یکی از عجایب کشور این است که به کالاهایی مثل غذای سگوگربه، مربا، موز، چوببستنی و… ارز دولتی تعلق میگیرد، اما به کالاهای فرهنگی مثل چادر نه! این روزها قیمت چادر مشکی بهدلیل تخصیصنیافتن ارز دولتی بسیار افزایش یافته است.
صبح نو نوشت: یکی از عجایب کشور این است که به کالاهایی مثل غذای سگوگربه، مربا، موز، چوببستنی و… ارز دولتی تعلق میگیرد، اما به کالاهای فرهنگی مثل چادر نه! این روزها قیمت چادر مشکی بهدلیل تخصیصنیافتن ارز دولتی بسیار افزایش یافته است؛ بهطوریکه خانمهای چادری برای خرید یک قواره چادر معمولی که در سال گذشته بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه میکردند، امسال باید بین ۵۰۰هزار تا یکمیلیون و ۳۰۰هزار تومان هزینه کنند. با این وضعیت، دیگر بسیاری از خانوادههای بیبضاعت و کمبضاعت توان خرید چادرمشکی را ندارند. این گرانی برای جامعه اسلامی ما که چادر را بهعنوان حجاب برتر معرفی کرده و بسیاری از زنان محجبه چادر مشکی را بهعنوان حجاب برتر انتخاب کردهاند، مسألهای است که برخی کارشناسان آن را چرخش نرم بهسمت حجاب اختیاری تلقی میکنند.
قصه از آنجا شروع شد که نوسانهای نرخ ارز بر اصلیترین محصول عفاف و حجاب، یعنی پارچه چادرمشکی، تأثیر خود را گذاشته است. در یک سال اخیر، انتظار میرفت برای تأمین این محصول هم تمهیداتی اندیشیده شود. حال سوال اینجاست چرا مسوولان برای ارزانکردن و دردسترس قراردادن این حجاب برتر برای تمام اقشار جامعه تلاش نمیکنند؟ این در حالی است که حتی گفته میشود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مکلف شده این محصول را بهعنوان محصول فرهنگی بشناسد و معافیتهای مالیاتی برای تولیداتش در نظر بگیرد.
چرا قیمت چادر پنجبرابر شد؟
در این آشفتهبازار اقتصادی، هیچ کالایی در کشور از افزایش بیحسابوکتاب قیمت در امان نمانده است؛ از طلا و ارز گرفته تا پیاز و گوجهفرنگی. باوجوداین، این روزها انگار شنیدن قیمتهای جدید و پرنوسان اقلام کمتر واکنش و تعجب مردم را بهدنبال دارد، شاید به این دلیل که این چند ماه تقریبا با این شرایط آشناتر شدهاند و بهجای تعجبکردن، سبد خریدشان را از بازار خالیتر و سفرهشان را کوچکتر کردهاند. این را فروشندهها و آمارها بهوضوح اعلام کردهاند. اگرچه شاید بتوان با نخریدن یا کمخریدن برخی اقلام زندگی را گذراند، حذف برخی کالاها حیات فرهنگی جامعه را بهخطر میاندازند که چادرمشکی بانوان ازجمله آنهاست. باتوجهبه وضعیت معیشتی و اقتصادی موجود در جامعه و موقعیت بغرنجی که مردم در آن قرار دارند، بسیاری از شغلها از دست رفته و کارگاههای تولیدی تعطیل شدهاند. بازار از کالاها و محصولات خارجی پُر شده و واردات محصولات ضروری و غیرضروری وارداتی بخشی زیادی از بازار را ازآنِ خود کرده است.
