بررسی نشانههای ظهور قیامت در قرآن و کتب عهدین : حیات فکری و معنوی جامعه در گروِ پویایی و بالندگی فرهنگ آن است و این زائیده عمق و وسعت فرهنگها و شناخت افکار متفکّرانی است که در خارج از مرزهای جغرافیایی ما زندگی میکنند، به ویژه آنان که به هستی به گونهای دیگر مینگرند، میتواند نقش مهمّی در تعمیق و توسعه بینش و دانش سازندگان فرهنگ و گسترش اخلاق و معنویّت جامعه ایفا کند. طیّ سالهای اخیر، مجموعهای از عوامل و شرایط در میان مناسبات فکری و اجتماعی مردم، موجی از گفتوگو درباره آخرالزّمان و نشانههای ظهور قیامت را به راهانداخته است. موجی که هزاران سؤال درباره آینده و سرانجام زمین و عاقبت انسان را متبادر به ذهن ساخته و جمیع بیشماری را برای دریافت پاسخ، راهی مجالس گوناگون کرده است. همه ادیان در موضوع تاریخ و پایان جهان سخن گفتهاند.
مسئله بشارتها و نشانههای ظهور هم سنّتی است که در زمان همه پیامبران۱ و در میان تمامی امّتها رایج بوده و پیش از ظهور او تمامی پیامبران، نشانههایی در مورد ظهور یا نزدیکی ظهور ایشان را به مردم بشارت دادهاند، این نشانهها و بشارتها در حقیقت، پرتوهایی هستند که حقجویان را راهنمایی میکنند و نوید فرج را به آنها میدهند و هر چه درد و رنج و مصیبت افزونتر میشده، در مقابل این نشانهها و بشارتها نیز بیشتر و پیوستهتر میشده و اشکال و صورتهای گوناگون به خود میگرفته است. از مهمترین فایدههای وجود این نشانهها، جلوگیری از رخنه حتّی نومیدی در دل منتظران و همچنین جلوگیری از پیمودن راه باطل است.
ادیان در مسئله پایان جهان، پایانی خوشبینانه و سعادتآمیز و روشن برای بشر ترسیم نمودهاند که در اندیشه شیعی، به صورت عدالت جهانگستر مهدی(عج) ظهور و بروز میکند. مطالبی که در پی میآید، درباره نشانههای ظهور قیامت در قرآن و کتب مقدّس است و اینکه قرآن و عهدین چه سرنوشت و نشانههایی برای پایان جهان بیان کردهاند؟
واژه روز (یوم) ۴۴۰ بار در قرآن به کار رفته که حدود ۳۸۵ مورد آن به لحظهای اشاره دارد که نمایانگر جهان حاضر، روز رستاخیز، داوری و آغاز عذاب جهنّم برای کافران و زندگی نوین در بهشت برای صالحان است. نامهای متفاوتی که بر این روز نهادهاند، ویژگیهای اساسی آن را نشان میدهد. این ویژگیها نخست از جنبه معاد شناختی و سپس به لحاظ زندگی پس از مرگ بررسی خواهند شد. در «مکاشفه» توماس نیز چنین آمده است: موهای خاکستری بر پیران جوان خواهیم دید. در آن روز آدمیکه خوف بر او چیره شده، از برادر خود میگریزد.۱ اصحاب کلیسا به پیروی از ملاکی نبی آتش را نیز بر توصیفات خود از روز آخر میافزایند؛ در حالی که جز در مورد جهنّم، سخنی از آن به میان نمیآورد. ایمان به زندگی بازپسین همچون پذیرش پیام قرآنی، از عناصر سازنده ایمان اسلامی است. کسانی که بدان باور ندارند یا آنان کهاندرزهای پیامبر را تکذیب میکنند، کیفر خواهند یافت.۲ باور به زندگی اخروی که از عهد عتیق، به صورتی مبهم با انتظار دوران مسیحیایی، امید به ظهور منجی اسرائیل و شهر آسمانی آغاز میگردد، جزء مکمّل اعتقاد نامه مسیحی است. کلیسا از آغاز تأسیس خود، از مؤمنان خواسته تا هر روزه عباراتی را که بیانگر ایمان آنان به خدا و زندگی واپسین است، بخوانند:
من خدای یکتا، آفریننده، به عیسی مسیح، پسر یکتای او که برای داوری بر زندگان و مردگان خواهد آمد، باور دارم … من به رستاخیز … به زندگی جاودان باور دارم.
