حسن ستارى ساربانقلى
کارشناس ارشد معمارى
آرمانشهر گاه در صورت اساطیر و عصر زرین۱ و حماسه هاى بشرى۲ جلوه گر گشته است و گاه در محک بازگوئى آرمانهاى نظامهاى حاکم۳.
از افلاطون یونانى در کتاب جمهورى۴ (۴۲۷-۳۴۷پ.م) تا عصر اوج درخشش تمدن اسلامى با »اندیشه هاى اهل مدینه فاضله« فارابى ایرانى۵ و »یوتوپیا« تامس مور فیلسوف قرون پانزده و شانزده انگلستان۶ (۱۵۱۶م) و فرانسیس بیکن و… همگى کوشیده اند به توصیف آرمانى شهرى ایده آل یا همان آرمانشهر مطلوبشان بپردازند. تحقق عدالت، دستیابى به حقیقت، طرح جامعه آرمانى، مفاهیم خیر و شر، برابرى و برادرى، مفاهیم عقلانى، شیوه هاى رستگارى آدمیان، مشخصات حکمران و حاکم آرمانشهر، تحقق بهشت این جهانى، و… همگى در اندیشه هاى آرمان ورزانهاندیشمندان آرمانشهر ذکر گردیده است.
تصویرى که از شهر آرمانى در سیماى توصیفى نامبردگان ارائه گشته است؛ برحسب مواضع سیاسى و مذهبى و ایدئولوژیکى و فرهنگى عصر خود بوده است. گاه آرمانشهر در اساطیر گذشته جست وجو شده است (عصر زرین)؛ و گاه به صورت بازآفرینى اى تکنولوژیکى و ایدئولوژیکى در آینده درآمده است۷. گاه در افسانه ها و اساطیر و افتخارات ملى گذشته جست وجو گردیده است۸ و گاه در یادآورى انتظار فرج، در دستیابى به آینده اى موعود براى ضعفا و محرومان زمین، ترسیم گشته است۹. تمدن اسلامى به دلیل دارا بودن ویژگیهاى خاص و منحصر به فرد خود، سیما و چهره خاص خود را از آرمانشهر مطلوب خود ترسیم مى نماید۱۰. این آرمانشهر داراى صفات و ویژگیهاى منحصر به فردى در اندیشه اسلامى است. بهره گیرى از منابع و مراجع مربوط به اصول و ارزشهاى اسلامى و على الخصوص قرآن کریم (هیچ تر و خشکى نیست مگر این که در قرآن کریم ذکر گردیده است)۱۱ و نیز سنت و سیره رسول اکرم (به عنوان اسوه حسنه امت اسلامى) و روایات رسیده از معصومان، مى تواند ما را به صفات و ویژگیهاى منحصر به فرد آرمانشهر اسلامى رهنمون باشد.
و نیز آرمان مهدویت و انتظار، با گرایش به مفهوم امید به آینده درخشان تاریخ در پرتو ظهور و حضور مهدى موعود(ع) در آخرالزمان و تحقق ابعاد کامل آرمانشهر اسلامى و غایت کمال جوئى آدمى در تحقق ابعاد کامله »خلیفهاللَّه فى ارضه« در حکومت مهدى موعود(ع)، نمونه اى از تحقق عینى آرمانشهر اسلامى است که در قرآن کریم به آن وعده داده شده است۱۲. (و نرید ان نمنّ على الذین استضعفو فى الارض، و نجعلهم ائمه، و نجعلهم الوارثین.)۱۳ ضمن برشمردن مهم ترین صفات و ویژگیهاى آرمانشهر اسلامى، در نهایت به بررسى مختصر برخى صفات و ویژگیهاى خاص حکومت حضرت مهدى(ع) در تحقق عینى آرمانشهر اسلامى مى پردازیم.
