
پی نوشت :
۱. ر.ک : حاشیه ی سیر اعلام النبلاء ج ۳، ص ۳۳۹؛ تفسیر این کثیر، ج ۴، ص ۱۷ .
۲. الغیبه نعمانی، ص ۲۸۳، باب ۱۵، ج۱ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۴۳، بحار الانوار ، ج ۵۲، ص ۳۵۶، معجم الاحادیث، ج ۳، ص ۳۰۵ .
۳. مرحوم مجلسی فرماید : « العلق، خونغلیظ را میگویند . این جمله (مسح العرق و العلق ) کنایه از برخورد با سختیها و مشکلاتی است که موجب عرق کردن و جراحاتی می شود که از آن خون بیرون ریزد .» (بحار الانوار . ج۵، ص ۳۵۸ .
۴. همان، ح ۲
۵. همان، ح ۳
۶. بحار الانوار، ج ۲۰، ص ۵۴
۷. سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۶۵
۸. چشم اندازی به حکومت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )، ص ۱۳۱.
۹. همان .
۱۰. واقع در شمال و غرب قسطنطنیه است حموی میگوید , امروز این نقاط . در دست فرنگ است و پاپ در آن سکونت دارد . ( معجم البلدان؛ ج ۳ . ص ۱۰ . به فرهنگ معین؛ ج ۵، ص ۶۳۴ رجوع شود . )
۱۱. عقدالدور، ص ۱۸۹، باب ۹، ف ۱، معجم الاحادیث، ج ۳، ص ۱۲۴ .
۱۲. عقدالدور : ۸۹
۱۳. البدایه و النهایه، ج ۷ ص ۴۴ .
۱۴. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۵، ۶۵۶، ب ۵۷، ح ۲۹، الغیبه، طوسی، ص ۲۰۶ ( با اندکی تفاوت در عبارت «قلنا : اذا ذهب ثلثا الناس فمن یبقی ؟»)
۱۵. الغیبه، نعمانی، ص ۲۷۴، ب ۱۴، ح ۵۴ .
۱۶. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۵، ب ۵۷، ح ۲۷ .
۱۷. الغیبه، نعمانی، ص ۲۸۴، ب ۱۵، ح ۴ .
۱۸. اثبات الهداه، ج ۲، ص ۵۸۵، ب ۳۲، ف ۵۹، ح ۷۹۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۷، ب ۲۷، ح ۲۰۳ . و با سناده (السید علی بن عبدالحمید فی کتاب الغیبه ) الی کتاب الفضل بن شاذان رفعه الی عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال :
۱۹. شاید مقصود این باشد که یکی از فرزندان پیامبر و علی علیهما السلام بود .
۲۰. معجم البلدان، ج ۳، ص ۲۸۳، موارد السجن، ص ۳۶۷، مجمع البحرین، ج ۵، ص ۱۸۸ .
۲۱. بصائر الدرجات، ص ۱۴۱، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۳،
۲۲. همان .
۲۳. نهج البلاغه، حکمت ۱۱۰ .
۲۴. الغیبه نعمانی، ص ۲۵۳، ب ۱۴، ح ۱۳ .
۲۵. الکافی، ج ۸، ص ۲۳۳؛ معجم الاحادیث، ج ۴، ص ۳۶ .
۲۶. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳، ب ۳۶، ح ۲۳ .
۲۷. کمال الدین، ج ۱، ص ۳۲۷ .
۲۸. الغیبه، نعمانی، ص ۲۳۱، ب ۱۳، ح ۱۴، عقد الدرر، ص ۲۲۶، ب ۹، ف ۳؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۳۹، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳ .
۲۹. الکافی، ج ۵، ص ۳۳، ح ۴ : عن علی بن ابراهیم، عن ابیه عن اسماعیل بن مرار، عن بونس،عن ابی بکر الحضرمی . قال …، المحاسن، ص ۳۲۰، ح ۵۵، (معجم الاحادیث ج ۴، ص ۳۸)،
۳۰. مرآه العقول، ج ۱۸، ص ۳۶۱ .
۳۱. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۴۵ .
۳۲. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۳۶۵ .
۳۳. ابن حماد، ص ۹۶، حدثنا آبو هارون، عن عمر بن قیس الملای فی المنهال، عن زربنحبیش، سمع علیا یقول : عرف السیوطی، ج ۲، ص ۷۳؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۵۸۹، ابن طاووس . ص ۶۶:
۳۴. کمال الدین، ج ۱، ص ۳۱۸، ب ۳۰، ح ۵ .
۳۵. ابن حدیث، به گونه ی دیگری تفسیر و شرح داده میشود . به مجله انتظار، شماره ۳، ص ۲۰۳، مقاله «حکم تسمیه ی نام حضرت مهدی » مراجعه شود .