قرآن غالباً به این نکته تذکّر میدهد که در داوری آخرین، اعمال آنان سنجیده خواهد شد و در پی حکم داوری که هیچ چیز از آن نمیگریزد یا سعادت جاودانی خواهند یافت یا به شقاوت جاودانی خواهد پیوست.
محمّد(ص) همچون بسیاری از انبیا از نهایت این جهان حاضر خبر میدهد، نهایتی که برای هر موجود انسانی آغاز زندگی دیگر است که پیشبینی نشانههای رستاخیز و نشانههای قیامت را متعاقباً خواهیم دید. با نگاهی به مجموعه آیات قرآن درمییابیم که قرآن زوال جهان کنونی را مترادف با نیستی محض آن نمیداند؛ بلکه آن را در بخشی از یک فرآیند قرار داده که مفهومی پایانی برای آن متصوّر نیست. به این معنا که نیستی و زوال دنیا و جهان مادّی کنونی برای تبدیل شدن به جهانی نو با شکل و شمایل و ماهیّتی دیگر میباشد. جهان هنگام تبدیل از صورتی به صورت دیگر و ایجاد طرحی نو، دچار نوعی حوادث و رخدادهایی میگردد که در قرآن از آن به اشراط السّاعـه تعبیر شده است.
معنای اشراط السّاعـ[ در قرآن
اشراط السّاعـ[ جمع «شرط» به معنی نشانه یا آغاز و ابتدای چیزی است و ساعت نیز به جزیی از شبانهروز گفته میشود. مقصود از ساعت در آیات قرآنی، قیامت است. بنابراین مراد از اشراط السّاعـ[ نشانههایی است که پیش از قیامت یا در آستانه ظهور قیامت واقع میشود؛ البتّه برخی از مفسّران درباره تغییر ساعت، به این معنا اختلاف کردهاند و گفتهاند: ساعت به معنای زمان محدود و منظور از السّاعـ[ در آیات قرآن، زمان مرگ انسان است. برخی معتقدند نشانههای رستاخیز به سه دسته از رخدادها اطلاق میگردد:
۱. حوادث مهمّ پیش از پایان جهان، مانند بعثت پیامبر(ص)؛
۲. حوادث هولناکی در آستانه پایان جهان رخ میدهد، مانند فروپاشی کوهها؛
۳. حوادث تکان دهنده در آغاز رستاخیز و نشانههای شروع قیامت، مانند تبدیل زمین و آسمان.
از سوی دیگر، در تفاسیر بسیاری از برخی حوادث اجتماعی و طبیعی که پیش از وقوع قیامت رخ میدهد و بعضی از آنها در قرآن آمده است، به عنوان حوادث آخرالزّمان یاد شده که آن حوادث از نشانههای رستاخیز نیز هست. از آخرالزّمان و اوضاع آن در «انجیل قدیم» هم موضوعاتی مطرح شده بود که البتّه بین انجیل قدیم با انجیلی که هم اکنون هست، تفاوت بسیار است و خیلی از مطالبی که در آن بوده، امروز وجود ندارد و کاملاً حذف شده است.
در ابتدا به نشانههای پایان جهان در قرآن میپردازیم.
از قرآن استفاده میشود که در پایان این جهان و با نفخ صور انقلاب عظیمی را در کائنات و آسمان و زمین رخ میدهد. برپا شدن قیامت، مقارن با تحوّلات بزرگی در نظام این جهان است؛ به گونهای که با برچیده شدن بساط این عالم، عالم دیگری برپا میگردد. آنگاه همه انسانها از آغاز تا پایان خلقت زنده میگردند.