۱. صفات و ویژگیهاى آرمانشهر اسلامى
۱-۱. شهر عدالت:
برقرارى عدل و قسط از مهم ترین ویژگیهاى آرمانشهر اسلامى است. تعادل و اعتدال نیز از مفاهیم عدالت در آرمانشهر اسلامى است. در آرمانشهر اسلامى که تحقق مکان زیستى مناسب در بازآفرینى اعمالى خدائى است؛ در پیروى از کلام پروردگار۱۴ به برقرارى عینى عدالت و نیز قرار دادن مناسب هر چیز در جاى خود (معناى حقیقى عدل)۱۵ و خلق مناسب فضاها با اندازه هاى مناسب اقدام مى نماید.
۲-۱. شهر طهارت و پاکى:
تأکید بر طهارت معنائى و محتوائى در ظاهر و باطن جزو ویژگیهاى آرمانشهر اسلامى است. همانطور که پیکره شهرهاى مسلمین، با مجاورت مسجد (محل معنا)، مدرسه (محل آموزش) و بازار (محل ماده و کالا)، در هم آمیخته اند؛ در آرمانشهر مطلوب اسلامى، تکیه بر »طیب« شهر پاکى و بهزیستى معنائى و محتوائى، ظاهرى و باطنى تأکید شده است۱۶. این پاکى مى تواند هم شهر سالم زیستى و سکونتى مادى باشد و هم پاکى روحانى و معنوى آرمانشهر را به همراه داشته باشد و نشان از »مبرّى بودن بیمارى، ناهنجارى و تهدید باشد«.۱۷
۳. شهر ذکر و تذکر:۱۸
از آنجا که از اهداف بارى تعالى در آفرینش انسان، ذکر و تسبیح خالق متعال است؛ (ما خلقت الجن والانس الاّ لیعبدون)۱۹ از اهداف آرمانشهر اسلامى، دادن تذکر مداوم به آدمى و یادآورى ذکر در همه ابعاد فضائى شهر است. هم تسلط کالبدى عناصر معنوى بر سیماى شهرى و هم همجوارى عناصر معنائى و محتوائى در تمامى اجزاى شهر، مى تواند به پیدایش و احیاى شهر ذکر بینجامد. نمونه هاى خردتر فعلى، قرارگیرى تکایا در معابر و راسته هاى شهرى و نیز تسلط کالبدى مسجد به عنوان عنصرى اسلامى در شهرهاست. تلفیق تجسم عناصر طبیعى نظیر آب و فضاى سبز و پوشش گیاهى در فضاهاى زیستى و عناصر نمادین، امکان »ذکر« را مهیا مى نماید.
۴-۱. شهر اصلاح:
تذکر خداوند بر عمل صالحان در کنار ایمان۲۰ و اصلاح زمین، از موضوعاتى است که در کتاب خدا تکرار گشته است. آرمانشهر اسلامى که در پى تحقق مدینه فاضله خداگونه زمینى است؛ در اصلاح زمین و پاسداشت میراث مشترک تمدنها مى کوشد و به ترمیم ارتباط گسسته انسان و طبیعت برمى آید. در آرمانشهر اسلامى، اصلاح و عدم فساد از صفات و ویژگیهاى خاص بستر شهرى است.۲۱
۵-۱. شهر شکر:
مرحوم علامه طباطبائى در معناى شکر مى فرماید: »شکر عبارت است از به کار بستن هر نعمتى در جاى خودش، به طورى که نعمت، ولى نعمت را بهتر وانمودکند.«۲۲ و لذا آرمانشهر اسلامى شهر شکر و بهره گیرى مناسب از محیط زیست، زیست بوم، استعدادها، پتانسیلها و قابلیتهاى مادى و معنوى است. پرهیز از کفران نعمت، اسراف و تبذیر از جلوه هاى آرمانشهر اسلامى است.
۶-۱. شهر وحدت:
وحدت فرد با جامعه، وحدت جامعه با محیط، وحدت اجزا در کل، وحدت در نگرش، وحدت در کالبد و سیماى شهرى، وحدت در پراکندگى یکسان و متناسب اجزاى شهرى (در عین توجه به مفهوم عدالت)، وحدت مردم شهر با مسئولان و بالعکس، وحدت تفکر در رسیدن به خشنودى خالق یکتا، وحدت نظر و عمل؛ همگى نشانه هائى دال بر وحدت در آرمانشهر اسلامى است. آرمانشهر اسلامى وحدت خالق را با وحدت اجزاى خود به نمایش مى گذارد. آرمانشهر اسلامى، انعکاسى از یگانگى و توحید خالق جهان را در خود نمود مى دهد.۲۳
۷-۱. شهر حفىّ:
»حفىّ به معناى زندگى و حیات، ضد مرگ و نابودى، داراى روح، رشد و شکوفائى و بارورى است.«۲۴ در آرمانشهر اسلامى، همه چیز زنده است و در پى شکوفائى و بالندگى در رسیدن به هدفى واحد (قرب الهى). این زنده بودن هم حکایت از سر زندگى معنائى و روحى و روانى ساکنان آن است و هم نشان از کاربرد گزاره تکنولوژیکى در تمامى اجزاى شهرى همگون با طبیعت و محیط زیست شهرى دارد. آرمانشهر اسلامى، شهر زندگى است.
۸-۱. شهر امن:
آرمانشهر اسلامى، شهر امنیت و صلح و اطمینان خاطر است. »ایمان و مؤمن نیز از ریشه امن اند«۲۵ وجود ایمان و افراد مؤمن در شهر آرمانى اسلامى، حکایت از امن بودن شهر دارد و بالعکس. آرمانشهر اسلامى امنیت را در نظر و عمل براى شهروندان فراهم مى آورد. امنیت رشد و تعالى در آرمانشهر اسلامى موجود است. آرمانشهر اسلامى شهر امنیت و صلح است. اطمینان خاطر جسم و روح شهروندان در عینیت و ذهنیتهاى شهرى جارى است.
۹-۱. شهر، شأن واقعى انسان در مقام خلیفه الهى:
برخى آیات قرآن کریم به نحوى به مقام انسان در جهان هستى اشاره دارند.۲۶ انسان به مناسبت مقام خلیفه الهى خود، مکان زیستى اى متناسب با مقام خود را مى طلبد؛ آرمانشهر اسلامى در پاسخ به این نیاز شهرى متناسب با شأن حقیقى آدمى است. در آرمانشهر اسلامى، این آدمى است که بر محیط مصنوع تسلط دارد و نه محیط مصنوع بر آدمى. در آرمانشهر اسلامى تأکید بر تمامى ابعاد وجودى آدمى است و نه انحصاراً بر بعد مادى وى. فضاهاى آرمانشهر اسلامى در تناسب با شأن واقعى انسان، با پرداختن به ابعاد انسانى، محیط زیست، و القاى احساس قرب است نه غربت. آرمانشهر اسلامى در تلاش بر تداعى مفاهیم و معانى اى است که بر ارتقاء معنوى و مادى آدمى بیفزاید. آنچه ذکر گردید صرفاً برخى صفات و ویژگیهاى آرمانشهر اسلامى است و نه تمامى ابعاد وجودى متحققه ویژگیهاى آرمانشهر اسلامى. در اندیشه رویکرد به آرمانشهر، اسلام به طور عام و تشیع به طور خاص داراى جهت گیرى اى است که نشان از رویکرد آینده نگرانه و امکان تحقق تاریخى پیدایش آرمانشهر اسلامى در ظهور و حضور انسان کامل، امام دوازدهم شیعیان مهدى موعود بقیهاللَّه(ع) را دارد.۲۷ این اندیشه تحقق ظهور و حصول به شهر آرمانى (آرمانشهر)، داراى صفات و ویژگیهاى منحصر به خود مى باشد که پس از ظهور آقا امام زمان(ع) صورت عینى به خود خواهد پذیرفت.
