مسابقه همبرگر خوری در ولادت امام علی(ع)

به گزارش کیوان فادرانی در الف نوشت:
” گروه … (به منظور پرهیز از تبلیغ از ذکر نام مجموعه معذورم) با گرد هم آمدن جمعی از متخصصین مدیریت، IT و تبلیغات با رویکردی کاملاً حرفه‌ای و تخصصی به منظور خلق ارزش‌ها (!) و خدمات نوین در حوزه رستوران و صرف غذا در محیط‌های خارج از خانه شکل گرفته است…” میزبان مسابقه در معرفی و آشنایی با مسابقه نیز گفته بودند:

“گروه … با همکاری فست فود … برنامه‌ای جذاب را تدارک دیده‌اند تا برای اولین بار در مسابقه‌ای رسمی(!) افراد خوش اشتهاء (!) برای خوردن بیشترین تعداد همبرگر با هم رقابت نمایند. این مسابقه هم زمان با شب ولادت حضرت علی (!) در فست فود بزرگ … واقع در … برگزار خواهد شد.

فردی که در این مسابقه در خوردن همبرگر از دیگران پیشی بگیرد برنده جایزه ۱ میلیون تومانی مسابقه خواهد بود.” جالب اینجاست که متولیان مسابقه، شعار مسابقه را گذاشته‌اند: “غذای سالم؛ برای جامعه سالم” چالش ما نیز دقیقا همین تعبیر “غذای سالم” است. چالش در تعریف غذای سالم. براستی غذای سالم چیست؟ آقایان در تایید سلامت غذای پیشنهادی‌شان نوشته‌اند: ” همبرگرهای محصول شرکت … دارای مهر استاندارد بوده و تاییدیه بهداشت با بالاترین کیفیت را دارا هستند.”

دقیقا تفاوت نگاه ما با این نگرش در همین است که این‌ها سلامت غذا را صرفا به استاندارد بودن می‌بینند و ما علاوه بر استاندارد بهداشتی، غذایی را سالم می‌بینیم که زهر نگاه فقرا چاشنی‌اش نباشد و مصداق رزق حلال باشد. غذایی سالم است که انسان را برای فقرزدایی و سیر کردن شکم گرسنگان عالم، کسل و خرفت نکند. البته بگذریم از این که اصولا بهداشتی بودن “فست فود” در جامعه پزشکان نیز مورد تردیدها و پرهیزهاست و مضرات جسمی و روحی پرخوری نیز اظهر من الشمس است.

اول تردید داشتم که نسبت به این بزم تهوع‌آور واکنشی نشان دهم یا خیر، اما وقتی دیدم آقایان بنا دارند با وقاحت تمام مسابقه را در شب ولادت امام الفقرا علی (ع) برگزار کنند، احساس کردم سکوت یا حماقت است یا خیانت. سکوت در این قضیه معنایی نمی‌دهد جز این که رضایت دهیم به تمسخر مرام و منطق علوی. همان مرامی‌که ما را به صیانت حق فقرا قسم داده‌است.

همیشه معتقد بوده‌ام کفر ناب به مراتب خطرش کمتر است از نفاق و التقاط. به قدری که ما از زاویه التقاط ضربه خورده‌ایم از کفار ضربه نخورده‌ایم. نمی‌دانم این چه راز و رمزی است که گمان می‌کنیم اگر مدرن‌ترین (بخوانید غیردینی‌ترین) رفتارها و کنش‌های اجتماعی را تنها با ذکر و یادی از ائمه انجام دهیم، قلب ماهیت پیدا می‌کند و دینی می‌شود. این چه قشری‌مآبی مزورانه‌ای است!

مولفه‌های سبک زندگی آمریکایی به عنوان مقبول‌تـرین سبک زندگی که انسان‌ها در دنیای مدرن به آن فراخوانده می‌شوند، چیست؟ سبک زندگی آمریکایی بر اساس چه جهان‌بینی و بنیادهای فلسفی انسان‎شناسانه‌ای بنا نهاده شده‌است؟ نسبت تفکر و فرهنگ انقلاب اسلامی‌که در پی تعریف دیگری از انسان بود با این سبک زندگی چیست؟ این نمونه سوا‌لات، جنبه‌هایی است که در تبیین و تفسیر ماهیت این پدیده شرم‌آور اذهان را به چالش فرا می‌خواند. اما اگر بخواهیم به پاسخ این پرسش‌ها مرور گذرایی داشته باشیم، نباید تردید داشت که در جامعه‌شناسی “شهرنشینی مدرن” سبک زندگی بر اساس مولفه‌هایی چون “الگوی مصرف” و “گذران اوقات فراغت” تعریف می‌شود.

الگوی مصرف یکی از اصلی ترین مولفه‌های تعریف سبک زندگی است و مصرف غذا از پرنمودترین و پربسامدترین معیارهای الگوی مصرف. ما با چه کمیت و کیفیتی غذا می‌خوریم و مهم‌تر این که چرا غذا می‌خوریم؟ بدیهی است که پاسخ به این سئوال چیزی فراتر از نیازهای زیستی انسان است و در سبک زندگی امریکایی و سبک زندگی اسلامی دو تعریف متفاوت پیدا می‌کند. اگر بخواهیم با تعبیری فلسفی پرسش را مطرح کنیم باید بپرسیم “علت غایی” مصرف غذا چیست؟ دنیای اومانیسم بیش از هر چیز دیگری بر “اصالت لذت” و “تمتع مسئولیت‌گریزانه و بی‌حصر بشر” شکل گرفته و مصرف غذا نیز در این فرهنگ، دلیلی نخواهد داشت جز این که انسان نیرویی بگیرد برای مصرف بیشتر! در این مسابقه نیز منطقی به غیر از منطق مذکور بر ذهن متولیانش غالب نخواهد بود و بعید نیست که مجری در انتهای مسابقه با شور و شعف خطاب به فرد برنده بگوید: با این جایزه نقدی چه می‌کنی؟ و برنده با لبخندی بر لب‌های پر از سسش بگوید: همبرگر می‌خرم!

آری مشکل اصلی برگزاری این نوع مسابقات این است که فرهنگ منحط “فردگرایی” و “لذت‌جویی” را در ذهن و روان مردمان کلانشهر تهران فزونی می‌بخشد و مدیریت فرهنگی کشور نیز به فراخور گرامیداشت فرهنگ کهن ایرانی و کورش‌ستایی فرصتی نمی‌یابد تا برای مدرنیزاسیون جامعه ایرانی از طریق مهندسی سبک زندگی ایرانیان فکری بکند.

مسئله امروز کشور در سال جهاد اقتصادی این است که رهبری انتظار واضح و معین خود را در عرصه اقتصاد تعیین کرده و گفته‌اند: ” اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، یک حرکت جهادگونه‌ای انجام بدهد، این گام بلندی را که برداشته‌است، با گام‌های بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تاثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه‌ی حل مشکلات اقتصادی به همه‌ی دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملت‌ها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه‌ی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه می‌تواند پیشرفت کند.”

بر این اساس امروز کشور باید با پرهیز از فرهنگ مصرف‌زده از طرفی بر تولید مشروع متمرکز شود و از طرف دیگر نظامی عادلانه در توزیع را اجرا کند و این مهم منوط است به اصلاح نظام اقتصادی، اصلاحاتی که اتفاق نخواهد افتاد مگر با تغییر و بهبود فرهنگ اقتصادی مردم. فرهنگی که مصرف را متعادل کرده، تعاون را گسترش می‌دهد، عقل معاش و اراده‌ی به خیر را فزونی می‌بخشد.

باید باور داشت که ماهیت نهضت بیداری کشورهای عربی امروز چیزی نیست به غیر از موج گسترده‌ی توبه مسلمین از اسلام آمریکایی. موجی که بی‌شک پس از سلب قرائت‌های التقاطی و انحرافی از اسلام به دنبال نگاهی ایجابی و قرائتی ناب از اسلام می‌گردد تا در زیر سایه‌اش زیستی سعادتمندانه و متعبدانه را تجربه کند. قرائتی که چیزی بیشتر از تقلیدهای ابلهانه سبک زندگی آمریکایی داشته باشد، چیزی بیشتر از مسابقه همبرگر خوری و آروغ‌های تعفن‌آور….

همچنین ببینید

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *