یکصد و سی و هفتمین نشست از سلسله نشست های ماهانه فرهنگ مهدوی با موضوع «فراماسونری در ایران» با سخنرانی دکتر موسی فقیه حقانی و به همت موسسه فرهنگی هنری موعود عصر پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ در حوزه هنری برگزار شد.
موسی حقانی در این نشست گفت: فراماسون ها دو دستهاند: یک دسته پیشینه خود را به ابتدای تاریخ میبرند چون اولین معمار و بنا را حضرت آدم می دانند. دسته دیگر ساختن اولین معبد و یا ساختن شهر روم بعد از آتش گرفتن آن را به عنوان پیشینه فراماسونری بیان میکنند. آن چیزی که روشن است تاریخ ۱۷۱۷ است که فراماسونری در انگلستان تأسیس شد. اگرچه این خامی است که تاریخ تأسیس آن را این زمان بدانیم.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر افزود: ۳ جریان مهم در تاریخ در شکل گیری فراماسونری موثر بودهاند: یهودیت مسخ شده و انحرافی که بیشتر در قالب آیین کابالا بروز دارد، شوالیه های معبد و ژزوییت ها. در سال ۱۷۱۷ شاهد شکل گیری تشکیلاتی با رویکرد یهودی صهیونیستی و با مشارکت مسیحیان صهیونیست هستیم. وقتی ژاک دمونای که از رهبران شوالیه های معبد بود به جمع آوری پول برای مراقبت از زائران بیت المقدس مشغول بود کار او تدریجاً به رباخواری می انجامد. در نهایت کلیسای کاتولیک به جرم فسادهای گوناگون او را مجازات میکند و می سوزاند. در ادامه چون نمی توانند با آیین کابالا و به وسیله شوالیه های معبد کارشان را جلو ببرند، تشکیلات جدیدی را راه می اندازند برای مدیریت دوران مدرن و بورژوازی و همچنین پذیرفته شدن یهودیت که تا آن زمان مسیحیت به شدت با آن ها برخورد میکرد.
وی اضافه کرد: در ادامه تعریف های فراماسونری تا حدی تغییر میکند. اولین اصل آن اومانیسم میشود. اصل دیگر دئیسم است؛ به این معنا که مدعی میشوند که خداپرست هستیم اما خود را در هیچ دینی محدود نمیکنیم. به این ترتیب خواستند سایر ادیان را از دور خارج کنند. وقتی به درجات بالای فراماسونری می رسیم دیگر اندیشه های آن ها رنگ و بوی الحادی به خود میگیرد. شعارهای بسیار جذابی هم می دهند مانند برادری، برابری و آزادی.
موسی حقانی سپس گفت: تعاریف زیادی از فراماسونری شده است. برخی از آن ها خود را یک طریقت فلسفی می دانند و برخی دیگر خود را جمعیتی نیکوکار و عام المنفعه اعلام میکنند. توضیحی هم نمی دهند که معماری و بنایی چه ربطی به سیاست و فلسفه دارد؟ فراماسونری به شدت نهان روش است و مانند بنی اسرائیل مدعی پادشاهی بر جهان هستند. از طرفی نخبه گرا هستند و افراد عادی را جذب نمیکنند. آموزه های کابالیستی که به دنبال حاکمیت یهود بر جهان است نخ تسبیح اندیشه آن ها برای جذب افراد است.
وی ادامه داد: در نشریه New Age تعریفی از کابالا ارائه شده که آن را گشاینده درهای معرفت و موجب انبساط روح و پیدایی ارزش های معنوی عنوان میکند که در راستای فهم فلسفه زندگی انسان ضروری است. آیین کابالا در عصر روشنگری خیلی در اروپا رواج داشته است. ۳ گرایش اصلی در فراماسونری داریم: لژهای آبی که در انگلستان بیشتر رواج دارد. لژهای ۳۳ درجه ای که در فرانسه و آمریکا بیشتر رواج دارد و به آن آیین اسکاتی میگویند. آینی به نام یورک هم دارند که ۷ درجه است و در آمریکا رواج دارد. مصری ها هم آیین ممفیس را درست کردند که ۱۰۰ درجه دارد. مبنای همه آن ها اومانیسم، سکولار کردن حکومت ها، پوزیتیویسم، طرد مذاهب و ادیان و … است. البته دسته ای از آن ها ادعا میکنند که به خدا اعتقاد دارند.