۲. صفات و ویژگیهاى آرمانشهر حضرت مهدى موعود(ع)
۲-۱. جهان شمول بودن و حکومت جهانى آرمانشهر:
آرمانشهر حضرت مهدى موعود(ع)، آرمانشهرى جهانى است و همه زمین بر پهنه حکومت عدل و داد آن بزرگوار خواهد بود. دین اسلام در سراسر زمین احیا و جهان شمول خواهد گشت. »دین و اخلاق در آرمانشهر حضرت مهدى موعود(ع) در تمامى اقوام و ملل یکسان خواهد بود و احکام اسلام قلمروئى به گستردگى جهان خواهد یافت.«۲۸ به موجب حدیثى حضرت صاحب الزمان(ع) »… به هنگام انقلاب احوال مردم و اوضاع متزلزل قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید. چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین از حکومت او راضى خواهند بود.«۲۹ جهان شمولى آرمانشهر مهدى موعود(ع) و جهانى بودن حکومت آن حضرت سبب: احیاء دوباره اسلام و جهان شمولى آن؛ یکسانى دین در تمامى زمین؛ یکسان بودن دستورها و برچیده شدن دستورات متناقض؛ رهبریت یگانه زمین؛ انطباق مردم با احکام و فرمانها و قوانین جهانى آرمانشهر دینى؛ و… خواهد گردید.
۲-۲. بهره گیرى از تمامى قابلیتها و قدرتها و نیروهاى مادى در آرمانشهر مهدى موعود(ع):
در روایتى آمده است: »… زمین گنجهایش را براى او خارج مى سازد…«۳۰ مراد از این روایت بهره گیرى از تمامى قابلیتها و قدرتها و نیروهاى مادى در آرمانشهر اسلامى مهدى موعود(ع) است. از ویژگیهاى این نکته برخوردارى تمامى زمین از نعمتها و نیز عمران و آبادى زمین است و نشانگر رفاه اقتصادى بى سابقه مردم زمین و سخاوتمندى و محبت آقا صاحب الزمان(ع) بر تمامى مردم زمین.
»از پیامبر اکرم(ص) ذکر شده است که فرمودند: »امت من در زمان مهدى از چنان نعمتى برخوردار شود که مانند آن را هرگز برخوردار نشده باشند، آسمان باران بر سر آنان فرو ریزد و زمین هیچ گیاهى را نگاه نداشته، مگر اینکه آن را مى رویاند.«۳۱
۳-۲. تکامل شگرف علوم در آرمانشهر اسلامى مهدى موعود(ع):
در روایتى از امام جعفر صادق(ع) آمده است: »دانش بیست و هفت (شعبه و شاخه) است و مجموع آنچه پیامبران آورده اند دو حرف است و مردم تا آن روز بیش از دو حرف را نمى دانند و چون قائم قیام کند بیست و پنج حرف بقیه را برون آورده و در میان مردم منتشر مى سازد و بدین سان مجموع بیست و هفت جزء دانش را نشر مى دهد.«۳۲ این روایت حکایت از تحول علوم توسط آن حضرت و جهشى عظیم در پیشرفت زندگى بشریت در تمامى زوایاى زندگى بشرى دارد.
آرمان شهر اسلامى مهدى موعود(ع)؛ شهر نهایت علوم و دانش بشرى است. ارتباطات جمعى، ابزارهاى بصرى، سیستمهاى اقتصادى، و حکومتى و قضاوتى و اجتماعى و غیره همگى با تحولى عظیم در آرمانشهر روبرو مى شوند. آرمانشهر مهدى موعود(ع) تحقق ابعاد بهشت آسمانى در قالبى زمینى است.
