در پس سردی و سپس قطع روابط عربستان سعودی ـ سوریه و پس از آن آشتی یکباره و غافلگیرکننده ریاض ـ دمشق در یک چشم برهم زدن رازی بزرگ نهفته است.
در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ میلادی یا سه سال پس از ترور “رفیق حریری”، نخستوزیر لبنان نوبت به ترور “عماد مغنیه”، یکی از فرماندههان بزرگ و برجسته حزب الله بود تا بار دیگر منطقه شاهد بحرانی جدید باشد و برخی از تحلیلگران پیشبینی کردند، این ترور ممکن است بر روابط سوریه و حزب الله تأثیر بگذارد.
تنها چند روز پس از ترور عماد مغنیه اظهاراتی بیان شد که تأکید میکرد، تحقیقهای صورت گرفته در ترور شهید مغنیه پرده از حقایقی برمیدارد که در صورت انتشار زلزلهای بزرگ در منطقه ایجاد میکند، چون برپایه این تحقیقات آشکار شده بود که برخی از سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی منطقه و از جمله سرویسهای امنیتی عربی در این ترور دست داشتند، اما روزها گذشت بیآن که این اطلاعات برملا شوند. چرا؟
تماسهای سرّی و سریعی میان کشورهای اروپایی با سوریه صورت گرفت تا دمشق نتایج تحقیقات صورت گرفته در ترور شهید مغنیه را برملا نکند و در مقابل آمریکا و متحدانش از بحران متهم کردن سوریه به ترور حریری بکاهند و با اینکه دمشق در این ارتباط هیچ قولی به طرفهای تماس گیرنده نداد، با این حال اروپا و آمریکا یک جانبه از بحران اتهام سوریه به ترور حریری کاستند.
غرب بخوبی دریافته بود، درصورتی که سوریه نتایج تحقیقات صورت گرفته در ترور مغنیه را برملا سازد، نه تنها خشم و غضب طرفداران وی را برمیانگیزد و به تبع آن از انتقام آنها در امان نمیماند، بلکه میدانست افشای این نتایج، دستاوردهای سیاسی بسیاری برای دمشق به همراه میآورد که غرب، اصلاً خواهان آن نبود.
اما حادثه دیگری که اوضاع را بطورکلی تغییر داد، بازداشت “بندر بن سلطان”، رئیس شورای امنیت ملی عربستان و سفیر سابق این کشور در واشنگتن در فرودگاه دمشق بود.
به نوشته المنار، ماجرا از این قرار بود که چند هفته پس از این حادثه، چند نفر وارد فرودگاه دمشق میشوند که نیروی امنیتی فرودگاه به آنها شک کرده و یکی از آنها را برای بازجویی به دفتر فرودگاه فرامیخواند و در آنجا با غافلگیری بزرگی مواجه میشود. فردی که نیروی امنیتی فرودگاه دمشق میخواست از وی بازجویی کند و بسیار مضطرب و نگران به نظر میرسید، کسی جز شاهزاده بندر بن سلطان نبود که تلاش داشت بطور ناشناس وارد سوریه شود.
شاهزاده با همراهان که همگی دارای گذرنامههای جعلی بودند، بسرعت بازداشت میشوند و موضوع سریعاً به رؤسای سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی سوریه اطلاع داده میشود.
بندر بن سلطان در مکانی که مناسب جایگاه و شخصیتش باشد، تحت اقامت اجباری در دمشق قرار میگیرد، بی آنکه موضوع به رسانهها درز پیدا کند، اما دمشق، ریاض را از قضیه آگاه میکند تا به این ترتیب عربستان در تنگنای سیاسی و دیپلماتیک شدیدی قرار گیرد و نداند چه برخوردی با قضیه داشته باشد، بویژه آنکه روابط دو کشور در نهایت سردی قرار داشت، بحدی که ریاض تصمیم گرفته به براندازی نظام بشار اسد گرفته بود.
از شاهزاده و همراهانش در دمشق بازجویی به عمل میآید و نتایج تحقیق پرده از حقایقی برمیداشت که درز آن به رسانهها زلزلهای بزرگ در منطقه بوجود میآورد و برای اینکه بعدها امکان نفی اعترافات وجود نداشته باشد، بشکل صوتی و تصویری اعترافات ضبط میشود.
اعترافات پرده از اسرار روابط آمریکا و عربستان درباره لبنان و دادگاه بین المللی و ترور حریری به صورت مشروح و به همراه نامها و تاریخها بود.
اعترافات پرده از اسرار روابط آمریکا و عربستان درباره لبنان و دادگاه بین المللی و ترور حریری به صورت مشروح و به همراه نامها و تاریخها بود.
پس از بحث و مناقشههای بسیار در دوایر تصمیمگیری سیاسی و امنیتی سعودی و رایزنی با کاخ سفید قرار بر این شد که شاهزاده “سعود الفیصل” مخفیانه راهی دمشق شود و شخصاً با بشار اسد دیدار کند.
در این دیدار، سعود الفیصل از بشار اسد میخواهد، موضوع را کاملاً نادیده بگیرد اما چون بشار اسد، نماینده عربستان را از بخشی از اعترافات بندر بن سلطان آگاه ساخت، سعود الفیصل دریافت که قضیه چیزی نیست که با ریش گرو گذاشتن حل شود اما درعین حال اگر این اعترافات به جایی درز کند، بسیاری از منافع ملی و منطقهای عربستان به خطر میافتد.
سعود الفیصل، از رئیس جمهور سوریه اجازه میگیرد که به کشورش بازگردد و پس از رایزنی با مسئولان سعودی دوباره نزد وی بازگردد. اسد این درخواست را با این شرط میپذیرد که دیدار بعدی سعود علنی باشد.
پس از مطلع شدن ریاض از ما وقع و اعترافات بندر بن سلطان، به رسانههای سعودی دستور داده میشود تا از لحن تند خود نسبت به سوریه و کوبیدن دمشق بکاهند، بلکه بر نقش سوریه و لزوم به توافق رسیدن طرفهای لبنانی جهت تشکیل دولت ملی تأکید شود.
پس از آن موضوع به اطلاع کاخ سفید و قاهره میرسد تا رهبرد جدیدی در تعامل با سوریه و حزب الله و لبنان وضع کنند و در اینجا میتوان به اقدام انگلیسیها در تغییر موضع خود در برابر حزب الله و اعزام هیئتی پارلمانی برای دیدار با برخی از رهبران حزب الله اشاره کرد؛ همچنین رهبران ۱۴ مارس لبنان لهجه تند خود در قبال سوریه را نرم نموده و شروع به سخن گفتن از دادگاه بین المللی کردند تا همه چیز به بوته فراموشی سپرده شود.
پس از آن موضوع به اطلاع کاخ سفید و قاهره میرسد تا رهبرد جدیدی در تعامل با سوریه و حزب الله و لبنان وضع کنند و در اینجا میتوان به اقدام انگلیسیها در تغییر موضع خود در برابر حزب الله و اعزام هیئتی پارلمانی برای دیدار با برخی از رهبران حزب الله اشاره کرد؛ همچنین رهبران ۱۴ مارس لبنان لهجه تند خود در قبال سوریه را نرم نموده و شروع به سخن گفتن از دادگاه بین المللی کردند تا همه چیز به بوته فراموشی سپرده شود.
پس از رایزنی با ریاض، سعود الفیصل به دمشق بازمیگردد و اینبار سفر وی در رسانههای سعودی و سوری درج شده و مورد استقبال رئیس جمهور سوریه قرار میگیرد؛ سخنان دو طرف اینبار آرامتر و نرمتر از قبل بود و بر منافع عربستان تمرکز شده بود.
سوریه از دمشق خواست که بازجویی از بندر بن سلطان و اعترافات وی منتشر و اشارهای به عربستان و متحدانش در قضیه ترور عماد مغنیه و دیگر موارد نشود.
سوریه از دمشق خواست که بازجویی از بندر بن سلطان و اعترافات وی منتشر و اشارهای به عربستان و متحدانش در قضیه ترور عماد مغنیه و دیگر موارد نشود.
درحالیکه بندر بن سلطان در اعترافات خود به موارد بسیاری درباره ترور رفیق حریری و اینکه چه کسانی و چه سرویسها و سازمانهایی در پس از این حادثه قرار داشتند و توافقنامههای امنیتی میان چهار سرویس اطلاعاتی و امنیتی و سیا درباره براندازی نظام اسد و دستیابی به توافق با معارضان سوری و فراتر از آن تجیهز معارضان سوری و انواع سلاحها و ایجاد آشوب و بلوا و فتنه و کشتن غیرنظامیان سوری و کمک مالی و تسلیحاتی آمریکاییها و برخی از سرویسهای امنیتی به معارضان اشاره کرده بود.
اما بندر بن سلطان در برابر این اعترافات از سوریها خواسته بود، از قضیه بازداشت وی سخنی به میان نیاورند و ریاض نیز در مقابل متعهد میشد، انگشت اتهام به سوی دمشق برداشته و عرصه لبنان به دمشق سپرده شود تا سوریه هرگونه صلاح بداند با آن برخورد کند و زمینه را برای تشکیل دولت وحدت ملی لبنان با شرایط مورد نظر حزب الله فراهم کند.
برای اثبات این مدعا کافی است به آزادی چهار افسر لبنانی با شرایط مورد نظر حزب الله و تشکیل دولت لبنان به ریاست سعد حریری آن هم بنا به خواست حزب الله و عدم گرفتن سلاح از حزب و بازگشت جنبلاط به دامان سوریه پس از عذرخواهی شرم آور و دیدار سعد حریری از سوریه بنا به خواست دمشق و عدم سخن مجدد به میان آمدن از دادگاه بین المللی و اعزام سفیر امریکا به دمشق اشاره کرد.
اما به ادامه ماجرا بازگردیم؛ سعود الفیصل پس از دیدار با اسد به کشور خود بازمیگردد تا پس از وی بندر بن سلطان هم به ریاض برگردد. چند هفته نگذشت که پادشاه عربستان در سفری دو روزه و رسمیبه دمشق میرود و درپی آن دولت لبنان تشکیل شده و روابط سوریه و لبنان به حالت عادی بازمیگردد.
اما به ادامه ماجرا بازگردیم؛ سعود الفیصل پس از دیدار با اسد به کشور خود بازمیگردد تا پس از وی بندر بن سلطان هم به ریاض برگردد. چند هفته نگذشت که پادشاه عربستان در سفری دو روزه و رسمیبه دمشق میرود و درپی آن دولت لبنان تشکیل شده و روابط سوریه و لبنان به حالت عادی بازمیگردد.
شاید بتوان گفت، این موضوع تاحدی به زیان اسرائیل هم تمام نشد، چون آمریکا به تلآویو توصیه کرد که از لحن تند خود نسبت به حزب الله و تهدید آن به جنگ بکاهد و از آنجا که اسرائیل طعم تلخ شکست از حزب الله را کشیده بود و هیچگاه نمی خواست بار دیگر عظمت و شکوه ارتش شکستناپذیرش توسط حزب الله در هم شکسته شود، بنابراین این توصیه آمریکا را با جان دل پذیرا شد.
اکنون باید پرسید آیا آل سعود قصد دارد با تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی و آن گونه که روزنامه سعودی عکاظ امروز به نقل از منابع خود نوشته، انتقال موضوع سناریوی هالیوودی خود به شورای امنیت سازمان ملل، زمینه پخش فیلم اعترافات بندر بن سلطان از تلویزیون های ایران یا سوریه یا لبنان را فراهم آورد و با پیگیری این سناریو چه هدفی را دنبال میکند. این پرسشی است که بزودی به آن پاسخ داده خواهد شد.
منتظر انتشار بخش دوم این مطلب در مشرق باشید.