دگرگونی زمین، کوهها، دریاها
در زمین، زلزله عظیمی پدید میآید۳ و آنچه در درون زمین است، خارج میشود.۴ اجزای زمین متلاشی میگردد.۵ دریاها شکافته میشوند.۶ کوهها به حرکت درمیآیند۷ و در هم کوبیده میشوند۸ و مانند توشه شن میگردند.۹ سپس به صورت پشم حلّاجی شده در آمده، ۱۰ آنگاه در فضا پراکنده میشوند۱۱ و از سلسله کوههای سر به آسمان کشیده، جز سرابی باقی نمیماند.۱۲
دگرگونی آسمان و ستارگان
ماه، ۱۳ خورشید۱۴ و ستارگان عظیمیکه بعضی از آنها میلیونها بار از خورشید بزرگتر و پر فروغترند تیره و خاموش میشوند۱۵ و نظم حرکت آنها به هم میخورد.۱۶ خورشید و ماه به هم میپیوندند۱۷ آسمان که مانند سقفی محفوظ و محکم این جهان را احاطه کرده، متزلزل میگردد۱۸ و میشکافد و از هم میدرد۱۹ و طومار آن در هم میپیچد.۲۰ روزی که آسمانها به مانند فلز گداخته شود۲۱ و فضای جهان پر از ابر و دود میشود. در چنین شرایطی، شیپور مرگ نواخته میشود، همه موجودات زنده، میمیرند و در جهان طبیعت، اثری از حیات نمیماند و وحشت و اضطراب بر تمام جانها سایه میافکند؛ پس از آن، جهان دیگری که جاودان و همیشگی است، برپا میگردد. صحنه گیتی با نور خدا روشن میشود و آنگاه شیپور حیات به صدا درمیآید و همه انسانها، بلکه همه حیوانات، در یک لحظه زنده میشوند و سراسیمه و هراسان همانند ملخها و پروانگان که در هوا منتشر میشوند و با سرعت به سوی محضر الهی روانه میگردند. در صحیحین از سهل بن سعد ساعدی از رسول خدا(ص) آمده است که: «روز قیامت مردم بر سرزمینی بسیار سفید و صاف که هیچ مرز بلندی بر آن وجود ندارد، محشور میشوند.» و در بعضی از اخبار، زمین مبدّل به آتش خواهد شد و در بعضی از اخبار زمین محشر برای مؤمنان مبدّل میشود به نان بسیار خوبی که از آن میخورند تا خلایق از حساب فارغ شوند و از آن جمله انخساف قمر و انکساف شمس است و انتشار نجوم و کواکب است … «و این چنین خداوند، موجودات را از صحنههای رستاخیز آگاه میکند و این چنین قرآن از فناپذیری گریز ناپذیر زندگی زمینی سخن میگوید. هر کجا باشید شما را مرگ درمییابد؛ هر چند در برجهای استوار باشید.»۲۲ بعد از نوشتاری مختصر درباره نشانههای قیامت در قرآن، اینک گذری بر متون مقدّس میکنیم و نشانههای برپایی قیامت را در کتب عهدین بررسی میکنیم تا درون مایههای مشترک بین قرآن و عهدین را درباره این موضوع بیابیم.
قیامت در متون مقدّس
در اسفار نخستین عهد عتیق، سخنی از رستاخیز نیست؛ همانگونه که خبری از جهان پس از مرگ نیست؛ امّا در کتب متأخّر مانند زکریّا، میکاه و ملاکی که سومی آخرین کتاب از مجموعه کتب عهد عتیق است در مورد قیامت سخنانی به میان آمده است که پیشگویی این پیامبران است. میکاه نبی در کتاب خویش که خطاب به قوم بنیاسرائیل است، پایان جهان را بدین گونه بازگو میکند: و امّا در روزهای آخر، کوه خانه خداوند مشهورترین کوه جهان خواهد شد و مردم از سراسر جهان به آنجا آمده، خواهند گفت: بیایید به دیدن کوه خدا برویم و خانه خدای اسرائیل را زیارت کنیم، او راههای خود را به ما خواهد آموخت و مطابق آن عمل خواهیم کرد؛ چون شریعت و کلام خداوند از اورشلیم صادر میشود.