بسیاری از تولیدکنندگان با وجود گرانشدن پارچه، سعی میکنند قیمت محصولاتشان را تثبیت کنند؛ اما این امر بهسختی امکانپذیر است؛ چراکه قیمت پارچه نیز جهشی خیرهکننده داشته است. تولیدکنندگان از مسوولان انتقاد میکنند که چرا از اختصاص ارز و محصولات غفلت و گاهی در تأمین محصولات حجاب کوتاهی میکنند. در این بین آقای اسدالله سلیمانی، مدیرعامل انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب، روز گذشته دراینباره به خبرگزاری «فارس» گفته است: «قیمت چادر پنجبرابر شده؛ چون قبلا پارچه این محصول با ارز سههزارتومانی و هر یارد چادر ۶هزار و ۸۰۰ تومان خریده میشد. بااینحال، اکنون قیمت ارز ۱۴هزار تومان شده و ارز دولتی به این محصول تخصیص داده نمیشود و پارچه آن با ارز آزاد خریده میشود؛ ازاینرو، قیمت آن پنجبرابر افزایش یافته است. درحالحاضر، ۹۳درصد پارچه چادرمشکی وارداتی و تنها ۷درصد آن در داخل کشور تولید میشود».
حال این سوال مطرح میشود: وزارت صنعت و معدن سال گذشته ۱۸میلیارد ریال واردات داشته، چگونه ممکن است در فهرست محصولات وارداتی، کالاهای غیرضروری مثل مربای هویچ، کلاهگیس و چرخ پلاستیکی فرغون دیده میشود؛ ولی چادرمشکی که جزو کالاهای فرهنگی در جمهوری اسلامی محسوب میشود، با بیتوجهی و بیمهری مواجه شده است؟
معافیت مالیاتی برای مؤسسات فعال در عرصه حجاب
آقای حمید قبادی، دبیر گروه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد میگوید: «تأمین ارزی و اختصاص سهمیه ارزی به این محصول به وزارت صنعت و معدن و تجارت برمیگردد؛ اما ما بهعنوان نهادی که وظیفه هماهنگی و نظارت را برعهده دارد، بارها این موضوع را گوشزد کردهایم. همانطورکه پیشتر نیز اعلام کردهام، یک بند قانونی در وزارت صنعت وجود دارد که مسوولیت تأمین و تولید پارچه چادری را برعهده دارد. طبعا باید این نیاز جدی را دنبال کنند؛ چراکه این محصول در کشور ما بهعنوان کشور اسلامی، محصولی استراتژیک تلقی میشود. ایران در دنیا پرمصرفکنندهترین کشور در استفاده از این محصول است که برای خودکفایی در آن نیز باید برنامهریزی کنیم». قبادی ادامه داد: «خودکفایی این محصول در کشور ما امری امکانپذیر است و ما در گذشته نیز چنین مسائلی را داشتهایم. مسوولان ذینفع، بهویژه وزارت صنعت، باتوجهبه وظایف ذاتی خود باید این مهم را بهسرانجام برسانند».
دبیر کارگروه مد و لباس کشور درباره معافیتهای مالیاتی وزارت ارشاد گفت: «وزارت فرهنگ نیز برای مؤسسههایی که درزمینه ترویج حجاب و تولیدات داخلی فعالیت میکنند، معافیتهای مالیاتی در نظر گرفته که آن را بهطورگسترده مدنظر قرار و اقدامات اولیه شامل شناسایی و معرفی آنها به سازمان مالیاتی را انجام دادهایم». با وجود همه وظایف وزارت صنعت مبنی بر تولید و تهیه پارچه چادری، باید دید چرا دولت تمایلی ندارد فقط بخشی از همان ارزی که به سایر محصولات پرداخت میکند، برای چادر اختصاص دهد تا دستکم از تعداد زنان محجبهای کاسته نشود که توان خرید چادر را ندارند؟ اینکه اساسا چرا اکنون که چهل سال از انقلاب اسلامی میگذرد، همچنان پارچه مرغوب چادری از کشورهایی مانند ژاپن و کره به ایران وارد میشود و چرا هیچگاه با حمایت مؤثر از صنعت نساجی کشور به خودکفایی در این محصول مهم دست نیافتهایم؟
فعالان عرصه عفاف و حجاب نیز مدتی است برنامهای تدوین و به کمیسیون فرهنگی مجلس ارائه کردهاند تا محصولات حجاب را بهعنوان کالای فرهنگی بشناسند و شاید برخی خیران فرهنگی بهخاطر دغدغههایشان برای کاهش قیمت این محصول به میدان پا بگذارند.