آیت الله کریمى جهرمى
۱. شخصى به نام على بن هلال از پدر خود نقل کرده که گفته است: من نزد رسول خدا (ص) رسیدم. ایشان به فاطمه (س) فرمودند:
«دو سبط امّت از ما هستند و آن دو حسن و حسینند و آن دو آقاى جوانان اهل بهشت هستند و سوگند به آن کسى که مرا به حق مبعوث داشته، پدر آن دو از آنها بهتر است.»
سپس فرمودند: «اى فاطمه! سوگند به آنکه مرا به حق مبعوث داشته که مهدى این امّت از نسل آن دو (حسن (ع) و حسین (ع)) است، زمانى که دنیا دچار هرج و مرج گردد و نظم و نَسَق خود را از دست بدهد و فتنهها و آشوبها پدیدار گردند و پشت به پشت هم بیایند و راهها منقطع و بسته شود و بعضى بر بعضى دیگر شبیخون زنند و مال و ثروت گروهى از آنها را غارت کنند، پس نه بزرگى به تازه سالى رحم کند و نه صغیر و خردسالى بزرگى را احترام کند. در این هنگام، خداوند کسى را از نسل آن دو بفرستد که دژهاى گمراهى را فتح کند و قلبهایى را که در زیر حجاب و پوشش غفلت قرار گرفته و چیزى را فهم نمىکند، زنده بسازد. او دین را در آخرالزّمان به پا دارد، همان گونه که من در آغاز زمان برپا داشتم و زمین را پر از عدل و قسط سازد، همان گونه که پر از جور و تعدّى شده باشد.» ۱
در این حدیث چند نکته از صفات و سیره مهدى موعود (عج) را مىخوانیم:
الف) قلعههاى ضلالت و گمراهى را فتح کند؛
ب) قلبهایى را که زیر حجاب غفلت قرار گرفتهاند، حیات بخشیده و زنده مىسازد، یا قلبى را که غفلت آن را احاطه کرده است، چیزى نمىفهمیده و حقایق را درک نکرده، امّا بعد از آنکه حضرت مهدى (عج) روح حیات در آن بدمد، همه چیز را درک مىکند و مىفهمد و راه به سوى خدا را به زودى طى مىکند؛
ج) او دین را اقامه مىکند و برپا مىدارد. همان گونه که شخص پیامبر (ص) در آغاز عصر اسلام دین را برپا داشت. امام زمان (عج) در آخر این عصر و مدّت، همان نقشى را ایفا مىکند که پیامبر (ص) ایفا کرد و دین را برپا خواهد داشت. روزى که پیامبر اکرم (ص) مبعوث به رسالت گردید از دین و آیین الهى و آسمانى خبرى نبود؛ کفر، شرک، الحاد و گناه، سراسر محیط را آلوده کرده بود و پیامبر (ص) که قیام کرد و مبعوث گردید، دین را وارد جامعه کرد و در موضع لازم و مناسب خود قرار داد. طبق فرموده همین پیامبر بزرگوار، حضرت ولى عصر (ع)، زمانى ظهور مىکند که کفر، ضلال، الحاد، انحراف، فساد و شرارت، جهان را پر کرده است و فضا را تعفّن بدى و ناپاکى فرا گرفته است. در پرتو امام زمان (عج)، اوضاع دگرگون مىشود؛ محیط به سوى خدا و رسول متمایل مىگردد و آثار دیانت و پاىبندى به دین از همه جا آشکار مىگردد؛
د) زمینِ پر از ظلم، جور و اجحاف را منقلب مىسازد و عدل و داد، حقخواهى و حقطلبى جایگزین آن خواهد شد و به همان مقیاس فساد فراگیر، عدل و قسط فراگیر در جهان جلوه مىکند و رعایت عدالت و میزان، جاى آن تعدّىها و تجاوزها را مىگیرد؛ ۲
۲. ابوسعید نقل کرده که پیامبر (ص) درباره حضرت مهدى (عج) فرمود:
«شخص مستمند به نزد مهدى (عج) مىآید و عرضه مىدارد: به من عطا کن. آن حضرت جامه او را پر از پول و مال مىکند تا آن مقدارى که بتواند حمل کند و از عهده بُردن آن برآید.» ۳
مفهوم این جمله مبارک آن است که او نمىتواند بیش از آن حدّى که به او بخشیده مىشود، حمل کند و اگر مىتوانست حرکت دهد و با خود ببرد، از ناحیه آن حضرت مضایقهاى نیست.
