محمدرضا مرادی
اشاره:
مردم مصر ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ موفق شدند حسنی مبارک دیکتاتور مصر را سرنگون کنند و یک سال بعد نیز محمد مرسی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری کاملاً آزاد، به قدرت رسید. اما نظامیان مصری یک سال بیشتر نتوانستند این دولت را تحمل کنند؛ در سال ۲۰۱۳ عبدالفتاح السیسی ژنرال مصری، علیه مرسی دست به کودتا زد و در انتخاباتی که با تحریم جریانهای سیاسی مواجه شده بود، به قدرت رسید.
از آن زمان به بعد، سرکوبهای گسترده باعث شد تا مردم مصر در حالت رعب و وحشت به سر برده و توان اعتراض علیه دولت برآمده از کودتای مصر را نداشته باشند. اما پس از ۶ سال، این ترس فروریخته و مردم بار دیگر به میدان التحریر قاهره بهعنوان نماد انقلاب ۲۰۱۱ بازگشتهاند. بار دیگر جوانان مصری با هر نوع نگاه سیاسی، یاد انقلاب ۲۰۱۱ را زنده نگه داشته و با شعار معروف خود یعنی «الشعب یرید اسقاط النظام» (مردم خواهان سرنگونی رژیم هستند)، خواستار برکناری السیسی هستند.
شروع اعتراضها
یک فعال غیرسیاسی مصری به نام محمد علی که سابقه فعالیتهای تجاری و بازیگری در سینما را نیز داشته و در اسپانیا اقامت دارد، اخیرا در مورد السیسی و فسادهای اقتصادی و مناسبات مشکوک وی با رژیم صهیونیستی، دست به افشاگری زده است. هزینههای چند میلیاردی (پوند مصری) از خزانه مصر برای بازسازی و ساخت قصرهای ریاست جمهوری، خرید جواهرات برای همسر السیسی از سوئیس، ساخت هتلهای لوکس برای دوستان نزدیک السیسی و در نتیجه، چند برابر شدن بدهی خارجی مصر و افزایش فقر و شکاف طبقانی در این کشور، از جمله مواردی است که در این افشاگریها، بر ملا شده است. این افشاگریها با توجه به ماهیت غیرسیاسی و زبان بدون تکلفی که دارد، مورد توجه افکار عمومی مصر قرار گرفته است، در همین راستا، محمد علی از مصریها دعوت کرده بر علیه السیسی به خیابانها بیایند.
محمد علی فاش کرده که بخش زیادی از بدنه ارتش با رئیسجمهور مخالف هستند، به همین دلیل تدابیر امنیتی در داخل نهاد نظامی مصر افزایش پیدا کرده و وضعیت فوقالعاده در کشور تشدید شده است. در همین راستا محمد حمدی یونس وکیل مصری، بعد از اینکه در فیسبوک خود اعلام کرده بود قصد دارد از السیسی به اتهام فساد مالی شکایت کند، بازداشت شد. السیسی در پاسخی غیرقابل توجیه به اتهامات محمدعلی گفته است که قصرهای ریاست جمهوری به نام وی نیست و همه آنها برای مصر ساخته شده است! وی خواستار هجمه رسانهای ضد محمد علی شده و در همین راستا گروهی از هنرمندهای مصری هم ویدیوهایی در دفاع از السیسی و ارتش مصر منتشر کردهاند.
اعتراضها در فضای مجازی علیه دولت عبدالفتاح السیسی بعد از افشاگریهای محمد علی شروع شد. به دنبال این افشاگریها مصریها برای اولین بار بعد از چند سال تظاهراتی را علیه رژیم السیسی در میدان التحریر برگزار کردند و فریاد «السیسی باید برود» را سر دادند؛ گامیکه سرآغاز خیزش مردمیدر انقلاب ۲۰۱۱ را تداعی میکند. دولت مصر بیش از ۱۰۰۰ نفر را بازداشت کرده اما شعار اصلی معترضان همچنان «الشعب یرید اسقاط النظام» است. تظاهرات مردمی مصر در استانهای متعدد این کشور از جمله قاهره، الجیزه، اسکندریه، سوئز، استان غربی، دقهلیه و القلیوبیه و بنیسویف و دمیاط و استان شرقی برگزار شد. بزرگترین این تظاهراتها در قاهره و اسکندریه و سوئز بود. پاره کردن تصاویر بزرگ السیسی و سر دادن شعارهایی در سقوط حاکمیت موجود مصر نشان دهنده مطالبات گسترده شرکتکنندگان در این تظاهرات است که احتمالا ادامهدار خواهد بود و جمعههای آینده شاید با گستره بیشتر حضور مردمی و سرکوبگریهای شدیدتر از سوی دولت ادامه داشته باشد.
