چهره‌ امام‌ مهدی‌(ع‌)در آینه‌ القاب-۴

میرصادق‌ سیدنژاد

اشاره‌ : شناخت‌ القاب‌ ائمه‌ معصومین‌(ع‌) یکی‌ از راه‌های‌ مهم‌ آشنایی‌ با ویژگی‌ها و فضایل‌ آن‌ حجت‌های‌ الهی‌ است‌. در این‌ نوشتار سعی‌ شده‌ است‌ تا با ارایه‌ توضیحی‌ کوتاه‌ و مختصر در زمینه‌ برخی‌ از لقب‌های‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) خوانندگان‌ عزیز، بیش‌ از پیش‌ با ویژگی‌ها و اوصاف‌ آن‌ حضرت‌ آشنا شوند.


۷. مفضطرّ

یکی‌ دیگر از لقب‌های‌ معروف‌ امام‌ عصر(ع‌) «مفضطَرّ» است‌. در کتاب‌های‌ لغت‌ مضطر به‌ معنای‌ درمانده‌ و ناچار به‌ کار می‌رود و در اصطلاح‌ وقتی‌ به‌ کسی‌ مضطر گفته‌ می‌شود که‌ او از همه‌ اسباب‌ و ابزارهای‌ معمولی‌ در حلّ مشکلات‌ و برطرف‌ ساختن‌ گرفتاری‌هایی‌ که‌ دارد ناامید شده‌ و با تمام‌ وجود متوجّه‌ خدا شود و کلید حلّ تمام‌ کارها را به‌ دست‌ خدا بداند. رسیدن‌ به‌ این‌ مرحله‌ از درک‌ و بینش‌ معمولاً یا در حالت‌ اضطرار و ناامیدی‌ کامل‌ پیش‌ می‌آید و یا در صورت‌ دستیابی‌ به‌ شناخت‌ و معرفت‌های‌ برتر ـ که‌ جز از طریق‌ توجهات‌ خاصّ الهی‌ میسّر نمی‌گردد ـ امکان‌پذیر می‌شود.

به‌ این‌ حقیقت‌ که‌ «انسان‌ چون‌ دچار اضطرار شود متوجه‌ درگاه‌ خداوند می‌شود» در قرآن‌ کریم‌ نیز اشاره‌ شده‌ است‌ آنجا که‌ می‌فرماید: چون‌ به‌ کشتی‌ نشستند خدا را با اخلاص‌ در دین‌ او خواندند و چون‌ نجاتشان‌ داد و به‌ خشکی‌ آورد، شرک‌ آورند؛ تا نعمتی‌ را که‌ به‌ آنان‌ عطا کرده‌ بودیم‌ کفران‌ کنند و برخوردار شوند. زودا که‌ خواهند دانست‌. 1

گذشته‌ از آن‌ چه‌ بیان‌ شد در بحث‌های‌ مربوط‌ به‌ دعا و شرایط‌ اجابت‌ آن‌ نیز اضطرار مطرح‌ شده‌ است‌. توضیح‌ آن‌ که‌ در روایت‌های‌ زیادی‌ به‌ این‌ حقیقت‌ اشاره‌ شده‌ که‌ از جمله‌ عوامل‌ به‌ مرحله‌ اجابت‌ رسیدن‌ دعاها به‌ حدّ اضطرار رسیدن‌ داعی‌ است‌؛ یعنی‌ فرد دعا کننده‌ به‌ اندازه‌ای‌ مضطر شود که‌ برای‌ برآورده‌ شدن‌ حاجتش‌ هیچ‌ عاملی‌ جز خدا نشناسد و با تمام‌ وجود دست‌ به‌ درگاه‌ او بلند کند و از او بخواهد که‌ مشکل‌ او را برطرف‌ سازد. طبیعی‌ است‌ که‌ هر کس‌ در چنین‌ حالی‌ متوّجه‌ خداوند متعال‌ شود هرگز خداوند ارحم‌الراحمین‌ او را ناامید نمی‌سازد.