و این عطاى کثیر ممکن است از آن جهت باشد که گنجهاى فراوان و مخازن مالى تحت الأرضى در آن عصر پر فروغ، تحت اختیار حضرت بقیّه الله (عج) قرار مىگیرد؛ یعنى زمین و آنچه بر روى آن و در طبقات مختلف آن است، مسخّر آن امام بزرگ، خواهد گردید و نیز ممکن است از این جهت باشد که بر اثر عملى شدن احکام و برنامههاى اسلام و از جمله برنامههاى اقتصادى اسلام؛ مانند خمس، زکات، کفّارات و نذورات، اموال فراوانى نزد آن حضرت گرد مىآید که هیچ مشکلى در عطا و بخشش به افراد مستمند و نیازمندان ندارند و ممکن است هر دو مورد باشد. اینها از یک سو و از سوى دیگر روح، جوانمردى، جود، سخاوت و کرامت نفس امامان پاک (ع) به ویژه خاتم آنان، حضرت ولى عصر (عج) و ناموس دهر، ارواحنا فداه، که مظهر عطا و بزرگوارى خداى
جهانیان هستند، باعث این عطا، بخشش و انفاق مالى است. این سیره حضرت ولى عصر (عج) و وصف عطاى اوست، بنابراین پیروان آن حضرت در صورت امکان و در زمان مناسب، خود را
به عطاى ناچیزى قانع نسازند.
۳. از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمودند: «نشانه مهدى (ع) این است که بر عمّال و کارگزاران [خویش]، سختگیر است، در بخشش مال بسیار جواد و بخشنده و درباره مستمندان، مهربان مىباشد.» ۴
در این کلام نورانى به زوایایى از سیره حضرت ولى عصر (ع) اشاره شده است که عبارتند از:
الف) او نسبت به عمّال خود شدّت عمل دارد و به دقّت از آنان حسابرسى مىکند. آرى اگر شخص حاکم اسلامى، عمّال را زیر نظر داشته باشد و کارهاى آنان را بررسى کند و از آنها حساب دقیق و منظّم بخواهد و روابط آنان با اشخاص را در محیط هاى کارشان کنترل کند، کارها به آسانى و بر روى روال لازم و مناسب به جریان مىافتد و امور مردم سامان خواهد یافت، حال آنکه اگر کارگزاران حکومت رها باشند و بر اریکه قدرت و پست خود تکیه دهند و حاکم، نظارتى بر کارهاى آنان و معاشرتها و معاشرینشان نداشته باشد، به زودى صاحبان ثروت با او و او با آنها مرتبط مىشود و سوءاستفادههاى گوناگون خواهد کرد و در پرتو این رابطه با او و چریدن در سایه قدرت او، انواع فسادهاى اقتصادى را به بار مىآورند و در این میان توده مستضعف پایمال گردیده و حقوق آنان ضایع و اموال عمومى به تاراج طبقه خاصّى خواهد رفت و بالأخره مردم به وضعى مىافتند که تجربه تلخ آن را به طور مکرّر دارند؛
ب) او با مال و ثروتى که در اختیار دارد، به رعیّت مىرسد و جود و بخشش مىکند و عطاى عظیم خود را نشان جامعه مىدهد و به نابهسامانىهاى زندگى مردم پایان خواهد داد. حاکمى که همّتش زراندوزى و رفاه حال خود و نزدیکانش باشد، رعیّت را بیچاره مىکند و شیره جان آنان را مىکشد و ملّت را از رمق خواهد انداخت و امام زمان (ع) که نمونه اعلاء و بىنظیر حاکم اسلامى و حکومت دینى است، تمام همّتش احیاى دین و اقامه حق و رفاه حال جامعه است؛
ج) درباره مساکین، مهربان است. به طور غالب، طبقه حاکم نسبت به ضعفا و مساکین مهرورزى ندارند؛ زیرا اوّلًا، قدرت، سلطه و ثروتى که تحت اختیار دارند، به طور طبیعى آنان را از طبقات ضعیف و کم درآمد جدا مىکند و آنها را مورد بىمهرى قرار مىدهد و ثانیاً، چون مستمندان به حقّ خود نمىرسند، طبعاً خود را طلبکار دانسته و مسئول این مشکلات را حاکم مىدانند. از این رو حکومتها به آنان عنایتى ندارند و نسبت به آنان مهر نمىورزند.
پىنوشتها:
______________________________
(۱). اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۹۲؛ بحار، ج ۵۱، ص ۷۹.
(۲). قابل توجّه است، همان گونه که در کلام شریف پیامبر (ص) آمده، امام زمان (ع) که مهدى این امّت است، از فرزندان و اعقاب امام حسن و امام حسین (ع) است و علّت آن این است که حضرت مهدى در سلسله پدران به امام حسین (ع) مىرسد، ولى از جهت مادر از اولاد امام حسن (ع) است؛ چون امام زین العابدین (ع) با یکى از دختران امام حسن (ع) ازدواج کردند و مادر حضرت باقر (ع) از دختران امام حسن (ع) است.
(۳). اثبات الهداه، ج ۳، ص ۶۱۲.
(۴). موسوعه الامام المهدى، ج ۱، ص ۲۴۶.[۱] [۱] —، موعود، ۲۰۵جلد، [بى نا] – [بى جا] – [بى جا]، چاپ: ۱.