موسی حقانی همچنین اظهار داشت: فراماسون ها بازوری استعمار نو برای کشورگشایی شدند. در همه لشکرکشی ها دو گروه پیشگام اند: میسیونرهای مسیحی یا گروه های تبشیری و گروه دیگر فراماسون ها. قبل از دوران قاجار شاهد تأسیس لژهای فراماسونری در ایران هستیم. طبقات مورد هدف آن ها در ایران شاهان و شاهزادگان، دولتمردان و امرا، سفرا و نمایندگاه سیاسی ایران در کشورهای مختلف، دانشمندان، ارباب صنایع و مهندسان، اطبا و روحانیون هستند. با بدنه جامعه ارتباط دارند در حاکمیت هستند و تصمیم ساز اند و جامعه توسط این ها اداره میشود. اقلیت های دینی، فرق ضاله، سوسیالیست ها و کومونیست ها، لیبرالیست ها، نواندیشان دینی و اعضای سرویس های اطلاعاتی نیز در ایران با آن ها همکاری کردند. به عنوان مثال فریدون کشاورز که عضو حزب توده بود دیپلم ماسونی او به دست آمد.
وی افزود: در کشور ما از حدود ۲۵ سال قبل تفکر دئیسم دارد رواج داده میشود. گفته میشود از چند وقت پیش در ایران تشکیلات ماسونی هم به راه افتاده است اما به هر حال تفکر آن ها در کشور ما وجود دارد. این جریان وقتی دین را کنار میگذارد خود به خود می تواند افراد ساختارشکن را دور خود جمع کند. یکی از پایه های کودتای ۱۳۳۲ تشکیلات ماسونی به نام لژ پهلوی بود. فراموشخانه توسط ملکم خان تأسیس میشود و بعد از آن مجمع آدمیت و جامعه آدمیت که از دل آن لژ بیداری بیرون می آید. سپس کتابخانه ملی برای رد گم کردن ساخته شد و همه ساختارشکنان را دور آن جمع کردند و پوشش مناسبی برای آن ها بود. انجمن اخوت که تشکیلات درویشی و صوفی گری است یکی دیگر از تشکیلات آن ها بوده است. کلیسای انجیلی در خیابان قوام السلطنه، انجمن بین الطلوعین، بابی ها (منظور بیشتر ازلی ها هستند)، اجتماعیون عامیون، انجمن غیبی، حزب دموکرات و … نیز تحت نفوذ ماسون ها بودهاند.
موسی حقانی خاطرنشان کرد: چرا فراماسون ها متوجه ایران شدند؟ چون کشور ما در نقطه ای واقع شده که به آن قلب زمین میگویند. ابتدا می خواستند هند را بگیرند. ما مهم ترین همسایه هند بودیم در نتیجه انگلیس ها ۴ راهبرد برای ما تعریف کردند: نفوذ گسترده در ایران، تضعیف ایران، تجزیه ایران و در نهایت نابودی ایران. تشکیلات ماسونی در هر ۴ راهبرد حضور دارند. البته گاهی برخی شان وقتی فهمیدند قصد این ها نابودی ایران است و با آن ها همراهی نکردند ولی برخی هم همراهی کردند. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی حدود ۳ هزار و ۳۰۰ فراماسون در ایران داریم که اگر انقلاب اسلامی صورت نمیگرفت خودشان را گسترش می دادند و تعداد این ها به ۱۵۰ هزار نفر هم می رسید.