در بسیاری‌ از ادعیه‌ و روایات‌ از حضرت‌ مهدی‌(ع‌) با لقب‌ مفضطر یاد شده‌ است‌ از جمله‌ در قسمتی‌ از دعای‌ ندبه‌ آمده‌ است‌:
اَینَ المفضطَرّف الذی‌ یفجابف افذا دَعی‌ 2 .
کجاست‌ آن‌ مضطری‌ که‌ چون‌ دعا کند، خواست‌ او به‌ اجابت‌ می‌رسد….

همینطور در روایتی‌ که‌ از امام‌ صادق‌(ع‌) درباره‌ تفسیر آیه‌: «اَمَّن‌ یفجیبف المفضطَرَّ افذا دَعاهف وَ یَکشففف السّفوء ۳ … » وارد شده‌، چنین‌ آمده‌ است‌:

سوگند به‌ خدا منظور از مفضطر در این‌ آیه‌ قائم‌ آل‌ محمد(ص‌) است‌ وقتی‌ که‌ در آخرالزمان‌ ستم‌ و بیداد و فساد در نتیجه‌ سلطه‌ پیدا کردن‌ مستکبران‌ و انحراف‌ مردم‌ از صراط‌ مستقیم‌ سرتاسر جهان‌ را پر ساخت‌ آن‌ حضرت‌ در بین‌ رکن‌ و مقام‌ ] در مسجدالحرام‌ [ دو رکعت‌ نماز می‌خواند و آنگاه‌ دست‌ به‌ دعا برداشته‌ از خداوند تعجیل‌ در فَرَج‌ خود را می‌خواهد و پروردگار عالم‌ نیز دعای‌ او را اجابت‌ نموده‌ و به‌ او اذن‌ ظهور می‌دهد و به‌ دنبال‌ این‌ واقعه‌ مبارک‌ آن‌ حضرت‌ به‌ برکت‌ امدادهای‌ غیبی‌ و هم‌چنین‌ یاری‌ انسان‌های‌ مومن‌ و شجاعی‌ ـ که‌ در آن‌ زمان‌ از سرتاسر عالم‌ به‌ گفرد آن‌ حضرت‌ جمع‌ شده‌اند ـ بساط‌ ستم‌ را از روی‌ زمین‌ برخواهد چید. ۴

امّا چرا به‌ امام‌ عصر(عج‌) لقب‌ مفضطَرّ داده‌ شده‌ است‌؟

از بررسی‌ مجموعه‌ روایات‌ مربوط‌ به‌ این‌ بحث‌ چنین‌ برمی‌آید که‌ امام‌ معصوم‌ به‌ عنوان‌ حجّت‌ الهی‌ در خیرخواهی‌ به‌ بندگان‌ خدا و محبت‌ به‌ آنان‌ از پدر و مادر به‌ آنها مهربان‌تر است‌؛ از هدایت‌ پیدا کردن‌ آنان‌ خوشحال‌ و از به‌ بی‌راهه‌ کشیده‌ شدن‌ بی‌نهایت‌ ناراحت‌ می‌شود. از آنجا که‌ در شرایط‌ بسیار سخت‌ دوران‌ طولانی‌ غیبت‌ کبری‌ امام‌ مهدی‌(ع‌) از وضع‌ بندگان‌ خدا هر لحظه‌ باخبرند و مشاهده‌ می‌کنند که‌ چگونه‌ دشمنان‌ حقّ از طریق‌ به‌ کارگیری‌ تمام‌ امکانات‌ خود تلاش‌ می‌کنند تا با مطرح‌ ساختن‌ انواع‌ شبهه‌ها و رایج‌ نمودن‌ فساد و فحشا بندگان‌ الهی‌ را از مسیر درست‌ انسانیت‌ خارج‌ نموده‌ آنان‌ را به‌ انواع‌ رذایل‌ و پلیدی‌های‌ اخلاقی‌ و اعتقادی‌ آلوده‌ سازند و یا خود آنها در نتیجه‌ تبعیت‌ از هواهای‌ نفسانی‌ و فریب‌ خوردن‌ از زرق‌ و برق‌ دنیا چگونه‌ از معارف‌ الهی‌ دور شده‌ و با دست‌ خود زمینه‌های‌ تباهی‌ و هلاکت‌ خویش‌ را فراهم‌ می‌سازند بسیار متأثر می‌شوند. از طرف‌ دیگر وقتی‌ در نتیجه‌ بعضی‌ مصالح‌ الهی‌ در چنین‌ اوضاعی‌ آن‌ حضرت‌ در پشت‌ پرده‌ غیبت‌ به‌ سر می‌برند و از انجام‌ کامل‌ مأموریت‌ خود که‌ همانا هدایت‌ بندگان‌ خداست‌ به‌ جهت‌ عمل‌ دیگران‌ و موانعی‌ که‌ آنها ایجاد کرده‌اند محروم‌ مانده‌ است‌ دچار حالت‌ اضطرار می‌شود. مگر کدام‌ اضطرار سخت‌تر از این‌ است‌ که‌ کسی‌ حجّت‌ خدا باشد و مسئولیت‌ حفظ‌ و تبلیغ‌ و ترویج‌ و حاکمیّت‌ بخشی‌ به‌ همه‌ احکام‌ و ارزش‌های‌ الهی‌ را برعهده‌ داشته‌ باشد امّا در شرایطی‌ واقع‌ شود که‌ ببیند حکام‌ جور از یک‌ طرف‌ و منافقان‌ و انسان‌های‌ هواپرست‌ از طرف‌ دیگر احکام‌ حیات‌ بخش‌ الهی‌ را زیر پا می‌گذارند و بندگان‌ خدا را از مسیر سعادت‌ واقعی‌ منحرف‌ می‌سازند و آنها را به‌ بی‌راهه‌ سوق‌ می‌دهند.