۳۶. الغیبه، نعمانی، ص ۱۶۴ .
۳۷. النهایه، ج ۵.
۳۸. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۰۰.
۳۹. بصائر الدرجات، ج ۵، ب ۱۶.
۴۰. بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۵۴.
۴۱. احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳؛ بحار الانوار . ج ۵۳،ص۱۷۴ . مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۵۱۸ .
۴۲. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۷، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۱
۴۳. ر.ک : مقدمه کتاب الامام المکیه .
۴۴. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۸۲ – 583، ح ۷۷۳، معجم الاحادیث، ح ۳، ص ۲۹۵.
۴۵. الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۳، ب ۱۴، ح۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۰ .
۴۶. الغیبه، نعمانی، ص ۳۰۷، ب ۱۹، ح ۲، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۴۵، ب ۳۲، ف ۳۷،ح۵۳۳؛ حلیه الابرار، ح ۲، ص ۶۳۳.
۴۷. الغیبه نعمانی، ص ۲۳۶، ب ۱۳، ح ۲۵، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۹.
۴۸. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸، ح ۸۳.
۴۹. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸ .
۵۰. الغیبه نعمانی، ص ۲۳۳، ب ۱۳، ح ۱۸، عقد الدور، ص ۲۲۷، ب ۹، ف ۳؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۳۹، ب ۳۲، ح ۵۰۱، حلیه الابرار، ج ۲، ص ۳۵۴، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴ .
۵۱. الارشاد، ص ۳۴۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۵، معجم الاحادیث، ج ۴، ص ۴۲.
۵۲. مجمع البحرین، ج ۲، ص ۱۲۳، معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۱۴، امام حسین در مکه، طبسی، ص ۱۸.
۵۳. دلائل الامامه، ص ۲۴۱، معجم الاحادیث، ج ۳، ص ۳۰۶،
۵۴. الغیبه نعمانی، ص ۲۲۹، ب ۱۳، ح ۱۱.
۵۵. بصائر الدرجات، ص ۱۵۲، ب ۱۴، ح ۴، معجم الاحادیث ج ۴، ص ۴۷.
۵۶. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۴۳۴، معجم رجال الحدیث، ج ۷، ص ۲۰۰.
۵۷. الاختصاص، ص ۳۳۴، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷، معجم الاحادیث، ج ۴، ص ۴۷.
۵۸. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۷، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۸۵، معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ص ۴۴.
۵۹. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶.
۶۰. مراه العقول، ج ۲۶، ص ۱۶۰.
۶۱. الغیبه نعمانی، ص ۲۹۷.
۶۲. دیلم محلی در منطقه ای درمیان شمال قزوین و گیلان است .
۶۳. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۵.
۶۴. بتریه، یک از فرقه های زیدیه، از پیروان کثیر النوی هستند . آنان، عقاید مشابهی با سلیمانیه، یکی دیگر از فرقه های زیدیه دارند. دراسلام و کفر عثمان توقف و تردید دارند . در مسائل اعتقادی، مشرب اعتزال و در فروع فقهی، بیش تر پیرو ابوحنیفه هستند . گروهی از آنان نیز پیرو شافعی یا مذهب شیعه هستند . بهجه الامال . ج ۱، ص ۹۵، ملل و نحل، ج ۱، ص ۱۶۱ .
۶۵. دلائل الامامه، ص ۲۴۱، معجم الاحادیث، ج ۳، ص ۳۰۶- ۳۰۷ .
۶۶. الاشمط : الکثره و الاتساع فی الشیی .
۶۷. مروج الذهب، ج ۲، ۴۱۸.
۶۸. مرجئه، گروهی از فرقه های اسلامی هستند که معتقدند، معصیت کردن، ضرری به ایمان انسان نمی زند، و با کفر، طاعت خداوند سودی ندارد، به این گروه مرجئه میگویند چون بر این باور هستند که خداوند عذاب دادن آنان را تأخیر انداخته است . مجمع البحرین، ۵۲، ص ۳۵۷ . معجم الاحادیث، ج ۳، ص ۳۰۵.
۶۹. الغیبه نعمانی، ص ۲۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۷، معجم الاحادیث، ج ۳، ص ۳۰۵.
۷۰. الغیبه نعمانی، ص ۲۹۷.
۷۱. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶.
۷۲. تهذیب ج ۶، ص ۱۷۲، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳؛ ملاذ الاخیار، ج ۹، ص ۴۵۵.
۷۳. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۵؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۹۹.
۷۴. بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۸، الارشاد، ص ۳۶۴، معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ص۳۰۹
۷۵. کذا و الظاهر زیاده الضمیر فیهما و الاصل «یامر وینهی » ویوید ذالک الخبر الاتی .
۷۶. الغیبه نعمانی، ص ۲۳۹ . ب ۱۳، ح ۳۲ .