نقش فضای مجازی
یکی از نکات جالب توجه در اعتراضات اخیر مصر، همبستگی مردم در فضای مجازی با این اعتراضات بود، در روزهای نخست اعتراضات، هشتک میدان التحریر در رتبه اول ترند سایتهای اجتماعی قرار گرفت و هشتک «السیسی از قدرت کنار برو» نیز در مصر در رتبه دوم بود. همانند سالهای گذشته و انقلابهای مردمی بهوجود آمده طی یک دهه گذشته، بهنظر میرسد بار دیگر فضای مجازی نقش تعیینکنندهای در پیشبرد روند اعتراضات مصریها خواهد داشت. شاید به همین علت است که دولت مصر ترجیح میدهد در وهله اول سرکوبگری و مشت آهنین را در تعامل با معترضان در دستور کار قرار ندهد.
دلایل شروع اعتراضها
شاید بتوان وضعیتی را که السیسی در ۶ سال گذشته بر مصر حکمفرما کرده است شرایطی نادر در تاریخ این کشور دانست. مصر در نتیجه سیاستهای السیسی با بحرانهای سیاسی و اقتصادی کشندهای روبهرو است. او نقش نهادهای مدنی را از بین برد و نهادهای امنیتی را تقویت کرد. در نتیجه این اقدامات، دولت پلیسی شکل گرفت که آزادیها را مصادره و علیه مخالفان از مشت آهنین استفاده کرد. السیسی مانند «انور سادات» و «حسنی مبارک» از نقش رهبری مصر در منطقه چشمپوشی و نقش مصر را درباره مسائل جهان عرب کمرنگ کرده است. او مصر را به ابزاری در دست آمریکا و اسرائیل تبدیل کرد و با رژیم اسرائیل در محاصره غزه و هدف قرار دادن مقاومت فلسطین همکاری کرد. در نتیجه سیاستهای سرکوبگرانه السیسی، بیثباتی در این کشور ادامه یافت و بهخاطر نبود شفافیت، پارتیبازی در همه جا گسترش پیدا کرد. پیامد این وضعیت این بود که سرمایهگذاران خارجی از مصر خارج شدند و بحران اقتصادی در این کشور بهوجود آمد. پول مصر ۶۰ درصد از ارزش خود را در مقابل دلار آمریکا از دست داد و میزان بدهکاری خارجی به ۹۴ میلیارد و ۶۴ میلیون دلار رسید.
السیسی و رژیم صهیونیستی
بسیاری از رسانههای اسرائیلی السیسی را گنج استراتژیک اسرائیل میدانند. به همین دلیل برکناری السیسی یک خبر بسیار بد و در حد فاجعه برای تلآویو است. در همین رابطه پایگاه خبری الخلیج آنلاین نوشت:«ورود عبدالفتاح السیسی به عرصه قدرت مصر یک هدیه عالی برای دولت اشغالگر صهیونیستی از سوی عربستان و امارات بود. ارتش مصر که رهبری روند برکناری محمد مرسی را در این کشور بر عهده داشت، دیگر در مصر و جهان عرب از همان پشتیبانی مردمی برخوردار نیست و بیشتر این حمایتها را در نتیجه فساد گسترده در همه ادارات دولتی و علاوه بر آن با نقض حقوق بشر و عادیسازی صریح و آشکار با رژیم صهیونیستی از دست داده است.»
همکاری میان مصر و رژیم اشغالگر بر اساس مبانی و اصول جدیدی که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی تعیین کرده و عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر به شکل کامل با آن موافقت کرده شکل گرفته است. روابط مشترک میان دولت السیسی و رژیم صهیونیستی موجب تضعیف هرگونه مقاصد عربی در دفاع از مسئله فلسطین و مقابله با دشمن اشغالگر شده است. در شرایطی که مصر بارزترین جبهه باز را به سوی صهیونیستها گشوده است؛ تلآویو از طریق عادیسازی با اردن و درگیری در سوریه و محاصره غزه، سایر جبهههای مجاور را نیز در راستای اهداف خود تضمین میکند.
ارتباط میان رژیم صهیونیستی با مصر پس از کودتای ۲۰۱۳ به یک رابطه نزدیک و دوستانه تبدیل شد تا جاییکه السیسی در ۲۰۱۶ از صلح با صهیونیستها صحبت کرد. در فوریه ۲۰۱۷ روزنامه هاآرتص نوشت که نتانیاهو با السیسی و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن و جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا در تفرجگاه اردن در دریای سرخ در ۲۱ فوریه ۲۰۱۶ نشستی را برگزار کرده بودند.
