سوگند به آنکه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، [ امام ] قائم از فرزندان من، براساس پیمانی که ازجانب من برعهده اوست، از دیده ها پنهان میشود تا آنجا که بیش تر مردم میگویند : خدا نیازی به خاندان محمد ندارد. و گروهی دیگر در ولادت او شک میکنند . پس هر کس زمان او را دریابد بایستی به دین او درآویزد و به واسطه شک خود برای شیطان راهی به سوی خود باز نسازد، تا شیطان او را از آئین من زائل و از دین من بیرون نکند . همچنانکه پیش از این پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد .
روایاتی از امام رضا(علیه السلام) به دست آمده که درباره غیبت و نهان زیستی امام مهدی(ع)، فضیلت انتظار و چشم به راه بودن امام مهدی(عج) و ظهور امام مهدی(عج) و پیامدهای آن است که به توسعه و تعمیق اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار در میان شیعیان کمک میکند که به توضیح آن ها می پردازیم :
۱. غیبت و نهان زیستی امام مهدی(عج)
امام رضا(علیه السلام) نیز چون دیگر اجداد طاهرینش موضوع غیبت آخرین حجت حق را پیش بینی و شیعیان را برای برخورد با این پدیده آماده نموده است . در یکی از روایاتی که « حسن بن علی بن فضال » از آن حضرت نقل کرده، در این زمینه چنین می خوانیم :
گویا شیعیان را میبینم که به هنگام فقدان سومین فرزند من،۱ مانند گوسفندانی که به دنبال چوپان خود میگردند سرگردانند و او را نمییابند . گفتم : چرا این گونه است، ای پسر رسول خدا ؟ فرمود : زیرا امامشان از آنها غایب شده است . پرسیدم : چرا ؟ فرمود : برای اینکه به هنگام قیامش با شمشیر، بیعت هیچکس بر گردنش نباشد .۲
آن حضرت در روایت دیگری به نقل از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند :
پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان، فرزند آن (کنیز) اهل نوبه ۳ که دهانی خوشبو و رحمی نیک نژاد دارد . او رانده شده (دور افتاده)، بی خانمان و کسی است که انتقام خون پدر و جدش گرفته نشده و صاحب غیبت است . گفته میشود : او مرده یا هلاک شده است، در چه سرزمینی سیر میکند ؟ ۴
همچنین امام هشتم شیعیان (ع) در زمینه غیبت آخرین امام، به نقل از پدران بزرگوار خود از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین روایت میکند:
سوگند به آنکه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، [ امام ] قائم از فرزندان من، براساس پیمانی که ازجانب من برعهده اوست، از دیده ها پنهان میشود تا آنجا که بیش تر مردم میگویند : خدا نیازی به خاندان محمد ندارد. و گروهی دیگر در ولادت او شک میکنند . پس هر کس زمان او را دریابد بایستی به دین او درآویزد و به واسطه شک خود برای شیطان راهی به سوی خود باز نسازد، تا شیطان او را از آئین من زائل و از دین من بیرون نکند . همچنانکه پیش از این پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد . به درستی که خداوند عزّوجلّ شیطان را سرپرست (ولیّ) کسانی که ایمان ندارند، قرار داده است . ۵
۲. فضیلت انتظار و چشم به راه بودن امام مهدی(عج)
موضوع دیگری که در زمینه باور مهدوی در کلام امام رضا(علیه السلام) یافت میشود، موضوع « انتظار فرج » یا چشم به راه گشایش بودن است . آن حضرت در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار فرج اشاره کردهاند . از جمله در روایتی خطاب به « حسن بن جهم » که از ایشان در مورد « فرج » می پرسد، می فرماید :
آیا می دانی که انتظار فرج [ جزیی ] از فرج است ؟ گفتم : نمی دانم مگر اینکه شما به من بیاموزید . فرمود : آری انتظار فرج، جزیی از فرج است . ۶
در روایت دیگری نیز می فرماید :
" ما أحسن الصبر و انتظار الفرج أما سمعت قول العبد الصالح ": « و ارتقبوا إنّی معکم رقیب » [ سوره هود /۹۳]، « وانتظروا إنّی معکم من المنتظرین»[ سوره اعراف، آیه ۷۱] " فعلیکم بالصبر إنّما یجی ء الفرج علی الیأس و قدکان الذین من قبلکم أصبر منکم…" 7
چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا سخن بنده صالح خدا [ شعیب ] را نشنیدی که فرمود : « و انتظار برید که من [هم] با شما منتظرم » و « پس منتظر باشید که من [هم] با شما از منتظرانم »، بر شما باد به صبر و بردباری؛ چرا گشایش بعد از ناامیدی فرا می رسد و به تحقیق کسانی که پیش از شما بودند از شما بردبارتر بودند .