آری‌ در دوره‌ غیبت‌ کبری‌ هر روز بیش‌ از پیش‌ قلب‌ رئوف‌ و مهربان‌ حضرت‌ ولی‌عصر(عج‌) از مشاهده‌ مشکلات‌ و گرفتاری‌های‌ بندگان‌ الهی‌ به‌ درد می‌آید و بالاخره‌ روزی‌ آن‌ دریای‌ صبر و بردباری‌ از طغیان‌ بی‌حدّ بندگان‌ ناسپاس‌ و ستم‌پیشه‌ به‌ تنگ‌ خواهد آمد و در حال‌ اضطرار از پروردگار عالم‌ خواهد خواست‌ تا به‌ خاطر پایان‌ بخشیدن‌ به‌ ظلم‌ ستمگران‌ و رها ساختن‌ انسان‌های‌ مظلوم‌ در بند طاغوت‌ها به‌ او اذن‌ ظهور داده‌ در بسیاری‌ از ادعیه‌ و روایات‌ از حضرت‌ مهدی‌(ع‌) با لقب‌ مفضطر یاد شده‌ است‌ از جمله‌ در قسمتی‌ از دعای‌ ندبه‌ آمده‌ است‌:
اَینَ المفضطَرّف الذی‌ یفجابف افذا دَعی‌.
کجاست‌آن‌مضطری‌که‌ چون‌ دعا کند، خواست‌ او به‌ اجابت‌ می‌رسد…

شود و آن‌ لحظه‌ است‌ که‌ بشریت‌ از زیر یوغ‌ بیداد و جهل‌ و تباهی‌ نجات‌ خواهد یافت‌ و عدل‌ و قسط‌ در سرتاسر زمین‌ حاکمیت‌ پیدا خواهد کرد و صلح‌ و امنیّت‌ و آسودگی‌ خاطر، زمینه‌ را برای‌ تحصیل‌ سعادت‌ جاودانی‌ انسان‌ فراهم‌ خواهد ساخت‌.
أللّهمّ إنّا نرغب‌ الیک‌ دوله‌ کریمه‌ تعزّ بها الاءسلام‌ و أهله‌ و تذلّ به‌ النفاق‌ و أهله‌… 5