۴-۲. اتصال آرمانشهر اسلامى مهدى موعود(ع) به عالمهاى بالا و عالم شهود و غیب:
آرمانشهر اسلامى مهدى موعود(ع)، تجسم کالبدى نقطه آرمانى اندیشه هاى بشرى است. آرمانشهر مهدى موعود(ع) هم امکان اتصال با آسمانها و سیارات و کهکشانها در سایه پیشرفت شگفت انگیز علوم به دست آن بزرگوار را داراست و هم امکان اتصال و حرکت از جهان ماده به غیب و رسیدن به شهود معنا، در سایه تحقق امر »رجعت« را دارد. از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: »… بدانید که ذوالقرنین در انتخاب دو ابر رام و سرکش مخیرگردید و او ابر رام را برگزید و ابر سرکش، براى دوست و محبوب شما (مهدى) ذخیره گردید، راوى گفت: سؤال کردم: ابر سرکش کدام است؟ فرمود: ابرى که در آن غرش رعد و صاعقه و یا برق وجود داشته باشد که محبوب شما بر آن سوار مى گردد. بدانید که او بر ابر سوار گردیده و با این وسائل بالا مى رود، وسائل آسمانها و زمینهاى هفتگانه…«۳۳ این امر نشان از راهیابى آرمانشهر اسلامى مهدى موعود(ع) به آسمانها و کهکشانها و ارتباط با عوالم مادى بالا است. نکته مهم دیگر توجه به مسئله اى است که در آیات متعدد تفسیر و به »رجعت« تعبیر شده است. که روایات متعدد آن در حد زیاد و تواتر است. منظور از رجعت باز شدن دریچه هاى جهان غیب و جهان مرگ بر روى آدمى است و تعدادى از جهان مرگ به جهان مادى و حیات دوباره برمى گردند که این امر در زمان حضور و ظهور مهدى موعود(ع) و در آرمانشهر اسلامى حضرت مهدى موعود(ع) صورت تحقق به خود خواهد گرفت. در روایتى از ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل شده است: »امام باقر به من فرمود: مگر اهل عراق منکر رجعت هستند؟ گفتم: آرى فرمود: آیا قرآن نمى خوانند: و روزى که از هر امت دسته اى را برانگیزیم.«۳۴
در روایت دیگرى از امام صادق(ع) درباره آیه یاد شده سؤال کردند: حضرت فرمود: »مردم درباره آنچه مى گویند؟ عرض کردم آنها مى گویند آیه راجع به قیامت است. فرمود: آیا خداوند در قیامت از هر امتى دسته اى را زنده مى گرداند و بقیه را به حال خود رها مى سازد؟! این آیه قطعاً در مورد رجعت است و آیه مربوط به قیامت این است: جملگى آنها را محشور گردانیم بى آن که کسى را فروگذاریم و…«۳۵
در روایتى دیگر »زراره گوید: از امام صادق درباره امور مهم رجعت و امثال آن پرسیدم حضرت فرمود: »آنچه از آن مى پرسید هنوز وقتش نرسیده است. »بلکه آنها تکذیب کردند آنچه را که احاطه علمى به آن نداشتند و به تأویل آن نرسیده اند.«۳۶
این روایتها همگى نشان از تحقق امورى بزرگ در آرمانشهر اسلامى مهدى موعود(ع) دارد. رجعت نه تنها سبب گشوده شدن دریچه هاى نوین معرفت بشرى بر حقایق عالم غیب و شهود و معنا مى گردد؛ بلکه سبب بصیرت هر چه بیشتر شهروندان آرمانشهر بر مسائلى بزرگ چونان »مرگ و زندگى« مى شود. تمامى زمین در سیطره جهانى مهدى موعود(ع) به صورت آرمانشهرى واحد جلوه گر مى گردد و تمامى زمین به سجود پروردگار خود مى شتابد. وظیفه ما در عصر غیبت آن بزرگوار، تلاش در انتظار فرج و تحقق و خلق آرمان شهر اسلامى است. تا زمین به نور پروردگارش روشن شود. »و اشرقت الارض بنور ربّها«.۳۷
نتیجه گیرى:
اندیشه آرمانشهر و پیدائى و پیدایش و خلق شهرى آرمانى در تمامى مکتبها و اندیشه ها به نوعى موجود است. در این میان دین اسلام، به سبب رویکردهاى خاص توحیدنگر و ویژگیهاى خاص خود، صفات و ویژگیهاى مشخصى را براى آرمانشهر مطلوب خود خواهان است.
آرمانشهر اسلامى، شهر عدالت، شهر طهارت و پاکى، شهر ذکر و تذکر، شهر اصلاح، شهر شکر، شهر امن؛ و شهر تحقق شأن واقعى انسان در مقام خلیفه الهى است. اسلام در عین تذکر بر آدمى در هجران از دارالقرار واقعى و بهشت موعود، وعده تحقق حتمى آرمانشهرى را ارائه مى دهد که صورت کالبدى آن در سیطره دولت امام دوازدهم حضرت بقیهاللَّه مهدى موعود(ع)، نمود عینى خواهد پذیرفت.