و بالاخره در روایت بسیار زیبایی فضیلت انتظار را این گونه بیان میکنند:
… آیا هیچ یک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانواده اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد ؟ پس اگر در چنین حالی از دنیا برود مانند کسی است که به همراه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در [نبرد] بدر به شهادت رسیده است . و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید مانند کسی است که به همراه قائم ما و در خیمه او باشد . ۸
۳. ظهور امام مهدی(عج)
موضوع دیگری که در روایات رضوی به آن پرداخته شده، موضوع ظهور امام مهدی و آثار و پیامدهای آن است . از جمله در روایتی که « حسین بن خالد » آن را نقل میکند آن حضرت در پاسخ این پرسش که :
ای فرزند رسول خدا ! قائم شما اهل بیت کیست ؟
می فرماید: چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، کسی است که خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک و از هر ظلمی پیراسته می سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک میکنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت میکند و آنگاه که خروج کند زمین به نورش [نور پروردگارش] روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچکس به دیگری ستم نکند و او کسی است که زمین برای او درهم پیچیده میشود و سایه ای برای او نباشد و او کسی است که از آسمان ندا کننده ای او را به نام ندا کند و به وی دعوت نماید به گونه ای که همه اهل زمین آن ندا را بشنوند، میگوید : « آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه خدا ظهور کرده است پس او را پیروی کنید که حق با او و در اوست » و این همان سخن خدای تعالی است که فرمود: « اگر بخواهیم از آسمان برایشان آیتی نازل میکنیم که در برابر آن به خضوع سر فرود آورند ». [سوره شعرا /۹]
۴. دعا به امام مهدی(عج)
میان امام رضا(علیه السلام) و امام مهدی(ع) آنچنان پیوند قلبی وجود داشته که آن حضرت از سال ها پیش از تولد نسل چهارم خود با بیان های متعدد و متفاوت او را دعا کرده و نصرت و یاریش را از خداوند طلب کرده است . در یکی از این دعاها چنین می خوانیم :
خداوندا ! [امور] بنده و جانشین ات را اصلاح کن، آنچنانکه [امور] پیامبران و رسولات را اصلاح کردی؛ او را با فرشتگانت در برگیر و با روح القدس از جانب خودت یاری کن؛ در پشت سر و پیش روی نگهبانانی قرار ده که او را از بدی در امان دارند؛ بیم و نگرانی او را تبدیل به امنیت و آرامش کن تا تنها تو را بپرستد و کسی را برای تو شریک نگیرد؛ هیچ یک از آفریدگانت را بر ولیّ ات مسلط مساز؛ اجازه جهاد با دشمان تو و دشمنان خودش را به او عطا کن و مرا از یاران او قرار ده؛ چرا که تو بر همه چیز توانایی. ۱۰
ابراهیم شفیعی سروستانی
پینوشت ها:
۱.ظاهرا در اینجا از سوی راوی یا کسانی که از او نقل کردهاند اشتباهی رخ داده است؛ چرا که امام مهدی(عج) چهارمین فرزند امام رضا(علیه السلام) محسوب میشود نه سومین فرزند.
۲. محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق)، ص۴۸۰، ح۴.
۳.«نوبه» ولایتی از بلاد سودان از اقلیم اول، به جنوبی مصر بر کنار رود نیل… هم اکنون نیمی از سرزمین نوبه جزو مملکت مصر و نیم دیگر جزو سودان است (علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج۱۴، ص۲۰۱۵۸-۲۰۱۵۷). مراد از کنیز اهل نوبه (نوبیّه) مادر امام جواد(علیه السلام) است.
۴.محمد بن یعقوب الکلینی، همان، ج۱، ص۳۲۳-۳۲۲، ح۱۴؛ محمدباقر المجلسی، همان، ج۵۰، ۲۱، ح۷.
۵.محمدبن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، همان، ج۱، ص۵۱.
۶.ابو جعفر محمدبن الحسن (شیخ طوسی)، کتاب الغیبه، ص۲۷۶؛ محمدباقر المجلسی، همان، ج۵۲، ص۱۳۰، ح۲۹.
۷.عبداللّه بن جعفر الحمیری، قرب الاسناد، ص۲۲۴، به نقل از: عزیزاللّه العطاردی، همان، ص۲۱۷، ح۳۷۳.
۸.محمدبن یعقوب الکلینی، همان، ج۴، ص۲۶۰، ح۳۴.
۹.محمدبن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، همان، ج۲، ص۳۷۲، ح۵.
۱۰.ابوجعفر محمدبن الحسن (شیخ طوسی)، مصباح المتهجّد، ص۳۲۶. به نقل از: معجم أحادیث الإمام المهدی(ع)، ح۴، ص۱۷۱.