۸ ـ منتقم‌

در بعضی‌ از روایات‌ و دعاها از حضرت‌ بقیه‌الله(ع‌) با لقب‌ «مفنتَقفم‌» یاد شده‌ است‌. انتقام‌ در لغت‌ به‌ معنی‌ مجازات‌ کردن‌ به‌ کار می‌رود. از آنجا که‌ تلقی‌ خیلی‌ از افراد این‌ است‌ که‌ در مفهوم‌ این‌ واژه‌ نوعی‌ تشفی‌ قلب‌ و فرونشاندن‌ سوز درون‌ نیز مطرح‌ است‌ لذا نسبت‌ دادن‌ این‌ لقب‌ را به‌ حجّت‌ الهی‌ که‌ هم‌ معصوم‌ است‌ و هم‌ نسبت‌ به‌ بندگان‌ خدا مهربان‌ و کریم‌ است‌ نمی‌پسندند. امّا حقیقت‌ این‌ است‌ در مفهوم‌ این‌ کلمه‌ اصلاً مسئله‌ تشفی‌ و فرونشاندن‌ خشم‌ و غضب‌ مطرح‌ نیست‌ لذا در قرآن‌ کریم‌ در مواردی‌ این‌ صفت‌ به‌ خدا هم‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌ به‌ عنوان‌ مثال‌ در آیه‌ 37 سوره‌ زمر می‌خوانیم‌:
اَلیس‌ اللهف بعزیزف ذی‌ انتفقامف .

در این‌ آیه‌، انتقام‌ از ناحیه‌ خداوند متعال‌ به‌ معنی‌ مجازات‌ در قفبال‌ اعمال‌ خلاف‌ و ناشایست‌ است‌ و به‌ هیچ‌وجه‌ مسئله‌ تشفّی‌ و فرو نشاندن‌ سوزش‌ درونی‌ ـ که‌ در مورد خداوند متعال‌ قابل‌ تصوّر نیست‌ ـ مطرح‌ نمی‌باشد.

امّا در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ که‌ امام‌ معصوم‌ و حجّت‌ الهی‌ باید مظهر کامل‌ صفت‌ رحمت‌ و رحمانیت‌ خدا باشد، بنابراین‌ چگونه‌ متصور است‌ که‌ مظهر رحمت‌ الهی‌ اهل‌ انتقام‌ باشد؟ باید به‌ چند مطلب‌ توّجه‌ شود:

۱ ـ امام‌ مهدی‌(ع‌) مأموریت‌ دارند که‌ پس‌ از ظهور قسط‌ و عدل‌ را در سرتاسر عالم‌ حاکمیّت‌ بخشند؛ لازمه‌ اجرای‌ عدالت‌، مجازات‌ کسانی‌ است‌ که‌ از تعدّی‌ به‌ حقوق‌ دیگران‌ اجتناب‌ نمی‌کنند؛

۲ ـ از جمله‌ سنت‌های‌ الهی‌ این‌ است‌ که‌ هر عمل‌ اختیاری‌ انسان‌ دارای‌ عکس‌العمل‌ مناسبی‌ باشد، بر این‌ اساس‌ در مقابل‌ ظلم‌ به‌ دیگران‌ و زیر پا نهادن‌ حقوق‌ انسان‌ها هیچ‌ عکس‌العملی‌ بهتر از مجازات‌ عادلانه‌ نیست‌؛

