یکی از سنّتهای حاکم بر حیات اجتماعی انسانها، سنّت هلاکت اقوام کافر، مستکبر و کُفرانگر نعمتها است؛ بدین معنی که اگر بر جامعهای ظلم و ستم و بی عدالتی حاکم باشد، آن جامعه قطعاً دچار سقوط و هلاکت خواهد شد. قرآن کریم میفرماید: آن اجتماعات را به خاطر ستمیکه کردند، هلاک نمودیم و برای نابودی آنها موعد و مهلت قرار دادیم.»
یکی از سنّتهای حاکم بر حیات اجتماعی انسانها، سنّت هلاکت اقوام کافر، مستکبر و کُفرانگر نعمتها است؛ بدین معنی که اگر بر جامعهای ظلم و ستم و بی عدالتی حاکم باشد، آن جامعه قطعاً دچار سقوط و هلاکت خواهد شد. قرآن کریم میفرماید: «وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِم مَّوْعِدًا؛ ۱ آن اجتماعات را به خاطر ستمیکه کردند، هلاک نمودیم و برای نابودی آنها موعد و مهلت قرار دادیم.» مشابه همین مضمون در آیه 11 سوره انبیا و آیه ۱۶ سوره اسراء نیز آمده است، که طبق آن، در هر جامعهای که طبقه رفاهطلب، رشد کنند و افراد جامعه دچار فسق، فجور، شهوترانی و بی بندوباری شوند، آن جامعه به سقوط کشانده خواهد شد. هرگاه اراده کنیم جامعهای را به هلاکت برسانیم، به طبقه مترف آن امر میکنیم فسق و فجور را پیشه کنند. چه بسیار مردمیکه در قرون بعد از نوح(ع) زندگی میکردند (و طبق همین سنّت) هلاک و نابود شدند و همین مقدار کافی است، که خدا از گناهان بندگانش آگاه و نسبت به آن بینا است.
بر این اساس، آیه بالا، هشداری است به همه مردم با ایمان که مراقب باشند و حکومت خود را به دست مترفین و ثروتمندان مستِ شهوت ندهند و از آنها دنبالهروی نکنند که جامعه آنها را سرانجام به هلاکت و نابودی میکشانند.
نافرمانی خدا و نادیده گرفتن امر او، یکی دیگر از عوامل هلاکت جوامع است. خداوند برای قوم ثمود، صالح(ع) را فرستاد، که برایشان بیّنه و دلیل روشنی از طرف پروردگار آورده بود و آن دلیل، ناقه بود. صالح(ع) گفته بود، مزاحم این ناقه نشوید و بگذارید در سرزمین خدا به چرا بپردازد و به او آزار نرسانید. ولی آنها تصمیم به نابود کردن ناقه گرفتند و آن را پی کردند و کشتند و از فرمان خدا سر برتافتند، و به این امر هم قانع نشدند؛ بلکه سراغ صالح رفتند و صریحاً به او گفتند: «فَعَقَرُواْ النَّاقَهَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ یَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ؛ ۲ پس آن مادّهشتر را پى کردند و از فرمان پروردگار خود سرپیچیدند و گفتند: اى صالح اگر از پیامبرانى آنچه را به ما وعده مىدهى، براى ما بیاور.» هنگامیکه آنها ستیزهجویی و طغیانگری را به آخر رساندند و آخرین بارقه ایمان را در وجود خود خاموش ساختند، مجازات الهی به سراغ آنان آمد، و همه را نابود ساخت.
نادیده گرفتن نعمتهای الهی و شکرگزاری نکردن از آنها، یکی دیگر از عوامل هلاکت جوامع و قبایل است که نمونه بارز آن را در قرآن در قوم سبأ میتوان مشاهده کرد.
«فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ ۳ تا گفتند پروردگارا میان [منزلهاى] سفرهایمان فاصلهانداز و بر خویشتن ستم کردند، پس آنها را [براى آیندگان موضوع] حکایتها گردانیدیم و سخت تارومارشان کردیم. قطعاً در این [ماجرا] براى هر شکیباى سپاسگزارى عبرتهاست.»
یکی دیگر از عوامل هلاکت قبیلهها و گروههای اجتماعی، انکار آیات الهی است. خداوند متعال در آیه 52 سوره انفال میفرماید: «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَفَرُواْ بِآیَاتِ اللهِ فَأَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛ [رفتارشان] مانند رفتار خاندان فرعون و کسانى است که پیش از آنان بودند، به آیات خدا کفر ورزیدند، پس خدا به [سزاى] گناهانشان گرفتارشان کرد. آرى خدای نیرومند سختکیفر است.» بنابراین تنها قریش، مشرکان و بت پرستان مکّه نبودند که با انکار آیات الهی و لجاجت در برابر حق، گرفتار کیفر گناهانشان شدند. این یک قانون جاودانی است که همه را در بر میگیرد، همچنان که هلاکت قوم نوح به جهت اعراض و سرپیچی از آیات الهی دانسته شده است. در ابتدا خدا نعمتهای مادّی و معنوی خویش را شامل حال اقوام میکند؛ چنانچه نعمتهای الهی را وسیلهای برای تکامل خویش ساخته و از آن در مسیر حق، مدد گرفته و شکر آن را که همان استفاده صحیح است، به جا آورند، نعمتش را پایدار، بلکه افزون میسازد، امّا هنگامیکه این مواهب وسیلهای برای طغیان، سرکشی، ظلم، بیدادگری، تبعیض، ناسپاسی، غرور و آلودگی گردد، در این هنگام خداوند نعمتها را میگیرد یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت میکند. بنابراین، دگرگونیها همواره از ناحیه ماست؛ وگرنه مواهب الهی، زوال ناپذیر است. هلاکت و عذاب، زمانی جامعه را در بر میگیرد که مفاسد عقیدتی و عمل (کفر، ظلم، کفران نعمت یا اعراض از آیات الهی) به صورت صفات جامعه درآید و از مشخّصات قوم و قریه گردد. عذاب پس از ارسال رسل الهی و دعوت جامعه به سوی حق و ارائه دلایل روشن، صورت میگیرد.
ماهنامه موعود شماره ۱۱۸
۱. سوره کهف (۱۸)، آیه ۵۹.
۲. سوره اعراف (۷)، آیه ۷۷.
۳. سوره سبأ (۳۴)، آیه ۱۹.
ماهنامه موعود شماره ۱۱۸
پینوشتها:
۱. سوره کهف (۱۸)، آیه ۵۹.
۲. سوره اعراف (۷)، آیه ۷۷.
۳. سوره سبأ (۳۴)، آیه ۱۹.