موضع رسانههای عربی
رسانههای کشورهای عرب با بررسی وضعیت ناآرامیهای اخیر مصر آن را یک تهدید برای السیسی معرفی کردهاند. روزنامه الکترونیکی «رایالیوم» اعلام کرده،
تظاهرات و اعتراضهایی که در شهرهای مصر آغاز شده و مردم در آنها خواهان سقوط نظام هستند، بسیاری را شگفتزده کرده است. این اعتراضها زنگ خطری براینهاد نظامی حاکم در مصر است. زیرا اوضاع داخلی مصر شاهد حالتی از کینه و کدورت است و طبقات مردمی در نتیجه افزایش قیمت و کاهش سطح آزادیها و برخورد امنیتی و سرکوب مخالفان به دست نیروهای امنیتی رنج میبرند. صبر شهروندان مصر که حدود ۴۰ درصد از آنان زیر خط فقر به سر میبرند در نتیجه انتظار بلندمدت برای بهبود اوضاع معیشتی و خدمات عمومیبه سر آمده است. همسویی مردم مصر با درخواستها برای اعتراض آغازی برای پایاندادن به سکوتی است که دستکم ۶ سال ادامه داشته است. مقامات مصر از ثمره اصلاحات اقتصادی سخن به میان میآورند. این در حالی است که این اصلاحات هیچ نتیجهای برای فقرا به دنبال نداشته و تنها بدهیها و میانگین بیکاری در این کشور افزایش یافته است. اعتراضهای مصر از این نظر اهمیت دارد که مردم ترس را کنار گذاشتهاند و اگر مقامهای مصر این موضوع را در محاسبات قرار ندهند این موضوع میتواند نتایج معکوسی را برای امنیت و ثبات به دنبال داشته باشد. به نوشته روزنامه «العربیالجدید» چاپ لندن، فعالان سیاسی معتقدند که مردم مصر پس از فریب توسط نظامیان، انقلاب علیه استبداد را آغاز کردهاند و نشانههای انقلاب آشکار شده و موج دوم انقلاب به ناچار السیسی و اطرافیان وی را نابود خواهد کرد. به نوشته روزنامه «القدسالعربی» چاپ لندن، صدها تن از مردم مصر با به چالش کشیدن ممنوعیت تظاهرات در خیابانهای قاهره و دیگر شهرها خواستار کنار رفتن السیسی از قدرت شدند. این تظاهرات در سایه خفقان حاکم در مصر پیام قویای برای السیسی است که محتوای آن این است خشم علیه وی و نظامیان حاکم در مصر در حال افزایش است و هر روز در سایه رکود اقتصادی بر دامنه اعتراضها افزوده خواهد شد.
موج دوم بیداری اسلامی
بسیاری بر این باور هستند که موج دوم بیداری اسلامی در آفریقا در حال شکلگیری است. در موج اول بیداری اسلامی، ابتدا تونس، بعد لیبی و سپس مصر شاهد اعتراضهای مردمی بودند که به سرنگونی حاکمان آنها منجر شد. اکنون موج دوم بیداری اسلامی از سودان و الجزایر به مصر و تونس رسیده است و در مصر مردم خواستار برکناری السیسی از قدرت شدند و در تونس مردم خواستار «انقلاب مشروع» و پیروزی قیس سعید در انتخابات ریاستجمهوری هستند.
سیاست خارجی موضوعی است که مردم مصر آن را بهدقت دنبال میکنند و برخی نارضایتیهای دولتهای مصر ناشی از سیاستهای خارجی بود؛ چراکه رهبران رژیم اسرائیل میگویند السیسی دوست ماست و مردم مصر این نوع رفتارها را برای خود خفتبار میدانند؛ از اینرو، موج تظاهرات علیه او شکل گرفته است. جامعه مصر در یک سال گذشته، چهار مانور مشترک با آمریکا، اسرائیل و عربستان برگزار کرده است. این در حالی است که مصریها به وهابیت بدبین هستند و این نوع تعاملات را نشانه خفت میدانند. مصریها السیسی را نوکر بیاختیار اسرائیل و وهابیت میدانند که در سرکوب مردم غزه و محاصره آنها با اسرائیل همکاری میکند. مصر با غزه هممرز است و بزرگترین محاصره غزه در دوران السیسی شکل گرفته است. همکاری و نوکری با اسرائیل و عربستان شاخصه اصلی السیسی است که خشم مردم قاهره را برانگیخته است. همچنین، دهها هزار زندانی اخوانی در زندانهای مصر هستند و موضوعات اینچنینی در کنار یکدیگر موجب شده است مردم این کشور خواستار برکناری رئیسجمهوری خود شوند.
