بعد از رحلت رسول خدا(ص)، حاکمیت آن زمان تلاش کرد هر فضیلتی را که از اهل بیت علیهمالسلام وجود دارد از جامعه حذف کند تا چالشهای کمتری در مقابل تضیع حق ایشان داشته باشند. به همین خاطر بعد از مدتی این روز بزرگ در میان مسلمانان به فراموشی سپرده شد.
روز بیست و چهارم ذیالحجه، از روزهای بزرگ تاریخ اسلام است که در آن یکبار دیگر حقانیت دین مبین اسلام به نمایش گذاشته شد. این روز در میان مسلمانان به «مباهله» مشهور است و آیه «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ [آل عمران/۶۱] هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت کنیم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» اشاره به این موضوع دارد.
مباهله از ریشه «بهل» به معنای رها کردن، ترک کردن، به خود واگذاشتن [۱] و قید و بند چیزی را برداشتن و نیز لعنت کردن آمده است [۲] که از زبانهای عبری و سریانی وارد زبان عربی شده است.[۳] و در اصطلاح به عملی گفته میشود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. تفاوتی که میان مباهله و لعنت وجود دارد این است که مباهله از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است[۴] اما در تاریخ اسلام مباهله اشاره به واقعه عظیم دارد که در ادامه به تبیین آن میپردازیم.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بعد از فتح مکه، با ارسال نامه به مناطق مختلف ایشان را به دین مبین اسلام دعوت کرد که در این میان منطقه نجران که مسیحینشین بود نیز مورد خطاب نامههای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله قرار گرفتند، ایشان در نامهای که به سران مسیحی این منطقه نوشت ایشان را به پذیرش اسلام یا پرداخت جزیه (مالیات ویژه اهل کتاب) فراخواند. سران مسیحی نجران درباره نامه پیامبر به مشورت پرداخته و با افراد زیادی در این باره گفتوگو کردند اما به خاطر تبلیغات و فضای ویژه مسیحیان در آن منطقه، آنان هیچ یک از پیشنهادهای رسول خدا را نپذیرفتند و برای رفع این معضل سه نفر از بزرگان نجران، یعنی: ابوحارثه بن علقمه (اسقف اعظم نجران و نماینده رسمیکلیسای روم در حجاز)، عبدالمسیح بن شرحبیل معروف به عاقب (پیشوای اهالی این منطقه) و اهتم (یا ایهم) بن نعمان معروف به سید (شخصی کهن سال و ریشسفید و مورد احترام نجرانیان) به همراه ۱۰ نفر و به روایتی ۳۰ نفر و به روایتی دیگر ۶۰ نفر از مسیحیان نجران عازم مدینه منوره شده تا با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به گفتوگو بپردازند و راه حلی پیدا کنند.
این افراد با حضور در مدینه و بحث با پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله درباره توحید و شرک، نحوه آفرینش حضرت عیسی علیهالسلام و ارتباط وی با خدای سبحان و باطل دانستن عقاید مسیحیان گفتوگو کردند، بعد از آنکه سران نجران نتوانستند در مقابل منطق رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله ایستادگی کنند برای فرار از پذیرش حق، پیشنهاد مباهله دادند. بدین معنا که در وقت معین در جایی به عبادت و راز و نیاز به درگاه خدای متعال پرداخته و بر طرف مقابل نفرین کنند تا خدای متعال بر دروغگو و باطلگرا عذابی نازل کرده و او را نابود کند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با پذیریش این پیشنهاد، در موعد مقرر به همراه دخترشان حضرت فاطمه زهراء سلاماللهعلیها و دامادشان امام علی علیهالسلام و دو سبطش حسنین علیهماالسلام از مدینه حرکت کرد و به مکان مباهله رفتند، در این هنگام مسیحیان نجران که دیدند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با اهلبیت خویش برای مباهله آمده است، از مباهله انصراف داده و به آن حضرت پیشنهاد مصالحه دادند.[۵]
این واقعه علاوه بر آنکه شمهای از حقانیت دین اسلام را آشکار میکند، جایگاه اهلبیت علیهمالسلام را نزد خدای متعال و رسول خدا نشان میدهد، به گونهای که خدای متعال در آیهای که در مورد این حادثه نازل کرده است، از امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام به عنوان نفس پیامبر یاد میکند، که این موضوع نشان بر حقانیت شیعه است. از اینرو میتوان از مباهله به عنوان یکی از اعیاد شیعه یاد کرد؛ به همین خاطر ائمه اطهار علیهمالسلام برای این روز اعمال خاصی را توصیه کردهاند که گوشهای از آن در کتاب مفاتیح الجنان بیان شده از جمله: اینکه، روزه، غسل، نماز مانند نماز عید غدیر و همچنین دعای مباهله که شبیه دعای سحر است و ….
