زهرا جعفری: دختران امروز مادران فردای این جامعه هستند؛ مادرانی که باید نسلهای آینده را برای پیشبرد جامعه تربیت کنند؛ اما اگر دختر امروز و مادر فردا در گرداب مشکلات ریز و درشت بیفتد نمیتواند بهدرستی نسلی را برای جامعه آینده تربیت کند. این موضوع آنقدر حائز اهمیت است که باید همه جامعه به آن توجه کنند و اهمیت دهند.
از چند منظر میتوان این موضوع را بررسی کرد:
بیمهری خانواده به دختران جوان و توجهنکردن به خواستههایشان یکی از مشکلات جامعه دختران است، وقتی خانواده نسبت به فرزند دخترش بیتوجه میشود و او را در جامعه رها میکند همین باعث میشود او که مهر و محبت را از خانواده دریافت نکرده، آن را بیرون از خانه جستوجو کند و دچار مشکلات حادتری شود که عواقبش حتی خانواده را هم درگیر میکند؛ بسیاری از خانوادهها امروز آنقدر دچار مشکلات مختلف هستند که دختر با شعار اینکه «دیگر زمانه فرق کرده» نوجوان و جوانشان را فراموش کردهاند.
این روزها دیگر مانند گذشته دختران در کنج خانه نمینشینند و اکثریت بعد از تمامشدن تحصیلات دانشگاهی بهدنبال کار میروند تا بتوانند منبع درآمدی برای خود داشته باشند؛ اما در این راه هم سختیهای زیادی برای یک دختر وجود دارد؛ صاحبان مشاغل ترجیح میدهند بهجای یک مرد، یک خانم را استخدام کنند چون میتوانند درآمد کمتری برای او در نظر بگیرند و گاهی حتی حق بیمه را هم برایشان قائل نشوند و گاهی اتفاق میافتد که دختری به دلیل نداشتن پدر یا فقر مجبور میشود از حق و حقوق به حقش بگذرد تا بتواند منبع درآمدی برای خانواده داشته باشد.
یکی دیگر از مشکلاتی که دختران امروزی با آن مواجه هستند و این مساله فقط به خودشان برمیگردد، بحث توجه بیش از حد به ظاهر است که همه اینها بهخاطر تبلیغات سوء در جامعه است؛ تبلیغاتی که دختران جوان را بهجای سوق دادن به سوی موفقیت و معنویت به سمت ظاهر برده است و آنها را از توجه به مسائل مهم زندگی واداشته است؛ اگر از ابتدا توجه آنها در خانواده و بعد در مدرسه توسط والدین و معلمان به مسائل مهمتر جلب میشد دیگر دختران جامعه دچار مشکلات افسردگی ناشی از ظواهر نبودند و بهجای توجه به مسائل مهمتر، به ظاهر اهمیت نمیدادند.
دانشگاه اولویت دختر امروز است؛ خانواده هم او را به سوی این مساله سوق میدهد که اگر دانشگاه نروی همه درها به رویت بسته است و فقط از طریق دانشگاه میتوانی به سعادت برسی؛ اینها همه تلقینهایی است که به یک دختر از ابتدای شروع درسخواندنش میشود و برای همین بسیاری از آنان امروز فقط میخواهند مدرکی بگیرند و همین مدرک را ضامن خوشبختی خود میدانند؛ مطمئنا تحصیلات برای دختر امروزی لازم است اما تحصیلات بهتنهایی نمیتواند ضامن خوشبختشدن یک فرد شود؛ چیزی که در جامعه امروز توسط خانواده و جامعه تحمیل میشود و همه به آن تن میدهند؛ در حال حاضر دختران بیشتر از پسران به سمت تحصیلات دانشگاهی رفتهاند و آمارهای مختلف این را تایید میکند که درصد زیادی از دختران جامعه امروز تنها راه خوشبختشدن خود را در تحصیلات میبینند.
دوگانگی بین سنت و مدرنیته باعث سردرگمیهای زیادی در نسل امروز شده است و این مساله بیشتر دختران را تحتتاثیر قرار میدهد؛ دوستانی که او ترغیب میکنند تا مدرن شود و قید و بندها را بردارد؛ اما از طرف دیگر خانواده که با وجود همه مدرنشدنهای امروزی بازهم به او میگوید باید خودش را در جامعه حفظ کند؛ این دوگانگیهای مدام در زندگی دختران نوجوان که حتی شاید یک راهحل مناسب هم برای آن نباشد؛ او را بیش از پیش سردرگم میکند و نمیتواند راهی برای این سردرگمی پیدا کند.
برای دختر امروز باید الگوسازی کرد؛ آنهم الگویی که با زبانی نرم و امروزی برایش بیان شود تا باورپذیر باشد؛ باید برای او از «دختر شینا»ها گفت تا با عمق جانش بپذیرد که روزی دخترانی در این سرزمین بودند شجاعانه در کنار خانواده ایستادند تا ذرهای از این خاک به دست دشمن نیفتد؛ باید برایشان از زنان جوانی گفت که امروز با وجود سن کم از بچههای کوچکی مراقبت میکنند که پدرانشان را در دفاع از حرم از دست دادند.