ملاکی قیامت را چنین توصیف میکند و آن را به مردم بشارت میدهد: خداوند میفرماید: روز داوری مثل تنوری شعلهور فرا میرسد و همه اشخاص مغرور و بدکار را مثل کاه میسوزاند آنان مانند درخت تا ریشه خواهند سوخت و خاکستر خواهند شد؛ امّا برای شما که ترس مرا در دل دارید، آفتاب عدالت طلوع خواهد کرد. پیش از فرا رسیدن روز بزرگ و هولناکِ داوری، خداوند من، رسولی شبیه ایلیای نبی برای شما میفرستد. او دلهای پدران و فرزندان را دوباره به هم نزدیک خواهد کرد و این باعث خواهد شد که من سرزمین شما را ویران کنم. بحث از قیامت، در دین یهود به همین موارد نادر و سربسته محدود میشود؛ امّا کتب مقدّس دین مسیح از «انجیل متّی» گرفته تا «مکاشفه یوحنّا» در موارد بسیاری به حادثه آخر جهان اشاره میشود و آن را نوید بشارتی برای پیروان راستین دین و مؤمنان میداند. در باور مسیحیان، حوادث پایان جهان که همراه با علائم رعبآور، به وقوع میپیوندد، بیشتر به قصد اصلاح جهان و مردمان است. قبل از ظهور این منجی یا مسیح، آسمانها و زمین دوباره به هم میریزد و آشوب و بینظمیبا کابوس اوّلیه که جهان درگیر آن بود، دوباره تکرار میشود که با آمدن مسیح دوباره به نظم و ترتیب و شکلی ایدهآل برمیگردد، در نامه دوم پولس به تیموتائوس رهبر «کلیسای افسس» درباره حوادث قبل از قیامت یا به قول خودش زمانهای آخر آمده است که: این را نیز باید بدانی که در زمانهای آخر، مسیحی بودن بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا مردم، خودپرست، پولپرست، مغرور و متکبّر خواهند بود. مردم سنگدل و بیرحم، تهمتزن، خشن و متنفّر از خوبی خواهند بود، در نامه دوم پولس به مسیحیان تسالو نیکیان، درباره حوادث رستاخیز آمده است؛ امّا بدانید که تا این دو رویداد واقع نشود، آن روز هرگز نخواهد آمد، نخست شورش بر ضدّ خدا برپا خواهد شد. دوم، مردی جهنّمیکه عامل این شورش است، ظهور خواهد کرد؛ امّا او با هر چه که مربوط به دین خداست مخالفت خواهد کرد؛ حتّی وارد خانه خدا خواهد شد و در آنجا نشسته ادّعا خواهد کرد که خداست.
انبیای عهد عتیق از جمله اشعیای نبی که چشماندازهای تاریخی و برداشتهای معادشناختی را با هم ذکر میکنند، از روزی به نام روز یهوه سخن میگویند که خداوند در آن روز، خود را مکشوف میسازد (این تعبیر به همین صورت در قرآن نیامده، با وجود این، قرآن همین تصویری که قدیمیان یهودی مسیحی نگاشتهاند، ارائه میدهد) بر آنان روشن بود که این روز، عظیم و بسیار مهیب و آکنده از بیم و هراس است، روز یهوه با غضب و شدّت خشم، مانند هلاکتی که از جانب قادر مطلق فرا میرسد، است. روز غضب خداوند، روز عقاب، روز انتقام برای یهوه. در آن روز است که عدالتی کامل اعمال خواهد شد. در «کتاب صفنیا» میخوانیم:
روز عظیم خداوند نزدیک است، آواز روز خداوند مسموع است و مرد زورآور در آن روز به تلخی فریاد میزند، آن روز، روز غضب است، روز تنگی، روز خرابی، روز تاریکی و ظلمت، روز ابرها و ظلمت غلیظ … در روز غضب خداوند، نه نقره و نه طلای ایشان را تواند رهانید و تمامی جهان از آتش غیرت او سوخته خواهد شد؛ زیرا که بر تمامی ساکنان جهان، هلاکتی هولناک وارد خواهد شد … نویسندگان مسیحی به این روز، به عنوان روز آخر اشاره میکنند که به گفته پطرس رسول، آخرین روز است. تصوّر لحظهای که چهره عالم را دگرگون میسازد، در عهد جدید دیده میشود، مسیح(ع) از مصائب خود با (گفتن ساعت من) سخن گفته است. این ساعت، در عین حال، همچون ظهور او پیشبینی شده است. [این ساعت]، همچون لحظهای است که بار سنگین به مقصد میرسد. یوحنّا به پایان جهان، به عنوان ساعت آخر اشاره میکند.