متأسفانه این روز بزرگ در میان مسلمانان مهجور شده و به آن کمتر توجه شده است که این موضوع میتواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله اینکه، بعد از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، حاکمیت آن زمان تلاش کرد هر فضیلتی را که از اهل بیت علیهمالسلام وجود دارد از جامعه حذف کند تا چالشهای کمتری در مقابل تضیع حق ایشان داشته باشند به همین خاطر بعد از مدتی این روز بزرگ در میان مسلمانان به فراموشی سپرده شد و حتی شیعیان به خاطر اختناق شدیدی که در آن دوران وجود داشته است به این موضوع کمتر توجه کردهاند و قرنها بعد نیز با وجود آنکه این فشارها کمتر شده و حتی حاکمان شیعه بر مسند حکومت تکیه دادهاند این واقعه همچنان مورد غفلت قرار گرفته بود.
علاوه بر این، موضوع نزدیکی این روز با عید غدیر را ــ که یکی از مهمترین دلایل جانشینی امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است ــ میتوان یکی دیگر از دلایل توجه کمتر شیعیان به این واقعه دانست، زیرا که واقعه عظیم غدیر مانند خورشید درخشان است که طلوع کرده و سبب شده که ستارگانی مانند مباهله کمتر مورد توجه قرار بگیرند، البته این موضوع نه به خاطر نفس غدیر بلکه به خاطر کم توجهی شیعیان شکل گرفته است.
نکته دیگری که در چند سال اخیر سبب شده توجه به مباهله کمتر شود، بدعت به پیشواز محرم رفتن است، به این معنا که برخی با استفاده از جهل عوام شیعیان، این بدعت را پایه گذاری کردهاند که یک دهه زودتر به پیشواز محرم رفته و شروع به عزاداری میکنند به همین خاطر به جای اینکه در روز مباهله در مساجد و حسینیه ها جشن برپا شود پرده های سیاه عزا دور تا دور آن را احاطه کرده است.
با توجه به این موضوعات لازم است که علما و رسانههای مختلف ابتدا با این بدعت به مخالفت برخواسته و در نهایت به اهمیت این روز عظیم و مهم بپردازند تا روز مباهله از غربت خارج شده و مورد توجه مسلمانان و خصوصاً شیعیان قرار بگیرد، به ویژه با توجه به اینکه مباهله در کنار قرآن مجید یکی از معجزات جاوید پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است که میتواند در این عصر حقانیت دین مبین اسلام را آشکار کند.
* حجتالاسلام محمدعلی کمالینسب استاد حوزه علمیه قم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
[۱]. احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م، ج۱، ص۱۴۱.
[۲]. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر؛ اساس البلاغه، دمشق، دارالشعب، ۱۹۶۰، ص۷۱.
[۳]. ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه، تهران، رسالت، ۱۳۷۸، ص۶۷.
[۴]. ابوهلال عسکری، حسن بن عبدالله؛ معجم الفروق اللغویه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۲.
[۵]. تاریخ یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب ابن واضح یعقوبى (م بعد ۲۹۲)، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص ۴۵۱.