حجتالاسلام پناهیان در آیین گرامیداشت شهدای هفتم تیر گفت: امروز حرف اصلی ما به مردم عالم باید «دعوت به اسلام» باشد. اهل رسانه و فیلمسازان مسلمان باید رسماً همۀ مردم عالم را به اسلام دعوت کنند. با صدای بلند به جهانیان بگویند: «اگر آزادی میخواهید، اگر صلح میخواهید و اگر عدالت میخواهید، تمام اینها در اسلام نهفته است و فقط با اسلام تحقق خواهد یافت. تنها اسلام است که میتواند همه اینها را تأمین نماید. بدون اسلام از هیچ راه دیگری به هیچ یک از اینها نخواهید رسید.»
به گزارش رجانیوز، حجت الاسلام و المسلمین پناهیان با حضور در بهشت زهرا و گلزار شهدای هفتم تیر، پیش از مراسم دعای ندبه طی سخنانی، مطرح کردن مفاهیمی مانند صلح و آزادی و عدالت را خارج از اسلام، فریبدهنده دانست و دربارۀ امکان فریب با مفهوم اسلام هم گفت: ما اسلامی را اسلامِ فریبدهنده نمیدانیم که جامعیت داشته باشد. اسلام نابی که شهید بهشتی و یارانش به خاطرِ آن به شهادت رسیدند، «اسلام جامع» بود و برجستهترین ویژگیِ شهید بهشتی نیز این بود که از جامعیت برخوردار بود.
در ادامه فرازهایی از این سخنان را میخوانید.
داستان زندگی ما انسانها بر روی زمین با یک فریب آغاز شد؛ فریب خوردن حضرت آدم
• اساساً زندگی ما انسانها بر روی زمین، به واسطۀ یک «فریب» آغاز شد. یعنی بعد از اینکه حضرت آدم، فریبِ ابلیس را خورد قسمت ما این شد که در این کرۀ خاکی زندگی کنیم. مشکل بشریت این نیست که یک مشت آدمهای بد در میان مردم زندگی میکنند، بلکه مشکل این است که چون اکثر آدمها فریب میخورند، همین یک مشت آدمِ بد، کل جهان را به آتش میکشند.
• مسأله بر سر بدیهای آدمهای بد نیست و حساب ما با بدکاران و ظالمان و دشمنان بشریت، روشن است. با اهل معصیت و کسانیکه دیگران را به گناه کردن وادار میکنند هم کاری نداریم. چرا که آنها ضرری برای عالم ندارند، آنها به خودشان ضرر میرسانند و جزای این ظلمها و معصیتها را نیز در جهنم خواهند دید. بحث ما بر سر این است که چرا اینگونه افراد میتوانند دیگران را فریب دهند؟
• ظهور یعنی «پایانِ فریب خوردن مردم». لذا مردمی لایق ظهور خواهند بود که دیگر نشود آنها را فریب داد. وقتی امام زمان(ع) تشریف فرما شوند، گردن چهکسانی را میزنند؟ گردن کسانی را میزنند که دیگران را فریب میدهند. عمدۀ کسانی که باید گردنشان زده شود اینها هستند؛ «کسانی که به مردم زور میگویند و کسانیکه مردم را فریب میدهند.» زورگوها که معلوم است باید گردن زده شوند، اما کمتر به فریب دهنگان توجه میشود. کسانیکه مردم را فریب میدهند نیز باید از میان بروند چون اینها هستند که زورگوها را بر مردم مسلط میکنند.
• یکی از مقدمات ظهور این است که دیگر نشود مردم را فریب داد. از نتایج مهم ظهور نیز تثبیت این وضعیت است که انسانها را نتوان فریب داد. پس از ظهور، انشاءالله شاهد دنیایی خواهیم بود که در آن، «فریبی» نخواهد بود. تا وقتی انسانها را بتوان فریب داد، حضرت ظهور نخواهند کرد. همۀ عدل و داد و امنیت و محبتی که تحت بیرق حضرت(ع) در عالم برقرار خواهد شد، به این دلیل است که دیگر کسی فریب نمیخورد. چون آنقدر سطح هوشیاری مردم بالا خواهد رفت که دیگر کسی نمیتواند آنها را فریب دهد.