وی همچنین عنوان کرد: عسگرخان افشار و ابوالحسن خان ایلچی از اولین ماسون ها در ایران هستند. فتحعلی شاه متوجه سلطه این جریان میشود و در یک روز خانواده ابوالحسن خان ایلچی را قتل عام میکند که البته ابوالحسن خان ایلچی فرار میکند و به انگلیس می رود. این فرد بعداً سفیر ایران در انگلستان در دربار قاجار میشود. سر گور اوزلی، ایلچی را فراماسون میکند و امضای این دو نفر پای قرارداد گلستان است. ایلچی بعداً وزیر خارجه ایران میشود و امضای او پای قرارداد ترکمنچای است. سر گور اوزلی میگوید اغلب اطرافیان فتحعلی شاه را وارد تشکیلات فراماسونری کردم. مقبره مادر سلیمان در پاسارگاد توسط ویلیام اوزلی برادر سر گور اوزلی به عنوان مقبره کوروش معرفی شد.
موسی حقانی اضافه کرد: تعدادی آثار باستانی و نسخه های خطی را از ایران خارج میکنند. در دوران ناصری ۱ تومن ایران با ۱ پوند انگلیس برابری میکرد اما به تدریج در دوره قاجار اقتصاد ایران و تمام تولیدات ایران را نابود میکنند. در قرارداد دارسی نفت مان را هم دادیم هیچ توسعه ای هم در ایران شکل نگرفت. ما سال ها در جنگ نظامیبا روس ها جنگیدیم اما در جنگ نرم از آن ها شکست خوردیم. مدیریت این جنگ نرم با فراماسون ها بود. حتی تا جایی پیش می روند که زمان وثوق الدوله قرار بود سرزمین ایران به انگلستان ملحق شود. امضای ۳ فراماسون هم پای این قضیه است.
وی یادآور شد: فراموشخانه قرار بود هم بساط دیانت و هم سلطنت قاجار را از ایران جمع کند. بعد از فراموشخانه مجمع آدمیت و بعد از آن جامعه آدمیت درست شد. منظور از آدمیت همان اومانیسم است. آخوندزاده فراماسونر دیگر است که معتقد بود باید با نهضت پروتستانتیسم اسلام را در ایران نابود کنیم. مشکل اساسی این ها به ویژه تشیع با ولایت است. درباره مهدویت میگویند که از جدّش چه خیری دیده ایم که از او ببینیم؟! جریان اصلاحی در اسلام را علما شروع کردند اما فراماسون ها قصد براندازی داشتند.
موسی حقانی در ادامه گفت: مدرسه علوم سیاسی یکی دیگر از محافل فراماسون ها بود که قرار بود برای وزارت خارجه ما کادر تربیت کند. ولی الله نصر پدر دکتر حسین نصر میگوید ایران مانند خزه ای می ماند که اگر به دیوار انگلستان تکیه ندهد رشد نخواهد کرد. مرحوم آخوند خراسانی به فراماسون ها عشاق آزادی پاریس میگوید و به آن ها میگوید دست از سر ایران بردارید. میگوید نظامی های روس و انگلیس ایران را اشغال نکردند بلکه اشغالگر اصلی شمایید. در ماجرای مشروطه فراماسون ها شعارشان این بود: دوره شرع کهنه محمدی به پایان رسیده است. کشتار وسیعی راهانداختند از جمله مرحوم بهبهانی که قصد داشت احکام شرع را در مشروطه وارد کند.
وی سپس اظهار کرد: رضاخان خودش فراماسون نبود اما فراماسون ها او را سر کار آوردند. رضاخان در سرچشمه حمّالی میکرد. البته حمّال شرف دارد به کسی که کشورش را تقدیم انگلیس کند. او را وارد حکومت میکنند و بعد از مدتی به عنوان شاه ایران منصوب میکنند. رضاخان پالانی حتی سواد هم نداشت. نه فرهنگ می دانست چیست و نه سیاست. تمام سیاست ها توسط فراماسون ها اجرا میشد. سازمان پرورش افکار را شکل می دهند تا افکار مردم ایران را بر اساس شاه پرستی پرورش دهند. البته در ماجرای گوهرشاد ظاهراً فراماسون ها تا حدی خانه نشین شدند.