۳ ـ وقتی‌ در طول‌ تاریخ‌ این‌ همه‌ انبیا و اولیای‌ الهی‌ به‌ شیوه‌های‌ مختلف‌ انسان‌ها را نسبت‌ به‌ رعایت‌ حقوق‌ دیگران‌ و ستم‌ نکردن‌ نسبت‌ به‌ یکدیگر فرا خوانده‌اند با این‌ همه‌ باز عده‌ای‌ عالماً و عامداً در تجاوز به‌ حقوق‌ دیگران‌ و قانع‌ نبودن‌ به‌ حقّ خود پافشاری‌ می‌کنند و جز زبان‌ زور هیچ‌ زبان‌ دیگری‌ را نمی‌فهمند آیا بهترین‌ برخورد با آنها همان‌ زبان‌ زور نیست‌؟
بنابر آنچه‌ بیان‌ شد حضرت‌ مهدی‌(ع‌) پس‌ از تمام‌ شدن‌ حجّت‌ بر مردم‌ و از بین‌ رفتن‌ بهانه‌ها و عذرهاست‌ که‌ مجبور به‌ استفاده‌ از قدرت‌ و شمشیر خواهد شد به‌ عبارت‌ دیگر در شرایطی‌ که‌ هیچ‌ چیز به‌ جز قدرت‌ نظامی‌ کارایی‌ ندارد امام‌(ع‌) به‌ آن‌ متوسل‌ خواهد شد وگرنه‌ در آغاز قیام‌ باز همانند انبیا و اوصیای‌ الهی‌ توده‌های‌ مردم‌ را موعظه‌ می‌کنند و در حدّ لازم‌ به‌ روشنگری‌ و از بین‌ بردن‌ شبهات‌ آنها می‌پردازند منتهی‌ چون‌ بسیاری‌ از افراد پیروی‌ از اوامر و رهنمودهای‌ آن‌ حضرت‌ را به‌ زیان‌ حکومت‌ و موقعیّت‌ ظالمانه‌ خود خواهند دید در نتیجه‌ علی‌رغم‌ درک‌ حقانیّت‌ آن‌ حضرت‌ به‌ خاطر زرق‌ و برق‌ و مطامع‌ دنیوی‌ به‌ روی‌ امام‌(ع‌) شمشیر خواهند کشید در این‌ شرایط‌ است‌ که‌ آن‌ حضرت‌ هم‌ مجبور به‌ استفاده‌ از قوای‌ نظامی‌ و قدرت‌ شمشیر خواهند شد.

به‌ علاوه‌ از توّجه‌ به‌ مضمون‌ و مفاد روایات‌ و ادعیه‌ای‌ که‌ امام‌ عصر(عج‌) را با لقب‌ منتقم‌ یاد کرده‌اند به‌ خوبی‌ این‌ حقیقت‌ روشن‌ می‌شود که‌ انتقام‌گیری‌ آن‌ حضرت‌ از ستمگران‌ و متعدیان‌ به‌ حقوق‌ انسان‌ها و مستکبران‌ خواهد بود؛ یعنی‌ آنهایی‌ که‌ بندگان‌ خدا را به‌ بردگی‌ برای‌ خود وا می‌دارند و حاضر نیستند که‌ بگذارند آنها آزادانه‌ برای‌ خود یک‌ زندگی‌ و خط‌مشی‌ مستقلی‌ انتخاب‌ کنند و به‌ خاطر منافع‌ خود همه‌ هستی‌ و سرمایه‌های‌ مادی‌ و معنوی‌ آنان‌ را نابود می‌کنند.

در شرایطی‌ کنونی‌ دنیا شاهد هستیم‌ که‌ چگونه‌ حکومت‌ استکباری‌ آمریکا ـ که‌ به‌ غلط‌ خود را رهبر جهان‌ می‌خواند و به‌ منظور تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ هدف‌های‌ ظالمانه‌ای‌ که‌ دارد حاضر به‌ شنیدن‌ هیچ‌گونه‌ حرف‌ حقّ نیست‌ و حقّ را آن‌ چیزی‌ می‌داند که‌ در راستای‌ تأمین‌ منافع‌ او باشد و باطل‌ را آن‌ کاری‌ می‌داند که‌ کم‌ترین‌ اصطکاکی‌ با منافع‌ او داشته‌ باشد ـ در راه‌ برآورده‌ ساختن‌ مطامع‌ ظالمانه‌ خود حاضر می‌شود زن‌ و بچه‌ مستضعف‌ مردم‌ فلسطین‌، عراق‌، افغانستان‌ و… را با بدترین‌ شیوه‌ها به‌ خاک‌ و خون‌ بکشد. مگر چنین‌ قدرت‌ ستمگر و مستکبری‌ را با صرف‌ موعظه‌ می‌توان‌ وادار به‌ دست‌ برداشتن‌ از جنایت‌هایش‌ کرد؟ پرواضح‌ است‌ چنین‌ نظامی‌ و سردمداران‌ تبه‌کار آن‌، جز زبان‌ زور و اسلحه‌ زبان‌ دیگری‌ را درک‌ نمی‌کنند. بنابراین‌ وقتی‌ امام‌ مهدی‌(ع‌) ظهور کنند از چنین‌ قدرت‌های‌ استکباری‌ انتقام‌ توده‌های‌ مستضعفی‌ را که‌ سال‌ها تحت‌ سیطره‌ آنها واقع‌ شده‌اند خواهد گرفت‌. در مقابل‌، آن‌ حضرت‌ با توده‌های‌ مردم‌ جز به‌ شیوه‌ عفو و رحمت‌ و بخشندگی‌ رفتار نخواهند کرد. همان‌گونه‌ که‌ مفاد روایات‌ و دعاها بر این‌ موضوع‌ دلالت‌ دارند؛ به‌ عنوان‌ مثال‌:
۱ ـ پیامبراکرم‌(ص‌) در خطبه‌ معروف‌ خود در روز عید غدیر وقتی‌ به‌ توصیف‌ امام‌ مهدی‌(ع‌) می‌پردازند می‌فرمایند:
… اَلا افنّه‌ المنتَقفمف مفن‌ الظّالفمینَ اَلا افنّه‌ مفدرفکف کفلّف ثارف لاَولیاءف اللهف عزّوجل‌…
آگاه‌باشیدکه‌ او ] خاتم‌ الاوصیاء مهدی‌ موعود(ع‌) [ انتقام‌ گیرنده‌ از ستمگران‌ است‌… او خونخواه‌ خون‌ بناحق‌ ریخته‌ همه‌ بندگان‌ صالح‌ خداست‌… 6