انتظار فرج و امید به ظهور انسان کامل و تحقق ابعاد کامله آرمانشهر اسلامى در عصر آن حضرت، خود نیاز به افرادى صالح دارد. شناخت ویژگیها و صفات آرمانشهر موعود اسلامى، ما را در تلاش به رسیدن به مطلوب، یارى مى دهد و خط مشى مشخصى را در پیمودن مسیر، فرارویمان مى نهد.
پى نوشتها:
۱ . در مورد اسطوره عصر زرین رجوع شود به: ایلین، سگال، »انسان در گذرگان تکامل«، ج۲، ص۱۱۴ و ۱۱۳ و نیز: بهار، مهرداد، »پژوهشى در اساطیر ایران«، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۲.
۲ . به عنوان مثال به حماسه »گیل گمش« در افسانه هاى سومرى و بابلى در »پهلوان نامه گیل گمش« مراجعه شود. صفوى، حسن، »پهلوان نامه گیل گمش«، امیرکبیر، تهران، ۱۳۵۶.
۳ . هر نظامى، خواه کمونیستى، خواه فاشیستى، و… آرمان و ایده آل خود را رسیدن به غایتى مى داند که مى توان آنرا »آرمانشهر مکتبى« هر جامعه نامید.
۴ . رجوع شود به: افلاطون، »جمهورى«، ترجمه حسن لطفى، خوارزمى، تهران، ۱۳۵۷.
۵ . رجوع شود به: فارابى، ابونصر محمد ابن محمد، »اندیشه هاى اهل مدینه فاضله«، ترجمه سید جعفر سجادى، شوراى عالى فرهنگ و هنر ایران، تهران، ۱۳۵۴.
۶ . براى آگاهى از یوتوپیا تامس مور رجوع شود به: مور، تامس، »آرمانشهر – اتوپیا«، ترجمه داریوش آشورى و نادر افشار نادرى، خوارزمى، تهران، ۱۳۶۱.
۷ . نگرشهاى نوینى که در سینماى غرب و سینماى هالیوود در برخورد با شهر آرمانى ظاهر مى شود؛ بازآفرینى تکنولوژیکى و ایدئولوژیکى آینده است.
۸ . نظیر اساطیر برترى نژاد آریا و ژرمن، که بهانه و دست آویز آلمان نازى براى پایه ریزى دولت نژادى رایش در آلمان گردید. رجوع شود به: هیتلر، آدولف، »نبرد من«، ترجمه ع پاشائى، شهریار، تهران، تاریخ؟، و نیز رجوع شود به: ویلیام، شایرر، »ظهور و سقوط رایش سوم«، ترجمه ابوطالب صارمى، امیرکبیر، تهران، ۱۳۵۳.
۹ . چنین نگرشى در قرآن با وعده به مصتضعفان، چنین بیان شده است: »ونجعلهم ائمه، و نجعلهم الوارثین«.
۱۰. مسأله پایان تاریخ با حکومت جهانى شکوهمند انسان کامل و وعده تحقق ارث برى زمین براى مستضعفان و مؤمنان روى زمین، در قرآن بیان گردیده است.
۱۱. »ولا رطب ولا یابس الاّ فى کتاب مبین«. سوره انعام: آیه ۵۹.
۱۲. »و لقدکتبنا فى الزّبور، من بعد الذّکر، انّ الارض یرثها عبادى الصّالحون«. سوره انبیا: آیه ۱۰۵.
۱۳. سوره قصص: آیه ۵.
۱۴. رجوع شود به قرآن کریم، سوره نسا: آیات ۱۳۵ و ۵۸؛ سوره مائده: آیه ۸؛ سوره انعام: آیه ۱۵۲؛ سوره نحل: آیات ۹۰ و ۷۶.
۱۵. رجوع شود به: علامه طباطبائى، »تفسیر المیزان«، ترجمه سید باقر موسوى، تهران، ۱۳۶۳، ج۴۰، ص۱۸۴ و ص۱۰۲.