جمعبندی
عبدالفتاح السیسی در ۶ سال گذشته مردم را در حوزههای مختلف با مشکل مواجه کرده است. اقتصاد مردم مصر روز به روز با مشکلات بیشتری مواجه میشود، در حوزه سیاست خارجی السیسی کارنامه موفقی نداشته و مصر را دنبالهرو ارتجاع عرب کرده است، در حوزه سیاسی نیز مخالفان همه در زندان به سر میبرند و مهمتر از همه، در حالی که مردم مصر با فقر و بیکاری دست و پنجه نرم میکنند، فساد در بین مقامات مصری بسیار گسترده شده است. السیسی با کودتا علیه رئیسجمهور قانونی مصر یعنی محمد مرسی، روی کار آمده است و طبیعتاً این مقام فعلی وی مشروع نیست. وی در طول ۶ سال گذشته خیانت بزرگی در مورد مردم مصر مرتکب شد و با فروش دو جزیره مصری تیران و صنافیر به عربستان به خاک مصر خیانت کرد. علاوه بر این همراهی السیسی با اسرائیل نیز بهعنوان یک عامل برای تشدید اعتراضها علیه وی به شمار میرود. فساد و بیکاری در مصر نیز عامل اصلی قیام جدید مردم مصر است.
واقعیت این است که مصر از همه نظر چه اقتصادی چه سیاسی و آزادیهای مدنی و عمومی در بدترین وضعیت تاریخ خود قرار دارد؛ تا جاییکه خیلیها به دوران دیکتاتور پیشین مصر حسنی مبارک درود میفرستند و آن دوران به آرزو تبدیل شده است! مشکل داخلی مصر دیگر نه میان اخوان المسلمین بهعنوان قویترین تشکیلات سیاسی و بخشی از مردم با نظام حاکم، بلکه میان یک ملت و کلیت این نظام است. البته ناگفته نماند که همین اوضاع مصر جلوهای از یک بحران فراگیر دولت ملتی در شمال آفریقا و خاورمیانه است؛ بحرانی که به نوعی ریشه دیگر بحرانهای منطقهای نیز هست. اما موجی که در مصر به راه افتاده است، نشان داد که مصر آتشی زیر خاکستر در خود نهفته دارد و هر آن احتمال دارد زبانه کشیده و سر بیرون بزند.
در شرایطی که اعتراضات مردمی در مصر وارد فاز تازهای شده است، باید دید آیا السیسی به وعده خود عمل میکند، او بارها اعلام کرده است که در صورت وجود اراده مردمی برای کنارهگیری وی از قدرت، او سریعا ریاستجمهوری را کنار خواهد گذاشت. حال که دامنه بالای اعتراضات مردمی در هفته اول خود نشاندهنده این اراده است، باید دید آیا السیسی به وعده خود عمل میکند یا اینکه همانند حسنی مبارک رئیسجمهور سابق نظامی مصر، با مشت آهنین با این تظاهرات برخورد خواهد کرد؟ این وعدهها در ماه می سال ۲۰۱۴ و دسامبر سال ۲۰۱۵ مطرح شد و وی سه بار در سخنرانی ۲۰۱۵ خود با لفظ جلاله سوگند یاد کرد که اگر اراده مردمی فردی غیر از او را در حاکمیت مصر بخواهد، او از قدرت کنار خواهد رفت. آوریل ۲۰۱۷ دیگر زمانی بود که وی تأکید کرد که ضد اراده مردمی در این کشور به حاکمیت خود ادامه نخواهد داد. او در می سال ۲۰۱۸ نیز در پی افزایش انتقادات از اوضاع اقتصادی مردم بار دیگر این وعده را مطرح کرد. ژانویه سال ۲۰۱۹ نیز بار دیگری بود که وی در دیدار با امانوئل مکرون همتای فرانسوی خود این موضوع را برای پنجمین بار مورد تأکید قرار داد و گفت که اگر مردم مصر من را نخواهند، من فورا قدرت را کنار خواهم گذاشت. ناظران سیاسی، آینده دشواری را برای حاکمیت کنونی مصر پیشبینی میکنند. آنچه که مشخص است این است که مردم مصر پس از ۶ سال توانستهاند بر ترس خود از مشت آهنین السیسی فائق آمده و علیه وی تظاهرات گسترده در شهرهای مختلف برگزار کنند. شاید قیام مردم علیه السیسی در شرایط کنونی به نتیجه نرسد اما بدون شک این مسئله السیسی را وادار به دادن امتیازات زیادی به مخالفان خواهد کرد. السیسی اگر اشتباه سایر دیکتاتورها را مرتکب شود و با مشت آهنین به استقبال معترضان برود باید منتظر پایان حیات سیاسی خود باشد. مصر آبستن تحولات زیادی است که بسیاری از کارشناسان حتی جسارت بیشتری به خرج داده و انقلاب را سرنوشت محتوم السیسی میدانند. چرا که مسیر السیسی چارهای جز این برای مردم مصر باقی نخواهد گذاشت.
کیهان