این روزها همۀ رسانهها از جنگ نرم میگویند، مصادیقش را جستوجو میکنند، انگشت به این سو و آن سو دراز میکنند. برخی سازمانها و نهادها نیز برای تشریح و تبیین این جنگ نرم سمینار و همایش برپا میکنند. با این همه شاید برای بسیاری از مردم این نحوه از جنگ، یعنی جنگ نرم ناشناخته مانده باشد. حتّی ممکن است با مقایسۀ میان نرم و سخت، جنگ نرم را چیزی مثل جنگ بدون استفاده از سلاح گرم مثل مسلسل و تیر بار و تانک فرض کنند.
در شیوۀ پیچیدۀ جنگ نرم، مهاجمین، از همۀ امکانات و مقدورات و حتّی نیروهای حریف علیه خودش بهره میجویند. از زمین و صحنۀ حریف بهره میبرند، یعنی جنگ را در خانۀ حریف برپا میکنند. از نیروهای عوامل انسانی حریف به جای سربازان خود استفاده میکنند و بالاخره با بهرهگیری از امکانات سخت و نرم حریف استفاده میکنند تا عملیات «براندازی از درون» اتّفاق بیفتد. در این حالت، انگشت اتّهام به سوی عامل بیرونی دراز نمیشود در حالی که همۀ عملیات مربوط به طرّاحی استراتژی، مدیریت میادین، چینش نیروها و هدایت عملیات تماماً توسط عامل بیرونی اتّفاق میافتد، در حالی که خود را بیطرف و بیگناه جلوه میدهد.
شاید میپرسید چگونه جماعتی برای خصم و به سود خصم عمل میکنند؟ اینان، قبل از آنکه نقش عامل اجرایی را ایفا کنند، طیّ یک جریان تدریجی عمدتاً فرهنگی و سیاسی، مهیّا شدهاند. چه بسا که بسیاری از آنها از عملیات خود به نیابت از طرّاحی خصم اصلی بیخبر باشند. البتّه این موضوع شامل پیاده نظام بیخبر و بیتحلیل و اطّلاع میشود.
عرض کردم طیّ یک جریان تدریجی فرهنگی و عملیّات اجتماعی سیاسی این اتّفاق میافتد.
۳. هر قومیبیآنکه بداند در چند جغرافیای تو در تو و حلقهای مادّی و فرهنگی قرار دارد و در میان آنها مشی میکند.
هر حلقهای مشخّصات و عرض و طولی دارد. مشخّصترینش جغرافیای خاکی است. یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار کیلومتر مربع خاک که با سیم خاردار و موانع مختلف طبیعی محصور شده است.
در جنگ سخت این جغرافیا مورد هجوم واقع میشود. مرزداران هر سرزمین حافظ این جغرافیا هستند. مرزهای عقیدتی و فکری، مرزهای فرهنگی و اخلاقی حلقههای دیگری هستند که اقوام در میانش به سر میبرند.
بسیارند اقوامیکه جغرافیای خاکی و طبیعیشان سالم و درست نخورده مانده و قوّت دارد، امّا در میادین بعدی زمین خورده و شکست خوردهاند، را دادهاند.
وقتی حارسان و مرزداران عقیدتی، فرهنگی و بالاخره سیاسی اجتماعی غفلت کنند. ممکن است یک قوم پیش از آنکه در میدان جنگی سخت و داغ شکست را تجربه کند در میدان دیگری شکست خورده و بالاخره، جغرافیای خاکی را هم از دست داده باشد.
۴. به خاطر بیاورید که ایران، به دلیل تاریخ بلند، وجود مردان مرد در میادین اعتقادی و فرهنگی، غیرت عمومی ساکنانش که در وقت خطر با سینۀ چاک و سلاح در میدان حاضر میشوند، هیچ گاه مستعمره نبوده. حتّی طیّ دویست سال سخت که عموم کشورهای آسیایی و آفریقایی مستعمرۀ انگلیس، فرانسه، آلمان، پرتقال و آمریکا و هلند شدند.
درک این مهم باعث بوده تا طیّ دو قرن اخیر، (به جز چند مورد و از جمله همۀ سالهای دفاع مقدّس) همۀ فرهنگ دشمن غربی علیه ایران شیعی غالب به هجمۀ نظامیباشد.
قاجار و پهلوی سالها به نیابت از طرف غرب هر چه خواستند کردند. جریانهای ماسونی متعلّق به همین دورانند. فرقههای مهمّ شبه مذهبی مانند بهائیت هم متعلّق به همین دورهاند و بسیاری از درگیریها که در آن بسیای به نام و عنوان مذاهب حتّی اسلامی رودرروی هم ایستادند.
نکتۀ مهم این است که در جملۀ این ماجراها، شیعه خانۀ ایران و جان تفکّر و فرهنگ این سرزمین مورد هجمه و هدف قرار گرفت. از اینجاست که عرض میکنم، جنگ نرم با در نوردیدن مرزهای فرهنگی، با ایجاد تشکیک و تردید در باورها، شبههافکنی، اتّهام افتراء، جانها و مغزها را مورد هجمه قرار داده و از میانشان پیاده نظام خود را فراهم میآورد. این پیاده نظام در فاز بعد وارد فعّالیت سیاسی میشود و به امید تصاحب مسندها، مرزهای سیاسی را درنوردیده و طیّ طرحی جامع، به جای خصم سوگیری ویژهای را القاء میکند تا به نتیجۀ مطلوب خود برسد.
میبینید که این شیوه از جنگیدن سابقه داشته و تنها در این دوران تجربه نشده است. شاید یکی از صورتهای کامل آن را در ال تجربه باشیم و البتّه تمام هم نخواهد شد، مگر آنکه بخواهیم با دست خود همۀ میادین را تقدیم خصم یهودی زاده کنیم.
بمباران فکری و فرهنگی هیچ گاه خاتمه نیافته است. در هر زمان و از هر کجا که فروکش کند از جایی دیگر سر بر میآورد.
همواره در میان اقوام مردانی هستند که با تکیه «بر اهواء و مطامع» مهیّای قبول نمایندگی از سوی خصم و عمل به نفع او باشند. حضرت رسول اکرم(ص) دربارۀ فتنههای آخرالزّمانی میفرمایند.
«به ناگزیر فتنهای پدید خواهد آمد که هرگاه در نقطهای آرامش پیدا کند، در نقطهای دیگر ناآرامیشروع میشود…»
منتخب الاثر / ص ۴۵۱
فعالیتهای تبلیغاتی فرقهای که این روزها بازارش در کشور داغ است، وظیفۀ آشکار، آمادهسازی و تربیت پیاده نظام جنگ نرم را عهدهدار است.
اخیراً مبلّغان مسیحی از شیوههای جدیدی برای تبلیغ مرام خود در سطح کشور بهره میجویند. آنها، به عنوان رانندۀ تاکسی، مسافران را جابهجا میکنند و در طیّ مسیر با گشودن باب گفتوگو سخن را به مسیحیت میکشند و با ظرافتی خاص مسافران خام را جلب و جذب میکنند و دست آخر یک جلد «انجیل» نیز به آنها هدیه میکنند. حتّی آنها با راهاندازی کلیساهای خانگی اقدام به تعلیم میکنند. اگرچه از یک سال قبل این شیوه جاری شده طیّ ماههای اخیر رواجی دو چندان پیدا کرده است.
این حرکت بیارتباط با توزیع گستردۀ انجیل و فیلمهای تبلیغاتی مسیحیت که عمدتاً در مناطق شمالی و مرزی انجام میشود، نیست. این انجیلها در سال ۲۰۰۷ در کشور انگلستان به چاپ رسیده. گویا توزیع این بستهها از درون همان کیساهای خانگی و تاکسیها انجام میشود.
چنانچه از ائتلاف صلیب و صهیون غفلت نورزیم و منشأ این همه دسیسه علیه شیعه خانۀ امام زمان(ع) را واحد بدانیم، در خواهیم یافت که چرا بهائیان نیز در عرصۀ مختلف و به قصد محکم کردن جای پای خود وارد شدهاند. طیّ ماههای اخیر این جماعت در مازندران و شهرهای بابل، ساری و نوشهر فعّالیت گسترده داشتند. اهدای کتب و فیلم در کنار تشکیل جلسات و برنامههای تفریحی در زمرۀ شیوههای تکراری این جماعت برای جذب مردم بوده است.
این جریانات، اعم از مسیحی، بهائی، وهابی و شیطانپرست در ابتدا و انتها به یک مرکز پیوند میخورند. ورود مفتیهای وهابی برای تبلیغ و در پوشش اصناف در حاشیۀ شهرها و از جمله شهر تهران و برپایی جلسات خانگی و حتّی وعدۀ کمکهای مالی مگر مقصدی جز فریب، بسط شبهه، ایجاد تشکیک و بالاخره بسط زمینههای جنگ نرم گستردهتر را دنبال میکند؟
خلل در بنای اعتقادی و فرهنگی مردم از هر سو که اتّفاق بیفتد، در صورتی که مسدود نشود در دراز مدّت کارگر میافتد. در آن وقت سرچشمهای را که با یک بیل میشد، گرفت با پیل هم مسدود نمیشود.
زمان، زمان بسط فعّالیتهای تبلیغی و ترویجی گسترده و مردمی است، امّا پیوسته به مراجع علمی و مذهبی مطئمنی و شناخته شده.
بر همۀ کسانی که به قصد قربت اموالی را صرف احکام مردم در ایّام عزاداریها میکنند، فرض است که خوراک فرهنگی مردم را دریابند. مال خود را به این مسیر هدایت کنند، تا مبادا که یتیمان آل محمّد(ص) در اثر گرسنگی و ضعف فکری و اعتقادی طعمۀ فرقه سابق الذّکر شوند.
در حال حاضر بیش از ۷۰ فرقۀ وابسته به شیطانپرستی به صورت زیرزمینی در کشور فعال است و روزانه جان هزاران جوان را هدف تیر بلا و مصیبت و انحراف میکنند در حالی که بسیاری از مؤمنان میلیونها میلیون مال خود را تنها در دیگهایی سرازیر میکنند که به نام اهل بیت(ع) برپا میشوند. این همه پسندیده است، امّا تغذیۀ جان و مغز مردم و جوانان مردم پسندیدهتر است. مدد کنید تا مجالس بزرگ، آثار بزرگ فرهنگی و متنوّع و البتّه به روز شده در اختیار گروههای جوان این سرزمین قرار گیرد. باشد تا خداوند که حافظ دین ما و سرزمین ماست، ما را هم از صد بلا مصون و محفوظ دارد. انشاءالله.
تا ریشه در آب است امید ثمری هست. نگذاری ریشهها بخشکد.
اسماعیل شفیعی سروستانی