بدون شک باید گفت کانون خانواده مقدسترین نهادی است که نهتنها اسلام بلکه تمامی ادیان الهی و حتی مکاتب غیر الهی توصیه به تشکیل آن کرده و جهت استحکام آن دستورات و قوانین خاصی را وضع کردهاند.
این حجم از و تقدس باعث شده است که این اجتماع کوچک اما پربرکت الهی در تمام ادوار، بیش از سایر روابط انسانی مورد هجمه شیاطین جن و انس قرار گیرد و این حمله گسترده در دوران ما یعنی آخرالزمان بیش از سایر ایام است.
شیطان و اعوان انصارش از هر نژاد و جنس میدانند که کانون خانواده بهاندازهای مقدس است که اگر پا بگیرد و در مسیر درست حرکت کند، برکات آن، میتواند مسیر تاریخ را زیرورو کرده و جبهه حق را جاودانه گرداند.
باید گفت حتی اگر نخواهیم نگاهی کارشناسانه و روانشناسی به آسیبهایی که امروزه خانوادهها با آن دستبهگریبان هستند بنگریم، یک بررسی تجربه گرایانه به محیط پیرامون ما نشان میدهد اکثر اختلافات و طلاقها در سالهای ابتدایی ازدواج رخ میدهد
هرچند علم روانشناسی و مشاوره تضادهای مختلف فردی و خانوادگی و فرهنگی و عدم تجانس طرفین را علت اصلی این اختلافات و درنهایت طلاقها میدانند اما نباید از تلاش شیطان و اعوانوانصار انسان نمای او برای برهم زدن این کانون مقدس و الهی غافل بود.
هرچند نباید از این نکته غافل بود که در اکثر موارد آنچه اسباب نفوذ شیاطین در زندگیهای امروز را فراهم میآورد زمینهسازی زوجین از طریق ارتکاب گناهان مختلف و باز کردن راه شیطان به زندگی آنهاست.
پخش و نگاه به تصاویر مستهجن، دشنام و توهین به خانوادهها، سوءظن و ….. ازجمله مواردی است که زمینه تأثیرگذاری وسوسه شیطان برای برهم زدن یک خانواده مخصوصاً یک زندگی تازه بنیان را فراهم میکند.
باید گفت بدون شک در کنار دوری از گناه، ابراز محبت هم بهصورت لسانی و مهمتر از آن بهصورت عملی، و همچنین حفظ احترام متقابل، اصل اساسی است که میتواند سد راهی برای نفوذ شیطان و درنتیجه استحکام بنیان خانواده است.
دراینبین بیتردید نوع آفرینش زن و لطافتهای خدادادی او، باعث شده است که زن، به اصلیترین کانون محبت در خانواده تبدیل شود که توانایی تزریق آرامش و صمیمیت به همسر و فرزندان خود را دارد.
نکتهای که نباید ازنظر دور داشت این است که در هر خانواده اولویت اصلی در ابراز محبت بیش و پیش از هر چیز ابراز محبت زن و شوهر به یکدیگر است؛ وقتیکه این اتفاق میافتد فرزندان علاوه بر کسب آرامش پیشآمده از محبت بیدریغ پدر و مادر خود بهرهمند میشوند.
در توضیح باید گفت شکی نیست که محبت و دوستی، گوهر گرانبهایی است؛ که خداوند در نهاد زن و مرد قرار داده است. تنها میبایست دو همسر این امر فطری را ابراز نمایند تا رابطه دوستانه و صمیمانه آنان بیشازپیش برقرار گردد.
مرد در عرصه اجتماع با افراد گوناگون و سلایق مختلف مواجه میشود و بسا اوقات مورد اهانت قرار میگیرد. زن میتواند با خوشرویی و اظهار محبت به شوهر، از غم و اندوهش بکاهد و با چهرهای دلانگیز او را مسرور نماید.
حضرت رضا علیهالسلام میفرماید:
«اِعْلَمْ اَنَّ النِّساءَ شَتی فَمِنْهُنَّ الْغَنیمَهُ وَ الْغَرامَهُ وَ هِیَ الْمُتَحَبِّبَهُ لِزَوْجِها وَالْعاشِقَهُ لَهُ»
«بدان که زنان گوناگوناند؛ بعضی زنها دستاوردی گرانبها و پاداش(رنجهای آدمی) هستند و این زن کسی است به شوهرش محبت میکند و عاشق اوست»(۱)
باید دانست زمانی که این عشق و محبت همزبانی باشد و هم رفتاری و عملی تأثیر آن در زندگی دوچندان خواهد بود؛ ازاینروست که امام صادقعلیه السلام میفرماید:
«ما مِنْ اِمْرَأَهٍ تَسْقی زَوْجَها شَرْبَهً مِنْ ماءٍ اِلاَّ کانَ خَیْراً لَها مِنْ عِبادَهِ سَنَه صِیامِ نَهارِها وَ قِیامِ لَیْلِها»
«هیچ زنی نیست که آب به همسرش بنوشاند، درحالیکه این کار از عبادت یک سال که روزهایش روزه باشد و شبهایش به عبادت بایستد بهتر است»(۲)
نکته پایانی این است که روحیه مردان بهگونهای است که در برابر محبت، نرم و دلبسته میشود و هرچه در توان دارند و به دست میآورند را بهپای محبوب خود میریزند و کانون گرم خانواده بامحبت هر چه بیشتر شکل میگیرند. اینجاست که به اسرار سفارش بسیار درباره احترام و محبت زنان به مردان در روایات اسلامی میتوان پی برد.
به تعبیری میتوان گفت اسلام ۱۵۰۰ سال پیش، بهگونهای ظریف و روانشناسانه، راه اصلی رسیدن به آرامش در زندگی خانوادگی را به بانوان آموزش داده است.
فهرست منابع
مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص۱۶۱
وسائلالشیعه، ج۱۴، ص ۱۲۳