موسی حقانی افزود: وقتی لژهای مولوی، خیام، حافظ و … در ایران تأسیس میشود در نتیجه انگلیسی ها برای سلطه خود بر ایرانیان در سال ۱۳۳۵ اولین لژ انگلیسی را تأسیس میکنند. در ادامه شریف امامی در رأس لژ بزرگ آن ها گذاشته میشود. اغلب دولتمردان، مجلسی ها و … عضو این لژها بودند. مانند:
سید حسن امامی، امام جمعه تهران
شریف امامی، رئیس مجلس
منوچهر پرتو، وزیر دادگستری
مهندس روحانی، وزیر آب و برق
دکتر هوشنگ نهاوندی، رئیس دانشگاه پهلوی
دکتر منوچهر تسلیمی، معاون وزارت اطلاعات جهانگردی
دکتر باقر عاملی، ویزر دادگستری
و ….
وی در پایان گفت: دکتر مصدق هم در جامعه آدمیت عضو بود اما بعد از آن دیگر از فعالیت ماسونی او ردپایی به دست نیاورده ام. در کودتای ۲۸ مرداد هم ماسون ها او را زمین زدند. بعد از انقلاب تشکیلات آن ها از ایران خارج میشود و بخشی از آن ها امروز در انگلیس و بخشی دیگر در آمریکا جمع شدهاند و فعالیت میکنند. البته فکر ماسونی بعد از انقلاب در ایران بوده و هست. مروجین اومانیسم، سکولاریسم، پوزیتیویسم، دئیسم و پلورالیسم خواسته یا ناخواسته در این مسیر قدم بر می دارند. از کسی باید ترسید که لباس ماسونی بر تن ندارد اما تفکر ماسونی را دارد ترویج می دهد. ان شا الله روزی برسد که با ظهور حضرت بساط این گروه جمع شود.
اسماعیل شفیعی سروستانی در ادامه این نشست عنوان کرد: ۱۵ سال قبل اولین نشست فرهنگ مهدوی توسط موسسه موعود در آذرماه ۱۳۸۴ با موضوع غرب و آخرالزمان برگزار شد. راهبرد ما این است که ما قائل به این هستیم که کسی که مهدوی است الزاماً باید مطالعات فرهنگی داشته باشد و همچنین دشمن را بشناسد و از دشمن تبری داشته باشد. طرح مباحثی مانند فراماسونری در ایران نیز برای آگاهی پیدا کردن نسبت به این مسایل است و بخشی از مباحث نشست های موعود از این به بعد هم مثل گذشته به موضوعات فرهنگی اختصاص پیدا خواهد کرد.
مدیر موسسه موعود عصر افزود: ۳ حوزه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایران از زمان قاجار تا امروز همواره پیراسته از حضور فراماسون ها نبوده است. فراماسونری نشان دادن چند نماد نیست بلکه موضوعاتی بسیار جدی است که اگر مطالعه نشود جامعه شیعی همواره باید مشکلات ناشی از آن را تحمل کند و نخواهد توانست انقلاب فرهنگی را رقم بزند. امروز هم مانع حرکت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی انقلابی در ایران هستند.
وی در پایان گفت: علاوه بر فراماسون ها، با فراماسون زاده ها و فراماسون زده ها هم مواجه هستیم. فکر آن ها دانشگاه های ما را هم پر کرده است و افرادی تربیت میشوند که فراماسون ها را هم نمیشناسند اما کاملاً افکارشان ماسونی است. باید مانند تیغ تیز یک جراح بازشناسی شوند و این مباحث صرفاً یک گفتگوی هیجانی نیست. یکی از دلایل نشر آثار با این موضوع در موسسه موعود این بوده که بگوییم بدون شناخت این جریان نمی توان برای مهدویت قدم برداشت.