۱۶. رجوع شود به: نوحى، سید حمید، مقاله شهر ربانى، »تأملاتى در هنر و معمارى«، تهران، گام نو، ۱۳۷۹، ص۱۲۵ تا ص۱۳۹.
۱۷. همان، ص۱۲۴.
۱۸. »ذکر حاضر کردن صورتى است که بعد از غیبت از ادراک در ذهن حفظ شده، یا نگهداشتن صورت حاضر در ادراک است که پنهان نشود« علامه طباطبائى، تفسیر المیزان، به نقل از فصلنامه هنر شماره ۴۰، ص۱۱۶؛ تابستان ۱۳۷۸.
۱۹. رجوع شود به قرآن کریم، سوره ذاریات، آیه ۵۶.
۲۰. رجوع شود به قرآن کریم، سوره اعراف: آیه ۸۵ و ۵۶؛ و نیز سوره آل عمران: آیه ۵۷، و سوره بقره: آیه ۶۲ و ۲۵.
۲۱. رجوع شود به قرآن کریم، سوره اعراف: آیه ۸۵ و ۵۶.
۲۲. علامه طباطبائى، »تفسیر شریف المیزان«، ترجمه سید باقر موسوى، تهران، ۱۳۵۷؛ ج۳۲، ص۲۹.
۲۳. آرمانشهر اسلامى به طور سمبلیک بیان کالبدى و معنائى توحید است.
۲۴. رجوع شود به: نوحى، سید حمید، مقاله شهر ربانى، »تأملاتى در هنر و معمارى«، تهران، گام نو، ۱۳۷۹، ص۱۳۴.
۲۵. همان، ص۱۳۴.
۲۶. رجوع شود به قرآن کریم، سوره حجر: آیات ۳۰ و ۲۹، سوره نحل: آیه ۱۲؛ سوره اسرا: آیه ۵۰؛ و سوره مؤمنون: آیه ۱۴.
۲۷. در مورد وعده ظهور انسان کامل مهدى موعود(ع) و حکومت جهانى آن حضرت رجوع شود به قرن کریم، آیات: سوره انبیا: آیه ۱۰۵؛ سوره قصص: آیه ۵؛ سوره مائده: آیه ۵۴؛ سوره نور: آیه ۵۶؛ سوره توبه: آیه ۳۳؛ سوره اسرا: آیه ۳۳؛ سوره بقره: آیه ۱۱۴؛ سوره هود: آیه ۸۶؛ سوره انعام: آیه ۱۵۸؛ و سوره دخان: آیه ۴ براى توضیح بیشتر مراجعه شود به: حکیمى، محمدرضا؛ »خورشید مغرب«، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هجدهم، ۱۳۸۰، ص۱۱۳ الى ص۱۲۳.
۲۸. رجوع شود به: حجت اللَّه اصیل، »آرمانشهر در اندیشه ایرانى«، نشر نى چاپ دوم، ۱۳۸۱، ص۸۷.
۲۹. همان، ص۸۷، (اصل روایت: بحارالانوار ج۱۳، ص۲۵۱).
۳۰. کورانى، على، »عصر ظهور«، ترجمه عباس جلالى، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم، ۱۳۷۱، ص۳۶۲، (اصل روایت: بحارالانوار ج۵۱، ص۶۸).
۳۱. همان، ص۳۶۴، (اصل روایت: نسخه خطى ابن حماد، ص۹۸).
۳۲. همان، ص۳۶۶، (اصل روایت: بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶).
۳۳. همان، ص۳۶۷، (اصل روایت: بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۱).
۳۴. همان، ص۳۷۲، (اصل روایت: بحارالانوار، ج۵۳، ص۴۰).
۳۵. همان، ص۳۷۳، (اصل روایت: بحارالانوار، ج۵۳، ص۵۰).
۳۶. همان، ص۳۷۳، (اصل روایت: بحارالانوار، ج۵۳، ص۴۰).
۳۷. رجوع شود به قرآن کریم، سوره زمر: آیه ۶۹.
موعود شماره چهل و یک