پس از یک سال وارد شهر شد، به عبادت و ریاضت پرداخت، رفته رفته مقاماتی پیدا کرد، مردم عوامّ نجف مرید او شدند و کشف و کراماتی از او میدیدند و حوائج خود را از او میطلبیدند.
کار به جایی رسید که منزل او زیارتگاه عرب و عجم شد، مردم عوام کمکم دسته دسته به زیارتش میرفتند، برای او خدم و حشمی فراهم گردید، ولی خواص از او کناره میگرفتند و عقیده به او نداشتند. او در میان صحن مطهّر در غرفهای مینشست، زن و مرد بر قدمهایش میافتادند و میگریستند.