۲ ـ احمدبن‌ اسحاق‌ می‌گوید: روزی‌ در حضور امام‌ عسکری‌(ع‌) بودم‌ که‌ توفیق‌ زیارت‌ فرزند بزرگوارشان‌ امام‌ مهدی‌(ع‌) نصیب‌ من‌ شد شنیدم‌ که‌ آن‌ جانشین‌ بر حقّ حضرت‌ عسکری‌(ع‌) فرمودند:
اَنا بقیهفالله فی‌ اَرضفهف والمنتفقمف مفن‌ اَعدائفهف…
من‌ بقیه‌الله در روی‌ زمین‌ خدا هستم‌ که‌ از دشمنان‌ خدا انتقام‌ خواهم‌ گرفت‌… 7

۳ ـ در قسمتی‌ از دعای‌ ندبه‌ در اشاره‌ به‌ این‌ مسئولیت‌ امام‌ زمان‌(ع‌) می‌خوانیم‌:
اَینَ الطالفبف بفذفحولف الانبیاءف و اَبناءف الاَنبیاءف اَینَالطالب‌ بدم‌ المقتول‌ بکربلا…
کجاست‌ آن‌ منتقمی‌ که‌ خون‌ به‌ ناحق‌ ریخته‌ و پایمال‌ شده‌ پیامبران‌ و فرزندان‌ آنها را طلب‌ خواهد کرد؛ کجاست‌ آنکه‌ از خون‌ شهید کربلا انتقام‌ خواهد کشید؟… ۸

۴ ـ نقل‌ شده‌ است‌ که‌ وقتی‌ در روز عاشورا امام‌ حسین‌(ع‌) و اصحابش‌ به‌ دست‌ شقی‌ترین‌ انسان‌ها به‌ ناجوانمردانه‌ترین‌ صورت‌ به‌ شهادت‌ رسیدند، ملائکه‌ الهی‌ از این‌ پیشامد بسیار ناراحت‌ شدند و شکایت‌ به‌ درگاه‌ الهی‌ بردند، خداوند متعال‌ در پاسخ‌ به‌ آنها ضمن‌ نشان‌ دادن‌ نور وجود حضرت‌ مهدی‌ قائم‌ آل‌ محمّد(ص‌) فرمودند:
بفذلک‌ القائفم‌ انتقمف مفنهفم‌به‌ توسط‌ این‌ قائم‌ آنها از ] قاتلان‌ امام‌ حسین‌ و یارانش‌ [ انتقام‌ خواهم‌ گرفت‌. 9

۵ ـ در حدیث‌ معراج‌ پیامبر اکرم‌(ص‌) باز در این‌ باره‌ می‌خوانیم‌؛ وقتی‌درعرش‌الهی‌چشم‌رسول‌ گرامی‌ اسلام‌ به‌ نورهای‌ ائمه‌ اطهار(ع‌) افتاد و دید یکی‌ از آنها با سایر نورها فرق‌ می‌کند از جانب‌ خداوند متعال‌ ندا رسید که‌:
او همان‌ قائم‌ ماست‌. او همان‌ کسی‌ است‌ که‌ حلال‌ ما را حلال‌ و حرام‌ ما را حرام‌ خواهد کرد… من‌ به‌ توسط‌ او از دشمنان‌ انتقام‌ خواهم‌ گرفت‌… 10

همان‌گونه‌ که‌ از تک‌ تک‌ این‌ روایت‌ها و نظایر آنها برمی‌آید مهدی‌ موعود(ع‌) آن‌ دست‌ انتقام‌ خداوندی‌ است‌ که‌ همه‌ حقوق‌ پایمال‌ شده‌ انسان‌های‌ صالح‌ و مظلوم‌ در طول‌ تاریخ‌ را از دشمنان‌ باز خواهد ستاند. و هر کجا خونی‌ به‌ ناحقّ ریخته‌ شده‌ است‌ انتقام‌ آن‌ را از عاملان‌ آن‌ خواهد گرفت‌ و این‌ کار نه‌ تنها موجب‌ نگرانی‌ و دلهره‌ مردم‌ نمی‌شود بلکه‌ دل‌های‌ توده‌ مردم‌ را در طول‌ تاریخ‌ شادابی‌ می‌بخشد و به‌ آنها نشان‌ می‌دهد که‌ اگر در نتیجه‌ طغیان‌ و تعّدی‌ عده‌ای‌ ستمگر برخی‌ از حقوق‌ آنها پایمال‌ شد، بالاخره‌ روزی‌ ستمگران‌ به‌ سزای‌ اعمال‌ خود رسیدند و هرگز کمترین‌ حقّی‌ از حقوق‌ بندگان‌ خدا ضایع‌ و پایمال‌ نشد.

حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ چون‌ بسیاری‌ از افراد ستمگر در اغلب‌ موارد آن‌ چنان‌ که‌ باید در مقابل‌ جنایات‌ و حق‌کشی‌هایی‌ که‌ انجام‌ می‌دهند به‌ سزای‌ عمل‌ خود نمی‌رسند، اگر در برهه‌ای‌ از زمان‌ نتیجه‌ اعمال‌ زشت‌ و ناپسندشان‌ را به‌ آنها نچشانند این‌ کار با عدالت‌ الهی‌ جور درنمی‌آید بنابراین‌ نه‌ تنها وجود یک‌ شخصیّت‌ الهی‌ که‌ انتقام‌ خون‌های‌ به‌ ناحقّ ریخته‌ و حقوق‌ بی‌جهت‌ پایمال‌ شده‌ توده‌های‌ ضعیف‌ و مستضعف‌ در طول‌ تاریخ‌ را از افراد ستم‌گر و مستکبر بگیرد جای‌ تعجب‌ ندارد بلکه‌ امری‌ لازم‌ و ضروری‌ است‌.


ماهنامه موعود شماره‌ ۳۴


پی‌نوشت‌ها :

۱ . سوره‌ عنکبوت‌ (29) آیه‌ 66 و ۶۷.
۲ . مفاتیح‌الجنان‌، دعای‌ ندبه‌.
۳ . سوره‌ نمل‌(27)، آیه‌ 62.
۴ . بحارالانوار، ج‌ 51، ۴۸.
۵ . مفاتیح‌الجنان‌، دعای‌ افتتاح‌.
۶ . همان‌، ج‌ 37، صص‌ 211 و ۲۱۳.
۷ . الزام‌ الناصب‌، ج‌1، ص‌ 253.
۸ . مفاتیح‌الجنان‌، دعای‌ ندبه‌.
۹ . بحارالانوار، ج‌ 37، ص‌ 294.
۱۰. کمال‌الدین‌، ج‌ 2، ص‌ 252.

همچنین ببینید

من مهدى هستم‏

سيد جمال الدين حجازى‏اين ماجرا مربوط به شخصى است كه «حسن عراقى» نام داشت. او در زهد و معنويت به جايى رسيد كه همرديف بزرگان عصر خويش قرار ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *