امروزه، وسایل نقلیه مدرن و سریع السیر، مردم را بی احساس رنج سفر از یک گوشه جهان به اقصی نقاط عالم منتقل می سازد. دستگاههای مدرن مخابراتی نیز ارتباطات را سهل نموده و انسان را از بسیاری رفت و آمدها بی نیاز ساخته است.
رشد ابزار تولید، اتوماسیون (خودکارشدن) کارخانه ها و ساخته شدن ماشین آلات بزرگ نیاز مؤسسات را به داشتن نیروی انسانی کم و کمتر نموده است.
زندگی ماشینی، محدود شدن سالهای فعالیت به ۳۰ یا حداکثر ۴۰ سال و بالاخره عرضه انواع و اقسام اطعمه و اشربه آماده و بسته بندی شده، همگی در زمره عواملی هستند که باعث افزایش ایام و ساعاتی شدهاند که به اوقات فراغت معروف است.
تاریخ جدید بشر که با رنسانس مغرب زمین آغاز شد، تاریخ جدایی انسان از دو امر جدی حیات بود. زیرا، آدمی از سویی به تبع این جریان – رنسانس – بی تاریخ، بی گذشته و بی بنیاد شد و از دیگر سو فاقد آینده ای روشن.
این رویگردانی از هویت دینی و معنوی و مورد تردید قرار گرفتن همه دریافتهای گذشته ملتها به وسیلهاندیشمندان غربی موجب شد تا وجه صرفا جسمانی دریافتهای عقل تجربی و بالاخره «اصالت حال » وجه نظر انسان شود و بدین وسیله گذشته های خویش را با همه ویژگیهایش به دست فراموشی سپارد.
⁉️گفتیم که اوقات فراغت عارضه عصری انسان است. انسانی که سرخود و رها در کویر برهوت طی طریق میکند. حال باید پرسید که صاحبان کدام اندیشه و کدام تعریف از مرگ برای آدم اوقاتی را به عنوان «اوقات فراغت » قائلند!؟
ادامه دارد..
اسماعیل شفیعی سروستانی