ابلیس با یک کلمۀ خوب (جاودانگی) حضرت آدم را فریب داد
• مفهوم فریب خوردنِ انسان بهقدری مهم است که خداوند متعال در ابتدای سریال خلقت بشر، یک داستان فریب قرار داده است. یعنی در آغاز خلقت، حضرت آدم، فریبِ ابلیس را میخورد و قصه از اینجا آغاز میشود. ابلیس با یک حرف خوب، یعنی با وعدۀ «جاودانگی»، حضرت آدم را فریب داد. « فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَنُ قَالَ یََادَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلىَ شَجَرَۀِ الخُْلْدِ وَ مُلْکٍ لَّا یَبْلى؛ شیطان او را وسوسه کرد و گفت: اى آدم آیا میخواهی تو را به درخت جاودانگی و سلطنتى که کهنه نمىشود راهنمایی کنم.»(طه/۱۲۰)
• البته جاودانگی چیز خوبی است اما نه در ازای معصیت پروردگار. و مهمتر از آن اینکه جاودانگی جز از طریق عبودیت به دست نمیآید. حضرت آدم در بهشت و رضوان الهی بود اما یک تکلیف بر عهده داشت؛ خداوند به او دستور داده بود که به این درخت نزدیک نشو، اما ابلیس با یک کلمۀ خوب او را فریب داد. حضرت آدم(ع) که نعوذ بالله انسان بدی نبود، اما فریب خورد! اکثر انسانها نیز همینطور هستند، یعنی با اینکه آدمهای بدی نیستند، اما باز فریب میخورند. و البته وقتی تعداد و زمان فریب زیاد شد، چهبسا کمکم آدمهای بدی هم بشوند.
کلمات خوبی مانند آزادی، عدالت، صلح و انسانیت، همواره دستمایهای برای فریب فرزندان آدم بوده است
• بزرگترین فریبی که در طول تاریخ و یا حداقل در طول دوران غیبت وجود داشته و در این دو سه قرن اخیر نیز حضور چشمگیری داشته است چه بوده است؟ بزرگترین فریبی که امروزه در عالم دارد حکومت میکند که اگر دوران این فریب به پایان برسد دیگر باید برای ظهور حضرت ثانیه شماری کنیم این است که کلمات خوب و حرفهای قشنگی مانند «آزادی»، «عدالت»، «انسانیت»، «صلح»، «اخلاق» و کلماتی نظیر اینها را مایۀ فریب مردم قرار دهیم.
• اینها کلماتی بودهاند که همیشه دل آدمها را بردهاند. قرنهاست که این مفاهیم و کلمات خوب مورد سوءاستفادۀ فریبکاران قرار گرفتهاند و تاریخ گواه است که این مفاهیم چه بلایی بر سر بشریت آوردهاند. البته معلوم است که این مفاهیم، مفاهیم خوبی هستند. مگر میشود اخلاق، عدالت و انسانیت بد باشد؟ مگر میشود آزادی بد باشد؟ چه کسی با آزادی مخالف است؟ اصلاً اگر انسان آزاد نباشد، رسالت انبیاء معنا نخواهد داشت و سخن گفتن از خداوند معنا نخواهد داشت. انسانها باید آزاد باشد تا پیامبران بتوانند آنها را هدایت کنند، و بعد هر کسی این هدایت را پذیرفت ارزشمند خواهد شد، و اگر نپذیرفت حجت بر او تمام است.
• اما مسئله این است که همۀ این مفاهیم خوب و زیبا را از چه راهی میتوان بهدست آورد؟ این مفاهیم خیلی خوب هستند، اما اینها چگونه بهدست میآیند؟ آیا جز از راه اسلام میتوان به اینها دست یافت؟ فقط با اسلام میتوان به اینها دسترسی پیدا کرد و این مفاهیم را محقق کرد. پس بهجای اینکه بگوییم عدالت، باید بگوییم اسلام. بهجای اینکه بگوییم آزادی باید بگوییم اسلام، بهجای اینکه بگوییم صلح و صفا باید بگوییم اسلام.
• بهجای همۀ این مفاهیم و کلمات خوب باید بگوییم: «اسلام». چون همۀ اینها فقط با اسلام محقق خواهند شد. روزی خواهد رسید که هرکس در دنیا دم از آزادی بزند، مردم عالم خواهند گفت: او آدم حیلهگر و کلاشی است، او باید دم از اسلام بزند نه آزادی، چون اسلام تنها راه تحقق آزادی است.
ظهور یعنی پایان بزرگترین فریب/ اگر بهجای اسلام بخواهیم هر مفهوم دیگری مانند عدالت، آزادی و صلح را مطرح کنیم، فریب و نیرنگ است
• ظهور یعنی پایان بزرگترین فریب، و بزرگترین فریب این است که هر مفهومی را به جای اصلیترین مفهوم که جامع همۀ مفاهیم خوب است بهکار بگیرید و آن مفهوم اسلام است. تبلیغ مفاهیمی مانند صلح و صفا و عدالت و آزادی، اگر خارج از دین بخواهد باشد، ارزشی ندارد و فریبدهنده خواهد بود چون قابل تحقق نخواهند بود و در نهایت بازی به نفع ظلم و فساد و تباهی تمام خواهد شد. اما دین، تمام مفاهیم خوب را حفظ میکند. مگر اینکه بخواهیم اسلام را معرفی کنیم، آنگاه است که با استفاده از این مفاهیم که مطلوبیتشان فطری است باز «اسلام» را معرفی خواهیم کرد.
• وقتیکه ابلیس مفهوم زیبای جاودانگی را برای حضرت آدم(ع) مطرح کرد، باید در جواب به او گفته میشد: «تو فریبکار و کلاش هستی، چون فقط یک مفهوم زیبا و فریبنده را از دین بیرون کشیدهای و آن را مطرح میکنی. چرا همۀ دین را به میدان نیاوردی؟» باید به او گفته میشد: «اگر واقعاً نیت خیر داری و میخواهی به حضرت آدم خدمتی کنی، باید به او بگویی دین داشته باش تا جاودانه شوی. چون فقط هرکه دین داشته باشد، جاودانه است.»
• روزی خواهد رسید که همۀ اهل عالم میفهمند که فقط با رعایت مقررات دینی و احکام اسلام و موازین شرعی است که میشود به تمام آرزوها دست یافت. زمانی همه به این نتیجه خواهند رسید که تمام مشکلات را فقط با دیندار شدن و با اسلام، میتوان بر طرف کرد. زمانی خواهد رسید که وقتی برای مشاوران، مشکلاتی مطرح میشود، مثلاً از آنها میپرسند: «چه کنیم تا خانوادهها بهتر و زیباتر زندگی کنند؟» دیگر پاسخ آنها «عشق و محبت» نخواهد بود. بلکه خواهند گفت: «اگر مرد و زن، مؤمن و مسلمان باشند، همۀ مشکلاتشان حل خواهد شد.» البته به معنای واقعی کلمه.
• از امام حسن مجتبی(ع) پرسیدند، ما میخواهیم دخترمان را شوهر دهیم، چه دامادی را انتخاب کنیم؟ ایشان فرمودند: دامادی را انتخاب کنید که مؤمن و متقی باشد، پرسیدند دیگر چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ ایشان فرمودند: همین، فقط مؤمن و متقی باشد. پرسیدند آیا با همین ویژگی، کار درست میشود؟ فرمود بله. بعد حضرت یک توضیح کوتاه و حکیمانه دادند و فرمودند: یا دختر تو آدم خوبی است و یا آدم خوبی نیست. اگر دخترت آدم خوبی باشد، چون داماد تو مؤمن است، حتماً از دخترت قدردانی خواهد کرد، و اگر دخترت آدم خوبی نباشد، چون داماد تو مؤمن است، صبر خواهد کرد. در هر دو صورت مؤمن بودن داماد تو به نفع دخترت خواهد بود.« جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الْحَسَنِ ع یَسْتَشِیرُهُ فِی تَزْوِیجِ ابْنَتِهِ فَقَالَ زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِیٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَکْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ یَظْلِمْهَا»(مکارم الاخلاق/۲۰۴)
امروز حرف اصلی ما به مردم عالم باید «دعوت به اسلام» باشد/مسئولین، دولتمردان، سفرا، هنرمندان و اندیشمندان ما بدون ترس و واهمه از تبلیغات منفی، همۀ مردم عالم را به اسلام دعوت کنند
• امروز حرف اصلی ما به مردم عالم باید چه حرفی باشد؟ من از رسانههای جمهوری اسلامی، و از فیلم سازان جمهوری اسلامی تقاضا میکنم آنجا که میخواهند با مردم جهان صحبت کنند و آنجا که میخواهند حرف تازهای به جهانیان بزنند؛ «مردم عالم را به اسلام دعوت کنند»
• اگر بخواهیم در فیلمهای خودمان از عدالت و آزادیخواهی سخن بگوییم، تأثیری نخواهد داشت. آیا اینقدر که در عالم فیلم ساخته شده و از آزادیخواهی و مبارزه با ظلم سخن گفته شده تأثیری داشته است؟ چه کسی را نجات دادند و چه اتفاقی در عالم افتاد؟ جالب اینجاست که این فیلمها را اکثراً کسانی ساختهاند که خودشان آزادیِ همۀ اهل عالم را سلب کردهاند! یا خود صهیونیستها ساختهاند و یا تحت سلطۀ آنها ساخته شده است. مثلاً فیلم «شجاعدل» را که به قول خودشان غوغا کرده است، ببیند! (در سراسر این فیلم، مبارزات آزادیخواهانۀ عدهای به تصویر کشیده میشود و در پایان فیلم میبینیم که آن مبارزِ ضد ظلم، درحالیکه فریاد میزد: «آزادی» سر از بدنش جدا کردند…) آیا با این فیلمها و دم زدن از مفاهیم خوبی مانند آزادی، واقعاً آزادی را برای مردم جهان به ارمغان آوردهاند؟
• اهل رسانه و فیلمسازان مسلمان باید رسماً همۀ مردم عالم را به اسلام دعوت کنند. با صدای بلند به جهانیان بگویند: «اگر آزادی میخواهید، اگر صلح میخواهید و اگر عدالت میخواهید، تمام اینها در اسلام نهفته است و فقط با اسلام تحقق خواهد یافت. تنها اسلام است که میتواند همه اینها را تأمین نماید. بدون اسلام از هیچ راه دیگری به هیچ یک از اینها نخواهید رسید.»
• الان مسئولین جمهوری اسلامی و سفرای ما باید در هر جلسهای که مینشینند، همه را به اسلام دعوت کنند و از آنها بخواهند که به اسلام مشرف شوند. اسلام همه چیز را تأمین خواهد کرد. و این موضوع را باید خیلی راحت و بدون ترس و واهمه مطرح کرد. این کار هم نامش دخالت نیست، بلکه دعوت است.
• کسانی که ظرفیت دارند و به خود اجازۀ تفکر میدهند با این کلام حضرت علی(ع) مشکلی پیدا نمیکنند که میفرمایند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ دِینَکُمْ دِینَکُمْ! فَإِنَّ السَّیِّئَۀَ فِیهِ خَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَۀِ فِی غَیْرِهِ وَ السَّیِّئَۀُ فِیهِ تُغْفَرُ وَ الْحَسَنَۀُ فِی غَیْرِهِ لَا تُقْبَل»(کافی/۲/۴۶۴) ای مردم دین خودتان را داشته باشید و مراقب دین خودتان باشید، گناه در این دین بهتر از کار خوب در خارج دین است. گناه و معصیت در این دین بخشیده میشود و کار خوب در خارج از این دین از تو قبول نمیشود و فایدهای ندارد.
• چرا دین تا اینحد مهم است؟ چون دین در یک فرآیند کلی و در روندی که نهایتاً نتیجهاش خوب است، انسان و جامعۀ بشری را به سعادت خواهد رساند؛ اگرچه گاهی در آن خطایی از انسان سر بزند. چون در اسلام قواعدی هست که برای تحقق همۀ مفاهیم خوب، به انسان کار بلدی میدهد. اخلاق هم بدون اسلام، به درد نمیخورد و نه اساساً شدنی نیست. مهربانی، عشق، صفا، محبت، بدون اسلام شدنی نیست.
• امیرالمؤمنین(ع) در یکی از خطبههای نهجالبلاغه میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَصَّکُمْ بِالْإِسْلَامِ وَ اسْتَخْلَصَکُمْ لَهُ … لَا تُفْتَحُ الْخَیْرَاتُ إِلَّا بِمَفَاتِیحِهِ وَ لَا تُکْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِمَصَابِیحِه»(نهج البلاغه/خطبۀ۱۵۲) خداوند اسلام را به شما اختصاص داد و شما را هم برای اسلام انتخاب کرد. بعد دلایلی را برمیشمرند برای اینکه چرا اسلام اینقدر ارزش دارد: دو تا از آن دلایل اینهاست: ۱-خیرات گشوده نمیشوند مگر با کلید اسلام ۲-ظلمتها برطرف نمیشوند مگر با چراغ اسلام.
برای اینکه کسی با خودِ اسلام نتواند ما را فریب دهد چه باید کرد؟/هر کسی که همۀ اسلام را با تمام جامعیتش برداشت، او راست میگوید
• آیا با خود اسلام نمیشود کسی را فریب داد؟ اگر کسی خواست با اسلام، دیگران را فریب دهد تکلیف چیست و چه باید کرد؟ چه کنیم تا کسی با اسلام ما را فریب ندهد؟ جواب این سؤال در این کلام نورانی پیامبر اکرم(ص) نهفته است که میفرمایند: کسی دین را اقامه نمیکند مگر آنکه دین را با جمیع جوانبش بگیرد. هر کسی همۀ اسلام را برداشت او راست میگوید. «لا یَقومُ بِدِینِ اللّه ِ إلاّ مَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ»(میزان الحکمه/۶۵۲۰)
• بر اساس فرمایش حضرت، ما اسلامی را اسلام فریب دهنده نمیدانیم که جامعیت داشته باشد. اسلام نابی که شهید بهشتی به خاطرش به شهادت رسید اسلام جامع بود. هر که بخشی از اسلام را بگیرد و بخش دیگر را رها کند باز همان خواهد شد که با مفاهیم خوب فریب میدادند. البته در نگاه جامع به اسلام باید اولویتها را هم لحاظ کرد.
ویژگی برجستۀ شهید بهشتی این بود که از جامعیت برخوردار بود
• ویژگی برجستۀ شهید بهشتی این بود که از جامعیت برخوردار بود. اگر بخواهیم در مورد شهید بهشتی چیزی بگوییم باید بگوییم «شهید بهشتی جامعیت داشت». برای همین بود که دشمن او و یارانش را به شهادت رساند. برای اینکه در شهید بهشتی و یارانش جامعیت میدیدند. هرکه میخواست یک قسمت اسلام را بگیرد و آن را برجسته نماید و سایر قسمتهای اسلام را رها کند، شهید بهشتی اجازه نمیداد میگفت سایر قسمتهای دین را هم باید درنظر بگیرید.
• شهید بهشتی به اروپا رفت و در آلمان زندگی کرد، اما ذرهای غربزدگی به خود نگرفت؛ همین گرد و غبار غربزدگی که خیلیها را آلوده کرده است. بعضیها که خیلی کمتر از ایشان به خارج از کشور رفتند و برگشتند، دیگر به جای اسلام میگفتند، «آزادی»! بله، اسلام هم میگوید آزادی، ولی نه فقط آزادی. آنهایی که به جای اسلام دم از آزادی میزنند، در اسلام چه ایرادی دیدهاند که خودشان را از دست دادهاند؟
در زندگی فردی هم اسلام همه چیز است/رابطۀ خود را با خدا درست کنیم، تا خدا رابطۀ ما با اهل عالم را درست کند
• به عنوان مثال در زندگی فردی اگر دوست دارید روابطتان با انسانهای دیگر درست شود و دیگران به شما احترام بگذارند و علاقه داشته باشند دعواها و کدورتها و سوء تفاهمها برطرف شود، باز هم راهش اسلام است. قاعدهاش این است که در روایات بیان شده است: در واقع خداوند متعال میفرمایند: تو رابطهات را با من درست کن؛ من رابطۀ تو را با اهل عالم درست خواهم کرد. «مَنْ أَصْلَحَ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْلَحَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ»(کافی/۸/۳۰۷)
• اگر کسی با دیگری دعوایش شد و کینهای در دلش آمد و سوءتفاهمی پیش آمد راهش این است که نمازش را قشنگتر و بهتر بخواند، بعد از مدتی همه آنها درست خواهد شد؛ مگر آن مشکلاتی که مایۀ ارتقاء مؤمن و امتحان اوست، که قابل تحمل هم خواهد بود.