خداوند در آیه ۷۷ «سوره نحل» میفرماید: «کار قیامت جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر از آن است» و عیسی(ع) میفرماید: همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد بود.۲۳ مانند همین موضوع در کتب مقدّس نیز گفته شده است. در این کتب مانند قرآن کریم از ساعت هولناک برای قیامت یاد میشود.
پولس اعلام میدارد که رستاخیز در لحظهای، در طرفـ[ العینی برپا خواهد شد.۲۴
پدیده کیهانی
به گفته قرآن، پایان زمان مسبوق همراه با پدیدههای کیهانی گوناگون است، مشابه آنچه که در «یسنا» از فرود خداوند خبر داد. «زمین به لرزه خواهد آمد، زمین و کوهها خواهند لرزید.»۲۵ «از آسمان دودی نمایان بر خواهد آمد»۲۶ و در آیه ۲ «سوره حج» میخوانیم: «روزی که آن را ببینید، هر شیر دهندهای آن را شیر میدهد [از ترس] فرو میگذارد و هر آبستنی بار خود را فرو مینهد و مردم را مست میبینی و حال آنکه مست نیستند؛ ولی عذاب خدا شدید است.» مسیح نیز با ارتباط دادن میان دورنمای ویرانی اورشلیم و چشمانداز پایان جهان میفرماید: «وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایّام»۲۷ و در قرآن میخوانیم: «زمین با تکان [سختی] لرزانده میشود و کوهها [جمله] ریزه ریزه میشوند و غباری پراکنده گردد.»۲۸ مضامینی که قرآن در وصف زلزال نهایی از رو به رو شدن جهان به کار برده است، در سنّتهای یهودی و مسیحی شناخته بود. اینک توصیف اشعیای نبی از عقابی که فرا خواهد رسید: «ولوله کنید؛ زیرا که روز خدا نزدیک است. مثل هلاکتی از جانب قادر مطلق میآید از این جهت، همه دستها سست میشود و دلهای همه مردم گداخته میگردد و ایشان متحیّر شده، المها و دردها برایشان عارض میشود، مثل زنی که میزاید، درد میکشند. اینک روز خداوند با غضب و شدّت خشم و ستمکشی میآید تا جهان را ویران سازد و گناهکاران را از میانشان هلاک مینماید؛ زیرا که ستارگان آسمان و برجهایش روشنایی خود را نخواهند داد و آفتاب در وقت طلوع خود تاریک خواهد شد … بنابراین آسمان را متزلزل خواهد ساخت و زمین از جای خود متحرّک خواهد شد.
آفتاب تاریک میگردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوّتهای افلاک متزلزل میگردد۲۹ اینک آنچه بر زمین و آسمانها، واقع خواهد شد، زمین به لرزه خواهد آمد؛ چنانکه در یسنا هنگامیکه یهوه بر موسی ظاهر گشت۳۰ و در پاتموس، هنگامیکه بر یوحنّای رسول تجلّی نمود، زمین به لرزه آمد. کوهها و جزیرهها جابهجا میگردند، ۳۱ کوهها به لرزه میآیند، تلها از جای خود به حرکت درمیآیند۳۲ کوهها پهن و گسترده میگردند؛ کوهها گداخته میشود، مثل موم پیش آتش و مثل آب که به نشیب ریخته شود، ۳۳ یهوه به یوئیل نبی میگوید: آیات را از خون و آتش و ستونها دور در آسمان و زمین ظاهر خواهیم ساخت آفتاب به تاریکی و ماه به خون مبدّل خواهند شد.۳۴
از حضور ایشان، زمین و آسمانها مرتعش میشود، آفتاب و ماه سیاه میشوند و ستارگان نور خویش را باز میدارند۳۵ در ادامه توصیف پایان جهان در متن مکاشفه میخوانیم: ستارگان آسمان بر زمین فرو ریختند. مانند درخت انجیری که از باد سخت به حرکت آمده، میوهها نارس خود را میافشاند و آسمان چون طوماری پیچیده، از جا برده شود. انبیا در این پیشگویی که به دنبال این فاجعه جهانی همه چیز نو میشود و زمین نوین و آسمانهای جدید پدید میآیند، هم سخنند؛ چنان که الو (Allo) خاطرنشان میسازد، بازگشت به زندگی و آفرینش نوین است که در انجیل متّی یاد شده است. یهوه بر زبان اشعیا نبی فرمود: اینک من آسمانی جدید و زمینی نو خواهم آفرید.
بدین گونه، مجموعه این پدیدهها از آمدن شکوهمند مسیح خبر میدهد. مسیحیان، در انتظار آمدن شکوهمند پسر خدا، بازگشت مسیح و آمدن رجعتی هستند که عیسی(ع) هنگامیکه نشانههای رستاخیز را توصیف میفرمود، از آن خبر داد. وی میافزاید: «آنگاه که ولایت پسر انسان در آسمان پدیدار گردد و پسر انسان را ببینید که بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال عظیم میآید، ۳۶ در عهد عتیق نیز بر انتظار مسیح نجاتبخش متمرکز است که با حکومت خویش امیدهای برگزیده را تحقّق خواهد بخشید. خداوند میگوید:
اینک آیا میآید که شاخه عادل برای داوود برپا میکنم و پادشاهی سلطنت نموده و به فطانت رفتار خواهد کرد و انصاف و عدل را در زمین مجری خواهد داشت.۳۷
پینوشتها:
۱. مضمون این سخن در آیه ۳۴ سوره عبس آمده است.
۲. سوره بقره (۲)، آیه ۴.
۳. سوره زلزال (۹۹)، آیه ۱.
۴. همان، آیه ۲.
۵. سوره الحاقه (۶۹)، آیه ۴.
۶. سوره تکویر (۸۱)، آیه ۶.
۷. سوره کهف (۱۸)، آیه ۴۷.
۸. سوره واقعه (۵۶)، آیه ۵.
۹. سوره مزمّل (۷۳)، آیه ۱۴.
۱۰. سوره بروج (۸۵)، آیه ۹.
۱۱. سوره طه (۲۰)، آیه ۱۰۷.
۱۲. سوره نبأ (۷۸)، آیه ۲۰.
۱۳. سوره قیامت (۷۵)، آیه ۸.
۱۴. سوره تکویر (۷۱)، آیه ۱.
۱۵. همان، آیه ۲.
۱۶. سوره انفطار (۸۲)، آیه ۲.
۱۷. سوره قیامت (۷۵)، آیه ۹.
۱۸. سوره طور (۵۲)، آیه ۹.
۱۹. سوره الرّحمن (۵۵)، آیه ۳۷.
۲۰. سوره انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۴.
۲۱. سوره معارج (۷۰)، آیه ۸.
۲۲. سوره فرقان (۲۵)، آیه ۲۵.
۲۳. انجیل متّی، ۲۴ : ۲۷.
۲۴. نامه اوّل پولس به قرنطیان، ۱۵ : ۲۵.
۲۵. سوره مزمّل (۷۳)، آیه ۱۴.
۲۶. سوره دخان (۴۴)، آیه ۱۰.
۲۷. انجیل متّی، ۲۴ : ۱۹.
۲۸. سوره واقعه (۵۶)، آیه ۴.
۲۹. سوره فرقان (۲۵)، آیه ۲۵.
۳۰. سفر خروج، ۱۹: ۱۶.
۳۱. مکاشفه یوحنّا، ۶: ۱۴.
۳۲. کتاب ارمیا، ۴: ۲۴.
۳۳. کتاب میکاه نبی، ۱: ۴.
۳۴. کتاب یوئیل نبی، ۲: ۳۰ ـ ۳۱.
۳۵. همان، ۱۰.
۳۶. انجیل متّی، ۲۴: ۳۰.
۳۷. کتاب ارمیای نبی، ۲۳: ۵.